محمدهادی جعفرپور . وکیل دادگستری: در کوران تبلیغات انتخاباتی ریاستجمهوری، تیم تبلیغاتی و طرفداران هریک از نامزدها سعی داشتند یکی از اوصاف نامزد مورد حمایت خویش را به عنوان وصف منحصربهفرد او معرفی و با برجستهکردن چنین خصوصیتی درصدد جذب اقبال عمومی به شخص مد نظر بودند. در همین راستا، آنچه همواره به عنوان خصوصیت درخور توجه رئیسجمهور منتخب معرفی میشد، صداقت و یکرنگی ایشان بود که تصاویر متنوع چنین رفتاری با مردم در میتینگهای انتخاباتی ایشان منتشر میشد. بدونشک مدیران ستاد انتخاباتی جناب پزشکیان بر این امر واقف بودهاند که قیام به موازین اخلاقی و تکریم مردم یکی از اوصاف حسنه حاکمان در اعمال حاکمیتی و از مباحث تأملبرانگیز در شیوه حکمرانی است. این مهم از آن نظر تأملبرانگیز است که انسان فیالذاته موجودی اخلاقگراست که بنابر تعقل و اراده خویش میتواند مختارانه درباره رفتارهای خویش اعلام موضع کند. عطف به چنین امری چالش و پرسش اصلی آن است که معیار و ملاک حُسن و قبح رفتار حاکمان با بدنه جامعه چیست؟ آیا حاکم بنابر مصلحت جامعه مجاز به عدول یا نادیدهگرفتن موازین اخلاقی یا توسل به دروغ برای دفع مفسده احتمالی شناخته میشود؟
زمانی که انسان بنابر اراده آزاد و طیب خاطر به سمتوسوی خیر و نیکی سوق مییابد، عمل او را اخلاقی میدانیم. اما چنانچه همین انسان از ترس قدرت یا به طمع تحصیل منفعتی همان رفتار مورد اقبال جامعه را اتخاذ کند، رفتارش اخلاقی تلقی نشده و چنین انسانی را اخلاقمدار نمیدانند. از طرفی همین انسان در موضع حاکمیت و تصدی حکومت بنابر اصول، سیاست و برنامههای خویش را به شکل الزامآور و قهری اعمال خواهد کرد. از این منظر، این نظریه مطرح است هرجا که حوزه فعالیت و دخالت حکومت است، اخلاق محلی از اعراب نداشته، اعمال حاکمیت انسان برخاسته از نیت اخلاقی خالصانه نیست. ترکیب دو موضوع سبب ایجاد این چالش میشود که اصالت مطلق و بیچونوچرا به اراده آزاد اخلاقی سبب نفی قوه قهریه و در مقابل تجویز قوه قهریه حکومت در ابعاد مختلف به معنای ازبینرفتن امکان عمل اخلاقی افراد است.
با چنین فرضی لازم است خطاهای انسانی را در دو قالب عمده تعریف کرد: اعمال بدی که انجام میدهیم و کارهای خوبی که انجام ندادهایم. اینکه گفته شد قوه تعقل بشر اغلب سبب زایلشدن شرایط متعارف روحی اوست، مؤید این نکته است که انسان برای بیتفاوتبودن درباره وقایع و اخبار روز عمدتا نیرویی صرف نکرده و از تعقل و تفکر کمتری بهرهکشی میکند. به عبارتی، در عالم بیتفاوتی خرد جایگاه کمی دارد، اما برای اتخاذ رفتاری حتی زشت و ناپسند با نیتی آگاهانه زحمتی را به جان میخرد که همان حقهبازی و مقدمه دروغ و فریب و مستلزم طراحی نقشهای ظریف است تا مخاطب قلب حقیقت متوجه وارونهشدن حقیقت نشود. بهترین مثال چنین کنش و واکنشی را میتوان در این تعبیر دید که غالب انسانها نگفتن حقیقت یا به عبارتی پنهانکاری (انجامندادن کار یا حرفنزدن) را در قیاس با دروغگویی بهتر میدانند. کانت معتقد است دروغگفتن در هر حالتی امری است زشت و ناپسند، حتی اگر آن دروغ برای پیشگیری از وقوع یک قتل باشد. باور کانت به عنوان یک فیلسوف فقط مورد اقبال اشخاصی قرار گرفته که به قطع و یقین صلحدوست و آرامشطلب هستند؛ چراکه روح و روان انسان دروغگو مدام درگیر حسابرسی دروغهایش است تا مبادا دستش برای دیگری رو شود! عبارتِ «دروغ، دروغ میآورد»، بهترین دلیل برای درگیری ذهنی فرد دروغگوست؛ برخلاف راستگویی که بنابر آموزههای دینی و اخلاقی رهایی را ارمغان میآورد (راستی و رستگاری). دروغهای بزرگی که در تاریخ بشر ماندگار شدهاند، بهترین مثال برای زایلشدن حس آرامش انسانها در ابعاد گستردهای در کنار از بین رفتن اعتماد آنها است که نقطه اشتراک غالب این دروغها از سوی حاکمان و زورگویان بیان شده. به عبارتی دروغ بهانهای بوده برای حکمرانی و زورگویی ایشان! با چنین وصفی از ضرورت رعایت اخلاق در شیوه حکمرانی و نظر به وعدههای رئیسجمهور منتخب در کارزار انتخابات ریاستجمهوری و گذشت بیش از 100 روز از آغاز دولت چهاردهم، این موضوع اساسی مطرح است که مدیران ستاد انتخاباتی ایشان و قاطبه افرادی که بارزترین خصلت دکتر پزشکیان را صداقت و یکرنگی او میدانستند، لازم است شفاف و روشن گزارشی از عملکرد و تلاش ایشان در دفع چالشهایی که پیش از تصدی دولت چهاردهم در کف جامعه دیده میشد، به مردم ارائه شود.