به گزارش خبرگزاری تسنیم از سوادکوه، قلهها همیشه باصلابت نیستند گاهی به سبکسری دچار شده و دلشان سنگ میشود و آوار میشوند، میغلطند و هیبت خشمناکی از خود بروز میدهند، هیبتی که آثارش بر پیکره کوه میماند و زخمش بر جان زمین و زمان سنگینی میکند.
در گذر محور سوادکوه به تهران بعد از منطقه دوآب، سمت چپ جاده مواصلاتی روستایی در دل کوه توجه را به خود جلب میکند، کوهی که آثاری حاکی از جدا شدن قطعه سنگی بزرگ در پیکرهاش نمایان است و روستایی که خانههایش در دامنه این کوه هستند، با مشکلاتی روبروست. همان روستایی که اول فروردین سال 99 بمب خبری رسانهها شده بود و شیرینی سال جدید را برای اهالیاش تلخ ساخته بود.
اولین روز بهار سال 99 درحالی که صبح همه جا را روشنایی بخشیده بود و هوای بهاری کوهستان هنوز سوز سرمای لطیفی در خود داشت و اهالی دید و بازدید را شروع کرده بودند، قطعهای غولپیکر از قله کوهستان روستای " پیتسرا" بخش مرکزی سوادکوه خیال جدایی از کوه به سر سنگیاش زد و غلطان و مهیب وارد روستا شد که در برآورد همان سال 7 واحد ساختمان مسکونی، یک واحد پایگاه مقاومت، یک واحد دامداری و 3 دستگاه خودرو تخریب شده بودند و بعد آن سنگ غولپیکر در میان روستا آرام گرفت اما از آن پس دلهره و ناآرامی سهم این روستای بحرانزده شد، بحرانی که کوهستان بر روستا تحمیل کرد.
اکنون در آبان ماه 1403 درحالی که تنها 4 ماه دیگر به 5 سالگی این حادثه میرسیم به روستای " پیتسرا" رفتیم، نم باران در هوای سرد کوهستان مهآلود و صدای آبی که از دل روستا سرازیر است هم نتوانست آرامشی دور از استرس ایجاد کند، همه چیز همانند همان سال حادثه بود و آثار تخریب همچنان تداعیگر خشم کوهستان بود، سنگ غولپیکر همچنان در میان روستا جا خوش کرده و اهالی نگران، رنجکشیده و مطالبهگر که دستشان به جایی بند نیست و هنوز بلاتکلیف در خطر زندگی میکنند.
با ترس و استرس زندگی میکنیم
علیرضا روزبه پیرمردی که با همسرش ساکن روستای پیتسرا است در گفتوگو با خبرنگار تسنیم، گفت: در آن موقعی که آن اتفاق افتاد به همراه خانواده در چادر پناه بردیم و دامهایمان زیر پلاستیک بودند، بعد آن در پلسفید مستاجر شدیم، همه در آن روزها به ما قولهایی داده بودند اما کاری برای ما انجام ندادند، توان پرداخت اجارهخانه را نداشتیم و بعد مدتی ناچار شدیم به روستا برگردیم.
روزبه زندگی در دامنه کوه روستای پیتسرا را به زندگی در جبهه جنگ تشبیه کرد و افزود: زندگی در زیر این کوه مثل جبهه جنگ است و هر لحظه ممکن است سنگی سقوط کند، باوجود آنکه به ما قول کمک دادند اما حتی یک خاکریز ایجاد نکردند و با ترس و لرز زندگی میکنیم.
وی، تصریح کرد: مسئولین خودشان با زن و بچههایشان بیایند پنج شب در این روستا ساکن شوند ببینند آیا میتوانند؟ سنگهایی که میآید دام ما را از بین میبرد اگر به جوان یا بچهای آسیب بزند، خطرناک است، خاکریز هم ایجاد نکردند تا دلمان گرم شود، هیچ دلگرمی نداریم.
روزبه با اشاره به سیل چند ماه اخیر، خاطرنشان کرد: در سیلی که مدتی پیش آمده بود فرار کردیم و به خانه داییام رفته بودیم چون امنیت نداشتیم، برخی هم به پلسفید رفته بودند، مسئولین اگر فکر میکنند دروغ میگوئیم با زن و بچههایشان در روستا بمانند اگر سنگ نیامد، حرفشان درست است، بارها راهبانهای راهآهن یا افرادی که در روبروی روستای ما هستند به ما اطلاع میدادند که سنگی در حال سقوط است.
این پیرمرد دامدار ساکن روستای پیتسرا با بیان اینکه شغلم دامداری است، اظهار داشت: یکسری افراد دامداری و کشاورزی شغل دومشان بود و در شهر خانه داشتند اما یکسری فقط دامدار و کشاورز هستند و من نیز شغلم دامداری هست اما چیزی از سوی دولت به من و بقیه تعلق نگرفت، الان هم بعد چند سال مستاجری به دلیل نداشتن توان مالی مجبور شدم دوباره به روستا برگردم.
روزبه، یادآور شد: دولت کمکی به ما نکرد، توافقی هم برای جابه جایی انجام نشد و با ترس و استرس در حال زندگی در این روستا هستیم، اهالی روبروی روستا شبها با ما تماس میگیرند تا از سلامت ما مطلع باشند چون با کوچکترین برف و بارانی سنگ به روستا میآید اگرچه مثل آن سنگ نیست اما همواره ریزش سنگ را داریم.
کاری برای مردم روستا انجام نشد
صبورا دستوار کرمانی یکی دیگر از ساکنین روستای پیتسرا نیز گفت: در آن موقع مسئولین زیادی آمده بودند، قولهایی دادند اما کاری انجام ندادند، خیلیها میآمدند و میرفتند اما کاری نکردند، برخی چون جایی برای ماندن نداشتند مجبور شدند به روستا برگردند، برخی پیر هستند و نمیتوانند جایی بروند، امکانات هم ندارند.
وی با بیان مشکلات روستا، افزود: اینجا هوا سرد است، بادهای شدید دارد که نمیتوان بخاری روشن کرد، برق قطع میشود، امکانات نیست، به ما گفتند لولهکشی گاز را انجام دهید اما هیچ اقدامی برای ما انجام ندادند تا گاز به روستا بیاید.
دستوار کرمانی با اشاره به قرار جابهجایی از روستای پیتسرا، خاطرنشان کرد: قرار بود جابهجایی انجام شود اما زمین ندادند، گفته بودند مردم به روبروی روستا جابهجا شوند اما حریم راهآهن و جاده اصلی مانع هستند،به برخی زمین ندادند، دولت هم موافقت نکرد در جای دیگری زمین بدهند و مردم جابهجا شوند.
وی، ادامه داد: به همین علت مردم مجبور شدند دوباره به روستا برگردند، برخی در پلسفید و قائمشهر مستاجر بودند ولی ما به دلیل نداشتن توان مالی نتوانستیم به مستاجری برویم، زندگی ما دام و روستا است.
موضوع در سطح شهرستان حل شود
حسینعلی محمدی شیرکلایی مدیرکل مدیریت بحران مازندران در گفتوگو با خبرنگار تسنیم با بیان اینکه وضعیت این روستا در حوزه مدیریت بحران در گذشته تعیین تکلیف شده بود، خاطرنشان کرد: قبل از ما این موضوع تعیین تکلیف شده بود و مکاتبهای که به ما سپرده شده بود به استناد بند ب ماده 12 قانون به فرمانداری ارجاع دادیم و مرجع تصمیمگیری فرمانداری است و به سطح استان نمیرسد.
وی، افزود: البته شهرستان یکسری اقدامات انجام داده است از جمله اینکه قبلا با اهالی نشست داشته و توافقاتی مبنی بر جابهجایی اهالی شده بود اما اهالی موافقت نکرده بودند و به جمعبندی برای تعیین مکان نهایی نرسیده بودند.
محمدی شیرکلایی ، تصریح کرد: موضوع روستای " پیتسرا" شهرستانی است و ما نامهای که داده بودند جواب داده بودیم، ملاک ما قانون است و براساس سطحبندی حوادث سطحش شهرستانی بوده و درحال حاضر نیاز به ورود ما نیست البته به این معنا نیست که بحران ورود پیدا نکند بلکه درگذشته بحران مکاتبات را انجام داد و اختیار را به فرمانداری داد.
زمینها برای جابهجایی مورد تایید قرار نگرفت
امین ولیزاده رئیس بنیاد مسکن شهرستان سوادکوه نیز با بیان اینکه خطری است که توسط مشاور بررسی شد، افزود: خطر توسط مشاور بررسی شد و نسبت به جابهجایی زون خطر باید اقدام شود، اولویت اول این است که زمینی از طریق شورا مشخص شود تا در اختیار فرمانداری قرار بگیرد تا فرمانداری از طریق دستگاههای ذیربط نسبت به جابهجایی اقدام کند.
وی افزود: زمینی انتخاب کرده بودند به نام " چَفته گِله" که در حریم راهآهن، نوار تاسیساتی و منابع ملی است و با توجه به این موضوع دستگاههای مرتبط در استان با این زمین موافقت نکردند و این موضوع را نپذیرفتند.
ولیزاده، یادآور شد: منتظر هستیم تا زمینی را به ما معرفی کنند تا کارهای آن را انجام دهیم. ساکنین زون خطر باید جابهجا شوند، زون خطر توسط مشاور مشخص شده است.
رئیس بنیاد مسکن سوادکوه در مورد خدمات ارائه شده به افراد آسیبدیده در سال 99، خاطرنشان کرد:به افرادی که در زون خطر بودند در همان سال 99 کمک بلاعوض و وام تعلق گرفت تا نسبت به جابهجایی خود و رفتن به مستاجری اقدام کنند تا دولت وضعیت آنها را مشخص کند.
ولیزاده، افزود: همه منتظر زمین هستند، اگرچه چند نقطه زمین برای جابهجایی افراد توسط شورا معرفی شده اما زمینهای مورد نظر مورد تایید دستگاههای مرتبط قرار نگرفت.
بنیاد مسکن باید پاسخگو باشد
رمضان غلامی اواتی فرماندار شهرستان سوادکوه نیز در گفتوگو با خبرنگار تسنیم با بیان اینکه تبصرههایی که در مکاتبات ارائه دادهاند مناسب این روستا نیست، تصریح کرد: متولی روستا بنیاد مسکن است و بنیاد مسکن باید کارها را انجام دهد، فرمانداری مسئول هماهنگی و نظارت است و اجرا در حوزه فرمانداری نیست، بنیاد مسکن تکلیف را مشخص میکند، همچنین وقتی بحرانی اتفاق افتاده بود باید مدیریت بحران تعیین تکلیف را انجام دهد و به بنیاد مسکن نامهنگاری کند و نداشتن شرایط زندگی و خطر احتمالی جانی در این روستا را تاکید کند و اینکه بگوید این روستا قابلیت سکونت ندارد نه اینکه تبصرههای مختلف را در مکاتبات ارائه دهد.
وی، افزود: میتوانند یا ایمنسازی انجام دهند تا شرایط برای سکونت فراهم شود و یا اینکه روستا قابلیت سکونت ندارد و در نقاط تعیین شده جابهجایی انجام شود.
فرماندار سوادکوه، تصریح کرد:تا قبل آنکه موضوع بحرانی نبود متولی روستا بنیاد مسکن است اما پس از آنکه بحرانی رخ میدهد، مدیریت بحران ورود کند و هشدار لازم را به بنیاد مسکن بدهد که در نقطه خطر قابلیت سکونت وجود ندارد و جابهجایی صورت گیرد بعد آن بنیادمسکن باید بداند که چه کند و زمین مورد نظر را تعیین کند، سپس با مدیریت بحران مکاتبه انجام دهد و گزارش بحران و آسیب وارده را دهد و جابهجایی اهالی در نقطه تعیین شده را ارائه دهد.
غلامی اواتی، اظهار داشت: اگر زمین مورد نظر بنیاد مسکن در حوزه منابع طبیعی باشد باید درخواست واگذاری به بنیاد مسکن را دهد، بنابراین فرمانداری اجرا نیست بلکه نظارت و هماهنگی را برعهده دارد. ما متولی روستا نیستیم و بنیاد مسکن باید پاسخگو باشد.
به گزارش تسنیم، حلقه مفقوده علاج روستای پیتسرا ناپیداست، علاجی که هنوز چاره عملیاتیاش رو به راه نشده تا تکلیف این روستای بحرانزده و در معرض خطر مشخص شود.
امید است بعد سالها تدبیری برای برونرفت از این بحران چند ساله عملی شود و اهالی به آرامش برسند.
انتهای پیام /
∎