عصرایران نوشت: فیلمی از امیر قلعهنویی، سرمربی تیم ملی فوتبال، در رسانهها و شبکههای اجتماعی منتشر شده است. در این فیلم، قلعهنویی از هواداری که با او دست نداده، عذرخواهی میکند و توضیح میدهد که در آن لحظه فرد موردنظر را ندیده و متوجه حضور او نشده است. او همچنین بهانه سرماخوردگی را مطرح میکند.
ابتدا با دیدن این فیلم تصور کردم که این حرکت، نشانهای از روح بزرگ قلعهنویی است و احترام او به هوادارانش را نشان میدهد. اما پس از کنجکاوی و تماشای نسخه کامل فیلم، داستانی متفاوت آشکار شد. در فیلم اصلی، قلعهنویی نهتنها هوادار را میبیند، بلکه به وضوح دست خود را عقب میکشد. این در حالی است که او در همان مراسم (ختم مادر حمید استیلی)، با بسیاری از افراد مشهور دیدهبوسی کرده بود.
این تناقض آشکار، مسئلهای فراتر از یک عذرخواهی ساده را نشان میدهد: قلعهنویی واقعیت را کتمان کرده و روایتی دلخواه از ماجرا ارائه داده است. بعید است اگر فیلم منتشر نمیشد و او زیر فشار افکار عمومی قرار نمیگرفت، همین عذرخواهی نصفهنیمه هم اتفاق میافتاد.
دو اتفاق تلخ در این ماجرا رخ داد:
طبقهبندی اجتماعی مردم:
برای فردی که خود از دل جامعه آمده و سالها در جنوب تهران زندگی کرده است، چنین رفتاری غیرمنتظره است. انگار برای قلعهنویی، افراد جایگاهدار و مشهور، مستحق بغل و دیدهبوسی هستند، اما مردمی که به اصطلاح "ندار" تلقی میشوند، باید با دست کشیدن و کماهمیتی کنار گذاشته شوند.
هواداران برای دیدن کسانی که دوستشان دارند، مدتهای جلوی مسجد ختم، زمین تمرین، سینما و ... میایستند تا تنها یک عکس یا امضا بگیرند. قدر این عشق را بدانید که اگر آنها نباشند شما یک آدم معمولی، معمولی هستید که حتی خانوادهتان هم خیلی مشتاق گرفتن عکس با شما نخواهند بود.
عذرخواهی غیرصادقانه:
عذرخواهی قلعهنویی، صرفاً یک واکنش نمایشی برای فروکش کردن انتقادات بود. او اگر واقعاً پشیمان بود، بدون توجیه و بهانه، صادقانه از این هوادار عذرخواهی میکرد و داستان سرماخوردگی را مطرح نمیکرد. چنین عذرخواهیهایی نه تنها از دل برنمیآیند، بلکه ارزش اخلاقی یک حرکت خوب را هم نابود میکنند.
البته باید به این نکته اشاره کرد که احترام به حریم شخصی افراد مشهور هم ضروری است. هواداران باید بدانند که گرفتن عکس، روبوسی یا در آغوش کشیدن، باید با رضایت طرف مقابل انجام شود. اما دستدادن، یک حرکت اجتماعی ساده است و کشیدن دست هنگام دستدادن، رفتاری قابل دفاع نیست.
به نظر میرسد در جامعه ما، مفهوم عذرخواهی واقعی به فراموشی سپرده شده است. بسیاری از عذرخواهیها، با روایتهای غیرواقعی و برای حفظ ظاهر انجام میشود. این ماجرا نیز نمونهای از همین مسئله است.
امیدواریم روزی برسد که احترام به مردم و پذیرش اشتباه، در جامعه ما نهادینه شود. افراد شناختهشده نیز باید به یاد داشته باشند که خودشان هم زمانی از دل همین مردم بودهاند؛ مردمی که دوست دارند گاهی از یک فرد مشهور فقط یک لبخند، یک عکس یا یک لحظه توجه دریافت کنند.
مصطفی داننده
∎