نمایش «مثلث» در چه ژانری دستهبندی میشود و چه نسبتی با «مکبث» اثر جاودانه شکسپیر دارد؟
در واقع «مَثلِث» از نظر ژانر، یک کمدی سیاه محسوب میشود؛ یک پارودی از سه تراژدی معروف شکسپیر، یعنی «هملت»، «اتللو» و «مکبث». «مَثلِث»، در نمایشنامه، نهتنها با ترکیب یک موقعیت طنزآمیز مثل توالت عمومی با آثار شکسپیر شوخی کرده، بلکه با تلفیق آثار شکسپیر و بازی با خطوط داستانی این آثار نیز برخوردی طنزآمیز با تراژدیهای شکسپیر داشته است.
اساسا پارودی چیست و چه کارکردی دارد؟
پارودی یعنی تقلید یا بازسازی یک اثر هنری یا فرهنگی، به شکلی که ویژگیهای اصلی آن بهطور اغراقآمیز یا خندهداری تغییر پیدا کند. این کار بعضا برای شوخی یا نقد آن اثر انجام میشود و برخی اوقات نیز در راستای اهداف یک اثر جدید به کمک آن اثر میآید. بهطور کلی در پارودی، هدف این است که با استفاده از همان سبک یا قالب اثر اصلی، ویژگیهای خاص آن به صورت غیرجدی و طنزآمیز نمایش داده شود. دقیقا همان اتفاقی که در «مَثلِث» افتاده است.
متن این نمایش چطور به رشته تحریر درآمد؟ در رابطه با تیم سازنده این اثر و سوابق ایشان نیز توضیح دهید.
طرح اولیه این نمایش را من بر اساس «مَثلِث» نوشتم و بعد از جلسهای با فواد زیدانلویی، به طرح جدیدی رسیدیم که «هملت» و «اتللو» نیز به این طرح اضافه شدند. سپس فواد زیدانلویی متن را دیالوگنویسی کرد و بعد من، به همراه محمدجواد مهدیان در طول تمرینات، متن را بازنویسی کردیم. در واقع متن فعلی نمایش به مرور صیقل پیدا کرد و به چیزی که الان روی صحنه میرود، تبدیل شد. تیم سازنده این اثر، در واقع همان تیم سازنده نمایشهای قبلی ما، یعنی «رومولوس» و «نیمه پر لیوان» است. گروهی که ما از سال 95 با هم شروع به همکاری کردیم و در آثار متفاوت با ترکیبهای متفاوت به همکاری ادامه دادیم و اکنون با عنوان گروه تئاتر «نخنما» مشغول فعالیت هستیم. البته سابقه همکاری من و محمدجواد مهدیان به قبل از سال 95 برمیگردد و ما تقریبا از سال 88، علاوه بر رفاقتی که داریم، در نمایشهای مختلف نیز همبازی و یا عروسکگردان بودهایم. تصور میکنم یکی از دلایل موفقیت «مَثلِث» نیز همین تیم منسجم و دوستی قدیمی ما است.
نمایش عروسکی برای بزرگسالان در ایران چندان جاافتاده و قابل پذیرش نیست. آیا این موضوع در کشورمان مسبوق به سابقه بوده است؟ در کشورهای دیگر چطور؟
نمایش عروسکی بزرگسال در ایران خیلی شناخته شده نیست. معمولا تصور مردم از نمایش عروسکی، نمایشی مخصوص کودکان است. بهطور کلی، جداسازی نمایش عروسکی از نمایش غیرعروسکی به نظر من درست نیست. در واقع، نمایش عروسکی فقط یکی از ابزارهای بیانی تئاتر است. نمایش عروسکی بزرگسال به خوبی میتواند با سایر نمایشها رقابت کند و مخاطب داشته باشد. همانطور که «مَثلِث» از بهمنماه سال 1402 تاکنون این مسأله را اثبات کرده است. مسأله اینجاست که با توجه به شناخته شده نبودن این فرم از تئاتر مردم به سختی از آن استقبال میکنند؛ چراکه با آن آشنا نیستند و همین موضوع موجب میشود که هنرمندان نیز با ترس به سمت تولید این آثار بروند. سابقا اپراهای عروسکیِ استاد بهروز غریبپور با همراهی هنرمندان بزرگی روی صحنه رفته که هم به لحاظ استقبال تماشاچی و هم کیفیت، کمنظیر هستند؛ اما صادقانه بگویم که حتی با وجود این نمونهها، تا قبل از «مَثلِث» من هم تصورم بر این بود که این فرم از نمایش به سختی میتواند تماشاگران را به سالنهای تئاتر بکشاند؛ اما حالا اصلا اینطور فکر نمیکنم. در مورد مقایسه نمایش عروسکی در ایران و خارج از ایران هم باید بگویم که اولا من اطلاع دقیقی از این موضوع ندارم و نمیتوانم اظهارنظر دقیقی کنم؛ اما بهطورکلی تئاتر در ایران شکلی متفاوت با سایر کشورها (مخصوصا کشورهای اروپایی) دارد و همین موضوع موجب میشود که کار برای هنرمندان و هنردوستان سختتر بوده و طبیعتا استقبال از آن نیز متفاوت باشد.
اکنون که مثلث به روزهای پایانی اجرای خود نزدیک میشود، مسیر این اثر از ابتدا تا امروز را مختصرا شرح دهید.
چه تعداد اجرا در چه سالنهای و شهرهایی داشتید؟
«مَثلِث» ابتدا برای نوزدهمین دوره جشنواره بینالمللی تهران مبارک تولید و در آنجا اجرا شد. سپس در جشنواره بینالمللی پاپتلند قزاقستان اجرا شد و با کسب عناوین مختلف از این جشنوارهها، اجراهای عموم خود را در پردیس تئاتر مستقل مشهد آغاز کرد. پس از 26 اجرا در مشهد، «مَثلِث» با حمایت ستاد جشنواره مبارک و تئاتر شهر تهران، در بهمن و اسفند 1402، در تالار قشقایی 36 بار اجرا شد و از اردیبهشتماه سال جاری تاکنون نیز با همراهی تئاتر هامون در این سالن روی صحنه میرود. همچنین «مَثلِث» در این میان 15 بار در تالار معلم شهر کرمان اجرا شد. مجموعا تا امروز، این نمایش 205 بار روی صحنه رفته و تا 23 آذر 1403 نیز هر روز از ساعت 17:30 در سالن هامون اجرا خواهد شد.
این اثر در چه رویدادها و جشنوارههایی حاضر بوده و چه مقامهایی را کسب کرده است؟
این نمایش تاکنون موفق به کسب عناوین مختلفی از جشنوارههای بینالمللی شده که از جمله آنها میتوانم به جایزه بهترین اثر، بهترین کارگردانی، بهترین عروسکگردانی و همچنین نامزد دریافت عنوان بهترین موسیقی، بهترین متن و بهترین صداپیشگی از نوزدهمین جشنواره بینالمللی تهران مبارک و همچنین کسب عنوان بهترین اثر اقتباسی جشنواره پاپتلند قزاقستان اشاره کنم. علاوه بر این، «مَثلِث» موفق به کسب عنوان بهترین اثر از نگاه انجمن نمایشگران عروسکی ایران نیز شده است.
بازخوردهای مردم در طول این مدت اجرا چطور بوده است؟ خاطره خاصی از واکنش مردم دارید؟
بازخوردهای مردمی فوقالعاده و فراتر از انتظار ما بوده است. یکی از دلایلی که باعث شده ما بتوانیم این مدت طولانی روی صحنه بمانیم، همین لطف و انرژی مردم است که هر شب پس از اجرا به صورت حضوری و یا مجازی آنها را دریافت میکنیم. خاطرات و واکنشهای خاص و متفاوت زیادی دریافت کردهایم؛ اما شیرینترین بازخوردها برای ما زمانی رخ میدهند که در طول نمایش صدای خنده تماشاگر یا آه کشیدنی از روی غصه به گوش میرسد! قصد ندارم شعاری صحبت کنم؛ اما وقتی به این واکنشها دقت میکنیم و متوجه میشویم که مخاطب آنقدر این اشکال هندسی را باور کرده که با آنها همذاتپنداری میکند و برایشان آه میکشد، احساس شگفتانگیزی به ما دست میدهد که قابل وصف نیست!
کدام هنرمندان و چهرههای برجسته به تماشای کار شما نشستند و چه بازخوردهایی از ایشان دریافت کردید؟
خوشبختانه تا این لحظه بزرگان زیادی به تماشای اثر ما نشستهاند که مطمئنا اگر بخواهم از تمامی ایشان نام ببرم، کسانی از قلم خواهند افتاد؛ اما مهمترین مهمانان نمایش ما که افتخار میزبانی از ایشان را داشتیم، آقای ایرج طهماسب و خانم مرضیه برومند بودند که حضورشان شبی خاطرهانگیز را برای ما رقم زد. خوشبختانه تا این لحظه، بازخورد هنرمندان نیز به نمایش ما بسیار خوب و خوشحالکننده بوده و امیدواریم این روند ادامه داشته باشد.
با توجه به استقبال خوبی که از این اثر شده، کار بعدی شما چیست؟ در همین گونه نمایشی خواهد بود یا خیر؟
بله؛ ما این روزها درگیر تولید یک اثر نمایشی جدید با عنوان «جَک نارِن» هستیم که قرار است به زودی در بیستمین دوره جشنواره بینالمللی تهران مبارک روی صحنه برود. این نمایش با نویسندگی و کارگردانی خودم، بر اساس یک واقعه تاریخی نوشته شده و در حال آمادهسازی است. با اینکه «جَک نارِن» هم مانند «مَثلِث» درونمایهای طنز دارد؛ اما به لحاظ ساختار و محتوا، شکل و شمایل متفاوتی دارد و از نظر تولیدی نیز مشخصا کار بزرگتری به حساب میآید.
و حرف آخر...
«مَثلِث» برای ما کار خاصی است. خاطراتی در طول اجراهای این نمایش ساختیم که هرگز تجربه نکرده بودیم؛ اما عمیقترین تجربه ما از این نمایش، شیرین نبود. متأسفانه پس از اولین دور از اجراهای نمایش در تهران، دوست و همکارمان، محمد رجبزاده که گرافیست و مدیر تولید این نمایش است، بهخاطر یک اتفاق ساده از ناحیه سر آسیب دید و از اسفند سال گذشته تا امروز هنوز درگیر این آسیبدیدگی است. تلخی این اتفاق در تمام این مدت همراه ما بوده است؛ اما مطمئنیم که به زودی حالش خوب شده و دوباره کنار هم جمع خواهیم شد. حال این روزهایمان را هرگز فراموش نمیکنیم.
وقتی تئاتر عروسکی قلب مخاطبان بزرگسال را تسخیر میکند
محمد عنبرسوز/ نمایش «مَثلِث» با نگاهی طنزآمیز و خلاقانه به سه تراژدی بزرگ شکسپیر، توانسته مرزهای سنتی تئاتر را پشت سر بگذارد و به یک اثر نوآورانه در ژانر کمدی سیاه تبدیل شود. این اثر که با استفاده از فرم نمایش عروسکی برای مخاطبان بزرگسال، تجربهای کمنظیر را ارائه میدهد، نهتنها در ایران بلکه در جشنوارههای بینالمللی نیز با استقبال بینظیری مواجه شده است. قیس یساقی، کارگردان این نمایش که با تیمی منسجم و حرفهای، توانسته یک تجربه خاص هنری را برای مخاطبان رقم بزند که تلفیقی از خنده و تفکر است در گفتوگو با «صبح نو» درباره اثرش توضیحاتی میدهد.
صاحبخبر -
∎