فرارو- رئیسجمهور در نخستین سفر استانی خود به استان سیستان و بلوچستان سفر کرد. سفری که به گفته مسعود پزشکیان قرار بود سه روزه باشد، اما به دلایل امنیتی، در یک روز به سرانجام رسید. در این سفر پس از سالها، خبری از تجمع و استقبال مردمی نبود. نکته قابل توجه در مساله سفرهای استانی این است که نفسِ سفر به خودی خود دستاوردی محسوب نمیشود بلکه خروجی آن برای مردم اهمیت دارد.
به گزارش فرارو، مدل شناختهشده استقبال از روئسای جمهوری در ادوار مختلف همواره محل انتقاد بود. از تعطیل کردن مدارس و ادارات تا به خط کردن دانشآموزان و استقبالهای اتوبوسی حواشی بود که در این سفرها رخ میداد. این حواشی شاید در دوران حسن روحانی برای زدن رئیسجمهور وقت مورد استفاده قرار میگرفت، اما منحصر به دوران و دولت او نبود.
رویکرد تبلیغاتی
سفرهای استانی از دوران احمدینژاد شکل جدیدی به خود گرفت و در دوران بعد از او، تا حدی تعدیل شد. در طول ۱۹ سال گذشته یک رویکرد تبلیغاتی بر سفرهای استانی حاکم بود. تا جایی که در بعضی مواقع مانند دوران دولت سیزدهم، صرفِ انجام سفرهای استانی به عنوان یک دستاورد مورد مانور تبلیغاتی گسترده در رسانهها قرار میگرفت. چه در فضای مجازی و چه در فضای رسانهای و حقیقی، همواره میزان استقبال از رئیسجمهور در سفر به استانها و تعداد آنها به یک امر مهم تفسیر میشود. دستاوردسازی از این سفرها از دولت نهم تا سیزدهم به وضوح قابل رهگیری است.
معاون اجرایی رئیسجمهور پیشین در رویدادی با عنوان چه سفرها کردهایم که بخشی از آن به سفرهای استانی دولت سیزدهم اختصاص داشت - ۱۴۰۱
بازخوانی این گزارش میتواند بخشی از این رویکرد را مشخص کند: «آغاز سفرهای استانی دولت نهم به ریاست محمود احمدی نژاد و همراهی هیئت دولت، آغازی بود که همگان از این حضور و دیدار با مردم، ملاقاتهای چهره به چهره و بررسی روند اجرای طرحها و پروژهها از نزدیک، به عنوان شاخصههای مثبت دولت وقت یاد کردند، اما اگرچه دور اول سفرهای استانی با استقبال بسیاری از سوی مردم و رجال سیاسی همراه شد با پایان آن و آغاز دور دوم سفرهای استانی، برخی چهرههای سیاسی از جمله نمایندگان مجلس، نسبت به بی نتیجه ماندن مصوبات دور اول و غیر ضروری بودن آغاز دور جدید هشدار دادند.
اما به رغم این هشدارها دور دوم و پس از آن دور سوم و چهارم سفرهای استانی دولت آغاز شد و حاصل آن علاوه بر حضور رئیس جمهور و وزیران در جمع مردم و دیدار نزدیک با اقشار مختلف، انجام هزاران مصوبه در زمینههای عمرانی، آموزشی، فرهنگی، بهداشتی، ورزشی، علمی و ... بود. [..]یکصدمین سفر استانی محمود احمدی نژاد و هیئت دولت صبح روز ۲۱ اردیبهشت سال ۹۱ همزمان با وررود به مشهد مقدس آغاز شد. سفری که پیش از آغاز در مقایسه با ۹۹ سفر دیگر، تبلیغات گستردهای برای انجام آن صورت گرفت تا به پاس صدمین حضور رئیس جمهور در سفر استانی، جشن بزرگ و همه جانبهای در تمام استانهای کشور برگزار شود.» (مهر، ۱۳۹۲)
هورا کشیدن برای رئیسجمهور
دستاورد و نتیجه سفرهای استانی رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت به استانها، به مهمترین دغدغه منتقدان در تمام سالهایی که این سنت وجود داشته، تبدیل شده است. چرا که هر سفر استانی میلیاردها تومان هزینه مشخص و نامشخص دارد و اگر به مصوبه ختم شود، اما خروجی نداشته باشد، بیفایده است.
عباس عبدی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی یکی از منتقدان سفرهای استانی بود که در دولت سیزدهم انتقادات زیادی از جوانب مختلف به این مساله وارد میکرد. عبدی از تصمیم دولت پزشکیان برای لغو اجتماعات مردمی و تشویق رئیسجمهور استقبال کرد. شاید برخی تصور کنند انتقادهای این روزنامهنگار و تحلیلگر شناختهشده مربوط به دولت رئیسی است، اما سابقه آن به پیشتر از این برمیگردد:
«خبرنگار: برخی منتقدان معتقدند که سفرهای استانی آقای روحانی یک رفتار پوپولیستی است. آیا این ادعا را قبول دارید؟
عبدی: برداشت من این نیست که این سفرها رفتار پوپولیستی محسوب میشود. بازتابها و اثرات سفرهای استانی روحانی با احمدی نژاد متفاوت است. سفرهای پوپولیستی شامل یک مجموعه از رفتارها و اقدامات دولتمردان سابق بود که مورد نقد کارشناسان واقع میشد. به عنوان مثال تصویب طرحهای کیلویی بدون اخذ نظر کارشناسان و نسنجیدن جوانب آن، دریافت نامهها و دادن پول و وعدههای متعدد و... از عملکردهای مورد نقد در دولت قبل بود؛ بنابراین سفرهای استانی دولت یازدهم به لحاظ محتوا با دولت قبل متفاوت است.
در عین حال باید دانست که، چون روسای جمهور پیشین به همین ترتیب استقبال مردمی سفرهای استانی را دنبال میکردند ممکن است مردم در شهرستان ها، تغییر شیوه سفرها را کم توجهی به خود تلقی کنند. شاید به همین دلیل دولت روحانی هم تصمیم گرفت به شکل ظاهری استقبالهای مردمی را ادامه دهد. اما اگر از من میپرسیدند که روحانی چه کاری میتواند انجام دهد؟ پیشنهاد میکردم که شیوه سفرهای استانی به این ترتیب را تغییر دهد تا مردم از این شیوه استقبال راحت شوند که به نظرم بیشتر تلف کردن وقت مردم و هزینه دولت است.
به نظرم اگر سیاستمداری شخصیت و اعتماد به نفس داشته باشد از مردم نباید انتظار داشته باشد که در خیابان برایش هورا بکشند. بنده مخالف سخنرانی یک رئیس جمهور در سالن اجتماعات و تهییج مردم با سخنرانی نیستم و به عقیده من این کارها ایرادی ندارد. لازم هم هست، اما اینگونه استقبال خیابانی و دویدن به دنبال ماشین یک دولتمرد را نمیپسندم و فکر نمیکنم سودی هم داشته باشد.» (ایرنا، ۱۳۹۵)