از لسبون تا بارسلون
لوئیس فیلیپ مادریا کائریو فیگو چهارم نوامبر 1972 در آلمادای پرتغال زاده شد. لوئیس فوتبال خود را از تیم های پایه اسپورتینگ شروع کرد و سپس به تیم اصلی راه یافت. فیگو بین سال های 89 تا 95 میلادی برای سبز و سفید ها به میدان رفت و طی 158 بازی 23 گل به ثمر رساند. او سپس با انتفالی 2.2 ملیون یورویی از لیسبون به بارسلونا پیوست تا برای تیم یوهان کرایوف فقید به میدان برود. لوئیس برای آبی اناری ها 249 بازی انجام داد که حاصل آن 45 گل و 70 پاس گل بود و برایش بازوبند کاپیتانی بارسا را به ارمغان آورده بود. فیگو حتی در جشن قهرمانی لالیگای بارسلونا در سال 1999 شعارهایی علیه رئال مادرید هم سرداده بود.
ماجرای انتقال لوئیس فیگو به رئال
در تابستان سال 2000 میلادی که انتخابات ریاست باشگاه رئال مادرید در حال برگذاری بود فلورنتینو پرز یکی از نامزدهای انتخابی بود. وعده ی پرز این بود که فیگو را برای رئال می خرد. فیگو در آن زمان از شرایط مالی خود در بارسلونا ناراضی بود. فلورنتینو از این شرایط استفاده کرده و از قبل با فیگو یک پیش قرارداد برای انتقال به مادرید، به شرط پیروزی اش در انتخابات، با یک غرامت فسخ سننگین بسته بود. لوئیس که از این کار پشیمان بود با مدیر وقت بارسلونا گاسپارت صحبت کرد و گفت من می خواهم بمانم به شرط اینکه غرامت فسخ را بدهید. این اتفاق نیافتاد و لوئیس در انتقالی رکورد شکن به رئال منتقل شد. با این حال فیگو در کنفرانس مطبوعاتی ناراحت به نظر می رسید و حتی در یکی از مصاحبه ها خبرنگاری از او پرسید آیا یک مادریدیستا هستی؟ پاسخ او این بود که من یک پرتغالی هستم و در پرسش مجدد همان سوال باز همین جواب را داد.
واکنش های هواداران بارسا به این انتقال و پرتاب سر خوک
نخستین حضور فیگو در نیوکمپ با پیراهن رئال در 21 اکتبر 2000 رقم خورد. خشم تماشاگران کاتولونیایی به حدی بود که دیدار دو تیم برای 15 دقیقه متوقف شد و بازیکنان رئال تا برقراری نظم به خارج از زمین هدایت شدند. در این دیدار کارلوس پویول جوان مامور مهار لوئیس بود و این وظیفه را به شکلی انجام داد که او حتی نتوانست نفس بکشد. این بازی با نتیجه دو بر صفر به نفع آبی اناری ها به پایان رسید. اما لوئیس دو بازی بعدی را از سفر به کاتالونیا اجتناب کرد، تا این که در 23 نوامبر 2002 مجددا برای یک الکلاسیکو به بارسلون برگشت. در هر کرنری که او پشت توپ می رفت هوادران بطری و چیزهای دیگر به سمت او پرتاب می کردند. ماجرای معروف پرتاپ سر خوک در این بازی رخ داد و در یکی از کرنرها که فیگو پشت توپ بود سر خوکی به سمت او پرتاب شد که به پای کارلوس برخورد کرد. این بازی در نهایت بدون گل به پایان رسید.