شناسهٔ خبر: 69951272 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: انصاف نیوز | لینک خبر

سایت اصولگرا: اظهارات محمدرضا تاجیک ساده‌لوحانه است!

صاحب‌خبر -

سایت اصولگرای مشرق نیوز نوشت:

محمدرضا تاجیک، از چهره های تئوری پرداز جریان چپ طی یادداشتی در نقد وفاق دولت پزشکیان نوشته است: این‌روزها شاهد نوع و جنس و صورتی طنزآمیز و پارادوکسیکال از… حکایت دیرینۀ حذف و طرد خودی‌ها هستیم: حذف و طردی به‌نام «وفاق». داستان از این قرار است: روزی قدرت لاجرم بر این اندیشه شد که باید انشاء دیگری بنویسد و دیکتۀ دیگری بگوید، شاید آن روز تلخی که با او آشتی نیست به‌سر آید. لذا دروازه‌ای که نه، پنجره‌ای، با اسم رمز وفاق، به روی روز خوبتر گشوده شد. پنجره، اما چون پنجره بود و کوچک بود و باریک و نیمه‌باز، تنها عده‌ای خاص می‌توانستند از آن عبور کنند و در حریم همگنان پشت پنجره درآیند. مشکل زمانی افزون‌تر می‌شد که بر لبۀ پنجره عده‌ای به حفاظت و حراست و صیانت نشسته بودند تا آن‌کس را برای عبور و ورود یاری رسانند که شبیه آن «خودی» باشد که پرتره و تمثالش بر در و دیوار حریم قدرت نقش است: و زیرش با خط شکسته نوشته‌ شده: رجل‌هایی به‌نام کارشناس دیریست گم‌اند، با نگاه‌های خاکستری، با منش‌ها و مرام‌هایی به رنگ بی‌رنگی. هر کس دارد از آنان نشانی، ما را کند خبر. این هم نشان ما: از یک‌سو راستِ راست، از سوی دیگر، چپِ راست.

به گزارش انصاف نیوز، او می افزاید: داستان هم این‌طوری به‌سر می‌رسد که کلاغ وفاق هنوز به لانه‌اش نرسیده، تخم شقاق می‌کند و بسیاری از یاران غارِ (یا خودی‌های) دوران تنهایی و عزلت تازه-به-قدرت-رسیدگان، خود را تماشاگران منفعل تئاتر قدرتی می‌بینند که نقش‌ها را به مردمانی سپرده‌اند که به جای آنان پیروز شده‌اند، و با عجله، در حال به‌خاک‌سپاری نعش آن شهید عزیز، یعنی وفاق، هستند.

تاجیک همچنین نوشته است: هزاران راه نرفته و دشوار در پیش دارید، هر ره که می‌روید تاریک است و زیرش دام‌ها، و عبور از هر یک، جز به یاری انبوه یاران روزهای شب ممکن نمی‌گردد. شاید حکم عقل معطوف به بقاء در قدرت نیز، آن باشد که آب جوی وفاداری و مهربانی یاران را گل نکنید.

*تاجیک مدعیست که وفاق پزشکیان یک طرح حاکمیتی بوده است که صرفا قصد داشته راست های راست و چپ های راست را به قدرت اجرایی برساند.

او در تحکیم تئوری برساخته خود نیز وفاق را به سخره ی شقاق می گیرد و پزشکیان را از رخدادهایی ذهنی می ترساند که هیچکس نمی تواند آنها را حل کند به جز کسانی که در دولت پزشکیان به پست و سمتی نرسیده اند!

ما این گزاره ساده لوحانه و این تحلیل فکر نشده را به قضاوت مخاطبان محترم می گذاریم و اشاره می کنیم که رویش چنین تحلیل هایی درون یک اردوگاه سیاسی؛ بویژه آنهنگام که مورد برائت هم نیستند عملا به معنی متاستاز شدید بیماری های خطرناک در بدنه این اردوگاه است!

بزرگان اصلاحات باید فکری برای این بیماری ها بکنند و اندکی تأمل داشته باشند و ببینند که چگونه وجود این بیماری های فکری سبب شده که حتی دولت متبوع آنان (دولت پزشکیان) نیز اینچنین مورد طعن و لعن بسیاری هم‌کیشانش باشد و تعداد دوستان اصلاح طلبش به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد.

این “تکفیر داخلی” یک دولت چپ از سوی اصلاح طلبانی که از بام تا شام با نیش و کنایه علیه دولت پزشکیان حرف می زنند؛ رخدادی است که جدای از مضارّ حاکمیتی؛ می تواند اصلاح طلبان را برای همیشه از چشم مردم، جوانان و فعالان سیاسی بیاندازد.

انتهای پیام