نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین آغازشده است. بخش فارسی بیبیسی که ارتباط خوبی با اتحادیه اروپا داشته و اغلب اخبار محرمانه تروئیکا را پخش میکند در گزارشی نوشته است که این نشست در نوع خود ویژه و متفاوت با دورههای پیشین، با کمترین نمود بیرونی خبر و احتمالاً بیشترین مقدار رایزنی و چانهزنی پشت درهای بسته خواهد داشت.
اشاره رسانه انگلیسی به رایزنی بیشتر به اخباری بازمیگردد که این روزها دهانبهدهان در مقر آژانس دستبهدست شده و در آن به این موضوع اشارهشده است که شورای حکام خود را آماده کرده تا قطعنامه جدیدی علیه برنامه هستهای ایران صادر کند.
این اخبار در حالی مطرحشده است که تقریباً هیچ رسانهای در غرب از جزئیات سفر گروسی به تهران باخبر نبوده و مدیر آژانس پس از بازگشت به وین جز با افسر رابط در سازمان سیا با هیچ فرد، رسانه یا نهادی دیدار و گفتگو نکرده است.
بااینوجود برخی رسانهها گزارش کردهاند که قطعنامه پیشنهادی سه کشور اروپایی، آلمان، فرانسه و انگلیس هم در همین زمان قرار است به رأی گذاشته شود و به نظر میرسد که آمریکاییها موتور محرک صدور این قطعنامه ضد ایرانی خواهند بود.
این اقدام اروپا نشانه آن است که همکاری بیشتر با آژانس به معنای تسهیل ارتباطات نشده و قول و قرارهای گروسی مثل همیشه فاقد ارزش است زیرا بایدن تمایل دارد در آخرین روزهای حضور در کاخ سفید تمام پروندههای موجود زیردستش را به نقطه بدون بازگشت برساند و با کارشکنی هرچهتمامتر آمریکا را در بحرانهای متعدد سیاسی و امنیتی غرق کند.
البته اقدام ضد ایرانی اروپا با رهبری آمریکا بدون پاسخ نخواهد ماند. هفته گذشته عباس عراقچی وزیر امور خارجه به موضوع غیرقابل احیا بودن برجام اشارهکرده است، این پیام به آن معنا است که نظم پیشین و مورد انتظار غرب در حال حاضر فاقد کارکرد بوده و رقیب باید برای اجرای آن هزینه کارشکنیهای پیشین را بهصورت کامل جبران کند.
عراقچی همچنین در گفتگو وزیر خارجه فرانسه آخرین پیام را به تروئیکا داده و گفته است این حرکت سه کشور اروپایی در تقابل آشکار با فضای مثبت ایجادشده در تعاملات ایران و آژانس تلقی میشود و صرفاً به پیچیدهتر شدن موضوع خواهد انجامید.
زیرا آنچه از جانب اروپا در حال حاضر فرابرجامی خواندهشده است درواقع چیزی جز اجرای بند ۳۶ برجام در پاسخ به نقض گسترده مفاد آن توسط طرف آمریکایی نیست و حق تهران است که عهدشکنی را با توسعه بیشتر «آبشاری» و «تزریقی» و همچنین «اخراج همه بازرسان» پاسخ بدهد.
خطاهای اروپایی در یک نبرد محاسباتی
در حال حاضر از نگاه تهران نظارت بیشتر بر فعالیتهای قانونی بیمعنا بوده و توپ توازن در معادلات آینده در زمین غرب است و تیم امنیتی بایدن باید تصمیمگیری کند که در ۶۰ روز آخر حضور در کاخ سفید به دنبال تنشها بیشتر و کارشکنی در امور است یا آنکه تمایل دارد مسیر عادیسازی را در پیش بگیرد.
ماجرای اقدامات طرف غربی برای تشدید تنش با ایران تنها به دادن قطعنامه ضد ایرانی در آژانس منتهی نمیشود، در روزهای اخیر کایا کالاس مسئول آینده اتحادیه اروپا نیز سخنانی را بر زبان رانده که حکایت از سیاهمستی اروپاییها در آستانه زمستان دارد. این دیپلمات اروپایی با ادعایی عجیب از تلاش اروپا برای الصاق تگ تروریستی به سپاه پاسداران خبر داده است.
اگر کمی از بالاتر به تحولات موجود در غرب نگاه کنیم بهسادگی خواهیم دید که اروپا نهفقط در حال یک قطعنامه ضد ایرانی بلکه در حال تهیه یک پکیج است که در آستانه ورود ترامپ به قدرت همسویی خود با مدل جدید آمریکایی را اعلام کند! به عبارتی اروپا به دلیل ترس از مواضع تیم ترامپ درباره پروندههای مهمی چون جنگ اوکراین، برگزیت و آینده ناتو در تلاش است تا باهم سو کردن مواضع خود با ترامپ در قبال ایران فرش قرمز استقبال زیر پای رئیسجمهور آینده آمریکا انداخته تا از بروز شکاف عمیق میان طرفین جلوگیری کند.
پیشازاین گفته بودیم که در آستانه زمستان سرویس اطلاعاتی غربی و عبری در تدارک «عملیات شب اول ژانویه» است، این عملیات آشوب محور دارای مختصات داخلی و خارجی خواهد بود، شواهد نشان میدهد که فرمان بخش بیرونی آن در اختیار اروپا قرارگرفته و تروئیکا به دنبال آن است تا با تکخالهایی چون تحریم بیشتر و تروریستی اعلام کردن سپاه جاده آشوب را صافکرده و آن را پیشکش ترامپ کند.
عملیات شب ژانویه یک اقدام ضد ایرانی و ترکیبی بوده که در تلاش است با تکیهبر عوامل داخلی (جریان نفوذ، نفاق و ساواک) و فشارهای بیرونی (اقدامات اروپایی) و خرابکاریهای امنیتی (رژیم صهیونیستی) پهنای مقاومت را کم کرده و فضای سیاسی موجود را برای اقدامات آینده ترامپ تسهیل کند.
اما این تحولات ریزودرشت از سوی تهران در رصد کامل قرارگرفته است و دارای چند گزاره مهم است:
۱- بیشک در یک نبرد محاسباتی استراتژی درست این است که بهجای انتظار منفعلانه و واکنش به اقدام حریف، فعالانه به محاسبات او حمله کرده و بازدارندگی ایجاد کرد، در ایران پاسخ به رقیب نه با انجام اقدامات کنشی و واکنشی بلکه با تغییر سیستم در تدارک قفلکردن بازی است.
۲-از سویی غرب گمان میکند که توان آن را دارد تا معادلات امنیتی در ایران را کنترل کند، درواقع هدف اصلی عملیات شب اول ژانویه تخلیه توان ایران در داخل بهوسیله آشوب، ایجاد فشار سیاسی به دولت برای تغییر روی کرسی آن و زدن ضربات از بیرون است، اما آنچه اروپاییها از آن بیخبر هستند توانایی جمهوری اسلامی ایران در کشاندن میدان به جنگ خاکستری است.
۳- محاسبه غرب درباره فرآیندهای ضد ایرانی همراه غلط از آب درخواهد آمد زیرا دادن قطعنامه و یا تروریستی اعلام کردن سپاه با سیگنالهای گروهک تروریستی منافقین تنها باعث تقویت بیشتر همبستگی اجتماعی خواهد شد.
۴- از تجربه قبلی باید درس گرفت، در دورهای انگلیسیها یکتنه به میدان زدند تا سپاه را در لیست خود قرار داده و ایران را منزوی کنند. اروپا میتواند در حاشیه جلسه شورای حکام مسئول میز ایران در اینتلیجنس سرویس را فراخوانده تا تجربهاش از مواجهه با سازمان اطلاعات سپاه در میدان را بازگو کند، بیان آن کل سرویس نیابتی آمریکا را بیحیثیت خواهد کرد.
۱۵ آوریل ۲۰۱۹ آمریکاییها سپاه را در لیست تروریستی قرار داده و اعلام کردند که جنگ اقتصادی آغازشده و این جنگ «تنها» ، «شدیدترین» و «مهمترین» جنگی است که واشنگتن میتواند علیه ایران به راه بیندازد. حتی در آن زمان هم ارتش تروریستی آمریکا جرئت نکرد تا ارتباط رادیویی خود با سپاه را در دریای عمان و خلیجفارس قطع کند. حکایت این روزهای اروپا بسیار عجیب است، آنها باید به خاطر بسپارند که سیاهمستی امشب در آژانس سردردهای بدی در صبح فردای آن دارد!
نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین آغازشده است. بخش فارسی بیبیسی که ارتباط خوبی با اتحادیه اروپا داشته و اغلب اخبار محرمانه تروئیکا را پخش میکند در گزارشی نوشته است که این نشست در نوع خود ویژه و متفاوت با دورههای پیشین، با کمترین نمود بیرونی خبر و احتمالاً بیشترین مقدار رایزنی و چانهزنی پشت درهای بسته خواهد داشت.
اشاره رسانه انگلیسی به رایزنی بیشتر به اخباری بازمیگردد که این روزها دهانبهدهان در مقر آژانس دستبهدست شده و در آن به این موضوع اشارهشده است که شورای حکام خود را آماده کرده تا قطعنامه جدیدی علیه برنامه هستهای ایران صادر کند.
این اخبار در حالی مطرحشده است که تقریباً هیچ رسانهای در غرب از جزئیات سفر گروسی به تهران باخبر نبوده و مدیر آژانس پس از بازگشت به وین جز با افسر رابط در سازمان سیا با هیچ فرد، رسانه یا نهادی دیدار و گفتگو نکرده است.
بااینوجود برخی رسانهها گزارش کردهاند که قطعنامه پیشنهادی سه کشور اروپایی، آلمان، فرانسه و انگلیس هم در همین زمان قرار است به رأی گذاشته شود و به نظر میرسد که آمریکاییها موتور محرک صدور این قطعنامه ضد ایرانی خواهند بود.
این اقدام اروپا نشانه آن است که همکاری بیشتر با آژانس به معنای تسهیل ارتباطات نشده و قول و قرارهای گروسی مثل همیشه فاقد ارزش است زیرا بایدن تمایل دارد در آخرین روزهای حضور در کاخ سفید تمام پروندههای موجود زیردستش را به نقطه بدون بازگشت برساند و با کارشکنی هرچهتمامتر آمریکا را در بحرانهای متعدد سیاسی و امنیتی غرق کند.
البته اقدام ضد ایرانی اروپا با رهبری آمریکا بدون پاسخ نخواهد ماند. هفته گذشته عباس عراقچی وزیر امور خارجه به موضوع غیرقابل احیا بودن برجام اشارهکرده است، این پیام به آن معنا است که نظم پیشین و مورد انتظار غرب در حال حاضر فاقد کارکرد بوده و رقیب باید برای اجرای آن هزینه کارشکنیهای پیشین را بهصورت کامل جبران کند.
عراقچی همچنین در گفتگو وزیر خارجه فرانسه آخرین پیام را به تروئیکا داده و گفته است این حرکت سه کشور اروپایی در تقابل آشکار با فضای مثبت ایجادشده در تعاملات ایران و آژانس تلقی میشود و صرفاً به پیچیدهتر شدن موضوع خواهد انجامید.
زیرا آنچه از جانب اروپا در حال حاضر فرابرجامی خواندهشده است درواقع چیزی جز اجرای بند ۳۶ برجام در پاسخ به نقض گسترده مفاد آن توسط طرف آمریکایی نیست و حق تهران است که عهدشکنی را با توسعه بیشتر «آبشاری» و «تزریقی» و همچنین «اخراج همه بازرسان» پاسخ بدهد.
«آبشاری» «تزریقی» «اخراج همه بازرسان»خطاهای اروپایی در یک نبرد محاسباتی
خطاهای اروپایی در یک نبرد محاسباتیدر حال حاضر از نگاه تهران نظارت بیشتر بر فعالیتهای قانونی بیمعنا بوده و توپ توازن در معادلات آینده در زمین غرب است و تیم امنیتی بایدن باید تصمیمگیری کند که در ۶۰ روز آخر حضور در کاخ سفید به دنبال تنشها بیشتر و کارشکنی در امور است یا آنکه تمایل دارد مسیر عادیسازی را در پیش بگیرد.
ماجرای اقدامات طرف غربی برای تشدید تنش با ایران تنها به دادن قطعنامه ضد ایرانی در آژانس منتهی نمیشود، در روزهای اخیر کایا کالاس مسئول آینده اتحادیه اروپا نیز سخنانی را بر زبان رانده که حکایت از سیاهمستی اروپاییها در آستانه زمستان دارد. این دیپلمات اروپایی با ادعایی عجیب از تلاش اروپا برای الصاق تگ تروریستی به سپاه پاسداران خبر داده است.
اگر کمی از بالاتر به تحولات موجود در غرب نگاه کنیم بهسادگی خواهیم دید که اروپا نهفقط در حال یک قطعنامه ضد ایرانی بلکه در حال تهیه یک پکیج است که در آستانه ورود ترامپ به قدرت همسویی خود با مدل جدید آمریکایی را اعلام کند! به عبارتی اروپا به دلیل ترس از مواضع تیم ترامپ درباره پروندههای مهمی چون جنگ اوکراین، برگزیت و آینده ناتو در تلاش است تا باهم سو کردن مواضع خود با ترامپ در قبال ایران فرش قرمز استقبال زیر پای رئیسجمهور آینده آمریکا انداخته تا از بروز شکاف عمیق میان طرفین جلوگیری کند.
پیشازاین گفته بودیم که در آستانه زمستان سرویس اطلاعاتی غربی و عبری در تدارک «عملیات شب اول ژانویه» است، این عملیات آشوب محور دارای مختصات داخلی و خارجی خواهد بود، شواهد نشان میدهد که فرمان بخش بیرونی آن در اختیار اروپا قرارگرفته و تروئیکا به دنبال آن است تا با تکخالهایی چون تحریم بیشتر و تروریستی اعلام کردن سپاه جاده آشوب را صافکرده و آن را پیشکش ترامپ کند.
«عملیات شب اول ژانویه»عملیات شب ژانویه یک اقدام ضد ایرانی و ترکیبی بوده که در تلاش است با تکیهبر عوامل داخلی (جریان نفوذ، نفاق و ساواک) و فشارهای بیرونی (اقدامات اروپایی) و خرابکاریهای امنیتی (رژیم صهیونیستی) پهنای مقاومت را کم کرده و فضای سیاسی موجود را برای اقدامات آینده ترامپ تسهیل کند.
اما این تحولات ریزودرشت از سوی تهران در رصد کامل قرارگرفته است و دارای چند گزاره مهم است:
اما این تحولات ریزودرشت از سوی تهران در رصد کامل قرارگرفته است و دارای چند گزاره مهم است:۱- بیشک در یک نبرد محاسباتی استراتژی درست این است که بهجای انتظار منفعلانه و واکنش به اقدام حریف، فعالانه به محاسبات او حمله کرده و بازدارندگی ایجاد کرد، در ایران پاسخ به رقیب نه با انجام اقدامات کنشی و واکنشی بلکه با تغییر سیستم در تدارک قفلکردن بازی است.
۲-از سویی غرب گمان میکند که توان آن را دارد تا معادلات امنیتی در ایران را کنترل کند، درواقع هدف اصلی عملیات شب اول ژانویه تخلیه توان ایران در داخل بهوسیله آشوب، ایجاد فشار سیاسی به دولت برای تغییر روی کرسی آن و زدن ضربات از بیرون است، اما آنچه اروپاییها از آن بیخبر هستند توانایی جمهوری اسلامی ایران در کشاندن میدان به جنگ خاکستری است.
۳- محاسبه غرب درباره فرآیندهای ضد ایرانی همراه غلط از آب درخواهد آمد زیرا دادن قطعنامه و یا تروریستی اعلام کردن سپاه با سیگنالهای گروهک تروریستی منافقین تنها باعث تقویت بیشتر همبستگی اجتماعی خواهد شد.
۴- از تجربه قبلی باید درس گرفت، در دورهای انگلیسیها یکتنه به میدان زدند تا سپاه را در لیست خود قرار داده و ایران را منزوی کنند. اروپا میتواند در حاشیه جلسه شورای حکام مسئول میز ایران در اینتلیجنس سرویس را فراخوانده تا تجربهاش از مواجهه با سازمان اطلاعات سپاه در میدان را بازگو کند، بیان آن کل سرویس نیابتی آمریکا را بیحیثیت خواهد کرد.
۱۵ آوریل ۲۰۱۹ آمریکاییها سپاه را در لیست تروریستی قرار داده و اعلام کردند که جنگ اقتصادی آغازشده و این جنگ «تنها» ، «شدیدترین» و «مهمترین» جنگی است که واشنگتن میتواند علیه ایران به راه بیندازد. حتی در آن زمان هم ارتش تروریستی آمریکا جرئت نکرد تا ارتباط رادیویی خود با سپاه را در دریای عمان و خلیجفارس قطع کند. حکایت این روزهای اروپا بسیار عجیب است، آنها باید به خاطر بسپارند که سیاهمستی امشب در آژانس سردردهای بدی در صبح فردای آن دارد!
«تنها» «شدیدترین» «مهمترین» ∎