به گزارش قدس خراسان، با آغاز فصل برداشت زعفران، صحبت از زعفران جدیتر از هر وقت دیگری میشود. مسئولان از اقدامهای خود میگویند و صادرکنندگان از میزان محصولی که توانستهاند از کشور صادر کنند و در این میان صحبت چندانی از نقش کشاورزان نیست؛ کشاورزانی که با همه مشقت محصول خود را جمع و راهی بازار میکنند؛ اما در این بازار نقش چندانی ندارند و به اجبار در دام دلالانی گرفتار میشوند که قدرت پولشان بر هر قاعده و مصوبهای میچربد.
به واسطه، چند شماره از زعفرانکاران پیدا میکنم تا سخنانشان را در مورد دلالی در بازار زعفران بشنوم. با یکی از شمارهها که تماس میگیرم، خانمی پاسخ میدهد و من موضوعم را مطرح میکنم. ابتدا میگوید همسرش نیست و تلفن همراهش را جا گذاشته؛ اما با شنیدن موضوع تماسم انگار نمک به زخمش پاشیده شده باشد، کمی عصبانی جواب میدهد: «این مصاحبهها چه استفادهای برای ما دارد؟ چه کاری برایمان انجام میدهید؟ موقعی که ما میخواهیم زعفران را بفروشیم، ارزان میشود و وقتی دلالها خوب خرید کردند، قیمت زعفران سر به فلک میکشد. حرفهایمان را هم بزنیم، وقتی کسی گوش نمیکند، چه فایدهای دارد؟ واقعیت معلوم است».
فروش زودهنگام گل زعفران برای تأمین هزینههای کشت
تلاش میکنم در میان عصبانیتی که دارد، بیشتر حرف دلش را بشنوم. برای همین از او قیمت گل را میپرسم و او انگار داغ دلش تازه شده باشد، ادامه میدهد: روزهای اول برداشت، قیمت گل خیلی بالا بود. الان کارگران گل را کیلویی ۱۰۰ هزار تومان جمع میکنند و کیلویی ۵۰۰ هزار تومان میفروشیم. این ضرر کشاورز را چه کسی جبران میکند؟ چه کسی بازار را به این وضعیت درآورده است؟ معلوم میشود کار دلالهاست. این دلالها را جمع کنید. چرا خود دولت خرید تضمینی انجام نمیدهد؟ اینقدر گرفتاری داریم که این حرفها فقط نمک به زخم پاشیدن است. کاری انجام بدهید که به درد مردم بخورد. مسئولان فقط خوب است دور هم جمع شوند و با تعریف و تمجید زیر بغل هم هندوانه بدهند و شما هم بنویسید. سال گذشته سر زمین آمدند، مصاحبه گرفتند و فقط ۳۰ثانیه از آن را پخش کردند. الان هم همانطور است.
حق با او بود. نه من به اندازه او دستم در خاک فرو رفته و نه مثل او به جای خوشحالی برای گلهای زعفران که سر از خاک برآورده بودند، کاسه چه کنم دستم گرفته بودم. کمی که ادامه میدهد، از او میپرسم چرا محصولاتتان را زود میفروشید که جواب میدهد: سال پیش به خاطر وضع آب و هوا گُل نداشتیم. امسال هم که گل داریم، مفت از ما میخرند. چه چیزی برای کشاورز میماند جز رنج و زحمت؟ حدود ۱۰ هکتار زمین داریم و هزینههای برداشت گل زیاد است. ما برای اینکه بتوانیم هزینههایمان را به سرعت جبران کنیم، سریع و دست به دست گلها را میفروشیم و حتی به مرحله پاک کردن نمیرسند. امیدوار بودیم امسال تغییری در بازار ایجاد شود؛ اما اینگونه نشد و همان روال قدیم و دلالی هنوز وجود دارد. هر چند آخر صحبتهایمان به خوشی تمام میشود؛ اما هنوز ناگفتههای دیگری باقی است و باید به سراغ چند کشاورز دیگر بروم تا حرفهای آنها را هم بشنوم.
نقشآفرینی اصلی دلالان در تعیین قیمت زعفران
محسن تاجی یکی دیگر از کشاورزانی است که با او تماس میگیرم. در پاسخ به پرسشم درباره دلالی در بازار زعفران میگوید: دلالان گروه خاصی هستند که وارد بازار میشوند و با گذاشتن باسکول ابتدا در مناطقی از جلگهرخ که زعفران زودتر رشد میکند، خرید را آغاز و با این کار قیمت بازار را تعیین میکنند. در روزهای نخست با قیمت بالا میخرند و پس از چند روز خرید، ناگهان قیمت را پایین میآورند یعنی به طور مثال ۱۰ باسکول با کارگر در مسیرهای مختلف هستند که قیمت را تعیین میکنند. در روزهای اول گل را منی ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان خریدند؛ اما ناگهان قیمت را ۲ میلیون و ۵۰۰هزار تومان اعلام کردند و به مرور نرخ پایین آمد و همه از این افراد قیمت را استعلام میگیرند.
وی ادامه میدهد: آقای زنگنه نماینده مردم تربتحیدریه چند سال است میخواهد در این زمینه فعالیت کند و چند مرتبه جلسه گذاشته و صحبت کردهایم؛ اما هنوز کشاورزان حرفهای ناگفته بسیاری دارند. آمدند شرکت تعاونی تشکیل دادند و خودم حدود ۵-۴ سهم ۳۵ میلیونی خریدم؛ اما در نهایت فایدهای نداشت. هر سال وقتی اوج گلها میگذرد و گل زعفران به زمین میخورد، برای قیمت زعفران اقدام میکنند. همین کار را میتوانند در شهریور انجام بدهند. چرا دولت برای گندم خرید تضمینی انجام میدهد؛ اما برای زعفران که یک محصول راهبردی محسوب میشود، اینگونه اقدام نمیکند؟ کشاورز حتی به خرید تضمینی اما با قیمت پایینتر از ۹۰میلیون و ۵۰۰ هزار تومان راضی است؛ چون در حال حاضر به این قیمت هم نمیفروشد.
سوختن دسترنج زعفرانکاران در دام ارزانفروشی
تاجی جلسات برگزار شده برای کشاورزان را بینتیجه میداند و میگوید: بارها جلسه گذاشته و پرسیدهاند چه کار کنیم؟ ما کشاورزان میگوییم هیچ کاری برای ما انجام ندهند. فقط محصولمان را در فصل برداشت به امانت بگیرند و به جای آن پول نقد به ما بدهند و هر زمان خواستیم زعفران را بگیریم، درصدی سود هم از ما بگیرند و زعفران را پس بدهند تا کشاورزان به خاطر نیاز مالی در فصل برداشت زعفران و هزینههایش، محصول خود را به آتش ارزانفروشی نکشند.
وی ادامه میدهد: اگر امسال میگفتند با قیمت ۹۰میلیون و ۵۰۰ هزار تومان نمیخرند، کشاورزان پایگاه میزدند و دستکم نصف گل خود را تعیین تکلیف میکردند. کشاورز خودش را مدیریت میکند و نمیگذارد بازار بشکند؛ اما قدرتهای پشت پرده نمیگذارند سود به کشاورز برسد و همان اتفاقی که برای گوجهفرنگی میافتد، برای زعفران هم پیش میآید. عدهای که ما به آنان «تاجر» میگوییم و در واقع همان مافیا محسوب میشوند، از نظر مالی قوی هستند و بازار زعفران را در دست میگیرند. اگر یک روز این افراد تصمیم بگیرند زعفران را نخرند، قیمت گل سقوط میکند. از این رو است که زعفران قاچاق میشود و گل ما به افغانستان میرود و از آنجا به بقیه دنیا. چون ما یک برنامه مشخص نداریم تا ارزآوری زیادی از این محصول داشته باشیم و کشاورز هم در آن سهیم باشد.
خرید محصول زعفران با کاغذبازی
تاجی کاستیهای حمایت دولتی را جدی میداند و عنوان میکند: به کشاورز یک ریال هم کمک نمیشود یعنی وضعیت درآمدی دولت در شرایطی نیست که به کشاورز کمک کند. یک کیسه کود تعاونی به او داده نشده است. امسال یک میلیارد تومان هزینه کود دادم تا سال آینده نتیجهاش را ببینم و خودم برای زمینهای کشاورزیام از پتروشیمی بندر امام(ره) کود تهیه کردم؛ اما آیا کشاورزی که زمین کمی دارد هم میتواند این کار را انجام دهد؟ زندگی ما بر اساس کار کشاورزی است. پارسال زعفران را کیلویی ۳۰ میلیون تومان فروختم. سپس به کیلویی ۱۰۰ میلیون تومان هم رسید یعنی ضرر کامل! درباره ایجاد شرکت تعاونی برای زعفرانکاران صحبت میکنند؛ اما باید گفت کشاورز در این شرکت تعاونیها هم خیلی اذیت شده است. افرادی که کشاورز نیستند، زعفرانشان را با کاغذبازی به این شرکت تعاونیها میدهند. در نتیجه این شرکت تعاونیها برای کشاورزان منفعتی ندارد.
وعدههای پوچ
رضا کمالیفر از دیگر زعفرانکاران است که با او صحبت میکنم. او خود را سرباز ایران میداند و درباره گلایهاش از دلالان بازار زعفران میگوید: درآمد کشاورز زعفرانکار ریالی است؛ اما هزینههایش دلاری! سال گذشته ۲۰۰کیلو زعفران را ۱۱ میلیارد تومان دادم و پس از یک ماه ارزش آن ۱۹ میلیارد تومان شد. این سود را چه کسی میخورد؟ مشخص است که نصیب تاجر و دلال میشود و عملاً به من و دیگر کشاورزان چیزی نمیرسد جز هزینههای بالای کشت زعفران و تنها راه کنترل این بازار، خرید تضمینی دولت است. دولت تصویب کرده گندم را کیلویی ۲۵ هزار تومان بخرد و کشاورز این را میداند و بر مبنای همان برنامهریزی میکند؛ اما زعفرانکار چه برنامهریزی میتواند داشته باشد؟
او دومین مشکل را بسته بودن راه صادرات عنوان میکند و میافزاید: من نزدیک ۳۰۰کیلو زعفران خشک داشتم و میخواستم آن را صادر کنم که شرایط خیلی سختی دارد. زعفرانکار در نرخگذاری محصول باید سهیم باشد؛ اما عملاً ما هیچ نقشی نداریم و نقش اصلی را دلال بازی میکند. خیلی از کشاورزان که به پول نیاز دارند، مجبورند زعفران خود را بدهند چون برای تأمین هزینههایشان به پول نیاز دارند و دستمزد کارگر را باید بپردازند و نمیتوانند نفروشند و این گلایه ما از مسئولان محترم است.
از کمالیفر درباره قیمت ۹۰میلیون و ۵۰۰هزار تومان تعیین شده برای خرید زعفران میپرسم و او تشریح میکند: با توجه به زحماتی که نماینده شهرستان تربتحیدریه در مجلس کشیده، الان قیمت بر اساس آنچه گفته بودند، نیست و هیچ شرکت تعاونی مربوط به زعفران را نداریم که بگوید برای این نرخ مصوب کشاورز حواله از جهاد بیاورد که اثبات شود کشاورز است و سپس بیاید با این نرخ تحویل بدهد. نه به این شیوه نیست و فقط حرفی گفته شده است. در حال حاضر دلال میآید برای صادرکننده افغانستانی، قطری و اماراتی میخرد. پول در دست کشاورز نیست و پول حرف اول را میزند. چرا با وجود اینکه قطب تولید زعفران دنیا هستیم، باید بگذاریم قیمت را دیگران برای ما تعیین کنند و چرا باید اجازه بدهیم دلالان غیر ایرانی نرخ را مشخص کنند؟
او که همچنان بر خرید تضمینی تأکید میکند، در پایان گفتههایش میگوید: من کود را کیسهای ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان از شرکت تعاونی خریدم. ما هنوز شرکت تعاونی زعفرانکاران نداریم و سال گذشته کشاورز، زعفران را به اتحادیه تعاونی گندمکارها و جوکارها تحویل میداد که اصلاً ربطی به زعفران ندارد. اگر دولت میخواهد کمک کند، کود تعاونی بدهد که در اختیارش هست. در جشنواره ملی زعفران تعداد زعفرانکاران در روز همایش به انگشتان یک دست هم نمیرسید. باید گفت هر تصمیمی که برای زعفران گرفته میشود، کشاورزان در آن نقشی ندارند.
آدم نمیتواند چشمش را بر واقعیت ماجرا ببندد. هر چقدر صحبتهای زعفرانکاران را میشنوم، بیشتر یقین میکنم که کوتاهی مسئولان در این زمینه جدی است. گویا دلالی در بازار زعفران از آن دست موضوعاتی است که هر چه بیشتر در آن کندوکاو میکنیم، بیشتر متوجه میشویم که جز خستگی و زیان بر جسم زعفرانکاران چیزی باقی نمیماند. قصه عجیبی است که بزرگترین تولیدکننده زعفران دنیا باشیم؛ اما دولت به جای نقشآفرینی اصلی و حمایت از این محصول، نه تنها هیچ برنامهریزی و نقشآفرینی طی سالیان گذشته نداشته؛ بلکه حتی اگر موردی را تعیین و اعلام میکند، بر آن نظارت انجام نمیدهد. شاید دولت به خاطر مشغله امور کشور این دغدغه را نداشته باشد؛ اما چرا مسئولان استان خراسان رضوی برای این امتیاز مهم استان کاری از پیش نبردهاند؟ به نظر میرسد با کمکاریهای انجام شده در ثبت جهانی زعفران و نقشی که دلالان در فصل برداشت آن در مزارع زعفران بازی میکنند، روزی قدردان این ثروت استان خواهیم بود که حسرت داشتن آن بر دلمان مانده باشد.
فروش زودهنگام گل زعفران برای تأمین هزینههای کشت
تلاش میکنم در میان عصبانیتی که دارد، بیشتر حرف دلش را بشنوم. برای همین از او قیمت گل را میپرسم و او انگار داغ دلش تازه شده باشد، ادامه میدهد: روزهای اول برداشت، قیمت گل خیلی بالا بود. الان کارگران گل را کیلویی ۱۰۰ هزار تومان جمع میکنند و کیلویی ۵۰۰ هزار تومان میفروشیم. این ضرر کشاورز را چه کسی جبران میکند؟ چه کسی بازار را به این وضعیت درآورده است؟ معلوم میشود کار دلالهاست. این دلالها را جمع کنید. چرا خود دولت خرید تضمینی انجام نمیدهد؟ اینقدر گرفتاری داریم که این حرفها فقط نمک به زخم پاشیدن است. کاری انجام بدهید که به درد مردم بخورد. مسئولان فقط خوب است دور هم جمع شوند و با تعریف و تمجید زیر بغل هم هندوانه بدهند و شما هم بنویسید. سال گذشته سر زمین آمدند، مصاحبه گرفتند و فقط ۳۰ثانیه از آن را پخش کردند. الان هم همانطور است.
حق با او بود. نه من به اندازه او دستم در خاک فرو رفته و نه مثل او به جای خوشحالی برای گلهای زعفران که سر از خاک برآورده بودند، کاسه چه کنم دستم گرفته بودم. کمی که ادامه میدهد، از او میپرسم چرا محصولاتتان را زود میفروشید که جواب میدهد: سال پیش به خاطر وضع آب و هوا گُل نداشتیم. امسال هم که گل داریم، مفت از ما میخرند. چه چیزی برای کشاورز میماند جز رنج و زحمت؟ حدود ۱۰ هکتار زمین داریم و هزینههای برداشت گل زیاد است. ما برای اینکه بتوانیم هزینههایمان را به سرعت جبران کنیم، سریع و دست به دست گلها را میفروشیم و حتی به مرحله پاک کردن نمیرسند. امیدوار بودیم امسال تغییری در بازار ایجاد شود؛ اما اینگونه نشد و همان روال قدیم و دلالی هنوز وجود دارد. هر چند آخر صحبتهایمان به خوشی تمام میشود؛ اما هنوز ناگفتههای دیگری باقی است و باید به سراغ چند کشاورز دیگر بروم تا حرفهای آنها را هم بشنوم.
نقشآفرینی اصلی دلالان در تعیین قیمت زعفران
محسن تاجی یکی دیگر از کشاورزانی است که با او تماس میگیرم. در پاسخ به پرسشم درباره دلالی در بازار زعفران میگوید: دلالان گروه خاصی هستند که وارد بازار میشوند و با گذاشتن باسکول ابتدا در مناطقی از جلگهرخ که زعفران زودتر رشد میکند، خرید را آغاز و با این کار قیمت بازار را تعیین میکنند. در روزهای نخست با قیمت بالا میخرند و پس از چند روز خرید، ناگهان قیمت را پایین میآورند یعنی به طور مثال ۱۰ باسکول با کارگر در مسیرهای مختلف هستند که قیمت را تعیین میکنند. در روزهای اول گل را منی ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان خریدند؛ اما ناگهان قیمت را ۲ میلیون و ۵۰۰هزار تومان اعلام کردند و به مرور نرخ پایین آمد و همه از این افراد قیمت را استعلام میگیرند.
وی ادامه میدهد: آقای زنگنه نماینده مردم تربتحیدریه چند سال است میخواهد در این زمینه فعالیت کند و چند مرتبه جلسه گذاشته و صحبت کردهایم؛ اما هنوز کشاورزان حرفهای ناگفته بسیاری دارند. آمدند شرکت تعاونی تشکیل دادند و خودم حدود ۵-۴ سهم ۳۵ میلیونی خریدم؛ اما در نهایت فایدهای نداشت. هر سال وقتی اوج گلها میگذرد و گل زعفران به زمین میخورد، برای قیمت زعفران اقدام میکنند. همین کار را میتوانند در شهریور انجام بدهند. چرا دولت برای گندم خرید تضمینی انجام میدهد؛ اما برای زعفران که یک محصول راهبردی محسوب میشود، اینگونه اقدام نمیکند؟ کشاورز حتی به خرید تضمینی اما با قیمت پایینتر از ۹۰میلیون و ۵۰۰ هزار تومان راضی است؛ چون در حال حاضر به این قیمت هم نمیفروشد.
سوختن دسترنج زعفرانکاران در دام ارزانفروشی
تاجی جلسات برگزار شده برای کشاورزان را بینتیجه میداند و میگوید: بارها جلسه گذاشته و پرسیدهاند چه کار کنیم؟ ما کشاورزان میگوییم هیچ کاری برای ما انجام ندهند. فقط محصولمان را در فصل برداشت به امانت بگیرند و به جای آن پول نقد به ما بدهند و هر زمان خواستیم زعفران را بگیریم، درصدی سود هم از ما بگیرند و زعفران را پس بدهند تا کشاورزان به خاطر نیاز مالی در فصل برداشت زعفران و هزینههایش، محصول خود را به آتش ارزانفروشی نکشند.
وی ادامه میدهد: اگر امسال میگفتند با قیمت ۹۰میلیون و ۵۰۰ هزار تومان نمیخرند، کشاورزان پایگاه میزدند و دستکم نصف گل خود را تعیین تکلیف میکردند. کشاورز خودش را مدیریت میکند و نمیگذارد بازار بشکند؛ اما قدرتهای پشت پرده نمیگذارند سود به کشاورز برسد و همان اتفاقی که برای گوجهفرنگی میافتد، برای زعفران هم پیش میآید. عدهای که ما به آنان «تاجر» میگوییم و در واقع همان مافیا محسوب میشوند، از نظر مالی قوی هستند و بازار زعفران را در دست میگیرند. اگر یک روز این افراد تصمیم بگیرند زعفران را نخرند، قیمت گل سقوط میکند. از این رو است که زعفران قاچاق میشود و گل ما به افغانستان میرود و از آنجا به بقیه دنیا. چون ما یک برنامه مشخص نداریم تا ارزآوری زیادی از این محصول داشته باشیم و کشاورز هم در آن سهیم باشد.
خرید محصول زعفران با کاغذبازی
تاجی کاستیهای حمایت دولتی را جدی میداند و عنوان میکند: به کشاورز یک ریال هم کمک نمیشود یعنی وضعیت درآمدی دولت در شرایطی نیست که به کشاورز کمک کند. یک کیسه کود تعاونی به او داده نشده است. امسال یک میلیارد تومان هزینه کود دادم تا سال آینده نتیجهاش را ببینم و خودم برای زمینهای کشاورزیام از پتروشیمی بندر امام(ره) کود تهیه کردم؛ اما آیا کشاورزی که زمین کمی دارد هم میتواند این کار را انجام دهد؟ زندگی ما بر اساس کار کشاورزی است. پارسال زعفران را کیلویی ۳۰ میلیون تومان فروختم. سپس به کیلویی ۱۰۰ میلیون تومان هم رسید یعنی ضرر کامل! درباره ایجاد شرکت تعاونی برای زعفرانکاران صحبت میکنند؛ اما باید گفت کشاورز در این شرکت تعاونیها هم خیلی اذیت شده است. افرادی که کشاورز نیستند، زعفرانشان را با کاغذبازی به این شرکت تعاونیها میدهند. در نتیجه این شرکت تعاونیها برای کشاورزان منفعتی ندارد.
وعدههای پوچ
رضا کمالیفر از دیگر زعفرانکاران است که با او صحبت میکنم. او خود را سرباز ایران میداند و درباره گلایهاش از دلالان بازار زعفران میگوید: درآمد کشاورز زعفرانکار ریالی است؛ اما هزینههایش دلاری! سال گذشته ۲۰۰کیلو زعفران را ۱۱ میلیارد تومان دادم و پس از یک ماه ارزش آن ۱۹ میلیارد تومان شد. این سود را چه کسی میخورد؟ مشخص است که نصیب تاجر و دلال میشود و عملاً به من و دیگر کشاورزان چیزی نمیرسد جز هزینههای بالای کشت زعفران و تنها راه کنترل این بازار، خرید تضمینی دولت است. دولت تصویب کرده گندم را کیلویی ۲۵ هزار تومان بخرد و کشاورز این را میداند و بر مبنای همان برنامهریزی میکند؛ اما زعفرانکار چه برنامهریزی میتواند داشته باشد؟
او دومین مشکل را بسته بودن راه صادرات عنوان میکند و میافزاید: من نزدیک ۳۰۰کیلو زعفران خشک داشتم و میخواستم آن را صادر کنم که شرایط خیلی سختی دارد. زعفرانکار در نرخگذاری محصول باید سهیم باشد؛ اما عملاً ما هیچ نقشی نداریم و نقش اصلی را دلال بازی میکند. خیلی از کشاورزان که به پول نیاز دارند، مجبورند زعفران خود را بدهند چون برای تأمین هزینههایشان به پول نیاز دارند و دستمزد کارگر را باید بپردازند و نمیتوانند نفروشند و این گلایه ما از مسئولان محترم است.
از کمالیفر درباره قیمت ۹۰میلیون و ۵۰۰هزار تومان تعیین شده برای خرید زعفران میپرسم و او تشریح میکند: با توجه به زحماتی که نماینده شهرستان تربتحیدریه در مجلس کشیده، الان قیمت بر اساس آنچه گفته بودند، نیست و هیچ شرکت تعاونی مربوط به زعفران را نداریم که بگوید برای این نرخ مصوب کشاورز حواله از جهاد بیاورد که اثبات شود کشاورز است و سپس بیاید با این نرخ تحویل بدهد. نه به این شیوه نیست و فقط حرفی گفته شده است. در حال حاضر دلال میآید برای صادرکننده افغانستانی، قطری و اماراتی میخرد. پول در دست کشاورز نیست و پول حرف اول را میزند. چرا با وجود اینکه قطب تولید زعفران دنیا هستیم، باید بگذاریم قیمت را دیگران برای ما تعیین کنند و چرا باید اجازه بدهیم دلالان غیر ایرانی نرخ را مشخص کنند؟
او که همچنان بر خرید تضمینی تأکید میکند، در پایان گفتههایش میگوید: من کود را کیسهای ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان از شرکت تعاونی خریدم. ما هنوز شرکت تعاونی زعفرانکاران نداریم و سال گذشته کشاورز، زعفران را به اتحادیه تعاونی گندمکارها و جوکارها تحویل میداد که اصلاً ربطی به زعفران ندارد. اگر دولت میخواهد کمک کند، کود تعاونی بدهد که در اختیارش هست. در جشنواره ملی زعفران تعداد زعفرانکاران در روز همایش به انگشتان یک دست هم نمیرسید. باید گفت هر تصمیمی که برای زعفران گرفته میشود، کشاورزان در آن نقشی ندارند.
آدم نمیتواند چشمش را بر واقعیت ماجرا ببندد. هر چقدر صحبتهای زعفرانکاران را میشنوم، بیشتر یقین میکنم که کوتاهی مسئولان در این زمینه جدی است. گویا دلالی در بازار زعفران از آن دست موضوعاتی است که هر چه بیشتر در آن کندوکاو میکنیم، بیشتر متوجه میشویم که جز خستگی و زیان بر جسم زعفرانکاران چیزی باقی نمیماند. قصه عجیبی است که بزرگترین تولیدکننده زعفران دنیا باشیم؛ اما دولت به جای نقشآفرینی اصلی و حمایت از این محصول، نه تنها هیچ برنامهریزی و نقشآفرینی طی سالیان گذشته نداشته؛ بلکه حتی اگر موردی را تعیین و اعلام میکند، بر آن نظارت انجام نمیدهد. شاید دولت به خاطر مشغله امور کشور این دغدغه را نداشته باشد؛ اما چرا مسئولان استان خراسان رضوی برای این امتیاز مهم استان کاری از پیش نبردهاند؟ به نظر میرسد با کمکاریهای انجام شده در ثبت جهانی زعفران و نقشی که دلالان در فصل برداشت آن در مزارع زعفران بازی میکنند، روزی قدردان این ثروت استان خواهیم بود که حسرت داشتن آن بر دلمان مانده باشد.