به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، بوکسور افسانه‌ای، مایک تایسون که به قدرت مشت سنگینش معروف است، از زمانی که برای نخستین بار به‌عنوان یک بوکسور شکست‌ناپذیر در دهه ۱۹۸۰ به شهرت رسید، جهان را مجذوب خود کرد. از آن زمان او در داخل و خارج از رینگ مسابقه شگفتی‌آفرین بوده است. آنچه تایسون را به چنین سطحی از شهرت رساند، نه‌تنها مهارتش در بوکس، بلکه حقایقی جالب درباره زندگی‌اش است که القابی از «مایک آهنی» تا «بدترین مرد سیاره» را برای او به ارمغان آورده است.
مایکل جرارد تایسون، زاده سی‌ام ژوئن ۱۹۶۶، در کودکی مورد آزار و اذیت بسیاری قرار داشت و به نظر نمی‌رسید که به یک مبارز ترسناک و قدرتمند تبدیل شود. وی بچه‌ای چاق و عینکی بود که به‌طور مداوم توسط قلدرها کتک می‌خورد و همیشه می‌ترسید.
تایسون تا وقتی زیر ۱۲ سال بود به جرم جیب‌بری دستگیر و به مدرسه اصلاح و تربیت تریون فرستاده شد که این امر به‌طور سرنوشت‌سازی به توسعه مهارت‌های بوکسش منتهی شد.
مایک تایسون عاشق کبوترپرانی است و نخستین درآمد خود را در بروکلین خرج خرید دسته‌ای از کبوتران کرد که روی پشت‌بام خانه‌اش نگهداری می‌کرد. او حتی پس از رسیدن به ثروت و شهرت به پرورش کبوتر ادامه داد و در حال حاضر ۲۵۰۰ پرنده در نقاط مختلف جهان دارد.
مایک تایسون برای نخستین بار در ششم مارس ۱۹۸۵ (در ۱۸ سالگی) به رینگ بوکس مسابقات وارد شد و حریف خود هکتور مرسدس را در یک ناک اوت فنی در راند اول شکست داد.
او در سال اول زندگی‌اش بی‌رقیب و غیرقابل توقف به نظر می‌رسید و فصل مسابقات خود را با ۱۵ ناک‌اوت به پایان رساند.
تایسون برای سرپا ماندن در مسابقات، روزانه بین سه هزار تا چهار هزار کالری مصرف می‌کرد و اغلب صبحانه‌های وی شامل بلغور جو دوسر، شیر و مکمل‌های ویتامین، ناهارها شامل سینه مرغ و برنج و شام‌هایش شامل استیک و پاستا بود. میان‌وعده‌های او نیز شامل یک اسموتی با شش موز یا بستنی و غلات می‌شد.
مایک امروزه بینش‌های ارزشمندی در مورد داشتن زندگی سالم‌تر ارائه کرده و ضمن تأکید بر عشق خود به ورزش، بر اهمیت غذای پاک و سالم خوردن نیز تأکید دارد. او با مذمت غذاهای فرآوری‌شده اظهار کرد هر آنچه که خدا آفریده خوب است و انسان باید سالم‌خواری کند.
مایک تایسون رکورددار جوان‌ترین قهرمان سنگین وزن تاریخ بوکس است. او ۲۰ سال و چهار ماه داشت که قهرمان شد.
او تایسون در سال‌های ۱۹۹۰ و ۱۹۹۶ به پردرآمدترین ورزشکار جهان تبدیل شد. خالص دارایی‌های او در اوج پیروزی‌ها و قهرمانی‌ها حدود ۳۰۰ میلیون دلار بود. مایک تایسون ۷۰ هزار دلار از ثروت خود را برای خرید سه ببر بنگال صرف کرد و ۲۰۰ هزار دلار برای غذا دادن و نگهداری و ۱۲۵ هزار دلار برای آموزش آن‌ها هزینه کرد.
تایسون سه بار ازدواج کرد. او دو میلیون دلار از ثروتش را صرف خرید یک وان حمام طلای ۲۴ عیار برای یکی از همسرانش کرد، اما ازدواج آن‌ها دوام چندانی نداشت و زود به طلاق انجامید.
این بوکسور حرفه‌ای از سال ۲۰۰۳ یک خالکوبی قبیله‌ای روی صورت خود دارد که نشان‌دهنده موقعیت جنگجوی او است. او در ابتدا تمایل داشت این خالکوبی به شکل قلب و بیانگر «مردی محبوب قلب‌ها» باشد که فرد اجرای خالکوبی او را منصرف کرد.
مایک تایسون در بیست‌وهشتم ژوئن ۱۹۹۷، در یکی از بدنام‌ترین لحظات تاریخ بوکس، گوش حریف خود، ایواندر هالیفیلد را گاز گرفت، در نتیجه از مبارزه محروم و به پرداخت بیش از ۳ میلیون دلار جریمه شد. در این زمان مجوز بوکس او برای یک سال به حالت تعلیق درآمد. این اقدام تایسون در ژانویه ۲۰۰۲ در مبارزه با لنوکس لوئیس تکرار شد و جای دندان‌های تایسون روی پای لوئیس زخمی بر جای گذاشت. مبارزه آن‌ها لغو و لوئیس بعدها در مسابقه برگشت برنامه‌ریزی‌شده پیروز شد.
مایک پس از شکست در مبارزه با کوین مک براید در یازدهم ژوئن ۲۰۰۵، بازنشستگی خود را از بوکس اعلام کرد. او پس از بازنشستگی از بوکس به فعالیت‌های دیگری همچون بازیگری پرداخت و تا ۲۰۲۲ در بیش از ۶۲ فیلم و برنامه تلویزیونی بازی کرد.
تایسون یک کاتولیک به دنیا آمد، اما در دهه ۱۹۹۰ به‌دنبال مربی خود، محمد علی کلی، تصمیم گرفت دین خود را تغییر دهد و به اسلام گروید. روند مسلمان شدن تایسون طولانی بود و او پس از مسلمان شدن نام خود را به ملک عبدالعزیز تغییر داد. طبق اظهارات خودش، مذهب در زندگی او به‌ویژه در عبور از دوران تاریک زندگی‌اش نقش اساسی داشته و شخصی که به وحشی بودن در رینگ معروف بوده است را به انسانی آرام تبدیل کرده که از عبادت و خوبی کردن حرف می‌رند.
تایسون در سال ۲۰۲۲ به‌طور کامل اعتقادات مذهبی خود را در طول یک پادکست کامل بیان و اعلام کرد به‌عنوان یک مسلمان با همه ادیان احترام می‌گذارد، زیاد نماز می‌خواند و دوست دارد در زمان مرگ، مسلمان باشد. او اظهار کرد که پذیرش اسلام هویت و دیدگاه او را نسبت به زندگی تغییر داد. او در مصاحبه‌ای اعلام کرد که در گذشته یک خودپرست بوده، اما اکنون می‌داند که باید وجودی بسیار بزرگ‌تر از خود را پرستش کند.