سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهام بهروزی: اینجا پیش از اینکه خوان پرثروت گاز پهن شود، کوچهها و خیابانها و کوهها و دمنهایش به بوی کتاب آغشته شده بود. اینجا مردی بود که با مشقت کتاب را از گردنههای صعبالعبور با چهارپا و بعدها هم با لندرور عبور میداد تا دانایی را برای فرزندان و مردمان دیارش به ارمغان بیاورد. اینجا جم است، همان شهر افسانهای که با پردیس استوارش، مردمانی کتابدوست دارد.
امروز به این شهر صنعتی و بسیار صمیمی آمدهایم تا به دیدار یکی از دوستداران کتاب برویم؛ کتابفروشی که همه ارکان فروشگاهش را به رنگ کتاب درآورده است. نمای بیرونی فروشگاهش مزین به ادبیات کلاسیک شده و همچنین آثاری از نویسندگان نامآشنای جمی مثل فاضل جمی، محمد ولیزاده، نوبخت، ایاز و… این نما، آدم را پرت میکند به کتابخانهای دنج در گوشهای از تاریخ. این همه سلیقه و دغدغه ما را بیشتر و بیشتر به کتابدوستی جمیها معترف میکند؛ مردمانی که در جنوب اسطوره خواندن شدهاند. این نه اغراق است و نه ادعا! چراکه آنها با کتاب خویشی دیرینهای دارند و لازم است فقط دمی با آنها همکلام شوی. آنها از هر ۱۰ جملهای که میگویند، دو بیت شعر میخوانند یا بریدهای از فلان کتاب را نقل میکنند!
اینها یک اتفاق نیست! یک تلنگر است برای یادآوری لذت خواندن و همنشین شدن با کتاب؛ همان یار دانا. محسن رضایی، مدیر کتابفروشی پرسپولیس جم که قدیمیترین کتابفروشی شهر را اداره میکند، یکی از یاران کتاب است و در تلاش است تا با ابتکار و اجرای ایدههای نو، نمود کتاب را در فضای این شهر صنعتی پررنگتر کند. نمای این کتابفروشی یکی از ابتکارات خلاقانه مدیر آن است که هر نگاهی را به سمت خود میکشاند.
این کتابفروشی میراثی نیک از پدر به وی است و عمری برابر با سن و سال خود رضایی دارد، یعنی هم کتابفروشی و هم محسن رضایی هر دو متولد سال ۱۳۶۱ هستند و هماینک در دهه ۴۰ به سر میبرند و با هم در نهایت مدارا، میکوشند تا کتاب اولویت شهروندان جمی باشد. شهری که امروزه شکل و بوی صنعت را به خود گرفته است و پذیرای اقوام مختلف ایرانی با فرهنگهای اصیل و شگرف است و چه پرمعنا این فرهنگهای گوناگون با خواندن در این شهر کوهستانی همدل و همراه شدهاند.
از بچگی به دنیای کتابفروشی قدم گذاشتم
محسن رضایی که از ۷ سالگی تجربه حضور در کتابفروشی را در کنار پدر تجربه کرده است؛ کتابفروشی که نخستین نوشتافزاری و عرضه کننده کتاب و مطبوعات در جم بوده است، در خصوص علاقهاش به این پیشه و مطالعه کتاب به خبرنگار ایبنا در بوشهر گفت: با اینکه هفت سال داشتم اما با حضور در کتابفروشی بسیار به خواندن کتاب علاقهمند شدم، بهخصوص وقتی پدر کتابی را برایم میخواند، بیشتر جذب دنیای کتاب میشدم و از همان زمان شروع کردم به جمعآوری کتاب برای خودم که بعدها به یک کتابخانه تبدیل شد. در نوجوانی بخشی از این کتابها را فروختم و سرمایه خودم در کتابفروشی کردم و از آن یک شغل برای آیندهام ساختم.
وی در خصوص پیشینه و ساختار فیزیکی این کتابفروشی از ابتدا تاکنون و عامل ماندگاریاش در این شهر صنعتی توضیح داد: مکان اولیه این فروشگاه حدود ۲۰ متر بود اما با توجه به استقبال خوب مردم، این فروشگاه چند سال بعد به یک مکان ۴۰ متری منتقل شد و اکنون ۱۴ سال است که این فروشگاه در یک ملک ۳۰۰ متری مشغول به فعالیت است و علاوه بر توسعه مساحت فروشگاه، تغییر دکوراسیون و بهروز بودن در عرضه جدیدترین کتابها و اقلام فرهنگی، تنوع زیاد محصولات با عرضه بیش از ۲۰ هزار قلم کالای فرهنگی از عوامل ماندگای این کتابفروشی است.
رضایی یکی از کتابفروشیهای خوشذوقی است که به تازگی نمای بیرونی بسیار هوشمندانه و البته تماشایی برای فروشگاه خود انتخاب و اجرایی کرده است که خواه ناخواه هدایتگر مخاطبان کتاب به سمت و سوی یار دانایی است، وی در خصوص چگونگی اجرای این نمای چشمنواز و مبتنی بر فرهنگ مکتوب گفت: چند سال در فکر تغییر نمای فروشگاه بودیم؛ اما به دلیل شرایط بد بازار و مشکلات مالی موفق به انجام این کار نشدیم تا اینکه در سال ۱۴۰۳ تصمیم گرفتیم با وجود همه مشکلات، ایده خود را اجرا کنیم. میخواستیم که نمای جدید فروشگاه مرتبط با صنفمان باشد. طرح اولیه که به ذهنم رسید، طرح مداد و خودکار بود که بعد به این نتیجه رسیدیم که چندان جذابیت و زیبایی ندارد. طرح بعد هم نصب طرح جلد دهها عنوان از آثار معروف نویسندگان ایران و جهان بود که از این طرح نیز منصرف شدم تا اینکه یک شب که به منزل پدرم رفته بودم، چیدمان کتابخانه پدر توجهم را جلب کرد و این ایده به ذهنم رسید که نمای بیرونی فروشگاه تلفیقی از آثار کلاسیک ایرانی و بومی باشد.
وی تاکید کرد: یکی از مهمترین دلایلی که باعث شد تصمیم به استفاده از المان کتاب در نمای بیرونی فروشگاه بگیریم، این بود که میدیدم اکثر مشتریان کودک، نوجوان و جوان ما با مفاخر ادبی شهر و کشور آشنا نیستند. از اینرو، مصمم شدیم در کنار جانمایی آثار فاخر شاعران بزرگ ایران چون سعدی، فردوسی، حافظ، مولانا و… تعدادی از آثار سرمایههای فرهنگی این شهرستان را نیز معرفی کنیم.
مدیر نخستین کتابفروشی جم ادامه داد: جم از قدیم مهد عالمان، شاعران و انسانهای فرهیخته بوده است. در تاریخ جم، بزرگانی مثل فاضل جمی، فتحی، صافی، پریشان، یوسفی، زکی جمی، یغمای جمی و محسنی جمی بوده است و اکنون هم دهها شاعر و نویسنده در جم وجود دارد و مجالس حافظخوانی، شاهنامهخوانی، سعدیخوانی و مثنویخوانی به طور مرتب در جم برگزار میشود. بنابراین به سهم خود تلاش کردم تا بخشی از ظرفیت فرهنگی شهر را در نمای بیرونی فروشگاه به شهروندان امروزی بهویژه نسل جوان بازیادآوری کنم.
حاج علی یگانه یکی از بزرگترین خادمان فرهنگی استان بوشهر است
جم امروز محسن رضاییها را دارد تا مروج فرهنگ کتاب و کتابخوانی در عصری باشند که کتاب در جامعه کنونی تحت تاثیر رشد فزاینده تکنولوژی و چربیدن فرهنگ خوردن و نوشیدن بر خواندن، کمتر مجالی برای خودنمایی در میان دکور فستفودیهای پر رزق و برق پیدا میکند. این ابزار دانایی درست در سالهای پیش از انقلاب و سالهای ابتدایی بعد از آنکه هنوز حتی نام توسعه به جنوب نرسیده بود، به همت مردی دیگر که امروز در میان ما نیست، در این شهرستان که راههای باریک و صعبالعبوری داشت، آورده میشد و به دست اهالی این دیار میرسید. علی یگانه آن مرد بود که تاثیر زیادی در کتابخوان شدن قدیمیترهای جم و حومه آن داشت.
رضایی در خصوص این مروج کتابخوانی درگذشته گفت: مرحوم حاجعلی یگانه، مسئول کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان جم بود. او حدود ۵۰ سال پیش زمانی که راه جم صعبالعبور بوده است با کولهپشتی، چارپا و بعدها با لندرور کتاب را در کل شهرستان جم و شهرهای اطراف مثل دیّر، کنگان، گلهدار، کاکی و پارسیان توزیع میکرد. او همچنین در اکثر این شهرها هم انجمن نویسندگان را راهاندازی کرد و از صنایع دستی این شهرها هم حمایت میکرد. حاج علی یگانه بیشک یکی از بزرگترین خادمان فرهنگ در تاریخ استان بوشهر هستند.
کتابهای فروشگاه را از ناشران معتبر خریداری میکنیم
بیشک نقش رضایی در کتابخوانی شهروندان جم کنونی نیز کمتر از یگانه نیست. او نیز دغدغه کتاب را دارد و در این باره بیان کرد: به مطالعه کتاب بسیار علاقهمند هستم و لذتبخشترین کار برایم مطالعه است. تا مقطع دبیرستان بیش از ۱۳۰۰ عنوان کتاب مطالعه کرده بودم؛ اما متاسفانه بعد از توسعه فروشگاه و مشغله کاری از شدت مطالعهام کاسته شده اما همچنان کتاب میخوانم. از اینرو، بیشتر کتابهایی که خریداری و عرضه میکنیم از معروفترین و معتبرترین ناشران کشور هستند. با وجود اینکه کتابهای فیک از سوی ناشران زیر پلهای با تخفیفهای بسیار عرضه میشود؛ اما ما سعی کردهایم فقط کتابهای نویسندگان و مترجمان بزرگ و معروف از ناشران معتبر تهیه کنیم. عضی از کتابها را طبق شناختی که خودم از نویسندگان و مترجمان دارم، انتخاب میکنم و بعضی از کتابها هم به درخواست مشتریان سفارش میدهیم.
وی که به تازگی سیستم فروش این فروشگاه را با همکاری یک شرکت حسابداری در یک دوره ۴ ماهه مکانیزه کرده است تا فرایند فروش و خرید مشتریان تسهیل شود، در خصوص انتخاب نام «پرسپولیس» برای فروشگاه کتابشان توضیح داد: نامگذاری فروشگاه هم به دلیل علاقه شخصی خودم به باشگاه پرسپولیس و هم به خاطر تخت جمشید بود که نماد تاریخ ایران در جهان است.
رضایی از میزان استقبال شهروندان جمی از خرید کتاب ابراز رضایت کرد و گفت: خوشبختانه از فروش کتاب خیلی رضایت داریم و تقریباً هر ماه باید کتابهای فروشگاه را شارژ و بهروزرسانی کنیم. با اینکه بهدلیل بیاطلاعی از سامانه بازار کتاب در این سامانه حضور نداریم اما از میزان فروش حضوریمان رضایت کامل داریم و بیشتر مشتریهای ما کتابهای داستان، رمان، روانشناسی و جامعهشناسی خریداری میکنند.
کتابفروشیها جنوب؛ قربانی تبانی روابط عمومیهای صنایع با دلالان غیربومی
اما نکته عجیب و تاسفبرانگیز است که این کتابفروشی بهمانند سایر کتابفروشیهای دیگر شهرهای جنوبی استان؛ یعنی دیر، کنگان و عسلویه از نگاه و حمایت صنایع نفت و گاز مستقر در این منطقه دور مانده است و تنها سهمشان از این صنایع آلاینده، استشمام هوای مسموم و آلوده است و بس! و همه اعتبارات میلیاردی بخش کتاب این پتروشیمیها و شرکتهای صنعتی همچنان به جیب دلالان فرهنگنمای غیربومی و تهرانی سرازیر میشود.
رضایی در این باره گفت: متاسفانه با وجود اینکه در شهرستانهای جم، دیر، کنگان و عسلویه دهها واحد صنفی نوشتافزار و کتابفروشی وجود دارد، هر سال اکثر شرکتهای پتروشیمی و پالایشگاههای گاز مستقر در این شهرها برای پویایی نمایشگاههای کتاب و نوشتافزار با افرادی از تهران قرارداد میبندند که همه این نمایشگاهها هم طبق گفته پرسنل خود این شرکتها اکثراً کتابهای فیک از ناشران غیرمعتبر و کپیکار و اقلام نوشتافزاری هم با قیمتهای ۲ تا ۳ برابر قیمت شهرهای جم، کنگان و عسلویه عرضه میکنند.
مدیر فروشگاه کتاب «پرسپولیس» جم تاکید کرد: برای نمونه، یکی از شرکتهای پتروشیمی مستقر در عسلویه، امسال یک نمایشگاه برگزار کرد که طبق معمول با یک نفر از تهران قرارداد بست؛ روزانه پرسنل این شرکت که به فروشگاه ما مراجعه میکردند و قیمتها را میگرفتند، خود آنها میگفتند که قیمتها در نمایشگاه پتروشمی ۲ تا ۳ برابر فروشگاه شماست ولی آنها بن شرکت دارند، مجبورند که از نمایشگاه شرکت خرید کنند. این پتروشیمی مستقر در عسلویه، ۱۵ میلیارد تومان به پرسنل خود بن خرید کتاب و کالای فرهنگی داده بود؛ یعنی شخصی که از تهران با این شرکت قرارداد بسته بود، ۵ میلیارد تومان کالا در عسلویه عرضه کرده بود و با ۱۵ میلیارد تومان عسلویه را ترک کرد! یعنی سود ۱۰ میلیارد تومانی طی فروش یک الی دو هفتهای! این امر تنها نشاندهنده این است که مسئولان شرکتها یا واقعاً از قیمتها بیاطلاع هستند و بدون تحقیق قرارداد میبندند یا اینکه در سود نمایشگاه شریک هستند!
وی در پاسخ به این سوال مبنی بر اینکه ممکن است این پتروشیمیها از وجود فروشگاه مجهز شما باخبر نباشند که در نمایشگاههای فصلی کتاب خود از ظرفیت شما بهره نمیگیرند، بیان کرد: قطعاً خبر دارند، فروشگاه ما با بیش از ۴۰ سال سابقه، فروشگاه ناشناختهای نیست! قدمت ما از قدمت خیلی از شرکتهای مستقر در پارس جنوبی و منطقه ویژه بیشتر است!
در پایان این گزارش باید تاکید شود که شوربختانه با وجود اینکه در جنوب استان بوشهر صنایع پتروشیمی عظیمی مستقر شده که سالانه بین ۱۰ تا ۱۵ میلیاردتومان اعتبار برای بخش کتاب و کالاهای فرهنگی اختصاص میدهند اما این رقم تنها سهم دلالانی میشود که مشخص نیست به سفارش چه کسانی جای پایشان در صنعت نفت و گاز مستقر در جنوب استان بوشهر اینچنین سفت شده است؛ دلالانی که بر خلاف ادعای برخی از مدیران روابط عمومی پتروشیمیهای مذکور، در این نمایشگاهها بیشتر عرضهکننده کتابزرد و کیج هستند و برای اینکه دهان برخی از کنشگران فرهنگی استان را ببندند، در میان هر ۱۰ کتاب جعلی و ناشر ناشناخته، یک کتاب فاخر از ناشر معتبر را عرضه میکنند.
بهراستی در استان یا وزارت نفت ناظری وجود دارد که بتواند مقابل چنین نمایشگاههای مضحک و زایلکننده سلیقه کارکنان شرکتها و هدر دهنده سرمایه صنعت بایستد؟! سرمایهای که به نام کتاب و به کام دلالان سالانه هزینه میشود! در حالی که کتابفروشیهای بومی این منطقه هیچ بهرهای از آن ندارند! آیا این عادلانه است که سهم این مراکز فرهنگی از اعتبار سالانه بخش کتاب پتروشیمیها تنها هوای آلوده و مسموم باشد و سهم دلالانی فرهنگنمای غیربومی سودهای مشکوک میلیاردی!
∎