به گزارش شهدای ایران به نقل ازایسنا، قیام ۵ آذر ۱۳۵۷ در گرگان، یکی از مهمترین رویدادهای انقلاب اسلامی ایران است که در پی سرکوبی بیرحمانهی تظاهرات مردم علیه رژیم پهلوی به وقوع پیوست. این قیام با حضور گستردهی مردم، بهویژه جوانان و زنان، علیه رژیم شاهنشاهی به اعتراضات مردمی اضافه کرد و بهعنوان نمادی از مقاومت و ایستادگی در تاریخ انقلاب اسلامی ثبت شد. رویدادهای ۵ آذر در گرگان نهتنها در خود شهر، بلکه در دیگر مناطق ایران نیز تأثیر عمیقی داشت و به گسترش جنبشهای انقلابی کمک کرد. این قیام، نتیجهی خشم عموم مردم از بیعدالتیهای اجتماعی، سرکوبهای سیاسی و فساد رژیم پهلوی بود که در نهایت به پیروزی انقلاب اسلامی انجامید.
پیشزمینه تاریخی قیام ۵ آذر
در دههی ۱۳۵۰، رژیم پهلوی با بحران مشروعیت مواجه بود. اعتراضات مردمی علیه فساد سیاسی و اقتصادی رژیم، بیعدالتی اجتماعی و سرکوب آزادیها در سراسر ایران شدت گرفته بود. وضعیت گرگان، بهعنوان یکی از شهرهای مذهبی و سیاسی، با توجه به تاریخچهی مبارزات مردم این منطقه در جریان «انقلاب مشروطه» و «نهضت جنگل»، از حساسیت بالایی برخوردار بود.
شرایط اجتماعی گرگان نیز بهویژه با توجه به تأثیرگذاری علما و رهبران مذهبی محلی، زمینۀ مناسبی برای شکلگیری جنبشهای مردمی فراهم کرده بود. پیشاز وقوع قیام ۵ آذر، فعالیتهای اعتراضی مردم گرگان مانند اعتصابات کارگری و تجمعات خیابانی علیه رژیم، زمینهساز رویدادهای بزرگتر شده بود.
افزایش فشارهای اقتصادی و سیاستهای وابسته به غرب رژیم پهلوی نیز، نارضایتی عمومی را تشدید کرده بود. در این میان، مردم گرگان با الهام از آرمانهای انقلابی امام خمینی (ره) و ارتباط قوی با سایر شهرهای معترض، در خط مقدم مبارزه علیه استبداد قرار داشتند.
نقش حمله به حرم امام رضا (ع) در شکلگیری قیام
حادثۀ حمله به حرم امام رضا(ع) توسط مأموران پهلوی در ۲۹ آبان ۱۳۵۷، یکی از وقایع تکاندهندهای بود که احساسات مذهبی مردم ایران را جریحهدار کرد. این حادثه، خشم عمومی را برانگیخت و بسیاری از مردم گرگان را به اعتراضات خیابانی واداشت.
امام خمینی (ره) پس از این حادثه، با صدور پیامی، روز ۵ آذر را عزای عمومی اعلام کردند. این پیام، بهویژه در شهرهای مذهبی مانند گرگان، زمینهساز بسیج مردمی شد. مردم گرگان با تعطیل کردن کسبوکارها و برگزاری تجمعات اعتراضی، اعتراض خود را به این بیحرمتی نشان دادند.
حمله به حرم امام رضا(ع) نمادی از بیتوجهی رژیم پهلوی به ارزشهای دینی مردم بود و موجب اتحاد بیشتر اقشار مختلف جامعه در مبارزه علیه رژیم شد. این حادثه، نهتنها زمینهساز قیام ۵ آذر، بلکه آغازگر موجی از اعتراضات مشابه در سایر نقاط کشور شد.
شرح وقایع روز ۵ آذر در گرگان
در روز ۵ آذر ۱۳۵۷، مردم گرگان به دعوت علما و رهبران محلی در تظاهراتی گسترده علیه رژیم پهلوی شرکت کردند. این تظاهرات، با شعارهای ضد رژیم و حمایت از امام خمینی (ره)، به یکی از بزرگترین اعتراضات مردمی در این شهر تبدیل شد.
نیروهای رژیم پهلوی با استفاده از سلاحهای گرم، بهشدت به این تجمع حمله کردند. در نتیجه، بیشاز ۱۴ نفر از مردم بیگناه شهید و بیش از ۱۰۰ نفر دیگر مجروح شدند. این سرکوب خونین، نشاندهندۀ وحشت رژیم از قدرت مردمی و عزم آن برای حفظ و تداوم سلطه بود.
پس از این حادثه، گرگان بهعنوان یکی از نمادهای مقاومت مردم ایران شناخته شد. تظاهرات و سرکوب خونین آنروز، انگیزۀ مبارزه را در میان مردم شهرها و روستاهای اطراف تقویت کرد و گرگان را در کانون توجه انقلاب قرار داد.
شهادتها و مجروحیتهای در قیام
در پی سرکوب خونین تظاهرات ۵ آذر، تعداد زیادی از مردم گرگان در جریان درگیریها به شهادت رسیدند. طبق گزارشهای مختلف، دستکم ۱۴ نفر از تظاهرکنندگان در این روز جان خود را از دست دادند و بسیاری دیگر زخمی شدند. این تعداد شهید و مجروح، نتیجهی خشونت بیحد و حصر نیروهای رژیم پهلوی بود که بهطور مستقیم به معترضان حمله کردند.
حادثهی ۵ آذر، علاوهبر اینکه در تاریخ انقلاب اسلامی ایران بهعنوان نمادی از مقاومت و ایثار مردم ایران ثبت شد، تأثیر عمیقی بر روحیه عمومی داشت. در بسیاری از نقاط کشور، این رویداد به نشانهای از قدرت مردم در برابر سرکوب تبدیل شد و چهرهی واقعی رژیم پهلوی را به نمایش گذاشت. بهطور خاص، مردم گرگان و استان گلستان از آن زمان بهعنوان پیشگامان مبارزه در برابر رژیم شاه شناخته میشوند.
بهعلاوه، شهادت این افراد، همزمان با پخش اخبار در سایر نقاط کشور، تأثیر مستقیمی بر تشدید اعتراضات مردمی داشت. قیام ۵ آذر نهتنها در گرگان بلکه در سایر نقاط ایران نیز موجب افزایش همبستگی مردم در برابر رژیم شد و به یکی از نمادهای سرکوب وحشیانه رژیم پهلوی تبدیل شد.
نقش علما و رهبران محلی در قیام
یکی از مهمترین عوامل موفقیت قیام ۵ آذر، هدایت و رهبری آن توسط علما و رهبران مذهبی محلی بود. روحانیون و بزرگان مذهبی در گرگان، همچون دیگر شهرهای ایران، نقش ویژهای در بسیج مردم علیه رژیم شاه داشتند. آنان با استفاده از منابر، بیانیهها و تجمعات مذهبی، مردم را به مقابله با رژیم دعوت کردند.
این رهبران مذهبی بهویژه پس از حادثه ۲۹ آبان در حرم امام رضا(ع)، با صدور بیانیههایی از مردم خواستند تا در روز ۵ آذر در اعتراض به جنایات رژیم شرکت کنند. بیانیههای علما بهطور خاص بر حقانیت مبارزه با رژیم و لزوم مقابله با ظلم تأکید داشت و موجب ایجاد یک بسیج عمومی در گرگان شد.
در بسیاری از گزارشها آمده است که مردم گرگان پس از فراخوانهای مذهبی و روحانیون، بدون هیچگونه ترسی به خیابانها ریختند و اعتراضات خود را بیان کردند. این نقش رهبری مذهبی بهویژه در شرایط سرکوب شدید رژیم، از اهمیت بالایی برخوردار بود و بهعنوان عامل اصلی شکلگیری قیام و تداوم آن در سایر نقاط ایران تأثیرگذار بود.
واکنش رژیم پهلوی به قیام گرگان
رژیم پهلوی بهمحض مشاهدهی اعتراضات مردمی در روز ۵ آذر، سریعاً به خشونت روی آورد. نیروهای نظامی و پلیس، بهویژه گارد شاهنشاهی، بهطور گسترده به مردم حمله کردند. در این حملهها، از سلاحهای گرم برای پراکنده کردن معترضان استفاده شد که منجر به کشته و زخمی شدن تعدادی از مردم بیدفاع شد.
واکنش رژیم به قیام گرگان، نهتنها نشاندهندهی ضعف رژیم در برابر ارادهی مردم بود، بلکه وحشیگری آن را نیز به وضوح به نمایش گذاشت. رژیم با این سرکوبها تلاش داشت تا مانع از گسترش اعتراضات در دیگر شهرها و روستاهای کشور شود، اما این اقدامات تنها به افزایش نفرت عمومی و تقویت عزم مردم برای مبارزه منجر شد.
این خشونت و سرکوب بیرحمانه، همزمان با قیامهای دیگر در سراسر کشور، نشاندهندهی انزوا و زوال رژیم پهلوی بود. در واقع، قیام ۵ آذر یکی از دلایل اصلی افزایش تحریکات مردمی در آستانهی پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ بود و بر قدرت مبارزات مردمی تأثیر گذاشت.
تأثیر قیام ۵ آذر در روند انقلاب اسلامی
قیام ۵ آذر گرگان بهعنوان یکی از نقاط عطف انقلاب اسلامی ایران شناخته میشود. این قیام علاوهبر اینکه به افزایش همبستگی ملی و تداوم جنبشهای مردمی کمک کرد، موجب شد که رژیم پهلوی در تلاشهایش برای سرکوب اعتراضات دچار شکستهای فاحشی شود.
قیام گرگان باعث شد که دیگر شهرها و مناطق نیز قیامهای مشابهی علیه رژیم پهلوی آغاز کنند. مردم در سایر نقاط ایران با مشاهدهی این رویداد، بیشتر از قبل به این نتیجه رسیدند که باید در برابر ظلم و فساد رژیم بایستند. از همینرو، قیام ۵ آذر بهطور مستقیم در تسریع روند انقلاب اسلامی تأثیرگذار بود.
همچنین، پس از قیام گرگان، شاهد افزایش اتحاد میان گروههای مختلف اجتماعی و سیاسی بودیم که همه بر یک هدف مشترک، یعنی سرنگونی رژیم پهلوی، تأکید داشتند. قیامهای مشابه در شهرهای مختلف کشور همچون تهران، شیراز و تبریز، نشاندهندهی همبستگی ملّی و رشد آگاهیهای انقلابی در سطح جامعه بود.
بازتاب رسانهای قیام در داخل و خارج از کشور
قیام ۵ آذر ۱۳۵۷ در گرگان، بهطور گستردهای در رسانههای داخلی و بینالمللی پوشش داده شد. رسانههای دولتی رژیم پهلوی تلاش کردند تا این قیام را نادیده بگیرند یا آن را بهعنوان یک شورش کوچک و نادرست معرفی کنند، اما اخبار این حادثه بهسرعت در میان مردم پخش شد و باعث تقویت عزم مبارزاتی مردم شد. رسانهها و خبرنگاران خارجی، بهویژه از کشورهای عربی و شرق اروپا، این حادثه را بهعنوان نشانهای از شدت اعتراضات مردمی و ضعف رژیم پهلوی گزارش کردند.
رسانههای داخلی، تحت کنترل حکومت شاه، معمولاً سعی در پنهان کردن اخبار مربوط به اعتراضات داشتند، اما با گسترش شبکههای ارتباطی غیررسمی مانند پخش اعلامیهها و انتشار اخبار از طریق رادیوهای غیررسمی، مردم توانستند از جزئیات قیام مطلع شوند. این دسترسی به اطلاعات، به گسترش مبارزات مردمی در سایر نقاط کشور و بهویژه در شهرهای مذهبی مانند قم، مشهد و تبریز کمک کرد.
در سطح بینالمللی، این قیام موجب شد که کشورهای غربی و سازمانهای بینالمللی بیشتر به سرکوبهای رژیم پهلوی توجه کنند. در نتیجه، فشارهای جهانی بر ایران برای پایان دادن به نقض حقوق بشر افزایش یافت و دولت شاهنشاهی را در موقعیت دفاعی قرار داد. همچنین، این قیام در میان ایرانیان مقیم خارج از کشور نیز بازتاب داشت و سبب افزایش حمایتها از جنبش انقلاب اسلامی شد.
نقش زنان و جوانان در قیام
یکی از ویژگیهای برجستهی قیام ۵ آذر، حضور فعال زنان و جوانان در اعتراضات بود. زنان گرگان، همانند دیگر نقاط کشور، در این قیام بهطور گستردهای شرکت کردند و در برخی موارد در صف اول تظاهرات قرار داشتند. آنها علاوهبر حضور در خیابانها، در سازماندهی و اطلاعرسانی نقش مؤثری ایفا کردند. بهویژه، گروههای زنان مذهبی و فعالان اجتماعی به همراه خانوادههای خود در این تظاهرات حضور یافتند.
جوانان نیز بهعنوان یکی از گروههای مؤثر در این قیام شناخته میشوند. اغلب جوانان بهویژه از طبقه تحصیلکرده، با مطالعهی بیانیهها و تحلیل وضعیت کشور، به مبارزه علیه رژیم پهلوی پیوستند. آنها با آگاهی و ارادهای قوی در تجمعات حضور یافته و در سازماندهی تظاهرات نقش کلیدی داشتند. جوانان گرگان که بهطور عمده تحت تأثیر پیامهای مذهبی و انقلابی امام خمینی (ره) بودند، تظاهرات ۵ آذر را بهعنوان فرصتی برای ابراز اعتراض خود به حکومت شاه در نظر گرفتند.
نقش زنان و جوانان در قیام ۵ آذر نهتنها در این رویداد خاص، بلکه در سراسر انقلاب اسلامی بسیار چشمگیر بود. مشارکت فعال این دو گروه در قیامهای مختلف، بهویژه در برابر سرکوبهای رژیم، سبب تقویت جنبش انقلاب شد و موجب شد که انقلاب به یک جنبش فراگیر تبدیل شود که تمامی اقشار جامعه را دربر میگرفت.
گرامیداشت قیام ۵ آذر در تاریخ معاصر ایران
قیام ۵ آذر گرگان، بهعنوان یکی از نقاط عطف تاریخ انقلاب اسلامی در سالهای بعد از انقلاب، همواره مورد گرامیداشت قرار گرفته است. در طول دهههای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این روز بهعنوان روز مقاومت مردم گرگان و نمادی از ایستادگی در برابر ظلم شناخته شده و هرساله با برگزاری مراسمهای ویژه، یاد این شهداء گرامی داشته میشود.
این روز همچنین در تقویمهای رسمی ایران بهعنوان یک روز تاریخی مهم ثبت شده است. علاوهبر مراسمهای دولتی و مردمی، در مدارس و دانشگاهها نیز برنامههای آموزشی و فرهنگی برای آشنایی نسل جدید با قیام ۵ آذر و اهمیت آن در روند انقلاب برگزار میشود.
گرامیداشت قیام ۵ آذر در سالهای بعد، موجب شد که مردم ایران بهویژه در گرگان، همچنان یاد و خاطرهی شهدای این روز را زنده نگه دارند. این امر نهتنها در قالب مراسمهای عمومی، بلکه در فرهنگ محلی و تربیتی نیز تأثیرات زیادی گذاشت و قیام ۵ آذر بهعنوان نمادی از ایستادگی و فداکاری در تاریخ معاصر ایران باقی ماند.
با توجه به مطالب فوق، قیام ۵ آذر ۱۳۵۷ در گرگان با خونبهای شهیدان و فداکاریهای مردم این منطقه، یکی از نقاط عطف تاریخ انقلاب اسلامی ایران به شمار میآید. این رویداد نهتنها موجب تقویت حرکتهای انقلابی در سراسر کشور شد، بلکه چهرهی واقعی رژیم پهلوی را برای مردم نمایان ساخت. حضور فعال علما، زنان و جوانان در این قیام، نشان از یک جنبش مردمی وسیع داشت که توانست رژیم شاه را به لرزه اندازد. در نتیجه، قیام ۵ آذر نهتنها در تاریخ انقلاب اسلامی جایگاه ویژهای دارد بلکه با گرامیداشت یاد شهداء و مقاومت مردم، بهعنوان یک نماد مهم از مبارزه برای آزادی و عدالت در تاریخ معاصر ایران باقی مانده است.
∎