روزنامه خراسان نوشت: با این توضیح باید پرسید که چه چیزی نیاز است تا آتشبس به سرعت اتفاق بیفتد؟ مسیر سیاسی و مذاکرات دو بار تجربه و مشخص شده که دشمن بدون فشار، تن به آتشبس نخواهد داد و صرفا برای خود زمان خواهد خرید.
در دو برهه ایران سعی داشت تا از پاسخ به حمله به شهید هنیه و حمله به سکوهای پدافندی به عنوان اهرم سیاسی استفاده کند اما این فرایند چندان موفق نبود. پس باید مسیر بعدی انتخاب شود. حمله موشکی مستقیم گرچه برای دشمن گران تمام میشود و بخشی از معادلات را دوباره بازسازی مینماید، اما توان پایان دادن به جنگ یا ایجاد یک فشار بزرگ و مستمر بر دشمن را ندارد.همان گونه که رژیم نیز با حملات هوایی گسترده و پرشمار به جنوب لبنان، نتوانسته نیروی موشکی حزب ا... را از بین ببرد و نیازمند است تا به صورت زمینی ورود کند.
پس باید راهی بهتر و موثرتر انتخاب شود. برخی متغیرهای دیگر نیز در این زمینه موثر است. شاید این راه از مسیر جولان اشغالی سوریه بگذرد. مسیری که قرار بود بعد از شهادت شهید هنیه باز شود و حتی جلسه شهید عقیل و فرماندهان حزبا... برای هماهنگی آن تشکیل شده بود. اما متاسفانه پیشدستی رژیم موجب از دست رفتن آن فرصت شد.
حضور نیروهای جبهه مقاومت در سوریه و ورود زمینی به نقطهای که از نظر سازمان ملل، خاک سوریه است و این کشور حق حمله برای بازپسگیری آن را دارد، بخش اصلی این ایده است؛ باز کردن یک جبهه سوم زمینی برای فشار بر ارتش رژیم که در فرسایش یک ساله به سر میبرد.
بدون شک، این جبهه برای فتح و بازپسگیری خاک باز نمیشود، بلکه برای همان هدف فشار به منظور پذیرش آتشبس مورد نظر مقاومت، صورت میگیرد. احتمالا سفر آقای لاریجانی و سپس وزیر دفاع به سوریه و سفر وزیرخارجه این کشور به تهران در همین چارچوب است. همچنین ساخت جاده و استحکامات جدید توسط رژیم در این منطقه اشغالی هم براساس اخباری است که رژیم در این زمینه داشته. البته باید به چند نکته توجه ویژه داشت. اول حفظ جان اسد است که قطعا در روزهای اول اجرایی شدن این ایده، به شدت در خطر خواهد بود. تابحال، روسیه ضامن جان اسد بود ولی ممکن است در این میان برخی معاملهها به ویژه درباره اوکراین صورت گیرد.
روزنامه خراسان نوشت: با این توضیح باید پرسید که چه چیزی نیاز است تا آتشبس به سرعت اتفاق بیفتد؟ مسیر سیاسی و مذاکرات دو بار تجربه و مشخص شده که دشمن بدون فشار، تن به آتشبس نخواهد داد و صرفا برای خود زمان خواهد خرید.
در دو برهه ایران سعی داشت تا از پاسخ به حمله به شهید هنیه و حمله به سکوهای پدافندی به عنوان اهرم سیاسی استفاده کند اما این فرایند چندان موفق نبود. پس باید مسیر بعدی انتخاب شود. حمله موشکی مستقیم گرچه برای دشمن گران تمام میشود و بخشی از معادلات را دوباره بازسازی مینماید، اما توان پایان دادن به جنگ یا ایجاد یک فشار بزرگ و مستمر بر دشمن را ندارد.همان گونه که رژیم نیز با حملات هوایی گسترده و پرشمار به جنوب لبنان، نتوانسته نیروی موشکی حزب ا... را از بین ببرد و نیازمند است تا به صورت زمینی ورود کند.
پس باید راهی بهتر و موثرتر انتخاب شود. برخی متغیرهای دیگر نیز در این زمینه موثر است. شاید این راه از مسیر جولان اشغالی سوریه بگذرد. مسیری که قرار بود بعد از شهادت شهید هنیه باز شود و حتی جلسه شهید عقیل و فرماندهان حزبا... برای هماهنگی آن تشکیل شده بود. اما متاسفانه پیشدستی رژیم موجب از دست رفتن آن فرصت شد.
حضور نیروهای جبهه مقاومت در سوریه و ورود زمینی به نقطهای که از نظر سازمان ملل، خاک سوریه است و این کشور حق حمله برای بازپسگیری آن را دارد، بخش اصلی این ایده است؛ باز کردن یک جبهه سوم زمینی برای فشار بر ارتش رژیم که در فرسایش یک ساله به سر میبرد.
بدون شک، این جبهه برای فتح و بازپسگیری خاک باز نمیشود، بلکه برای همان هدف فشار به منظور پذیرش آتشبس مورد نظر مقاومت، صورت میگیرد. احتمالا سفر آقای لاریجانی و سپس وزیر دفاع به سوریه و سفر وزیرخارجه این کشور به تهران در همین چارچوب است. همچنین ساخت جاده و استحکامات جدید توسط رژیم در این منطقه اشغالی هم براساس اخباری است که رژیم در این زمینه داشته. البته باید به چند نکته توجه ویژه داشت. اول حفظ جان اسد است که قطعا در روزهای اول اجرایی شدن این ایده، به شدت در خطر خواهد بود. تابحال، روسیه ضامن جان اسد بود ولی ممکن است در این میان برخی معاملهها به ویژه درباره اوکراین صورت گیرد.