در ادامه و در گفتوگو با دو تن از نویسندگان و فعالان حوزه فرهنگی به بررسی دلایل موفقیت «بهنشر» در ترویج ادبیات داستانی دینی و همچنین ملزومات تولید داستانهای مخاطبپسند در حوزه مفاهیم دینی و آیینی با نگاهی امروزی پرداختیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
نویسنده دینی باید هم دین را بشناسد و هم داستان را
مظفر سالاری، نویسنده و رئیس کتابخانه و موزه وزیری یزد درباره شرایط مطلوب برای نگارش رمان دینی خوب میگوید: وقتی بحث رمان دینی را مطرح میکنیم با مسائل مختلفی روبهرو هستیم. کسی که میخواهد راجع به دین یک اثر ادبی خلق کند اولاً باید دین را کامل بشناسد، در وهله بعدی باید داستان را بشناسد و دیگر اینکه باید بداند برای چه مخاطبی میخواهد کار کند و در واقع مخاطب هدفش کیست. آیا مخاطبانش کسانی هستند که دیندار، ولایتمدار و انقلابیاند یا دنبال قشر خاکستری است، یا میخواهد سراغ قشری برود که میان دینداری و رها کردن دین ماندهاند و یا حتی ممکن است مخاطب یک داستان دینی قشری باشد که اصلاً ارتباطی با دین ندارد.
این نویسنده با بیان اینکه رمان دینی باید به یک نیاز واقعی و فوری مخاطب مشخصی جواب بدهد، تأکید میکند: این مهم است که نویسنده بداند نسلها و قشرهای مختلف مسئلهشان با دین چیست و باید به همین پاسخ بدهد و چیزی ننویسد که مناسب 50 یا 100 سال پیش بوده است. بنابراین باید دین، داستان و مردم زمانه خودش و نیازهای آنها را بشناسد و مجموع اینها کار را فوقالعاده سخت میکند. اما نکته مهم اینجاست این نویسنده دارای صلاحیت که میخواهد رمان دینی خلق کند باید از سمت نهادی حمایت بشود و شرایط به گونهای باشد که او دستکم یک سال بتواند با مبلغی که قرارداد میبندد کار و 6ماه را صرف تحقیقات درباره مقاطع تاریخی، ساختار و پیرنگ داستان کند و درباره مسئله اجتماعی که میخواهد مطرح کند تحقیقات محیطی انجام دهد. بنابراین نویسنده ادبیات دینی با کار سختی روبهرو است و فکر میکنم نهادهای مختلف فرهنگی همچون وزارت فرهنگ و ارشاد تا سایر نهادها باید به افراد صاحب صلاحیت کمک کنند. اما متأسفانه شرایط این طور پیش نمیرود و هیچ گاه سابقه نداشته مدیر کل ارشاد استان یک بار تماس بگیرد و جویای احوال شود و آن مناسبات و پیوندی که باید میان نویسندگان و نهادهای فرهنگی باشد، وجود ندارد اما ما همچنان به امید روزی هستیم که این پیوندها برقرار شود. یک بار بنده پیشنهاد دادم رهبر معظم انقلاب که شَم قوی در شناخت ادبیات داستانی دینی دارند و آثار را با دقت رصد میکنند، نویسندگان را دور هم جمع کنند تا فضایی برای تعامل بیشتر میان آنها به وجود بیاید اما هنوز این اتفاق نیفتاده است.
نویسنده کتاب پرفروش «دعبل و زلفا» همچنین میگوید: به هر حال نیازها و چالشهایی که مردم با آن روبهرو هستند خیلی زیاد است اما چارهاندیشیهای واقعی هم صورت نمیگیرد. هر چند امثال من که کار میکنیم همچنان امیدواریم اگر به ما کمک نمیکنند دستکم چوب لای چرخ ما نگذارند. به طور مثال در رمان «گنجهای کامبرین» که از تجربیات چند سالهام برای نوشتن آن استفاده کردم در ممیزیهای ارشاد گرفتار حذفیاتی شد، همین بخشها طعم و مزهای است که به کتاب جذابیت میدهد تا مخاطب آن را دنبال کند و طبیعتاً با حذفشان جذابیتش هم از دست میرود. اما برعکس میبینیم در آثار ترجمه درها را باز گذاشتند و همه چیز ترجمه میشود در حالی که ما در بخش تألیفی نیازمند بیشترین حمایت هستیم اما سنگاندازیها و موانع بیشتر است اما با این حال خیلیها در این شرایط کار میکنند.
رئیس کتابخانه و موزه وزیری یزد در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به نقش و اهمیت «بهنشر» در ارتقای سطح ادبیات دینی تصریح میکند: معتقدم بهنشر باید الگو و سرمشقی برای همه انتشارات کشور باشد زیرا این نشر وابسته به آستان قدس رضوی است و این ظرفیت را دارد مواردی که به آنها اشاره کردم را انجام دهند. من واقعاً علاقهمندم همه رمانهایم که در انتشارات دیگر منتشر شده مانند رمان «نیمه شب» که به چاپ 125 رسیده را در بهنشر چاپ کنیم یا نویسنده دیگری همچون آقای میرکیانی علاقهمند است آثارش که در انتشارات دیگری به چاپ رسیده در بهنشر منتشر شود زیرا برخورد و تعاملی که این انتشارات با نویسندگان دارد چه زمانی که آقای سعیدی بود و چه در دوران مدیریت جدید آقای فرزانه، بسیار خوب است و این مدیران همواره برای بهبود وضعیت مجموعه تلاش میکنند و روز به روز هم شاهد پیشرفت آنها هستیم؛ زیرا اینها مدیران باتجربهای هستند و نوع ارتباط و تعامل با پدیدآورندگان آثار را به خوبی میدانند.اما نقدی که به وضعیت بهنشر دارم این است که آستان قدس رضوی نباید این انتشارات را خودگردان کند و باید حتماً از آن پشتیبانی شود که بتوانند بهتر برنامهریزی کنند زیرا این مجموعه فرهنگی اگر دنبال جریانسازی است در صورت عدم حمایت و با توجه به وضعیت گرانی کاغذ و چاپ دیگر فرصت برنامهریزی برای آثار فاخر را نخواهد داشت و به نظرم تولیت آستان قدس رضوی باید به این انتشارات کمک کند تا بتواند در فضای بینالمللی و با آثار ترجمه جریانهای مؤثر و مهمی را ایجاد کند.
يک مدیر میخواست 500 عنوان کتاب چاپ کند
در ادامه مصطفی خرامان، نویسنده و دبیر طرح داستانی در انتشارات بهنشر با اشاره به ضرورت حمایت نویسندگان از سوی نهادهای فرهنگی مرتبط میگوید: نویسندگان باید از سوی کسانی که فرهنگ را سازماندهی میکنند همچون وزارت فرهنگ و ارشاد مورد حمایت قرار بگیرند، اتفاقی که متأسفانه کمتر شاهد آن هستیم. به طور مثال در طول دو سال و نیم که کشور درگیر کرونا بود و کمتر کسی در آن شرایط مشغول کار بود، هیچ یک از مسئولان حتی برای یک بار با نویسندگان تماس نگرفت که شما در این دو ساله چگونه زندگی میکنید. وضعیت اغلب ناشران دولتی هم به همین صورت بود، به ویژه در دولت مرحوم آیتالله رئیسی مدیران انتشارات دولتی افرادی بودند که از این حوزه شناختی نداشتند و فردی به عنوان مدیر یکی از همین انتشارات منصوب شده بود که حتی نویسندگان را نمیشناخت. یا مدیری داشتیم که عنوان کرده بود میخواهد در یک سال 500 عنوان کتاب چاپ کند! مشخص است که این فرد اصلاً نمیداند کتاب چیست و چطور تولید میشود. اینها ناشران دولتی هستند و ناشران خصوصی هم به کتابهای دینی و جنگ توجهی نمیکنند چون اغلب این آثار سفارشی است. اما ما پروژهای در بهنشر داشتیم که چهار سال به طول انجامید تا این رمانها به یک سرانجامی برسد؛ رمانهایی امروزی که سعی کردیم در خلال آنها نکات دینی را هم لحاظ کنیم. خرامان درباره دلایل موفقیت رمانهای دینی بهنشر و استقبال مخاطبان از آنها تأکید میکند: به نظرم دلیل اصلی موفقیت این رمانها ناشی از اتفاقی است که در خود کتابها افتاده و معتقدم مهمترین عامل مخاطبسنجی است. به عبارتی میتوان گفت رمانهایی که نوشته شده کاملاً امروزی است. با این اوصاف طبیعی است آن رمانی که با سبک و سیاق زندگی امروزی به رشته تحریر درآمده مخاطب بیشتری هم داشته باشد. فکر میکنم در مجموع یک یا دو کتاب در دوره تاریخ اسلام نوشته شده و بقیه کتابهایی که داستانشان در فضای معاصر میگذرد فروش بیشتری هم داشتند.
این نویسنده در واکنش به این پرسش که در چرخه تولید یک رمان وجود چه مؤلفههایی در تعامل میان ناشران و نویسندگان ضروری است تا منجر به خروجی بهتر شود، میگوید: یک زمانی این طور مرسوم بود که ناشران میگفتند رمان را بیاورید تا بخوانیم، پس از چاپ کتاب هم به مدت چهار ماه مبلغ پشت جلد را به نویسنده میدادند که البته عمدتاً ناشران بخش خصوصی این گونهاند و دولتیها هم در چنین فضاهایی نیستند اما با صحبتهایی که ما با مدیران بهنشر داشتیم مقرر شد پس از عقد قرارداد، پیشپرداخت به نویسندگان بدهند و زمانی که نویسنده رمان را تحویل داد باقی مبلغ را به او بپردازند و او دیگر به چاپ کتاب و زمان توزیع کاری نداشته باشد و به عبارتی پس از تحویل کتاب با نویسنده تسویه میشود. خوشبختانه آنها هم قبول کردند و این شیوه قرارداد به نویسنده این امکان را میدهد که در شرایط بهتری بنویسد.
خرامان در پایان به دلایل موفقیت بهنشر در ترویج ادبیات داستانی دینی اشاره میکند و میگوید: دستکم در مورد پروژهای که ما اجرا کردیم اتفاقهای بسیار خوبی افتاد و من میبینم کتابها خیلی خوب در بازار به فروش میروند و در رونماییها به خوبی از آنها استقبال میشود. به نظرم اگر بخواهیم اصلیترین دلیل موفقیت بهنشر را در ترویج داستانهای دینی برشماریم به مخاطبسنجی و شناخت دقیق از آنها میرسیم.
خبرنگار: صبا کریمی