روزنامه اعتماد نوشت: تقی آزادارمکی به ظرفیت های دیپلماتیک ایران پس از حضور جمهوری خواهان در امریکا اشاره کرده است.
بخشهای مهم این گفتوگو را در ادامه میخوانید؛
- ایران و جامعه جهانی را پس از حضور ترامپ با شرایط جدیدی میبینیم. ترامپ، ترامپی است که تنها اهل معامله نیست، بلکه اهل مجادله هم است. ترامپ مدل ۲۰۲۴ هم مناقشه میکند و هم مجادله و هم معامله. ترامپ مدل ۲۰۱۶ زیاد دنبال معامله نبود و بیشتر قصد داشت رو کم کند.
- اساسا اسراییل امروز محصول ترامپ دیروز است. اما ترامپ امروز با تجربهتر شده و قصد دارد امریکای جدیدی را بسازد و نام خود را بر تارک این امریکای جدید بکوبد. ترامپ باید به نجات امریکا فکر کند، چراکه امریکا دچار گرفتاریهای بنیادینی است که در آینده بروز میکند.
- در سال ۲۰۱۶ ترامپ گردن کلفتی میکرد و چنگ و دندان نشان میداد و ایران هم اقتدار خود را نشان میداد. ترامپ تحریم میکرد، ایران میگفت تحریمها مهم نیست و تحریمها را دور میزد! امروز اما از یک طرف تحریمها برای ایران بسیار مهم شده و از سوی دیگر جنگی نباید رخ دهد. در عین حال صلح به هر قیمتی هم مناسب ایران نیست.
- ایران باید یک بازی دو وجهی داشته باشد. در واقع هم بحث میدان را باید در دستور کار قرار دهد و هم دیپلماسی. اعمال این سیاست دو وجهی بسیار حساس است و باید توامان باشد. با یک سیاست واحد کسانی در میدان جنگ باید آماده جنگ باشند (بدون اینکه جنگی در کار باشد) و افرادی هم باید در میدان دیپلماسی آماده مذاکره با هر کشور و هر دولت مشروعی در هر سطحی باشند. اگر این دو راه دنبال شود، میتوان جامعه ایرانی را از چالشهای موجود به سلامت عبور داد. اما اگر ایران به جنگ تنها یا مذاکره صرف فکر کند به نتیجه مورد نظر نمیرسد.
- در این مرحله بازی سیاستمداران ایرانی بسیار اهمیت پیدا میکند. همانطور که راهبردهای نظامیان هم در این فضا کلیدی میشود. نظامیان و سیاستمداران باید توامان با هم یک راهبرد واحد را در دو شکل ارایه کنند تا ایران گرفتار مذاکره در وضعیت بنبست یا جنگ بدون بازگشت نشود.
- ایران باید با کارت ترامپ بازی کند. ترامپ راهی است که میتواند ایران را هم از گرفتاریهای دیپلماسی و هم فشارهای نظامی اسراییل عبور دهد. البته گفتوگو و مراوده با ترامپ به یک هوشمندی و خردمندی نیاز دارد.
- عدهای در ایران مخالف جنگ و موافق دیپلماسیاند و گروهی دیگری موافق جنگ و مخالف دیپلماسی! البته اکثریت ایرانیان موافق دیپلماسی و مذاکرهاند. نمایندگان کسانی که مخالف جنگند باید وارد میدان شوند و این الگو را ترویج کنند و دسته دیگر هم باید از رویکرد مورد نظر خود دفاع کنند. در واقع ایران باید به سمت وضعیت نه جنگ و نه صلح حرکت کند و از دل این تضاد و دیالکتیک به یک توافق دست پیدا کند. جامعه ایرانی هم از این وضعیت حمایت میکند. ایرانیان طالب جنگ نیستند و خواستار مذاکره و گفتوگو هستند. اما گفتوگویی سازنده، عادلانه و پویا. بدون تردید جریان ضد جنگ در جامعه جدی است.
- باید از فرصت وجود ترامپ استفاده کرد. ترامپ کسی است که میخواهد معادلات را به نام خود حل کند. چطور میتوان استفاده کرد؟ باید در عین اینکه جنگ را ترک نکنیم، صلح و مذاکره و تنشزدایی را اصل قرار دهیم. ترامپ هم همین را میخواهد. امروز جمهوریخواهان چنین ایرانی را میخواهند. دموکراتها هرگز طالب چنین وضعیتی نبودهاند، اما جمهوریخواهان این وضعیت را میخواهند. میتوان از این فرصت استفاده کرد و جامعه ایرانی را از یک نوع مرحله فرسایش نیروهای سیاسی و اجتماعی و نزدیک شدن به فروپاشی نجات داد.
روزنامه اعتماد نوشت: تقی آزادارمکی به ظرفیت های دیپلماتیک ایران پس از حضور جمهوری خواهان در امریکا اشاره کرده است.
بخشهای مهم این گفتوگو را در ادامه میخوانید؛
- ایران و جامعه جهانی را پس از حضور ترامپ با شرایط جدیدی میبینیم. ترامپ، ترامپی است که تنها اهل معامله نیست، بلکه اهل مجادله هم است. ترامپ مدل ۲۰۲۴ هم مناقشه میکند و هم مجادله و هم معامله. ترامپ مدل ۲۰۱۶ زیاد دنبال معامله نبود و بیشتر قصد داشت رو کم کند.
- اساسا اسراییل امروز محصول ترامپ دیروز است. اما ترامپ امروز با تجربهتر شده و قصد دارد امریکای جدیدی را بسازد و نام خود را بر تارک این امریکای جدید بکوبد. ترامپ باید به نجات امریکا فکر کند، چراکه امریکا دچار گرفتاریهای بنیادینی است که در آینده بروز میکند.
- در سال ۲۰۱۶ ترامپ گردن کلفتی میکرد و چنگ و دندان نشان میداد و ایران هم اقتدار خود را نشان میداد. ترامپ تحریم میکرد، ایران میگفت تحریمها مهم نیست و تحریمها را دور میزد! امروز اما از یک طرف تحریمها برای ایران بسیار مهم شده و از سوی دیگر جنگی نباید رخ دهد. در عین حال صلح به هر قیمتی هم مناسب ایران نیست.
- ایران باید یک بازی دو وجهی داشته باشد. در واقع هم بحث میدان را باید در دستور کار قرار دهد و هم دیپلماسی. اعمال این سیاست دو وجهی بسیار حساس است و باید توامان باشد. با یک سیاست واحد کسانی در میدان جنگ باید آماده جنگ باشند (بدون اینکه جنگی در کار باشد) و افرادی هم باید در میدان دیپلماسی آماده مذاکره با هر کشور و هر دولت مشروعی در هر سطحی باشند. اگر این دو راه دنبال شود، میتوان جامعه ایرانی را از چالشهای موجود به سلامت عبور داد. اما اگر ایران به جنگ تنها یا مذاکره صرف فکر کند به نتیجه مورد نظر نمیرسد.
- در این مرحله بازی سیاستمداران ایرانی بسیار اهمیت پیدا میکند. همانطور که راهبردهای نظامیان هم در این فضا کلیدی میشود. نظامیان و سیاستمداران باید توامان با هم یک راهبرد واحد را در دو شکل ارایه کنند تا ایران گرفتار مذاکره در وضعیت بنبست یا جنگ بدون بازگشت نشود.
- ایران باید با کارت ترامپ بازی کند. ترامپ راهی است که میتواند ایران را هم از گرفتاریهای دیپلماسی و هم فشارهای نظامی اسراییل عبور دهد. البته گفتوگو و مراوده با ترامپ به یک هوشمندی و خردمندی نیاز دارد.
- عدهای در ایران مخالف جنگ و موافق دیپلماسیاند و گروهی دیگری موافق جنگ و مخالف دیپلماسی! البته اکثریت ایرانیان موافق دیپلماسی و مذاکرهاند. نمایندگان کسانی که مخالف جنگند باید وارد میدان شوند و این الگو را ترویج کنند و دسته دیگر هم باید از رویکرد مورد نظر خود دفاع کنند. در واقع ایران باید به سمت وضعیت نه جنگ و نه صلح حرکت کند و از دل این تضاد و دیالکتیک به یک توافق دست پیدا کند. جامعه ایرانی هم از این وضعیت حمایت میکند. ایرانیان طالب جنگ نیستند و خواستار مذاکره و گفتوگو هستند. اما گفتوگویی سازنده، عادلانه و پویا. بدون تردید جریان ضد جنگ در جامعه جدی است.
- باید از فرصت وجود ترامپ استفاده کرد. ترامپ کسی است که میخواهد معادلات را به نام خود حل کند. چطور میتوان استفاده کرد؟ باید در عین اینکه جنگ را ترک نکنیم، صلح و مذاکره و تنشزدایی را اصل قرار دهیم. ترامپ هم همین را میخواهد. امروز جمهوریخواهان چنین ایرانی را میخواهند. دموکراتها هرگز طالب چنین وضعیتی نبودهاند، اما جمهوریخواهان این وضعیت را میخواهند. میتوان از این فرصت استفاده کرد و جامعه ایرانی را از یک نوع مرحله فرسایش نیروهای سیاسی و اجتماعی و نزدیک شدن به فروپاشی نجات داد.