به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از آبان ماه سال گذشته به دنبال ناپدید شدن مرد جوانی به نام بهروز آغاز شد.
بررسیها نشان میداد بهروز در یک کارگاه تراشکاری در شهرک صنعتی خاوران مشغول به کار بود که به طرز مرموز ناپدید شد.
پدر وی به ماموران گفت: پسرم با شریکش حمید کارگاهی را در حوالی خاوران راه اندازی کرده و چند سال قبل در آنجا مشغول به کار شده بود او با کسی اختلاف نداشت و نمیدانم چه بلایی سرش آمده است.
ناپدید شدن دومین برادر
تحقیقات برای افشای راز ناپدید شدن مرد جوان آغاز شده بود که پدر وی بار دیگر به پلیس آگاهی رفت و این بار از ناپدید شدن پسر کوچکش خبر داد
وی به ماموران گفت :وقتی بهروز ناپدید شد ما نگران او بودیم .به خاطر همین برادر کوچکش بهراد از شهرستان به تهران آمد تا پیگیر پرونده برادرش باشد. اما او نیز ناپدید شده و هیچ خبری از او ندارم.
این پیرمرد ادامه داد: پسر کوچکم قصد داشت به کارگاه صنعتی برود و فیلم دوربینهای مداربسته را چک کند تا شاید بتواند سر نخی از برادر بزرگش به دست بیاورد. اما خودش هم ناپدید شد.
با اظهارات عجیب این مرد ماموران پلیس به کارگاه صنعتی در خاوران رفتند تا به بررسی فیلم های دوربین مداربسته کارگاه بپردازند. اما دریافتند دوربینهای کارگاه از حدود یک ماه قبل از کار افتاده بود .
نخستین سرنخ
در حالی که شک ماموران پلیس برانگیخته شده بود آنها به بررسی فیلم دوربینهای مداربسته در کارگاههای کناری پرداختند و دریافتند بهراد سوار بر ماشینش وارد کارگاه برادرش شده اما دیگر از آنجا خارج نشد بود.
همین سر نخ کافی بود تا صاحب کارگاه به نام احسان که شریک بهروز بود تحت بازجویی قرار بگیرد.
این مرد گفت: من و بهروز کارگاه را شراکتی با هم راه انداخته بودیم و هیچ اختلافی با هم نداشتیم .من از سرنوشت دو برادر هیچی اطلاعی ندارم.
در حالی که این مرد مدعی بود از سرنوشت دو برادر اطلاعی ندارد ماموران به بازجویی از کارگر ۴۲ ساله کارگاه به نام مهران پرداختند.
اظهارات ضد و نقیض وی شک پلیس را برانگیخت وی در بازجوییهای فنی به قتل دو برادر به دستور صاحبکارش اعتراف کرد .
اعتراف به قتل دوبرادر
مهران در بازجوییها گفت: در قبال دریافت ۲۰ میلیون تومان از احسان تصمیم به قتل بهروز گرفتم.من او را طبق نقشهای از پیش طراحی شده و با همدستی یکی از دوستانم به نام داوود پشت فرمان ماشینش در اتوبان امام علی کشتم و جسد وی را به آتش کشیدم. برای اینکه راز قتل پنهان بماند برادرش را که پیگیر پرونده وی بود نیز در کارگاه با شلیک گلوله کشتم.
با اطلاعاتی که این مرد ماموران داده بود داوود نیز ردیابی بازداشت شد .اما مدعی شد در قتل دو برادر هیچ دستی نداشته است .احسان نیز مدعی بود مهران را برای قتل اجیر نکرده است.
با توجه به مدرک های موجود در پرونده برای داوود قرار منع تعقیب صادر شد.
برای مهران به اتهام دو قتل و برای احسان به اتهام معاونت در دو جنایت کیفرخواست صادر و پروندهشان برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد .
در دادگاه
در این جلسه اولیای دم دو برادر درخواست قصاص را مطرح کردند.
وقتی مهران روبه روی قضات ایستاد دو قتل را گردن گرفت .
وی در تشریح جزئیات ماجرا گفت :من از شهرستان برای کار به تهران آمده بودم و از ۴ سال قبل در کارگاه تراشکاری کار میکردم. من ماهانه یک میلیون و هشتصد تومان حقوق میگرفتم و این مبلغ کفاف زندگی ام را نمیداد. زن و بچهام در شهرستان زندگی میکردند و شرایط مالی خوبی نداشتیم. تا اینکه یک روز احسان پیشنهاد خوبی مطرح کرد و گفت ۲۰ میلیون تومان به من میدهد تا بهروز را که شریک او در کارگاه و مالک طبقه پایین بود بکشم. او قول داده بود بعد از اجرای نقشه قتل پول بیشتری به من بدهد. من هم قبول کردم .به مرز مهران رفتم و یک اسلحه و ۵ فشنگ جنگی به مبلغ ۲۰ میلیون تومان خریدم. همه 20 میلیونی که صاحب کارم به من داده بود خرج سفر و خرید اسلحه شد .اما او قول داد پس از اجرای نقشه قتل پول خوبی به من میدهد تا زندگی ام را متحول شود .
وی ادامه داد: مدت یک ماه اسلحه را در طبقه بالای کارگاه پنهان کردم و دنبال فرصت مناسبی برای قتل میگشتم .تا اینکه یک شب احسان من و کارگر دیگر به نام داوود و بهروز را به باغش در مرزان آباد دعوت کرد. او از ما خواست تا در بین راه نقشه قتل را اجرا کنیم .
تشریح جنایت تکان دهنده در دادگاه
این متهم در تشریح جنایت گفت: در اتوبان امام علی من یکباره با اسلحهای که همراه داشتم به سر بهروز شلیک کردم .شیشه جلوی ماشین خرد شد و من که ترسیده بودم همان موقع با یکی از دوستانم تماس گرفتم و از او خواستم ماشین سالمی برایم بیاورد. من و داوود جسد را در صندوق عقب ماشین گذاشتیم و آن را به کارگاه بردیم. ماشین بهروز را هم بوکسل کردیم. من و داوود از قبل در کارگاه مقدار زیادی هیزم جمع کرده بودیم که آنجا جسد را آتش زدیم .سپس بقایای آن را به حوالی مرزن آباد بردیم .ما با ماشین از شیب تند یک کوه بالا رفتیم و بقایای جسد را در کنار یک رودخانه دفن کردیم و به کارگاه برگشتیم. من اسلحه را بار دیگر در کارگاه پنهان کردم. اما چند روز بعد قتی برادر بهروز به کارگاه آمد و پیگیر ماجرا شد ترسیدم .به همین خاطر به بهانه نشان دادن یکی از دستگاههای تراشکاری او را به داخل کارگاه کشیدم و از فاصله ۳ متری به سر او شلیک کردم .اما این قتلها به دستور احسان صادر شده بود و من با دو برادر هیچ اختلافی نداشتم .
قاضی گفت : چرا صاحب کارت چنین نقشهای کشیده بود ؟
که مهران پاسخ داد :آنها با هم مشکل مالی داشتند .به همین خاطر تصمیم به قتل او گرفته بود ..ن اتهام دو قتل را قبول دارم اما هر دو قتل به دستور احسان انجام شد و او غیر از ۲۰ میلیون تومان پول دیگری به من پرداخت نکرد.
انکار اتهام معاونت در دو جنایت
سپس احسان روبه روی قضات ایستاد و اتهام معاونت در دو قتل را گردن نگرفت .
وی گفت: من نمیدانم چرا مهران دست به قتل دو برادر زد. من اصلاً در جریان نبودم .او از چند سال قبل در کارگاهم کار میکرد. حتی یک بار دست به دزدی زد و من او را از کارگاه اخراج کردم.من با پیگیری مالخر را پیدا کردم و مال دزدی را پس گرفتم .اما مهران آنقدر التماس کرد که دلم برایش سوخت و اجازه دادم دوباره در کارگاه مشغول به کار شود .من اتهامم را قبول ندارم.
با پایان دفاعیات این متهم قضات ، ادامه جلسه را به بعد موکول کردند تا تحقیقات درباره نقش داوود در این پرونده تکمیل شود.