شناسهٔ خبر: 69759311 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جام‌جم آنلاین | لینک خبر

نگاهی به یک پویانمایی که از کتابی کهن برداشت شده است

هزار و یک شب با نگین هفت دریا

هزار و یک شب، کتابی کهن از ادبیات ایران است که در آن قصه‌های بسیاری برای اقتباس نمایشی وجود دارد. یکی از این موارد به صورت برداشت آزاد در یک پویانمایی تلویزیونی صورت گرفته است.

صاحب‌خبر -
 
فیلم «نگین هفت‌دریا» به کارگردانی عباس محبی، محصول مرکز صبا،یکی از روایت‌های این کتاب رادستمایه‌ای برای فیلمنامه خود قرار داد. این پویانمایی علاوه‌بر داستانی جذاب، از طراحی و فضای مطلوب و خوب برخورداراست. همچنین یکی از شاخص‌های بارز این پروژه را می‌توان موسیقی متن آن دانست. در ادامه نگاهی به این اثر انداخته‌ایم. 

برگ اول
درباره پویانمایی

پویانمایی نگین هفت‌دریا سال ۱۳۹۱ در یک قسمت ۸۵ دقیقه‌ای و با تکنیک سه‌بعدی به کارگردانی عباس محبی و تهیه‌کنندگی مرکز پویانمایی صبا ساخته شده است. مهدی ابوهاشم، نویسنده و داود مقدمی، طراح شخصیت این پویانمایی است. محبی در گفت‌وگویی درباره این اثر بیان کرده بود: نگین هفت‌دریا با اقتباس آزاد از یکی از داستان‌های «هزار و یک شب» نوشته شده و علاوه‌بر داستانی جذاب، از طراحی و فضای مطلوب وخوبی نیز برخورداراست.این پروژه با استفاده از ۲۰ هنرمند و پیش‌تولید سنگینی که داشت، جزو پروژه‌های سطح الف مرکز پویانمایی صبا قرار گرفته و ازشاخص‌های بارز این پروژه، موسیقی متن آن است که دریکی ازاستودیوهای معتبرکشور هلند درحال ساخت است.به‌علاوه در تولید کلیه مراحل پروژه، تلاش شده با استفاده از هنرمندان و متخصصان حرفه‌‌ای با درنظر گرفتن استانداردهای جهانی، کیفیت خوب و مطلوبی ارائه شود. محبی با بیان این‌‌که،انیمیشن نگین هفت‌دریا برای گروه‌سنی نوجوان ومخاطب عام تولیدشده است،گفت: پیام این انیمیشن،نمایش گوشه‌هایی ازظلم وستم پادشاهان وحاکمان،بیان جایگاه والای انسان وبه تصویرکشیدن نبرد خیر وشر و درنهایت پیروزی خیر بر شر است.

برگ دوم
قصه چیست؟

نگین هفت‌دریا، جزیره‌ای زیبا از زمرد سبز است که مرکز ثقل جهان بوده و خورشید از آنجا طلوع و در همان جا غروب می‌کند. در روزگاری دور که هنوز خورشید از مغرب طلوع می‌کرد، حاکم ظالم و نادانی بر مردم شهر حکومت می‌کرد. حاکم توسط نیروی شیطانی و جادوی موجودی به نام یملیخاه کنترل می‌شد‌ که سال‌ها قبل توسط حکیم بزرگ طلسم شده بود. یملیخاه برای این‌که طلسم را بشکند و به اهداف شیطانی خود برسد، حاکم را فریب می‌دهد تا مردان شهر را در بند کند. یکی از نوادگان حکیم بزرگوار، تنها کسی است که می‌تواند به آخر دنیا سفر کند و از هفت‌دریا بگذرد تا به نگین آن برسد و طلسم را بشکند.

برگ سوم
درباره کتاب

هزار و یک شب (الف لیله و لیله) داستانی درباره پادشاهی با عنوان شهریار و روایتگر آن شهرزاد است. اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران باستان می‌گذرد. این اثر در قرن‌های متمادی با ذوق نویسندگان،مترجمان ومحققان مختلف درسراسر آسیای غربی، مرکزی، جنوبی و شمال آفریقا گردآوری شده ‌است. 

برگ چهارم
ماجرای هفت‌دریا

قصه‌ای از این کتاب به ماجراهای جانشاه و گذر از هفت‌دریا اختصاص دارد. ماجرا از این قرار است: «در روزگاران پیشین مردی حکیم و دانا، کتاب‌های بسیاری نوشته بود اما فقط پنج ورق از آثار او بر جای می‌ماند. وی ورق‌ها را داخل صندوقی می‌گذارد و آن را به همسرش می‌دهد تا پس از مرگش به فرزندشان که هنوز متولد نشده، بسپارد. فرزند متولد می‌شود و به سن جوانی می‌رسد، سپس ...»از این قصه تاکنون چند فیلم و انیمیشن خارجی نیز ساخته شده است. برای مثال در انیمیشن «سندباد: افسانه هفت‌دریا» نیز می‌بینیم: سندباد از سوی اریس، مامور به سرقت بردن کتاب صلح شده است. اوباید در این حین به قلمروی خود رفته و دوست دوران کودکی‌اش، شاهزاده پروتئوس را نجات دهد. هفت‌دریا که در متون قدیمی «هفت آب و هفت بحر» و «هفت محیط» نیز نامیده شده، اصطلاحی است که در ادبیات بسیاری از کشورهای خاورمیانه و اروپایی به‌کار برده شده‌است و در هر دوره یا مکان به مجموعه‌های گوناگونی از دریاها اشاره داشته‌ است.