شناسهٔ خبر: 69820400 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: سرپوش | لینک خبر

حقوق و دستمزد

ماهانه ۴۶۰ هزار تومان قدرت خرید کارگران آب می‌رود/ کارگران با حق مسکن ۹۰۰ هزار تومانی چه بخرند؟!

بر اساس محتمل‌ترین محاسبات حداقل دستمزد و میزان تورم سالانه، با فرض ثابت ماندن تورم ۳۰ درصدی در طول سال آینده، ماهانه حدود ۴۶۰ هزار تومان از قدرت خرید کارگران کاسته خواهد شد.

صاحب‌خبر -

به گزارش تسنیم، تورم بالای ۴۰ درصدی، چند سالی است در اقتصاد کشور خانه کرده و میل به پایین آمدن ندارد. ماندگاری این نرخ تورم بالا سبب شده بسیاری از مشکلات اقتصادی مردم، دولت و بخش خصوصی ناشی از تورم فعلی باشد.

یکی از استدلال‌های مدیران دولتی در تعیین حداقل دستمزد کارگران این است که اگر درصد افزایش، عدد بالایی باشد، بر نرخ تورم تأثیر گذاشته و آن را نیز افزایش می‌دهد و بهانه دیگر این است که افزایش مزد باعث اخراج کارگران می‌شود.

در حال حاضر قدرت خرید کارگران به قدری پایین است که حقوق دریافتی آنها تن‌ها هزینه بخشی از ماه را کفاف می‌دهد و کارگران مجبور هستند برای تأمین معاش خود چند جا کار کنند. یکی از ایراد‌های وارد بر دستمزد کارگران، عدم تناسب حقوق با دستمزد مطابق تورم است. در شرایطی که همواره دستمزد کارگران کمتر از نرخ تورم اعلامی مراکز رسمی است، موجب شده به صورت ماهانه قدرت خرید کارگران کاهش یابد.

یک بررسی سر انگشتی بیانگر این است که جمعیتی ۲۶ میلیون نفری یعنی بیش از ۳۰ درصد جامعه را جمع حقوق بگیران، دستمزد بگیران و مستمری بگیران تشکیل می‌دهند. حداقل دستمزد امسال بر اساس مصوبه دولت ۱۰ میلیون تومان است؛ این درحالی است که سبد معیشت محاسبه شده از سوی جامعه کارگری حدوداً ۲۵ میلیون تومان است. به‌عبارتی ۱۵ میلیون تومان فاصله بین حداقل دستمزد و تأمین سبد معیشت وجود دارد.

با فرض افزایش ۲۰ درصدی حداقل دستمزد امسال برای سال ۱۴۰۴ آنطور که برای افزایش حقوق کارمندان مورد تأکید لایحه بودجه بوده و تأثیر وضعی بر تعیین حقوق کارگران می‌گذارد، و رسیدن نرخ تورم به ۳۰ درصد در پایان امسال، برای سال آینده باز هم فاصله بین دستمزد حداقل بگیران و مبلغ تأمین سبد معیشت افزایش خواهد یافت.

به عبارتی با رسیدن حداقل دستمزد به حدود ۱۲ میلیون تومان در سال آینده، با فرض موفقیت دولت در رساندن میزان تورم به ۳۰ درصد، سبد معیشت خانوار در سال آینده به رقم ۳۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان افزایش می‌یابد. به عبارتی فاصله بین حداقل دستمزد با حداقل تأمین سبد معیشت خانواده کارگری به بیش از ۲۰ میلیون تومان خواهد رسید.

مقایسه افزایش فاصله حداقل دستمزد و سبد معیشت در سال آینده حاکی از این است که با افزایش ۲ میلیون تومانی حداقل دستمزد، ۷.۵ میلیون تومان به هزینه‌ها اضافه می‌شود؛ یعنی با فرض ثابت ماندن تورم ۳۰ درصدی در طول سال آینده، ماهانه حدود ۴۶۰ هزار تومان از قدرت خرید کارگران کاسته خواهد شد.

کارگران با حق مسکن ۹۰۰ هزار تومانی چه بخرند؟!

گرانی مسکن و ناتوانی کارگران در خرید خانه، ناشی از عوامل اقتصادی و اجتماعی است. با وجود تأکید صریح قانون، دولت‌ ها در سال‌های اخیر اقدام عملی برای تأمین مسکن کارگران انجام نداده و بیشتر به وعده‌ ها و طرح‌ های کلی بسنده کرده‌اند. همچنین طرح‌ هایی که برای تامین مسکن کارگران مطرح شده، به نتیجه نرسیده و چندین تفاهم‌ نامه با نهاد های مختلف امضا شده که جزئیات آن‌ ها هرگز منتشر نشده است.

در سال‌ های اخیر، در کشورهای ما، شاهد افزایش قابل توجهی در قیمت مسکن بوده‌ ایم. این افزایش قیمت، به ویژه برای کارگران و اقشار کم درآمد، مشکلات جدی به وجود آورده است. یکی از مهم‌ ترین دلایل ناتوانی کارگران در خرید خانه، سطح پایین دستمزدها است. بسیاری از کارگران با درآمدهای پایین، نمی‌توانند هزینه‌های بالای مسکن را تامین کنند.

استفاده از وام‌ های مسکن به‌ عنوان یکی از راه‌های خانه‌دار شدن کارگران، با موانع و مشکلاتی بسیاری مواجه است. وام ۹۶۰میلیون تومانی مسکن با اقساط ۲۰میلیون تومانی برای بسیاری از کارگران غیرقابل پرداخت است. این وضعیت نشان‌دهنده ناتوانی کارگران در تامین هزینه‌ های مسکن و نیاز به راهکار های موثرتر است.

ماده ۱۴۹قانون کار بر مسئولیت مشترک دولت و کارفرمایان در تأمین مسکن مناسب برای کارگران تأکید دارد. این ماده بیان می‌کند که «کارفرمایان موظفند با تعاونی‌ های مسکن همکاری کنند و در صورت عدم وجود این تعاونی‌ ها، به‌ طور مستقیم با کارگران فاقد مسکن برای تأمین خانه‌ های شخصی مناسب همکاری نمایند. همچنین، کارفرمایان کارگاه‌ های بزرگ موظف به ساخت خانه‌ های سازمانی در نزدیکی کارگاه یا محل‌ های مناسب دیگر هستند.»

تبصره یک این ماده نیز به نقش دولت اشاره می‌کند: «دولت موظف است با استفاده از تسهیلات بانکی و امکانات وزارت راه و شهرسازی، شهرداری‌ ها و سایر نهادهای ذی‌ربط همکاری لازم را انجام دهد.»

چالش حق مسکن کارگری

سمیه گلپور،رئیس کانون عالی انجمن های صنفی کارگران ایران گفت: در بحث مسکن کارگری، بر اساس اصل ۳۱قانون اساسی، حق داشتن مسکن برای هر ایرانی به‌وضوح مطرح‌شده و دولت موظف است در این راستا تلاش کند. این اصل به‌خصوص بر رفع محرومیت‌ها و حمایت از اقشار نیازمند، ازجمله کارگران، تأکید دارد.

وی با اشاره به ماده ۱۴۹ قانون کار گفت: علاوه‌براین، ماده ۱۴۹قانون کار به‌صراحت کارفرمایان را مکلف می‌کند، تأمین مسکن کارگری را در دستورکار قرار دهند. در این زمینه، قوانین و آیین‌نامه‌های اجرایی نیز وجود دارد که به کمک دستگاه‌های مرتبط می‌پردازد. ماده ۱۵۳قانون کار نیز بر تسهیلات مسکن کارگران تأکید دارد و تخلف از این موضوع را جرم‌انگاری می‌کند. تمامی این قوانین نشان‌دهنده آن است که خلأ قانونی درزمینه مسکن کارگری وجود ندارد و نیاز به قوانین جدید نیست.

گلپور افزود: از ابتدای انقلاب اسلامی، توجه به مسکن به‌عنوان یکی از نیازهای اساسی محرومان و کارگران در اولویت قرار داشته و این مسئله در قوانین موجود به‌خوبی مشهود است.

رئیس کانون عالی انجمن های صنفی کارگران ایران با بیان اینکه مسکن کارگری؛ خلأهای قانونی و ناتوانی در اجرا دارد بیان کرد: پس از گذشت سال‌ها از تصویب قوانین مربوط به مسکن کارگری، شاهد عدم اجرای این قوانین هستیم و نهادهای مسئول نیز در این زمینه به‌ طور جدی پاسخ‌گو نیستند. اگر از اوایل دهه ۷۰، زمان تصویب قانون کار، نهادهای مربوط به‌درستی وظایف خود را در نظارت و اجرای این قوانین انجام می‌دادند، امروز با بحران مسکن کارگری مواجه نمی‌شدیم.

گلپور بیان کرد: تحقیق‌های میدانی نشان می‌دهد که بیش از ۷۰درصد حقوق کارگران صرف تأمین حق مسکن آن‌ها می‌شود. متأسفانه، در سال گذشته حق مسکن کارگری ثابت باقی ماند و حتی افزایش ۳۵درصدی حداقل دستمزد نیز تأثیری بر این موضوع نداشت. هیچ پیشنهادی از سوی شورای عالی کار به هیئت دولت ارائه نشد و این موضوع به‌طرز نگران‌کننده‌ای مسکوت مانده است.

وی افزود: درحالی‌که تورم به‌طور بی‌سابقه‌ای در سبد معیشت افزایش‌یافته، وضعیت مسکن به‌مراتب بحرانی‌تر شده است و کارگران همچنان با مشکلات جدی در تأمین مسکن خود مواجه هستند.

گلپور اظهار کرد: در پی بی‌توجهی دولت و به‌ویژه شورای عالی کار و هیئت دولت، حق مسکن کارگری که سال گذشته ۹۰۰هزار تومان بود، در ۱۴۰۳ هیچ افزایش ریالی نداشته است؛ این در حالی است که جامعه کارگری به مدت ۱۲ ماه از حق مسکن خود بی‌بهره بوده و این موضوع به‌وضوح نشان‌دهنده کوتاهی و قصور در رسیدگی به نیازهای کارگران است. شورای عالی کار به‌جای اقدام مؤثر، این موضوع را مسکوت گذاشته است و به نظر می‌رسد برای امسال نیز هیچ برنامه‌ای برای افزایش حق مسکن کارگری ندارد؛ بنابراین، دولت باید به‌طورجدی به این مطالبه کارگری رسیدگی کند و نه‌تنها حق مسکن ۱۴۰۳ را مشخص کند، بلکه حق مسکن ۱۴۰۴ را نیز تعیین کند.

وی گفت: این حق قانونی کارگران است و عدم افزایش آن در شرایط کنونی، ظلم بزرگی به جامعه کارگری محسوب می‌شود. باید توجه داشت که ۹۰۰هزار تومان به‌عنوان هزینه مایحتاج اولیه زندگی، مانند نان و لبنیات، هم نیست و به‌هیچ‌وجه کفاف تأمین مسکن کارگران را نمی‌دهد.

گلپور اذعان کرد: در ۱۴۰۲مبلغ کمک‌هزینه مسکن کارگران افزایش نیافته و همچنان ثابت مانده است؛ این در حالی است که این مبلغ، با رقم ۹۰۰هزار تومان در ماه، حتی نمی‌تواند بخشی از هزینه‌های واقعی زندگی یک خانواده کارگری را پوشش دهد. واقعیت این است که این مبلغ در مقایسه با هزینه‌های سرسام‌آور اجاره و مسکن، از مفهوم واقعی «حق مسکن» فاصله گرفته و باید در شورای عالی کار بازنگری شود.

این فعال کارگری بیان کرد: متأسفانه، با وجود تصریح قوانین حمایتی نظیر اصل ۳۱قانون اساسی و مواد ۱۴۹، ۱۵۳و ۱۷۳قانون کار که تخلف در اجرای آن‌ها جرم‌انگاری شده، هیچ اقدام جدی برای نظارت و اجرای این قوانین صورت نگرفته است. این پرسش مطرح می‌شود که مجلس شورای اسلامی به‌عنوان نهاد نظارتی چرا به این مسئله توجه نمی‌کند و نمی‌پرسد چرا این قوانین به‌درستی اجرا نمی‌شوند؟

گلپور گفت: شورای عالی کار در طول سال جاری  حتی یک جلسه برای بررسی مسائل کلیدی مانند تعیین حداقل دستمزد، هزینه‌های معیشت و طرح طبقه‌بندی مشاغل برگزار نکرده است؛ این در حالی است که بیش از ۷۰درصد کارگاه‌ها هنوز از اجرای این طرح‌ها بی‌بهره‌اند و مشکلات بازنشستگی، ازکارافتادگی و مشاغل سخت همچنان بدون راهکار مانده‌اند. در بخش‌هایی مانند معادن که شرایط کاری بسیار دشوار است، عدم رسیدگی به مسائل کارگری بیشتر به چشم می‌خورد.تنها یک جلسه برگزار شده است که درباره دستمزد و هزینه های زندگی هیچ صحبتی نشده است.

وی بیان کرد: با نزدیک‌شدن به پایان سال، دوباره شاهد همان تکرار هرساله خواهیم بود؛ فضای رسانه‌ای پرتنشی که درباره افزایش حقوق‌ها شکل می‌گیرد و درنهایت، افزایش‌هایی که از حداقل‌های معیشتی پایین‌تر است و کارگران را به عمق فقر می‌کشاند. نتیجه این روند، مهاجرت کارگران، بیکاری ارادی و مشکلات اجتماعی و خانوادگی آن‌هاست. بسیاری از کارگران به خاطر دستمزد اندک حاضر نیستند ساعات طولانی در کارخانه‌ها کار کنند؛ هرچند کارخانه‌ها نیز با کمبود نیروی کار مواجه‌اند.

گلپور بیان کرد: این‌ها همه به عدم اجرای دقیق قانون کار بازمی‌گردد. شورای عالی کار به‌عنوان نهاد متولی، به مدت هفت ماه از انجام تکلیف قانونی خود سرباز زده و نتیجه این بی‌توجهی‌ها، دامن‌زدن به مشکلات کارگری و بحرانی‌ترشدن اوضاع معیشتی آنان است.