تورم هفت ماهه دهک اول در سال جاری حدود ۱۵ درصد و برای دهک دهم ۱۶ درصد بوده است. به عبارت دیگر، خانوارهای دهک اول برای یک سبد کالا و خدمات یکسان، در مهر ماه ۱۵ درصد و خانوارهای دهک دهم ۱۶ درصد بیشتر از ابتدای سال هزینه کردهاند. همزمان با رویدادهایی که سیر اقتصاد را متلاطم کردهاند، جیب مردم نیز ضربههایی خورد که فقیر و غنی از آن در امان نماندند
تورم بهوسیله شاخصهای قیمتی محاسبه میشود. شاخصهای قیمتی تغییرات قیمت یک سبد از محصولات و خدمات را اندازه میگیرند. این «سبد» نمونهای از پرمصرفترین مواد غذایی و مایحتاج خانوار است (مواردی که بهطورمعمول مورداستفاده همه اقشار جامعه قرار میگیرد). درصد افزایش قیمت محتویات این سبد بهعنوان نرخ تورم شناخته میشود.
تورم در طی زمان میتواند تاثیر به سزایی بر ثروت شخصی شما داشته باشد. بهاینترتیب تورم میتواند تهدیدی جدی برای زمان بازنشستگی شما بهحساب بیاید. با گران شدن کالاها و خدمات، نگهداشتن سطح رفاه زندگی به میزان قبلی خود نیز سختتر میشود؛ بنابراین آنچه شما در سرمایه گذاریها یا پساندازهایتان نگهداشتهاید ممکن است ازآنچه شما فکر میکنید ثمره کمتری برای شما داشته باشند.
نکته مهم هم همینجاست. تاثیر تورم بر شرایط فعلی شما بسیار کمتر از تأثیر تورم بر آینده مالی شما خواهد بود. یعنی تورم به گونهای رفتار میکند که روز به روز شما را ضعیفتر میکند و اندوخته کمتری را برای دوران بازنشستگی شما نگه میدارد. بنابراین پیدا کردن راهی که بتوانید از تورم پیش بگیرید و بازده بالاتری نسبت به نرخ تورم به دست آورید برای آینده مالی تان واقعاً حیاتی است. اما گاهاً تورم آنقدر سرعت میگیرد که حتی باتجربهترین افراد هم نمیتوانند بازده بالاتری از آن به دست بیاورند. به این نوع تورم، تورم لجام گسیخته گفته میشود.
در این وضعيت تمامی دهک ها متأثر میشوند .دهک اول شامل فقیرترین خانوارها در جامعه و دهک دهم شامل ثروتمندترین آنها است.
بر اساس گزارش اکوایران سال ۹۹ تا ۱۴۰۱، تورم هفت ماهه دهک اول بیشتر از دهک دهم بوده است. دلیل اصلی آن این بوده که در این سالها فشار تورمی از سمت گروه کالاهای خوراکی بوده است. به طور کلی، با افزایش دهک، ضریب اهمیت گروه خوراکی کاهش و ضریب اهمیت گروه غیر خوراکی و خدمات افزایش میابد. البته به این معنا نیست که دهکهای بالاتر خوراکی کمتری مصرف میکنند یا دهکهای پایینتر به خدمات اهمیت نمیدهند؛ بلکه با افزایش درآمد، نسبت هزینه خوراکی به درآمد کاهش و نسبت هزینه خدمات به درآمد افزایش مییابد
وقتی افزایش قیمتها از سوی گروه خوراکی باشد، فشار هزینهای به خانوارهای دهک پایین وارد میشود و تورم دهکهای پایینتر بیشتر از دهکهای بالاتر است. از سوی دیگر، اگر افزایش قیمت از سوی گروه غیر خوراکی باشد، فشار هزینهای به خانوارهای دهک بالاتر وارد میشود و تورم دهکهای بالاتر بیشتر است.
در سال ۱۴۰۱، سیاست حذف ارز ترجیحی توسط دولت سیزدهم اعمال شد. ارز ۴۲۰۰ عمدتا به کالاهای اساسی تخصیص یافته بود که اکثرا جزء گروه کالاهای خوراکی بودهاند. همانطور که گفته شد، بخش عمده سبد مصرفی خانوارهای دهک پایینتر از کالاهای اساسی و خوراکی تشکیل شده است. همین اتفاق باعث شد تا در این سال به جیب خانوارهای کمدرآمد فشار مضاعفی وارد شود. بهطوریکه، تورم هفت ماهه خانوارهای دهک اول به ۵۷.۱ درصد رسیده است. در حالیکه، تورم هفت ماهه دهک دهم ۴۵.۹ درصد بوده است.
تورم بالای ۳۵ درصد در سالهای اخیر و صعود تورم خوراکیها به بالای ۶۰ درصد با کاهش دسترسی به مواد غذایی و رواج سوء تغذیه، زندگی و سلامت بخش قابل توجهی از مردم را تحت تاثیر قرار داده است. بر اساس آمارهای رسمی ۱۵ درصد از کودکان کشور از سوءتغذیه رنج میبرند و حدود ۱۰درصد کودکان با مشکل کموزنی مواجه شدهاند.
آمارها نشان میدهد کودکان نخستین قربانیهای تورم و محدودیت دسترسی به غذا هستند که بر اساس اعلام دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت ۶۰ هزار کودک زیر ۵ سال در کشور دچار سوءتغذیه هستند.
تنها در یک دهه گذشته ریال ۹۴ درصد ارزش خود را از دست داده است. در حال حاضر بالا رفتن قیمت ارز دیگر تاثیر چندانی در زندگی اکثریت مردم ایران ندارد. کیفیت زندگی مردم بحدی پایین آمده است که دیگر پارامترهایی مانند اقتصاد مناسب، آموزش، سلامت، تفریح و…. جایی برای ابراز وجود ندارند. پایین آمدن قدرت خرید مردم باعث کاهش خرید و در نهایت ورشکستگی صنایع شده است. تعطیلی کارخانهها و بیکاری کارگران در حال حاضر به یک معضل سیاسی اجتماعی تبدیل شده است. فقر غذایی در ۷ دهک پایین اجتماع که اکثریت آنها حقوق بگیرها هستند کاملا مشخص است.