به گزارش شهدای ایران،آنچه لازم است تا یک انسان مستقل پیرامون آگاهی برآمده از آزادی تکوینی بداند، عبارت است از انواع و اقسام آگاهیهایی که بشر بدون واسطه یا باواسطه به آنها می تواند دسترسی پیدا کند. این آگاهی ها به چهار بخش تقسیم می شوند. البته این تقسیم بندی به این دلیل است که انسان یا با حواس پنجگانه و همچنین با غریزه به آگاهی حسی می رسد یا با همان عقل اجباری خود آگاه و آشنا می شود؛ مانند حیوانات یا اینکه به سبب عقل اختیاری و اراده ساز به آگاهی و علمی دست می یابد.
این نوع آگاهی ها در محدوده و محل مادی جهان طبیعت است و برای آگاهی از قوانین بعد از مرز عالم مادیات، لازم است انسان به ابزار مناسب آن مسلح شود تا بتواند جهان مادیات را با لباس مجرد از محدودیت مواد، دریافت کند اما هزاران نکته باریکتر از مو اینجاست که چگونگی دایره ربط مادیات و مجردات عالم توسط چه قدرتی ترسیم و تصویر می شود تا انسان در رسیدن به ساحل علم گرفتار شبه علم نشود و باید متذکر شد این فرآیند نجات بخش و آگاهی عظیم و عزیز بدون سیطره و سلطنت وحی و آگاهی بخشی مستقیم خالق هستی برای بنی بشر با محدویت ماهیت ها ممکن و میسور نیست.
در نهایت انسان به چهار آگاهی مرتبه ای نیاز دارد تا اینکه نقص و نارسایی روحی و روانی را در جامعه خویش نشانه تمدن و تحول نداند. آن چهار آگاهی پیوسته مقابل شبه علم عبارتند از آگاهی محسوس و مشترک انسان با حیوان و آگاهی معقول که پایه آگاهی مابعدالطبیعه انسان می شود تا بشر با قدرت اراده و اختیار به آگاهی حاکم بر پیشران های نامحسوس و مجرد از ماده جهان طبیعت بتواند ورودی داشته باشد ولی بحث آگاهی ماوراء الطبیعه از آن نوع آگاهی هایی است که انسانها به واسطه انبیاء و جانشینان بر حق میتوانند به بهره داری های فردی و جمعی برسند و برسانند.
این نوع آگاهی مقدمات و مبادی ویژه خود را میطلبد و دریافت و محصولات آن وقتی که در قالب الفاظ و کلمات بشری ظهور و بروز پیدا می کند، نیازمند تفسیر و تبیین برای سایر انسانها است. از منظر منطق نهفته در معارف شیعی اهل بیت، پیامبر اکرم(ص) و از جمله حضرت فاطمه زهرا(س) مفسران کامل این آگاهی تمام ساحتی می باشند که به عنوان معارف وحیانی و آیات قرآنی هستند و خطبه غرا و ماندگار آن جناب از جمله مواریث و منابع علمی جهت رمز گشایی از استعدادهای انسانیت است که می توانیم در حوزه «تفسیر معارف وحیانی» آن را پیگیری کنیم. تفسیر اهل بیت(ع) استمراری از سنخ حقیقت وحی است که با توجه به نیاز امروز جامعه در برابر شبهه سازی دشمنان داخلی و بین المللی لازم و ضروری است که به بعضی از ویژگیهای آن در این مقاله می پردازیم.
همانگونه که سخنان رسول مهربانی ها حضرت محمد (ص) گواه بر آن است و قرآن نیز تصریح می کند؛ آنچه او بر زبان جاری میکند عین حقیقت وحی است و واسطه ای از جنس قوه خیال بشری در آن جایگاه و سهمی ندارد، بدین منظور شیطان هم در این مقام راهی ندارد و بیشک خطبه و سخنان حضرت زهرا(س) چنین است و لذا می تواند منبعی مطمئن و تکیهگاهی استوار برای کشف و تفسیر معارف وحیانی جهت حکمرانی فرهنگی ضدنفوذ و تمدن ساز باشد.
نشاط آفرینی با تقسیم کار منزل
وقتی بانوی با عظمتی چون پاره وجود مبارک رسول خدا (ص) به فضه خادمه خود می فرماید «یک روز من عبادت می کنم و شما کارهای منزل رابه عهده داشته باش و روز دیگر من کار منزل را تدبیر می کنم و شما به عبادت بپرداز» این سیاست خانه داری ایشان می رساند که انسان بدون عبادت، قدرت کار مفید و مؤثر و نیز تعامل عادلانه و عالمانه نخواهد داشت. از همین رو لازم و ضروری است یکی از شاخص های سبک زندگی اسلامی را در این رفتار اجتماعی حضرت زهرا (س) جستجو کنیم. چرا که کار و فعالیت آمیخته به عبادت نشاط ماندگار ایجاد می کند.
خیرخواهی همسایگان در رفتار فاطمی
قدرت بر طلب دعا و مناجات، از قوت فکر و طهارت قلب آدمی سر چشمه می گیرد. در این مقام اختصاصی انسان، درس دیگری که از مکتب فاطمی می توان گرفت، این است که دخت گرامی پیامبر رحمت و مهربانی ها، حتی در دعا کردن و طلب حاجت از خدای سبحان همسایه را مقدم برخود می دارند. در واقع این سخاوت و از خود گذشتگی همان ارتباط با وحی و تفسیر قرآن است که حضرت زهرا(س) به همسایگان خود آموزش داده اند. البته اگر این مسیر بسته نمی شد، امروز مسلمانان با پیروی از این انسانشناختی برآمده از آیات وحی با ادای حق همسایگی اسلامی، رژیم صهیونیستی و حامیان انسان نمای آنها را در سر جای خود می نشاندند.
«امام حسن آن شب را تا صبح نخوابید و مراقب کار مادرش، صدیقه مرضیه (س) بود و همه اش منتظر بود که ببیند مادرش درباره خود چگونه دعا می کند و از خداوند برای خود چه خیر و سعادتی می خواهد؟ شب، صبح شد و به عبادت و دعا درباره دیگران گذشت و امام حسن حتی یک کلمه نشنید که مادرش برای خود دعا کند. صبح به مادر گفت مادر جان! چرا من هر چه گوش کردم، درباره دیگران دعای خیر کردی و درباره خودت یک کلمه دعا نکردی؟ مادر مهربان جواب داد پسرک عزیزم! اول همسایه، بعد خانه خود» بحار الانوار، جلد ۱۰، صفحه ۲۵.
تاب آوری، شرط معلمان فاطمی
حضرت زهرا (س) در آموزش احکام دین و راه و رسم زندگی، روشی را اختیار کردند مبنی بر این که عالم شدن و نجات از نادانی و جهل زدگی جزو حقوق الهی انسانهاست. به همین سبب برای پاسخ به سئوال مراجعه کننده خانمی که به دلیل کثرت سئوالات احساس خجالت کرد، او را مورد محبت و عطوفت بی منت خویش قرار داده و فرمودند «سئوالات شما مرا به قرب خداوند کریم نزدیکتر می کند. آیا من به سبب تقرب الی الله باید افسرده و خسته شوم؟» آیا این علم رسانی به مردم در حقوق بشر امروز و سازمان ملل قابل طرح و تأیید می تواند باشد؟! قطعا خیر. زیرا با دانش افزایی به انسان ها کارخانه های اسلحه سازی و مراکز فحشا و برهنه سازی با رکود و تعطیلی مواجه می شوند.
حجت الاسلام حسین درودی؛ کارشناس تربیتی
از حضرت عسکری (ع) نقل شده که فرمودند «زنی خدمت حضرت زهرا (س) آمد و گفت من مادر ناتوانی دارم که در امر نمازش سوالی برایش ایجاد شده و من را پیش شما فرستاده تا از شما سوال کنم. حضرت زهرا جواب سوال آن زن را داد. آن زن سوال دومی را پرسید و حضرت زهرا جواب داد. سپس سوال سومی را پرسید و آن حضرت پاسخ داد و همین طور ۱۰ بار سوال کرد و حضرت جواب دادند. آن زن بابت زیاد سوال کردن خجالت کشید و گفت ای دختر رسول خدا قصد به زحمت انداختن شما را ندارم. حضرت زهرا در جوابش فرمود هرگاه سوالی برایت پیش آمد، بیا و از من بپرس؛ آیا اگر شخصی اجیر شود که بار سنگینی را یک روز حمل کند اما کرایهاش صد هزار دینار باشد، حمل این بار برای او سنگین است؟! آن زن گفت نه! حضرت فرمود من در ازای هر سوالی که به تو جواب دادم، فراتر از بین زمین و آسمان مروارید دریافت میکنم! پس شایسته است که بر من سنگین نباشد». تفسیر منسوب به امام حسن عسکری (ع)، ص۳۴۰.
فراتر از علم در انسان شناسی فاطمی
حضرت زهرا (س) با هنرنمایی بی نظیری یک رفتار اجتماعی از خود به نمایش گذاشتند و حضرت رسول اکرم (ص) را در این انسان شناختی وحیبنیاد به وجد آوردند که در برابر فرد نابینا حجاب خود را رعایت کردند. پیامبر اعظم به منظور عظمت گوهر انسانی حضرت فاطمه سوالی را مطرح کردند که «دخترم! این مرد که نابینا است؛ حجاب برای چه؟!» نماینده حقیقی حقوق زنان عالم به خدمت پدر بزرگوارشان عرضه داشتند «پدرم! او مرا نمی بیند اما من او را مشاهده می کنم و بوی بدن مرا حس می کند.»
این استدلال وحیبنیان حضرت زهرا در تفاوت هایی که امروز میان مرد و زن در امواج شناسی یا همان بوی متصاعد از بدن این دو جنس به عمل آمده، می رساند که مرد و زن قبل از دیدار چشمی و مادی، دارای دیدار امواجی و متافیزیکی هستند که اگر این ارتباط، مدیریت نشود، شیطان آن را جهت بخشی می کند.
«شخصی که نابینا بود از حضرت فاطمه اجازه خواست تا به حضور او برود. حضرت فاطمه اجازه داد ولی در طول ملاقات حجاب بر سر داشت. پیامبر خدا (ص) به او فرمود چرا حجاب در بر نمودی در حالی که او تو را نمی دید؟ حضرت فاطمه گفت اگر او مرا نمی بیند، من او را می بینم و او بوی تن مرا نیز حس می کند. پیامبر فرمود شهادت می دهم که تو پاره ای از وجود من هستی.» بحارالانوار، ج۴۴، ص۹۱.
اقتدار اجتماعی بانوان در سیره فاطمی
امروز برخی زنان جهان برای حضور اجتماعی مقتدرانه و استیفای حق خویش از سبک خودتحقیری مانند برهنگی و انحرافات اجتماعی بهره می گیرند. زیرا آگاهی لازم و سالم از نوع حقطلبی های دخت پیامبر مهربانی را در زندگی و تحصیلات خویش ندارند؛ مانند حضور حضرت فاطمه زهرا برای اثبات وجود امام معصوم بعد از پیامبر خاتم (ص) و بازگشت دادن باغ فدک غصب شده برای خدمت به خانواده های محروم که حضرتش با تربیت وحینشان و حفظ شئون مقام انحصاری بانوان این درس را به ما می دهد که زنان می توانند با شناخت جایگاه خویش در بسیاری از ساحت های اجتماعی، علمی و سیاسی حضور و ظهور عاقلانه و همچنین عالمانه و مدیریتی داشته باشند.
بسترهای آموزشی مورد نیاز سیره فاطمی
از نقاط قوت ها سند تحول بنیادین آموزش و پرورش استناد به مقام مقدس و معنوی حضرت زهرا و سیره سرمایهساز انسانی ایشان و سبک زندگی وحیبنیان حضرتش می باشد. اکنون در ۴۵ سالگی انقلاب شکوهمند اسلامی، انتظار امام راحل و شهدای گلگون کفن انقلاب از معلمان فکور و اندیشنمدان دلسوز و هنرمندان غیور این است که در عرصه آموزشی با تولید محتوا و تالیف کتب متعدد و متنوع، سبک زندگی فاطمی را در فضای بی ریا و با صحت و صفای دانش آموزان و دانشجویان کشورهای اسلامی ترویج کنند. چرا که جوانان آینده ساز انقلاب اسلامی نیاز دارند بدانند که دفاع از حقوق زنان در غرب از مسیر شبه علم می گذرد. از همین رو برهنگی و حراج سرمایه لطافت بانوان را به عنوان آزادی و حق معرفی می کنند که در زیر به نمونه هایی از دروغ پردازی آنها اشاره می شود:
دکتر پُل ژولیوس موبیوس: ناتوانی ذهنی یا ضعف فکری زن نه فقط واقعیت، بلکه یک ضرورت است. مواهب فکری زن از مرد کمتر است و آنها را بسیار سریعتر نیز از دست میدهد. سر زن کوچکتر از مرد است و سر کوچک بهطور طبیعی مغز کوچک را جای میدهد و ضعف فکری، او را از استدلال دور میکند
اوگوست کنت، پدر جامعهشناسی جدید غرب و از برجستهترین مدافعان علوم تجربی و مخالفان مذهب نیز میگوید: مرد برای اندیشیدن ساخته شده است و زن برای دوست داشتن.
پرودون از پدران سوسیالیزم مدرن معتقد است: زن، حد وسط میان مرد و دنیای حیوانی است و بهخودی خود، علت وجودی ندارد. زمانی که هوش خود را به کار گیرد، زشت، دیوانه میشود.
شوپنهاور میگوید: زن حیوانی است با گیسوان بلند و افکار کوتاه.
ژان ژاک روسو، از برجستهترین نظریه پردازان دمکراسی و قرارداد اجتماعی در غرب نیز دربارة زن، چنین قضاوت میکند: تقریباً تمام دختر بچهها خواندن و نوشتن را با اکراه میآموزند اما کاربرد سوزن را همیشه داوطلبانه یاد میگیرند... هیچ هنری را نه دوست دارند و نه یاد میگیرند و هیچ نبوغی هم ندارند.
پُل بروکا میگوید: نباید از نظر دور داشت که زن بهطور متوسط، اندکی کم عقل و هوشتر از مرد است. ممکن است درباره این تفاوت مبالغه شده باشد اما در هر حال، تفاوتی بسیار واقعی است. بنابر این میتوان فرض کرد که کوچکی مغز زن در عین حال، تابع کهتری جسمانی و کهتری فکری او است.
هاولاک الیس اظهار میدارد: هزاران زن به نقاشی پرداختهاند، اما فقط مردان در این رشته نبوغ داشتهاند.
*ایرنا
∎