شناسهٔ خبر: 69908135 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اطلاعات | لینک خبر

جای صدا و سیما در مرزبانی از اندیشه دینی کجاست؟

زمان آن فرا رسیده که بیش از گذشته با نگاه ریزبینانه ابعاد گوناگون تاثیرگذاری رسانه ملی و میزان مخاطبانش را با مطالعه دقیق ، پژوهش های میدانی و نظرسنجی های معتبر بررسی کرد چرا که رسانه بی‌ مخاطب، مانند تریبونی است که برای صندلی‌های خالی سخن می‌راند!

صاحب‌خبر -

علی البرزی - اطلاعات آنلاین| در کتاب‌ های لغتنامه در مقابل واژه مرز اینچنین اشاره شده است: « مرز به خط فاصل میان دو کشور گفته می‌شود، براساس تعریف آخرین حد قلمرو زمینی، دریایی، هوایی و تحت‌الارضی (زیرزمینی) هرکشور را مرز آن کشور می‌گویند و هرگونه ورود غیرمجاز به مرزهای یک کشورچه از طریق هوایی و چه از راه زمینی تجاوز به حریم یک کشور به حساب می‌آید.»

این تعریفی منطقی و اصولی درباره مرزهای فیزیکی یک کشور است، مرزهایی که در هر زمان این احتمال وجود دارد که مورد هجمه از هر ناحیه‌ای قرار بگیرد یا بخش‌ هایی از این مرزها به دلیل تجاوز به‌ دست بیگانه بیفتد، این مرزها را می‌توان با برنامه‌ریزی و تبیین استراتژی مناسب پس از مدتی با بیرون راندن بیگانه دوباره به دست آورد اما آیا مرزهای اعتقادی را هم می‌توان پس از هجمه لجام گسیخته دشمن اعتقادی دوباره به دست آورد؟

درباره حفاظت و حراست از مرزهای اعتقادی بارها شنیده‌ایم و مطالب گوناگون در رسانه‌ها منتشر شده است، در تمامی این مطالب و اظهار نظرهای گوناگون یک موضوع به عنوان نقطه واحد و مشترک بیان شده است، این نقطه مشترک همان توجه به هجمه لجام گسیخته علیه اعتقادات فرهنگی و مذهبی جامعه ایران است.

اما در این بین به نظرمی رسد با توجه به تأکیدات مکرر رهبر انقلاب درباره تهاجم فرهنگی و تهدیدی به نام جنگ نرم، بررسی یک موضوع با اهمیت و ویژه نه تنها از نگاه کارشناسان و صاحب‌ نظران بلکه از دید افکارعمومی جامعه هم مغفول مانده است، موضوعی که ادامه این روند و توجه نداشتن به آن باعث می‌شود تا در آینده‌ای نزدیک نه از اعتقاد خبری باشد و نه از مرزهای اعتقادی!

اما به راستی مرزبانان مرزهای اعتقادی چه افراد و سازمان هایی هستند؟

برای دفاع از هر مرزی چه مرزهای جغرافیایی باشد و چه مرزهای اعتقادی برنامه ‌ریزی لازم است و باید افرادی که برای حراست از مرزها انتخاب می‌شوند، کارکشته، شجاع و دارای عرق ملی و اعتقادی باشند، برای تعیین مرزهای جغرافیایی مطالعات گوناگون از جمله نقشه برداری، رایزنی‌های دیپلماسی و تصویربرداری هوایی انجام می‌شود تا مرز بین‌المللی بین دو کشور مشخص شود، این روند باید به گونه‌ای دیگر برای شناسایی مرزهای اعتقادی هم انجام شود، آیا مرزهای اعتقادی خود را به خوبی شناخته‌ایم و برای پیشگیری از تجاوز بیگانه به این مرزها آمادگی لازم را داریم؟

اینها پرسش‌هایی است که پاسخ به آن در این شرایط تأثیرگذار باعث شناخت راه‌های اصلی، تهدیدات و فرصت‌های پیش‌ رو می‌شود.

بی‌شک در مقوله شناخت مرزهای اعتقادی و مرزبانان اعتقادی این مرزها، شناخت سه حوزه تأثیرگذار و اصلی ضروری است، سه حوزه‌ای که با انجام وظایف در کنار هم مثلث مرزبانی اعتقادی کشور را تشکیل می‌دهد، در وهله اول حوزه تعلیم و تربیت نقش اصلی را برعهده دارد، سربازان بی‌ادعایی به نام‌های معلمان اولین سنگربانان و مرزبانان مرزهای اعتقادی هستند که می‌توانند از مرزهای اعتقادی، دانش و بصیرت دفاع کنند.

پس از حوزه تعلیم و تربیت، دانشگاه و حوزه است که ضلع دیگر این مثلت مرزبانی را تشکیل می‌دهد، این ضلع تأثیرگذار باید در روش‌های آموزش‌ و پژوهش‌ کارآمد باشد و به‌ هم ریختگی‌های اعتقادی جامعه را با تربیت دانشجویان و اساتید مجرب بر طرف کند.

اما ضلع سوم این مثلث که در حقیقت همانند وتر این شکل هندسی عمل می‌کند و ارتباط دهنده دو ضلع دیگر است، سازو کاری به نام صدا و سیماست، صدا و سیمایی که به عنوان خط مقدم جبهه جنگ نرم و پیشقراوان مرزبانی اعتقادی کشور به حساب می‌آید و برای حراست از مرزهای اعتقادی نقش تأثیرگذاری دارد،  رسانه ملی که به باور بسیاری از کارشناسان نیازمند تحول جدی در ساختار کیفی و کمی است، صدا و سیمایی که نتایج نظرسنجی های رسمی و غیر رسمی از ریزش برخی کاربران و مخاطبانش حکایت دارد!

هر چند که مدیران این سازمان زیر بار این موضوع نمی روند و چندی پیش هم شاهد واکنش ها به برخی نظرسنجی ها در این باره بودیم اما به هر حال نمی توان از نقش مهم رسانه ملی در حفط و حراست از مرزهای اعتقادی، باور ها و ارزش های ملی و مذهبی جامعه غافل شد و زمان آن فرا رسیده که بیش از گذشته با نگاه دقیق و ریزبینانه ابعاد گوناگون تاثیرگذاری این رسانه و میزان مخاطبانش را با پژوهش های میدانی و نظرسنجی های معتبر بررسی کرد چرا که رسانه بی‌ مخاطب، مانند تریبونی است که برای صندلی‌های خالی سخن می‌راند!

با وجود تاکید برای به کارگیری مدل‌ های قدیمی در تولید و توزیع محتوا در مقابل  رشد استفاده مردم از شبکه‌های اجتماعی و شبکه  نمایش فیلم و سریال خانگی کار برای جذب مخاطب توسط رسانه ملی سخت تر از گذشته شده است.

به هر روی باید نگران بود، نگران از روزی که هر ضلع این مثلث مهم برای خود به کاری مشغول باشند و در حقیقت ساز خود را بزند، باید نگران بود از روزی که جنگ نرم و هجمه به مرزهای اعتقادی را جدی نگیریم و جنگ نرم ما را جدی بگیرد و ساز این سه ضلع مثلث مرزبانی هم آنطور که جنگ نرم می‌خواهد کوک شود!

 

علی البرزی - اطلاعات آنلاین| در کتاب‌ های لغتنامه در مقابل واژه مرز اینچنین اشاره شده است: « مرز به خط فاصل میان دو کشور گفته می‌شود، براساس تعریف آخرین حد قلمرو زمینی، دریایی، هوایی و تحت‌الارضی (زیرزمینی) هرکشور را مرز آن کشور می‌گویند و هرگونه ورود غیرمجاز به مرزهای یک کشورچه از طریق هوایی و چه از راه زمینی تجاوز به حریم یک کشور به حساب می‌آید.»

این تعریفی منطقی و اصولی درباره مرزهای فیزیکی یک کشور است، مرزهایی که در هر زمان این احتمال وجود دارد که مورد هجمه از هر ناحیه‌ای قرار بگیرد یا بخش‌ هایی از این مرزها به دلیل تجاوز به‌ دست بیگانه بیفتد، این مرزها را می‌توان با برنامه‌ریزی و تبیین استراتژی مناسب پس از مدتی با بیرون راندن بیگانه دوباره به دست آورد اما آیا مرزهای اعتقادی را هم می‌توان پس از هجمه لجام گسیخته دشمن اعتقادی دوباره به دست آورد؟

درباره حفاظت و حراست از مرزهای اعتقادی بارها شنیده‌ایم و مطالب گوناگون در رسانه‌ها منتشر شده است، در تمامی این مطالب و اظهار نظرهای گوناگون یک موضوع به عنوان نقطه واحد و مشترک بیان شده است، این نقطه مشترک همان توجه به هجمه لجام گسیخته علیه اعتقادات فرهنگی و مذهبی جامعه ایران است.

اما در این بین به نظرمی رسد با توجه به تأکیدات مکرر رهبر انقلاب درباره تهاجم فرهنگی و تهدیدی به نام جنگ نرم، بررسی یک موضوع با اهمیت و ویژه نه تنها از نگاه کارشناسان و صاحب‌ نظران بلکه از دید افکارعمومی جامعه هم مغفول مانده است، موضوعی که ادامه این روند و توجه نداشتن به آن باعث می‌شود تا در آینده‌ای نزدیک نه از اعتقاد خبری باشد و نه از مرزهای اعتقادی!

اما به راستی مرزبانان مرزهای اعتقادی چه افراد و سازمان هایی هستند؟

برای دفاع از هر مرزی چه مرزهای جغرافیایی باشد و چه مرزهای اعتقادی برنامه ‌ریزی لازم است و باید افرادی که برای حراست از مرزها انتخاب می‌شوند، کارکشته، شجاع و دارای عرق ملی و اعتقادی باشند، برای تعیین مرزهای جغرافیایی مطالعات گوناگون از جمله نقشه برداری، رایزنی‌های دیپلماسی و تصویربرداری هوایی انجام می‌شود تا مرز بین‌المللی بین دو کشور مشخص شود، این روند باید به گونه‌ای دیگر برای شناسایی مرزهای اعتقادی هم انجام شود، آیا مرزهای اعتقادی خود را به خوبی شناخته‌ایم و برای پیشگیری از تجاوز بیگانه به این مرزها آمادگی لازم را داریم؟

اینها پرسش‌هایی است که پاسخ به آن در این شرایط تأثیرگذار باعث شناخت راه‌های اصلی، تهدیدات و فرصت‌های پیش‌ رو می‌شود.

بی‌شک در مقوله شناخت مرزهای اعتقادی و مرزبانان اعتقادی این مرزها، شناخت سه حوزه تأثیرگذار و اصلی ضروری است، سه حوزه‌ای که با انجام وظایف در کنار هم مثلث مرزبانی اعتقادی کشور را تشکیل می‌دهد، در وهله اول حوزه تعلیم و تربیت نقش اصلی را برعهده دارد، سربازان بی‌ادعایی به نام‌های معلمان اولین سنگربانان و مرزبانان مرزهای اعتقادی هستند که می‌توانند از مرزهای اعتقادی، دانش و بصیرت دفاع کنند.

پس از حوزه تعلیم و تربیت، دانشگاه و حوزه است که ضلع دیگر این مثلت مرزبانی را تشکیل می‌دهد، این ضلع تأثیرگذار باید در روش‌های آموزش‌ و پژوهش‌ کارآمد باشد و به‌ هم ریختگی‌های اعتقادی جامعه را با تربیت دانشجویان و اساتید مجرب بر طرف کند.

اما ضلع سوم این مثلث که در حقیقت همانند وتر این شکل هندسی عمل می‌کند و ارتباط دهنده دو ضلع دیگر است، سازو کاری به نام صدا و سیماست، صدا و سیمایی که به عنوان خط مقدم جبهه جنگ نرم و پیشقراوان مرزبانی اعتقادی کشور به حساب می‌آید و برای حراست از مرزهای اعتقادی نقش تأثیرگذاری دارد،  رسانه ملی که به باور بسیاری از کارشناسان نیازمند تحول جدی در ساختار کیفی و کمی است، صدا و سیمایی که نتایج نظرسنجی های رسمی و غیر رسمی از ریزش برخی کاربران و مخاطبانش حکایت دارد!

هر چند که مدیران این سازمان زیر بار این موضوع نمی روند و چندی پیش هم شاهد واکنش ها به برخی نظرسنجی ها در این باره بودیم اما به هر حال نمی توان از نقش مهم رسانه ملی در حفط و حراست از مرزهای اعتقادی، باور ها و ارزش های ملی و مذهبی جامعه غافل شد و زمان آن فرا رسیده که بیش از گذشته با نگاه دقیق و ریزبینانه ابعاد گوناگون تاثیرگذاری این رسانه و میزان مخاطبانش را با پژوهش های میدانی و نظرسنجی های معتبر بررسی کرد چرا که رسانه بی‌ مخاطب، مانند تریبونی است که برای صندلی‌های خالی سخن می‌راند!

با وجود تاکید برای به کارگیری مدل‌ های قدیمی در تولید و توزیع محتوا در مقابل  رشد استفاده مردم از شبکه‌های اجتماعی و شبکه  نمایش فیلم و سریال خانگی کار برای جذب مخاطب توسط رسانه ملی سخت تر از گذشته شده است.

به هر روی باید نگران بود، نگران از روزی که هر ضلع این مثلث مهم برای خود به کاری مشغول باشند و در حقیقت ساز خود را بزند، باید نگران بود از روزی که جنگ نرم و هجمه به مرزهای اعتقادی را جدی نگیریم و جنگ نرم ما را جدی بگیرد و ساز این سه ضلع مثلث مرزبانی هم آنطور که جنگ نرم می‌خواهد کوک شود!