منطقه غرب آسیا به ویژه در یک سال گذشته و پس از وقوع عملیات طوفان الاقصی رزمندگان فلسطینی شرایط بسیار خاص و ویژهای را از سر میگذراند که این شرایط با شرارتهای اخیر رژیم صهیونیستی و عبور از خط قرمزهای جهانی تشدید شده است. در چنین محیطی رفت و آمد مقامات جمهوری اسلامی ایران به کشورهای منطقه به ویژه سوریه و لبنان که در خط مقدم جنگ جبهه محور مقاومت در برابر رژیم صهیونی قرار دارند، با هدف انجام هماهنگیهای بیشتر و اشتراک نظرات و ظرفیتها برای مقابله حداکثری با شرارتهای تلآویو امری طبیعی است.
در این میان همکاریهای نظامی ایران و سوریه سابقهای 40 ساله دارد که نقطه آغازین آن پاییز سال 1363 بوده که تاکنون نیز ادامه داشته، به ویژه اینکه این همکاری در ابتدای دهه 90 خورشیدی و جنگ با گروهکهای تروریستی و تکفیری داعش رنگ و بویی جدیتر به خود گرفت. پس از شکست جریان تکفیری، در دوران تثبیت نیز ایران مانند ایام جنگ در کنار دولت و ملت سوریه قرار داشت. از جمله این همکاریها، کمک مستشاری و تجهیزاتی جمهوری اسلامی به ارتش سوریه برای بازسازی قوای تحلیل رفته آن در ایام جنگ با داعش است که در قالب توافقنامه همکاریهای امنیتی و دفاعی دوجانبه چند سالی است در جریان قرار دارد. این روزها که سوریه در مرکز ثقل تقابل با رژیم صهیونیستی قرار دارد، ایجاد شبکه دفاعی در شام مورد توجه تهران است که پیش از این نیز در قالب اعلام مقامات رسمی دو کشور به ویژه با توجه به نیازها و ضرورتها همکاری در حوزه پدافند هوایی اعلام شده بود.
سفر روز گذشته امیر سرتیپ خلبان عزیز نصیرزاده، وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح کشورمان به سوریه و دیدار وی با بشار اسد، رئیس جمهور و سپهبد علی عباس، وزیر دفاع این کشور که تنها چند روز پس از حضور علی لاریجانی نماینده ویژه رهبر معظم انقلاب در دمشق و بیروت اتفاق افتاد هم در همین مسیر و البته از دو منظر قابل تحلیل و بررسی است؛ نخست پیگیری و دنبال کردن مفاد توافقنامه امنیتی دفاعی دو کشور و دوم همفکری، تبادل نظر و هماهنگی درباره شرایط اخیر منطقه و یکپارچگی محور مقاومت در اقدام و عمل در مقابل صهیونیستها؛ چراکه در سالهای اخیر رژیم با حملات متعدد در پی به خطر انداختن ثبات سوریه و به دنبال آن تضعیف محور مقاومت بوده که با اجرای اقدامهای لازم از سوی ایران و محور مقاومت این دست توطئهها خنثی و بیاثر شده است.
برخی شواهد حاکی از آن است که به دلیل تحمیل شکستها و هزینههای وارده پی در پی به صهیونیستها، رژیم با همکاری و همراهی آمریکا و برخی از کشورهای سرسپرده منطقه به دنبال ایجاد جبههای جدید در سوریه برای درگیر کردن بیش از پیش محور مقاومت است. همچنین ناظران بینالملل معتقدند احتمال انجام تحرکاتی از سوی گروهکهای تروریستی مستقر در ادلب و تهدید شهرهای حلب و دمشق وجود دارد که از این نظر باید بیش از گذشته هوشیار بود و ضمن رصد دقیق تحرکات این گروهکها، نسبت به اقدام احتمالی آنها که در چارچوب نقشه رژیم صهیونیستی و آمریکا خواهد بود، اقدام لازم را به عمل آورد. از این منظر میتوان سفر وزیر دفاع ایران به سوریه را در چارچوب هماهنگیهای لازم برای مقابله احتمالی با این اقدام نیز ارزیابی و دستهبندی کرد.
از سوی دیگر با توجه به اقدام شرارتبار رژیم صهیونیستی در بامداد 5 آبان ماه و حمله به برخی از نقاط کشورمان، آن چیزی که قطعیت دارد پاسخ حتمی ایران است که مورد تأکید رهبر معظم انقلاب نیز قرار گرفته است و به فرموده معظمله، محاسبات غلط دشمن باید به هم بخورد. گرچه اظهار نظر درباره کم و کیف اقدام ایران برای بر هم زدن این خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی نه به مصلحت و نه حتی قابل اتکاست، اما از آنجایی که اقدام مد نظر حضرت آیتالله خامنهای میبایست بیانگر قدرت، توانایی، ابتکار و اراده ملت ایران باشد، طبعاً نیازمند برنامهریزی دقیق و گسترده است. از این رو سفرهای مقامات تهران به کشورهای منطقه به ویژه سوریه و لبنان در این زمینه نیز قابل توجه به نظر میرسد.