شفقنا_ جوان نوشت: «اخبار گرانی از نان گرفته تا خودرو»، «خاموشی برق خانگی»، «قطع بیمه تکمیلی بازنشستگان»، «تأخیر در واریز یارانه» و… تنها گوشهای از اخبار منفی این روزها در حوزه معیشت است که مردم را آزار میدهد. مشکلات معیشتی البته یکشبه به وجود نیامدهاند که توقع داشته باشیم یکشبه از بین بروند. همه ما دهه تلخ ۹۰ و بیعملیها و سوءتدبیرهایی را که مسیر پیشرفت کشور را کند کرد، در یاد داریم. بااینحال مهمترین انتظار از مسئولان اجرایی درک مشکلات مردم و در اولویت قرار دادن آنها است.
۱۰۰ روز از عمر دولت چهاردهم گذشت؛ دولتی که شعار «وفاق» را دال مرکزی گفتمان خود قرار داد. طبیعتاً مردم امیدوار بودهاند با وفاقی که از آن دم زده میشود، همافزایی بزرگی برای حل مشکلات به وجود آید. این همافزایی، البته مستلزم آن است که همانطور که قبل اشاره شد، مسائل مردم در اولویت دولتمردان باشد. اما در ۱۰۰ روز دولت چهاردهم چنین بوده است؟
اجازه واردات گوشی خاص امریکایی، افزایش حق مأموریت خارجی مدیران دولتی با یک مصوبه، صدور مجوز یکشبه افزایش قیمت خودرو، لایحه نوشتن برای حل مشکل چند مدیر خاص و بیفایده خواندن وام ازدواج و فرزندآوری روی آنتن زنده تلویزیون؛ فهرستی طولانیتر از این میتوان نوشت که با تأسف باید گفت چیزی است که مردم ما در این مدت مشاهده کردهاند. تلختر سخنرانی برخی مقامات ارشد اجرایی است که کارشان شده واگویه مشکلات بدون ذکر راهحلها و القای اینکه مشکلات راهحل در دسترسی ندارد. برخی همچون وزیر اقتصاد کار خودشان را رها کرده و مشغول اظهار فضل در زمینه دیپلماسی و فضای مجازیاند.
نمیدانیم ربط اینها با واژه وفاق چیست؟ اما روشن است که وفاق بهمعنای حقیقی خود مورد تأکید آموزههای دینی است، اما اگر به نام وفاق قرار باشد هر تصمیم و انتصاب درست یا نادرستی توجیه شود، ظلم به مفهوم وفاق است. اگر قرار باشد در وفاق، مردم فراموش شوند، پس وفاق با چه کسی منظور است؟
جناب پزشکیان، رئیسجمهور محترم که بحمدالله متن نهجالبلاغه را در حافظه دارند، بارها این فراز فرمان امام علی (ع) به مالکاشتر را تکرار میکنند که «و إنّما عِمادُ الدِّینِ و جِماعُ المسلمینَ و العُدَّهُ للأعداءِ العامَّهُ مِنَ الاُمَّهِ، فلیکُن صَغْوُکَ لَهُم، و مَیلُکَ مَعَهُم. ستون دین و جماعت مسلمانان و سازوبرگ در برابر دشمنان، توده مردماند؛ پس، باید توجه و عنایت تو به آنان باشد.»
بله همینها هستند که به رئیسجمهور رأی دادهاند و از دولت چهاردهم انتظار گشایش در زندگیشان را دارند، اینها بهجز گوشی امریکایی مشکلات مهمتری هم دارند. برای تشکیل خانواده به وام مناسب نیاز دارند. سالخوردگان بازنشسته حداقل انتظارشان داشتن بیمه درمانی برای کم کردن هزینههای گزاف دارو و درمان است. خانههایشان مانند برخی دولتمردان ژنراتور خانگی ندارد که خاموشی را راحت تحمل کنند. سفرهشان هر روز کوچکتر میشود و در پیش چشمشان دغدغه برخی مدیران دولتی حق مأموریت به یورو و لایحهنویسی برای مثبت شدن استعلامشان است.
پس «این عموم مردم» که مولا در فرمان مالک میفرماید و دغدغه جناب رئیسجمهور هم هست، نوبتشان کی میرسد؟ همانهایی که صدا و رسانه و پروژهبگیرانی در فضای مجازی ندارند تا مسائلشان را فریاد بزند. چه زمانی مشکل استعلام و حق مأموریت ارزی مدیران دارای فرزند چندتابعیتی و آقازادههایی که گوشی امریکایی خریدهاند و منتظر رجیستری هستند، حل میشود که نوبت وفاق با مردم عادی برسد؟ ۱۰۰ روز نخست که در اولویت نبودند، امید است در ۱۳۰۰ روز آینده بالاخره نوبت شان شود.