آنچه باید باشد!
به طور طبیعی باید سالانه حدود ۳.۵ میلیون تن نیاز کشور به کنجاله به صورت ۵۰درصد کنجاله و ۵۰درصد دانه تامین شود تا ضمن تداوم فعالیت واحدهای روغنکشی، صنعت دام و طیور کشور نیز در شرایط اطمینان تامین کنجاله به صورت رقابتی قرار گیرد، اما دلیل اینکه در سالجاری آمار واردات کنجاله نسبت به سال گذشته افزایشی بوده، این است که در ۶ماه نخست سال گذشته به دلیل سیاستهای غلط قیمتگذاری و حمایت از تولید داخلی تقریبا هیچ کنجالهای وارد کشور نشد!
آنچه شد؛ تصمیم، با تاخیر یا اشتباه!
به طور کلی تحولات قیمتهای جهانی و واکنش همراه با تاخیر یا غیرکارشناسی مسوولان به واقعیتهای بازار از جمله عوامل اصلی در سینوسی شدن بازار نهادههاست. آمارها و روند واردات کنجاله سویا طی سالهای مختلف بهویژه ماههای آخر سال ۱۴۰۱ و ۶ ماه نخست سال ۱۴۰۲ - که میتوان از آنها به عنوان ماههای بحرانی نهاده در بازار داخلی یاد کرد- ناشی از اصرار غیرکارشناسی ستاد تنظیم بازار کشور در اعمال قیمتگذاری غیرکارشناسی این نهادهها بود که میتوان گفت حتی خارج از قواعد و ضوابط سازمان حمایت بوده است؛ به نحوی که مصرفکنندگان و واحدهای تولیدی تا دو برابر قیمت مصوب از دلال و واسطه خریداری میکردند چراکه ستاد تنظیم بازار به اشتباه، مجوز واقعی شدن قیمت ناشی از جهش قیمتهای جهانی را نمیداد.
راهکار تثبیت آرامش امروز بازار نهاده
متاسفانه تبعات منفی و آسیبهای اینگونه تصمیمگیریها برخلاف نیت و خواست تصمیمگیران، نیز دامنگیر بخش تولید و مصرف این محصول در کشور شد. با بررسی کارشناسی و تحلیل فرآیند بازار درمییابیم که تصمیمات غیرکارشناسی، نفوذ بعضی از ذینفعان در تصمیمگیریها و حذف تشکلهای تخصصی از جریان مشورت و تبادل نظر میتواند به اندازه تحریمها در عدمتعادل بازارها و ایجاد تنش و بحران موثر باشد.
اکنون اما در حالی که ثبات و فراوانی نسبی در تامین نهادهها و بهخصوص کنجاله در بازار حاکم است، میتوان خروجی قابل تاملی از اتفاقات اخیر به دست آورد، به این معنا که «تامین به اندازه و برنامهریزیشده نهادهها به معنای امنیت تولید پروتئین در کشور و امنیت غذایی خواهد بود. این موضوع علاوه بر نظارت و قیمتگذاری، نیازمند برنامهریزی و رصد و پایش مستمر جریان تامین کشور به همراه پیشبینی و پیشگیری از بحرانهای پیشرو است.»