به گزارش صراط به نقل از مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید. *** "توفیق رقیب سیاسی" به روایت حسین مرعشی سیدحسین مرعشی، دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی به تازگی طی سخنانی در یک نشست دولتی پیرامون مفهوم وفاق با بیان اینکه وفاق به معنی اولویت دادن منافع ملی بر منافع فردی و جناحی است، تأکید کرد: باید این درک به وجود بیاید که اگر طرف رقیب موفق به بهبود شرایط اقتصادی و یا سرمایه اجتماعی میشود، همه از جمله خود ما نیز در آن سهیم بوده و منتفع میشویم. به گزارش خبرآنلاین، او میافزاید: نیروها باید ظرفیت موفقیت رقیب را در خودشان ایجاد کنند، در غیر این صورت امکان رشد را از دست میدهند. امروز دکتر پزشکیان با خلوص نیت موضوع وفاق را مطرح کردهاند اما معنی وفاق را نباید واگذاری بخشی از مسئولیتهای رسمی دولت به جناح رقیب تعریف کنیم، باید با طرف مقابل وارد گفتوگو شویم و این نگاه را به وجود بیاوریم که هر کس برنده شد، کشور برنده شده است. گروهها و دولتها به جای ایجاد رقابت و انکار یکدیگر باید به سمت انباشت تجارب و دستاوردها حرکت کنند.[۱] *اگرچه به نظر میرسد مرعشی هم چندان دل خوشی از حضور چند وزیر سابق در کابینه دولت جدید ندارد لکن موضع او درباره "موفقیت رقیب" که در هنگامه اخم برخی چپهای ستادی علیه دولت پزشکیان مطرح شده بسیار مغتنم و حائز اهمیت است. موفقیت رقیب و درک تأثیر آن در موفقیتهای دیگر، گزارهای است که صرفا نجبای سیاسی با آن کنار میآیند و برای عدهای هم زمان زیادی لازم است تا مثل دموکراسیهای پیشرفته ادب شوند و بفهمند که سیاست یک بازی صفر و صدی نیست. این عده باید یاد بگیرند که رقابت سیاسی از دل کارآمدی استخراج میشود نه از دل گفتمانهای سیاسی فاقد کارنامه! به این معنی که مردم باید گفتمانی سیاسی را انتخاب کنند که کارآمدی و اقتصاد و امنیت بهتری برای آنها به ارمغان بیاورد. طبعا در این نگاه، دیگر هیچ اهمیتی ندارد که یک دولت اصولگرا از چند چهره موفق اصلاحطلب استفاده کند و یا بالعکس! لکن همین مفهوم ساده؛ هنوز در سیاست ایرانی آنطور که باید جا نیافتاده است و هستند کسانی که معتقدند دولت اصلاحطلب پزشکیان باید فقط از مدیران اصلاحطلب استفاده کند و ولو به قیمت حاشیهسازی و تخریب کارآمدی و تلف شدن وقت و زندگی مردم اما پزشکیان باید طوری کابینه را بیچند که مورد رضای چپهای نجیب و نانجیب باشد! اینکه این نگاه غلط چه زمانی از سیاست ایرانی محو خواهد شد؛ بسته به این است که اولا رأی مردم در انتخاباتها چه زمانی به سمت "رأی خوب" عزیمت خواهد کرد و ثانیا بستگی دارد که خواص سیاست در ایران چه زمانی متفقا به سمت پیشرفتگی سیاسی میل خواهند کرد و پیروزی خود را در تحقق کارآمدی ولو با استفاده از نیروهای رقیب خواهند جست نه در حذف رقبا! اظهارات مرعشی در حالی ایراد شدهاند که دولت پزشکیان شاهد انتقادات تند و گستردهای در اردوگاه اصلاحات نسبت به عملکرد خویش است. [۲] *** یک عملیات مخاطرهآمیز اقتصادی به فرماندهی همتی عبدالناصر همتی، وزیر اقتصاد دولت چهاردهم طی سخنانی در همایش اقتصادی "تأمین مالی تولید، از بنگاهداری به بنگاهسازی" با تاکید بر اینکه امسال آخرین سالی است که بانکها بنگاه داری میکنند، گفت: به صورت جدی به بانکها میگوییم که این مسئله سال آینده باید تمام شود؛ باید دوره بنگاه داری بانکها تمام شود؛ برای بانکهای دولتی این کار را میکنم. برای خصوصیها هم بانک مرکزی باید فورس قانونی بگذارد و جلوی بنگاهداری را بگیرند و ظرف ۲ سال بنگاه داری جمع شود. به گزارش تسنیم، او با بیان اینکه بخشی از سرمایه گذاریها باید واگذار شود، گفت: با روشی که مشخص کردیم بانکها را از این معضل خارج میکنیم. این قابل حل است و حتما آن را حل میکنیم. وزیر اقتصاد ضمن اشاره به اینکه بانکها بهجای شرکتهای تولیدی و بنگاهها باید درآمدهای غیر مشاع داشته باشند، گفت: اصلا درامدهای مشاع کار بانک نیست. حتما تفاهم میکنیم روشهایی پیدا کنیم تا بانکها روش و مدل کسب و کارشان را عوض کنند. همتی تصریح کرده است: قانونی که مجلس تصویب کرده بعنوان پایه اصلی حرکت تامین مالی قرار میدهیم و با جدیت اجرا خواهیم کرد. باید از تله رشد ۳ درصدی طی ۳ دهه گذشته خارج شویم ولی نه با رشد تورمی بلکه باید رشد غیر تورمی را هدف قرار دهیم. ما این قانون را به صورت جدی در دستور کار قرار میدهیم و امیدوارم ظرف یکی دوسال آینده اقدامات خوبی در این زمینه داشته باشیم. وزیر اقتصاد میافزاید: تبدیل بنگاهداری به بنگاهسازی مهمترین هدف ماست. یعنی وقتی پروژه تمام شد، بانکها باید تحویل دهند و بروند سراغ پروژه دیگر. قبلا اینطور بود ولی متاسفانه بانکها دیدند خوشمزه است و نیامدند پایین؛ اما هدف ما این است که از بنگاه داری کنار بروند.[۳] "بنگاهداری بانکها" و درآمدهای کلان مشاع آنها که به جای بنگاهسازی و درآمد غیر مشاع (کسب درآمد از محل وظایف روتین بانکی) صورت میگیرد؛ بیماری پیشرفتهای است که ایستادن در مقابل آن چیزی شبیه به نبرد یکتنه قهرمان قصهها با غول هفت سر است... ما البته خاطرات بدی هم داریم که وزیر اقتصاد وقت چگونه رجز میخواند که با مدیران متخلف بانکی برخورد میکند و بانکها را مجبور به اعطای وام بدون ضامن میکند و غیره! برای همین نسبت به این وعده همتی بیم و امیدهایی وجود دارد. ما در حال صحبت از بانکهایی هستیم که بصورتی کاملا آشکار، دستور رئیسجمهور برای اعطای تسهیلات بانکی طرح نهضت ملی مسکن را اجرا نکردند و حتی جرایم مالیاتی خود در این زمینه را هم نپرداختند. [۴] بانکهایی که میشنویم یک عنصر وابسته به آنها صراحتا به همتی طعنه میزند که اگر قصد دارد نرخ سود بانکی را کاهش دهد (یکی دیگر از برنامههای خوب ابراز شده از سوی وزیر اقتصاد)؛ باید خسارت ما را جبران کند! [۵] این در حالی است که اصلیترین ممرّ درآمدی هم که بانکها طی بیش از یک دهه اخیر برای خود تعریف کردهاند "بنگاهداری" یا همان درآمدزایی مشاع است. به این معنی که بانکها در یک خودمختاری آشکار، دیگر خود را یک نهاد بنگاهساز و تسهیلگر نمیدانند بلکه خودشان را یک فعال بازار میدانند که باید تسهیلاتش را تا مرز سرمایهگذاری و سود خودش محبوس کند و به زمینداری و پولبازی و مسکنسازی بپردازد. در این بازی البته دولت و مردم نیز زوائدی هستند که باید گاهی بخشی از پولهای آزاد را به شرط آسیبندیدن انتفاع بانک و به شرط تضمین بازگشت اصل و سود پول به آنها در قالب تسهیلات پرداخت! عمق این قضیه به حدی است که گفته میشود نبض بخش زیادی از قیمت زمین و مسکن در این روزهای اقتصاد ایران به دست همین بانکهاست. و اکنون همتی قصد دارد بانکها را از این بنگاهداری منع کند و درآمدهای مشاع را از دست آنها بستاند. ما اگر بخواهیم خیلی خوشبین باشیم؛ اخطار و هدف همتی را به ترک دادن معتادی تشبیه میکنیم که دست بر قضا تمایل و تعشّق زیادی هم به مصرف مواد مخدر دارد. دقت شود که این تحیّر پیرامون وعده همتی صرفا به معنای تأکید بر بزرگی وعده و هدف همتی است. وعده بزرگی که البته ما نیز با آن همراهیم و معتقدیم هرکس در اقتصاد ایران به دنبال بهبود است باید از همتی دفاع کند و با وزیر محترم اقتصاد همراه باشد. بیان این نکته ضروریست که جدا کردن بانکها از پستان درآمدهای مشاع به معنی سوق دادن آنها به سمت بانکداری معقول و درآمدهای غیر مشاعی است که از طرق حاصل از کارمزد، مبادلات ارزی و سایر فعالیت های مشاوره ای بانکها ایجاد میشود. جالب است بدانید که گفته میشود حجم درآمدزایی بانکها از محل غیر مشاع تنها ۵ درصد است. و باز هم خوب است، بدانید که اگر قرار است یک بانک تسهیلگر باشد و بنگاهدار نباشد؛ هیچ ایرادی ندارد اگر سرمایهها و درآمدش هم کلان نباشد و در نقش یک فعال بازار ظاهر نشود. در صورت پذیرش ماهیت معقول بانکها؛ پذیرش درآمد کمترِ غیر مشاع از درآمد مشاع نیز توجیه میشود. *** برای خردمندی سیستماتیک لخت بشوید! محسن رنانی، از تئوریسینهای اصلاحطلب به تازگی طی یادداشتی با عنوان "برای دختر دریا، دختر علوم تحقیقات" درباره رفتار زننده یک زن (خانم دریایی) در دانشکده علوم و تحقیقات تهران نوشته است: اگر پیام دختر دریا را نشنوید و به جای دعوت از او برای بیان چرایی این اعتراض و شنیدن دردهایی که به این طریق فریاد کرده است، او را به حراست و دادگاه و زندان بکشانید، روزی را رقم خواهید زد که دختران دیگر نیز شیوه اعتراض او را به عنوان رسم مبارزه انتخاب کنند. رنانی میافزاید: پس مهمترین و عاجلترین کار این است که او هر جا هست اجازه داشته باشد با شهروندانی که نگرانش هستند آزادانه سخن بگوید. این کار بیشترین کمک را به بازسازی اعتماد جامعه به نهادهای رسمی خواهد کرد. حتی اجازه بدهید تا در میزگردی با حضور استادان و دانشجویان در همان دانشگاه، حرفهایش را بزند و شما فقط بشنوید؛ حتی جواب هم ندهید؛ که معمولا جوابهایتان بی مهارتِ همدلی است و رسوایی را بیشتر میکند. او تصریح میکند: به زخم های ایران سلام کنید. شاید عفونتها التیام یابد. به گزارش انصافنیوز، رنانی در یادداشت خود همچنین مدعی ناتمام گذاشتن پروندههایی مثل اسیدپاشی اصفهان و یا ماجرای مسمومیت در مدارس دخترانه شده است. [۶] *ذکر این نکته ضروریست که رنانی از مطالعات کافی برخوردار نیست زیرا در پروژه اسیدپاشی اصفهان رسما اعلام شد که تحقیقات امنیتی هنوز نتوانسته فرد سوء قصد کننده را دستگیر کند اما توانسته مانع ادامه اقدامات او شود. در ماجرای برساخته مسمومیت نیز وزارت اطلاعات در بیانیهای رسمی اعلام کرد که هیچ ماده سمّی در کار نبوده است و دانشآموزان مدعی تمارض کردهاند. [۷] و اما رفتار زننده یک زن در دانشگاه علوم تحقیقات... واقعا آقای رنانی چه را میجوید که اینچنین سرآسیمه به میدانی شتافته است که هیچ چیز در آن برای دفاع وجود ندارد. زن یا مردی یک جرم را انجام داده است که با هیچ منطق و هنجار و عرف و قانون و اعتراض و شرعی موافقت ندارد. اکنون آیا باید از این اقدام قبحزدایی کرد و یا بدتر اینکه آنرا اعتراضی جلوه داد؟ با گفتمان رنانی و هنگامی که هر عملی برای اعتراض مسموع است پس طبعا اشرار هم حق دارند که برای اعتراض خود اسلحه بردارند و باید پیام آنها را شنید و برایشان میزگرد برگزار کرد! چه اینکه پر بیراه نیست اگر بگوییم حتی رفتار تروریستها هم از رفتار این زن محترمتر است. آقای رنانی باید پاسخ بدهد که اگر این رفتار را یک مرد انجام داده بود هم همین یادداشت رقیق در رثای او نوشته میشد؟ و یا ایضا اگر اسم ادعایی این خانم آهو نبود؛ آیا باز هم رنانی همین شاعرانهها را میسرود؟ از همه بدتر اینکه رنانی چه سطحی از عقل و شعور را برای اکثریت دختران و زنان این سرزمین قائل بوده که مدعی شده ممکن است آنها هم به راه این زن بروند!؟ پاسخها مشخص است لکن چیزی که مشخص نیست هدف رنانی و امثال رنانی است... رنانی همان کسی است که در ایام اغتشاشات آبان ۹۸ از این نوشت که نظام اسلامی تاب تکرار چنین حوادثی را ندارد. و ماجرا گذشت و نظام اسلامی پس از اغتشاشات ۱۴۰۱ هم برقرار ماند و مستحکمتر از همیشه به راه خود ادامه داد. رنانی پس از اینهمه تناقض؛ اما در اسفند ۱۴۰۱ به جای عذرخواهی از نظرات غلط خود از این نوشت که نظام جمهوری اسلامی ایران دارای "خردمندی سیستماتیک" نیست! [۸] خردمندی سیستماتیک مد نظر امثال رنانی را میتوان در تغزّل او برای برهنه شدن یک انسان نابهنجار دید.
∎"توفیق رقیب سیاسی" به روایت حسین مرعشی
یک عملیات مخاطرهآمیز اقتصادی به فرماندهی همتی
یکی از تئوریسینهای اصلاحطلب که مدعیست
صاحبخبر -