مصوبه ای که کمی پس از آن برای اجرا ابلاغ شد اما گزارش های صاحبنظران آموزشی حکایت از عملیاتی نشدن آن حتی برای یک دهه بعد داشت. موضوعی که سرانجام انتقاد تند رهبر انقلاب را بدنبال داشت به طوری که ایشان سیزدهم اردیبهشت سال ۱۳۹۵در دیدار با معلمان و فرهنگیان کشور فرمودند: «من همینجا این حرفی را که گاهی هم گفتهام به مسئولین آموزشوپرورش [تکرار می کنم]؛ شاید به مسئولین محترم فعلی نگفته باشم امّا قبل ها مکرّر گفتهام؛ این اصرار بر ترویج زبان انگلیسی در کشور ما یک کار ناسالم است. بله، زبان خارجی را باید بلد بود امّا زبان خارجی که فقط انگلیسی نیست، زبان علم که فقط انگلیسی نیست. چرا زبان های دیگر را در مدارس بهعنوان درس زبان معیّن نمی کنند؟.... چرا زبان فرانسه یا زبان آلمانی تعلیم داده نمی شود؟ زبان های کشورهای پیشرفته شرقی هم زبان بیگانه است، اینها هم زبان علم است.»
اگرچه در پی این تذکر برای رفع انحصار آموزش زبان انگلیسی در مدارس کشور اقداماتی از سوی وزارت آموزش و پرورش انجام شد اما به دلایل مختلفی بویژه نداشتن نیروی انسانی لازم یا معلمانی که بتوانند دروس زبان های یاد شده را به دانش آموزان آموزش دهند و همچنین عدم استقبال کافی از زبان های مورد نظر توسط دانش آموزان، کار آنگونه که باید پیش نمی رفت تا این که شورای عالی انقلاب فرهنگی در ۲۷ اردیبهشت سال گذشته اقدام به بازنگری و اصلاح مصوبه مذکور کرد.
بر اساس مصوبه جدید شورا، به وزارت آموزش و پرورش اجازه داده میشود تا بر اساس نیاز و تقاضای اجتماعی جدید و با رعایت اصل تنوعبخشی به زبانهایخارجی، علاوه بر زبان انگلیسی و ۵ زبان، فرانسه، آلمانی، ایتالیایی، روسی، اسپانیایی نسبت به آموزش زبان های عربی و چینی اقدام کند. همچنین طبق اصلاحیه صورت گرفته این وزارتخانه می تواند در مناطقی که امکان ارائه حضوری زبانهای غیرانگلیسی وجود ندارد، زبان های خارجی را به صورت غیرحضوری یا ترکیبی آموزش دهد و مهمتر این که باید سازوکارهای لازم را برای دانشآموزان متقاضی یادگیری و ارزشیابی زبانهای خارجی غیرانگلیسی در کانون زبان ایران یا دیگر مؤسسات تربیتی-تخصصی مورد تأیید وزارت آموزش و پرورش فراهم کند.
با این وجود و در شرایطی که از نحوه آموزش زبان انگلیسی در مدارس کشور چندان ابراز رضایت نمی شود پرسش این است که روند اجرای قانون توسعه آموزش زبان های خارجی غیر از انگلیسی در کشور به کجا رسیده و مهمتر این که اجرای کامل آن با چه چالش هایی مواجه است؟
آموزش و پرورش توان آموزش زبان های غیر انگلیسی را ندارد
رمضان رحیمی، نایب رئیس کمیته آموزش مجلس شورای اسلامی در پاسخ به قدس می گوید: در تنوع بخشی به زبان های خارجی در بر همان پاشنه سابق می چرخد. در حال حاضر حتی آموزش زبان انگلیسی هم در مدارس به خوبی انجام نمی گیرد چه رسد به سایر زبان های بین المللی.
اولویت اصلی وزارت آموزش و پرورش، تامین معلم، مربی پرورشی و حتی نیروی خدماتی برای مدارس کشور است. این نهاد به دلیل نداشتن بودجه کافی، کمبود دبیر زبان های خارجی، کمی و پراکندگی ساعت آموزشی برای یادگیری زبان های خارجی، عدم تالیف کتاب های زبان های فرانسوی، چینی، روسی و...، این ظرفیت و کشش را ندارد که به دانش آموزان غیر از زبان های انگلیسی و عربی آموزش دهد.
آموزش زبان های یاد شده در موسسات علمی آموزشی غیر دولتی، نیز اگرچه منع قانونی ندارد اما به خاطر پولی بودن این مراکز فقط درصد بسیار کمی از دانش آموزان که توان مالی بالایی دارند از این امکان استفاده می کنند. بخش بسیار بزرگی از دانش آموزان نمی توانند از طریق کانون زبان ایران و یا دیگر موسسات تخصصی، زبان های خارجی را آموزش ببینند که این موضوع چندان با عدالت آموزشی سازگار نیست.
این مصوبه به خوبی اجرا نشده است
معاون دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش هم نگاه مشابهی به موضوع دارد و به قدس می گوید: مصوبه توسعه زبان های خارجی غیر از انگلیسی هنوز در کشور به خوبی قابلیت اجرایی پیدا نکرده است و تا آنجا که اطلاع دارم در حال حاضر برخی زبان ها مثل آلمانی و فرانسوی به صورت خیلی محدود در مدارس تدریس می شوند.
موسی الرضا کفاش، نیز از تامین نشدن نیروی انسانی لازم برای تدریس زبان های خارجی به عنوان مهمترین عامل اجرای ضعیف مصوبه مذکور یاد می کند و می گوید: برای زبان انگلیسی از طریق دانشگاه فرهنگیان دبیرانی تربیت می شوند و آن ها انگلیسی را در مدارس تدریس می کنند؛ اما برای دیگر زبان ها اتفاق چندانی نیفتاده است بنابراین برای آموزش زبان های دیگر هم در وهله نخست دانشگاه فرهنگیان باید اقدام به تربیت نیروی انسانی لازم کند چون در حال حاضر بیشترین چالش ما در اجرای مصوبه همین موضوع است. حتی آموزشگاه ها و موسسات تخصصی و تربیتی آزاد هم در آموزش زبان های غیرانگلیسی با کمبود دبیر یا مدرس مواجه هستند بنابر این اگر تقاضا برای یادگیری زبان های مورد نظر زیاد افزایش یابد اینها هم پاسخگوی نیازها نخواهند بود. در مناطق کمتر برخوردار نیز شاید اصلاً چنین موسساتی وجود نداشته باشند. در چنین شرایطی آموزش و پرورش، خود باید برای آموزش این زبان ها اقدام کند.
وی سپس به موضوع آموزش غیرحضوری زبان های خارجی می پردازد و می گوید: سال گذشته مصوبه ای برای ایجاد مدرسه مجازی در کشور داشتیم و الان هم در شورا داریم روی اساسنامه این نوع مدرسه کار می کنیم که پس از تدوین باید در شورا به تصویب برسد تا برای اجرا ابلاغ شود. البته ارائه این نوع آموزش شاید آسانتر باشد اما باید به یاد داشته باشیم که این مصوبه اوایل سال گذشته به تصویب رسیده و زمان زیادی از ابلاغ آن نگذشته است بنابراین اجرای مناسب آن نیازمند تامین امکانات و تمهید شرایطی است.
وی تصریح می کند: شورای عالی آموزش و پرورش خود را موظف می داند تا به تدریج در جهت سیاست تنوع بخشی به آموزش زبان های خارجی در مدارس حرکت کند چون معتقدیم نباید مطالبه افراد جامعه را نادیده گرفت.
اجرای مصوبه در سطح بسیار محدود
رضا خیرآبادی، سرپرست حوزه تربیت و یادگیری زبان های خارجی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، هم به قدس می گوید: برای اجرای طرح آموزش زبان های خارجی باید زیرساخت های لازم مثل تامین مدرس، ایجاد علاقه در دانش آموزان برای فراگیری زبان های مورد نظر و... فراهم باشد؛ اما نبود چنین زیر ساخت هایی موجب شده تا در عمل شاهد اجرای بسیار محدود مصوبه توسعه زبان های خارجی غیر از انگلیسی باشیم. در واقع به صورت رسمی فقط آموزش دو زبان آلمانی و فرانسوی وارد نظام آموزش و پرورش ما شده است. اگر واقع بینانه به موضوع نگاه کنیم آموزش این زبان ها را فقط در برخی کلانشهرها و مراکز استان ها مثل تهران، شیراز، اصفهان و مشهد داریم و در آزمون های نهایی پایه دوازدهم و آزمون کنکور نیز این دو زبان سنجش و ارزشیابی می شوند. به عبارت دیگر دانش آموزان کلانشهرها می توانند به جای زبان انگلیسی، زبان های آلمانی و فرانسوی را برای یادگیری انتخاب کنند اما اجرای مصوبه یاد شده هنوز به دیگر شهرها و روستاهای کشور تسری پیدا نکرده است.
وی می افزاید: به هرحال اجرای مصوبه طی سال های ۱۳۸۱ تا ۱۴۰۰ کامل و مناسب نبود. یعنی با این که برای دو زبان آلمانی و فرانسوی اقداماتی از جمله تولید کتاب انجام شد اما چون به میزان لازم برای آن ها مخاطب ایجاد نشده و چندان مورد استقبال دانش آموزان قرار نگرفته اند، گسترش نیافته اند. البته در این قضیه کوچک بودن مدارس و پراکندگی متقاضیان برای آموزش زبان های خارجی هم نقش دارد. در واقع برخلاف بسیاری از کشورها که در هر یک از شهرهای آن ها تنها دو- سه دبیرستان بزرگ وجود دارد و به همین خاطر آمار دانش آموزان شان بالا است و تقاضا هم برای آموزش زبان های مختلف بالا می باشد در شهرهای ما تعداد مدارس زیاد است اما بیشتر آن ها در ابعاد کوچک احداث شده اند در نتیجه به دلیل پایین بودن تعداد دانش آموزان، تقاضا برای یادگیری زبان های خارجی غیر از انگلیسی در آن ها کم است. یعنی در هر مدرسه شاید ۴-۳ متقاضی زبان های مثلا آلمانی یا فرانسوی باشند. از سوی دیگر نباید از هژمونی زبان انگلیسی در کشور و حتی در دنیا غافل باشیم. چون این نکته در همه جای دنیا جا افتاده که انگلیسی یک زبان بین المللی است. بنابراین خانواده ها و دانش آموزان اگر احساس کنند قرار است آموزش زبان دیگری جایگزین زبان انگلیسی شود، آن را پس می زنند. یعنی انتظار مخاطب این بوده است که در کنار زبان انگلیسی بتوانند یک زبان بین المللی دیگر را هم یاد بگیرد در حالی که طبق قانون فقط اجازه انتخاب یک زبان خارجی را برای یادگیری در مدرسه دارد.
خیرآبادی، تنوع بخشی به آموزش زبان های خارجی را در ایران سیاستی کاملاً درست و منطقی می خواند و می گوید: بر این اساس نیز از اواخر دهه ۹۰ شاهد تلاش وزارت آموزش و پرورش در ایجاد زمینه های بیشتر برای اجرای بهتر این مصوبه بودیم و سعی کردیم این کار را از چند بُعد انجام دهیم؛ نخست از بُعد آموزشی، یک باز تعریفی از کتاب های آلمانی و فرانسوی داشتیم و حتی کتاب های جدیدی را برای پایه هفتم تدوین و تالیف کردیم اما در مجموع به دلایلی مثل غیر حضوری شدن آموزش ها در پی شیوع کرونا و نداشتن دبیرانی که به صورت آنلاین زبان های یاد شده را آموزش دهند هنوز به مرحله اجرا نرسیدند.
سرپرست حوزه تربیت و یادگیری زبان های خارجی سازمان پژوهش از بازنگری در مصوبه توسعه زبان های خارجی و افزایش زبان های عربی و چینی برای آموزش در مدارس کشور به عنوان یکی دیگر از اقدامات وزارت آموزش و پرورش در سال های اخیر یاد می کند و می افزاید: در واقع ما از نظر قانونی گسترشی در این حوزه داشتیم. یعنی الان آموزش همه زبان های رسمی سازمان ملل متحد را در کشور رسمیت دادیم. چون تا پیش از بازنگری و اصلاح مصوبه یاد شده از زبان های رایج در قاره آسیا آموزش هیچ زبانی را به صورت رسمی نداشتیم اما الان از بُعد سیاستگذاری و قانونی آموزش عربی و چینی را داریم.
وی با اشاره به این که طبق اصلاحیه مصوبه یاد شده هر کدام از سازمان ها و نهادهای مسئول نقش مشخصی دارند، می افزاید: سازمان پژوهش مسئولیت نوشتن برنامه درسی و تالیف کتاب و یا متناسب سازی کتاب های زبان را به عهده دارد بر این اساس این بار می خواهیم کار را علمی تر پیش ببریم. برای این منظور هم نخستین گام ما تدوین راهنمای برنامه درسی زبان خارجی دانش آموزان خواهد بود. از این رو در تلاشیم با کمک کانون زبان ایران به عنوان یکی از مجریان، کارگروه هایی تخصصی برای تدوین راهنمای برنامه درسی زبان ها تشکیل دهیم. چون اگر نقشه راه داشته باشیم به سرعت می توانیم محتوای کتاب ها را تولید کنیم یا متناسب سازی آن ها را داشته باشیم. ضمن این که چشم انداز آموزشی ما از صفر تا صد مشخص می شود و این گونه راحت تر وارد جذب و پذیرش نیرو یا مدرس زبان خواهیم شد.
وی سپس به چرایی عدم ورود آموزش و پرورش به آموزش مجازی زبان های یاد شده اشاره می کند و می گوید: ما از آموزش رسمی صحبت می کنیم نه آموزش مکمل. نگاهی که وجود دارد این است که زبان های مورد نظر جایگزین زبان انگلیسی شود. یعنی دانش آموزی که مثلاً در زبان فرانسه نمره ۱۵ آورده باید متناسب با نمره ای باشد که قبلاً در زبان انگلیسی می آورد. چون این این گونه موارد در سوابق تحصیلی دانش آموزان نقش دارد. بنابراین آموزش مجازی فقط این نیست که مثلاً به موسسه ای که آموزش ترمیک برگزار می کند بگوییم حالا بیاید آموزش مجازی بدهد. برای چنین کاری همانطور که برای آموزش حضوری به یک راهنمای برنامه درسی ملی نیاز داریم باید برای مکمل های هر زبان هم چنین برنامه ای بنویسیم. چون چشم انداز کار باید مشخص و روشن باشد. ضمن این که نیاز به نظارت و پایش دقیق در این بخش داریم.
خیرآبادی، با اشاره به این که تدوین راهنمای مکمل های آموزشی زبان های یاد شده در حال انجام است، تصریح می کند: قصد داریم با کمک کانون زبان ایران در اسرع وقت تدوین راهنمای مکمل ها را تمام کنیم اما به نظر می رسد برای چنین اتفاقی باید دوسال منتظر بمانیم. چون نمی خواهیم کاری را که مربوط به نظام آموزش رسمی است شتاب زده پیش ببریم و دچار پیامدهای منفی اش شویم؛ وگرنه ناظر به اصلاحیه مصوبه توسعه زبان های خارجی به کانون یا دیگر موسسات زبان می گوییم که برای جذب و آموزش دانش آموزان از طریق مجازی اقدام کنند، که در این صورت پس از دو سه سال باید شاهد عدم توازن ها و ضایع شدن حق بعضی از دانش آموزان باشیم.
وی با بیان این که آموزش زبان های خارجی در مدارس کشور کاملاً رایگان است می افزاید: چون آموزش آن ها در مدارس جزو آموزش رسمی تلقی شده اند اما موضوع آموزش زبان های مورد نظر در کانون زبان ایران یا دیگر موسسات تخصصی و آموزشی هنوز کاملاً مشخص نیست. یعنی در ماده واحده اصلاحی مصوبه، بحث اقتصادی مطرح نشده، اما به نظر می رسد خواسته نظام آموزشی با توجه به اهمیت توسعه عدالت آموزشی این است که استفاده از ظرفیت های برون سازمانی برای آموزش زبان یاد شده نباید هزینه ای برای دانش آموزان داشته باشد. البته این موضوع بار مالی هم دارد و شاید آموزش و پرورش بنا به شرایط و اقتضائاتش از خانواده بخواهد بخشی از هزینه های آموزش زبان را در موسسات آزاد را بپردازند و بخشی از آن را هم خودش تقبل کند. به هرحال شورای عالی آموزش و پرورش باید در این خصوص تصمیم گیری کند.
خیرآبادی درخاتمه به مهمترین چالش های آموزش زبان های خارجی در کشور اشاره می کند و می گوید: یکی از مشکلات این است که هنوز نتوانسته ایم مخاطبان خود را توجیه کنیم که زبان های دیگر علاوه بر داشتن بازار کار دارای ارزش افزوده زیادی هستند.
مشکل دیگر این است که نظام آموزش عمومی ما به نظام آموزش عالی متصل می شود؛ لذا برنامه ای که برای اجرا تدارک می بینیم نباید فقط برای آموزش و پرورش باشد بلکه باید برای آموزش عالی هم باشد. زیرا نظام آموزش عالی ما عمدتاً مبتنی بر زبان انگلیسی است بنابر این فردی که در مدارس ما فرانسوی یا آلمانی می خواند وقتی پا به دانشگاه می گذارد اگر انگلیسی نخوانده باشد شوکه می شود. چون دانشگاه های ما هیچ امکانات ارتباطی برای کسی که زبان غیر انگلیسی خوانده باشد ندارند. بنابراین پیش بینی برنامه ای مناسب در این خصوص از اقداماتی است که باید در بلند مدت برداریم.
چالش دیگر به امکانات لجستیکی اجرای این مصوبه بر می گردد. به هرحال مشکل تامین مدرس برای آموزش زبان های خارجی وجود دارد و از سوی دیگر آموزشگاه های ما هم دست شان در این زمینه چندان باز نیست و اگر آمار متقاضیان برای یادگیری این زبان ها افزایش پیدا کند واقعاً به مشکل بر می خوریم.
موضوع پراکندگی متقاضیان هم به عنوان یک چالش مطرح است. البته ما می توانیم آموزش مجازی زبان ها را داشته باشیم اما به لحاظ آزمونی آن وقت باید آزمون ها را در متوسطه دوم به صورت نهایی برگزار کنیم یعنی نمی توانیم آزمون مجازی را جایگزین آزمون نهایی کنیم. مثلا شخصی که در روستا آموزش مجازی دیده باید در پایان سال تحصیلی برای آزمون نهایی به مرکز بیاید. این موانع ممکن است کار ما را کمی سخت کند .
ضمن این که تا کنون در این زبان ها تجربه تالیف کتاب برای نوجوانان را نداشتیم. یعنی برای هیچ کدام از این ها مجموعه بومی سازی شده مناسبی نداریم. بنابراین آموزش و پرورش و کانون زبان پس از تنظیم راهنمای درسی ملی برای زبان های خارجی مورد نظر باید به سراغ تولید محتوا برای این زبان ها بروند. چون نمی توانیم هر کتاب خارجی را ترجمه کرده و آنرا در مدرسه به دانش آموزان تدریس کنیم. البته با وجود تمام چالش هایی که در اجرای مصوبه با آن مواجه هستیم؛ اما پتانسیلی که در این بخش داریم این است که آموزش زبان های یاد شده یکی از برنامه های سند تحول بنیادین است و باید این اتفاق بیفتد.