به گزارش اقتصادنیوز، فارین پالسی با انتشار گزارشی نوشت، در حالی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب ایالات متحده برای بازگشت به کاخ سفید آماده میشود، ناظران با خشم و احتیاط تحولات جهانی را رصد میکنند. در این میان دانشگاهیان، اقتصاددانان و صاحبان سیاست چینی، چشمانداز متفاوتی را برای چین در عصر دوم ترامپ ترسیم میکنند. پیروزی ترامپ در سال 2016، پکن را غافلگیر کرد و موجب شد تا این بازیگر برای بازتعریف روابطش به تقلا بیافتد. چهار سال فشار تعرفهها، محدودیتهای فنی و تنشهای تجاری موجب شده تا شی جینپینگ و مشاورانش درک عمیقتری از کتاب بازی رئیسجمهور ایالات متحده داشته باشند.
آمادگی چین برای رویارویی با شاهینهای آمریکایی
به نوشته فارین پالسی، برای چین، بازگشت ترامپ ممکن است خطرات تازه و فرصتهای محدود و در عین حال معنادار را در قاب چشمانداز ژئوپلیتیکی پیچیدهتر به دنبال داشته باشد. درسهای دوره اول ترامپ بینشهایی را ارائه میدهد، اما جهان بهطور قابل توجهی تغییر کرده: اقتصاد چین منغطف شده، همهگیری کووید-19 اثری ماندگار از خود به جای گذاشته است، و درگیری روسیه و اوکراین اتحادهارا تغییر داده است. حتی محاسبات هزینه و فایده شخص ترامپ نیز تکامل یافته و سیاستهای او منعکس کننده پویایی منحصر به فرد دوره دوم ریاست جمهوری اش است. همانطور که یکی از مشاوران، به نقل از یک ضرب المثل باستانی که خود شی زمانی به آن اشاره کرد، گفت: «عاقلان خود را با زمانه تطبیق میدهند و انسان های زیرک به شرایط پاسخ میدهند».در این میان آنگونه که دونالد رامسفلد، کارشناس ارشد امنیت ملی گفته، استراتژی پکن برای هدایت دولت دوم ترامپ، دربردارنده گزاره هاو متغیرهای شناخته شده و ناشناخته در مقادیر مختلف است. مهمترین متغیر، تعرفه هااست.برخلاف سال 2016، پکن به لطف سیاستهای قبلی ترامپ، اکنون با درک بهتری از انتظارات خود، با بازگشت او مواجه است. مهمترین چالشهای پیشبینیشده، تشدید تعرفههای بالقوه است - یعنی 10 تا 20 درصد محدودیت تعریف شده بر همه واردات. این گزاره تهدیدی مستقیم برای اقتصاد صادرات محور چین در شرایطی است که این کشور هنوز بی ثباتی املاک و مستغلات و کاهش تقاضای مصرف کننده دست و پنجه نرم میکند.
فارین پالسی در ادامه نوشته، کارشناسان چینی تعریف کابینه ای تندرو در دوره دوم ترامپ را پیشبینی میکنند، کابینه ای متشکل از چهرههایی مانند رابرت لایتیزر شاهین تجاری، شاهین تجاری که نشاندهنده رویکرد محافظهکارانهتر و مقابلهای است. برخلاف دولت اول ترامپ، که در آن صداهایی مانند استیو منوچین گاهی اوقات تعیدل کننده سیاست هابود، تیم متحد جنگطلب احتمالاً فضای کمیبرای اعتدال باقی میگذارد. با این حال، پکن در حال آماده سازی اجرای استراتژی «گردش دوگانه» با هدف تقویت مصرف داخلی و محدود کردن اتکا به صادرات است، اما نتایج متوقف شده: تقاضای داخلی عقب مانده و سطح صادرات ثابت میماند. استراتژی مبتنی بر افزایش سرمایه گذاری چین در جنوب شرقی آسیا گزاره ای است مشهود، زیرا پکن به دنبال تنوع بخشیدن به زنجیره های تامین خود و محافظت از اقتصادش در برابر شوک های تجاری است.پکن برای تقویت موقعیت خود، علیه شرکتهای آمریکایی اقدامات متقابل را تشدید است.در این میان «اسکای دیو»، بزرگترین تولید کننده هواپیماهای بدون سرنشین ایالات متحده، پس از تحریم چین به دلیل فروش تجهیزات به آژانس ملی آتش نشانی تایوان با اختلالات جدی در زنجیره تامین مواجه شد. PVH Corp، شرکت مادر کالوین کلین و تامیهیلفیگر، اکنون به دلیل تحریم پنبه سین کیانگ، که رشد یک بازار کلیدی را به خطر میاندازد، در فهرست گزینه هایی است که چین بدان اعتماد ندارد. اینتل نیز تحت نظارت است زیرا انجمن امنیت سایبری چین برای بررسی نقصهای امنیتی ادعایی تلاش میکند و تسلط اینتل را در بازاری که تقریباً یک چهارم درآمد آن را تشکیل میدهد، به چالش میکشد. این تحریمهاو تحقیقات موضع جسورانهتری را عریان کرده و نشان میدهد که زرادخانه پکن برای مقابله به مثل بسیار قویتر از دوره اول ریاستجمهوری ترامپ است.
گل به خودی؟
این نشریه در ادامه یادآور شد، کارشناسان چینی نیز ضربه احتمالی بر اقتصاد ایالات متحده را به عنوان یک سناریو لحاظ میکنند. تعرفه 60 درصدی میتواند تورم ایالات متحده را به سمت بالا سوق دهد و به طور بالقوه فدرال رزرو را مجبور به افزایش بیشتر نرخ بهره کند. در محافل سیاست چین، برخی این ریسک تورمیرا به عنوان یک گزینه احتمالی برای تحقق جاهطلبیهای ترامپ میدانند و تاکید دارند که افزایش هزینههای استقراض و نوسان داراییهامیتواند پایه حمایتی تعرفههای تهاجمیرا کاهش دهد.فراتر از تعرفه ها، پکن به شدت از محدودیت های مراکز تولید جایگزین در آسیای جنوب شرقی و آمریکای لاتین آگاه است. تنگناهای منطقهای - مانند کمبود نیروی کار، چالشهای زیرساختی و محدودیتهای منابع - ممکن است مانع از تغییرات تولیدی این مناطق شود. از قضا، اگر تعرفههای ترامپ زنجیرههای تامین مستقر را بدون جایگزینهای مناسب مختل کند، این محدودیتهامیتواند تورم ایالات متحده را افزایش دهد.موضع ضد جهانیشدن ترامپ آشناست، اما تغییرات ایدئولوژیکی ناشی از آن به آنچه استراتژیستهااز آن تحت عنوان«شناختههای ناشناخته» یاد میکنند - عواملی که درک میشوند اما نتیجه کامل آنهانامشخص است، تاثیر میگذارد. برای پکن، لفاظی انزواطلبانه ترامپ به موج فزاینده پوپولیسم در سراسر اروپا و بخشهایی از آسیا مانند ایتالیا، مجارستان و فیلیپین دامن زده و جریانهای پنهان ایدئولوژیکی ایجاد میکند که هم آرزوهای جهانی چین را به چالش میکشد و هم معادلات را پیچیده میکند.
برخی ناسیونالیست هادر چین رویکرد «اول آمریکا» ترامپ را یک فرصت میدانند. منطق ساده است: اگر ایالات متحده از چارچوب های جهانی یا از اتحادهایی مانند ناتو عقب نشینی کند، سایر کشورهاممکن است به چین به عنوان جایگزین نگاه کنند. اما کارشناسان باتجربه در عرصه سیاست پکن با واقع گرایی هوشیارانه به این مفهوم میپردازند. در حالی که چین پتانسیل تجزیه اتحادهای غربی را تایید میکند، به خوبی میداند که تعریف یک "محور" به سمت پکن دور از ذهن است.رهبران اروپایی ممکن است از انزواطلبی ترامپ ناامید باشند، اما آنهانسبت به نفوذ فزاینده چین محتاط هستند - به ویژه با توجه به بی میلی پکن برای محکوم کردن اقدامات روسیه در اوکراین. حمایت ضمنی درک شده از روسیه، شک و تردید اروپایی هارا عمیق تر کرده ، و همین گزاره همسویی گسترده چین با منافع استراتژیک اروپا را تحت تاثیر قرار میدهد.
مشاوران پکن نیز با این واقعیت هماهنگ هستند که همان نیروهای پوپولیستی که باعث بازگشت ترامپ میشوند در اروپا در حال افزایش هستند. فشارهای اقتصادی به حمایت گرایی دامن زده است. این احساسات پیامدهای اقتصادی ملموسی دارد: درخواست هابرای اعمال تعرفه بر خودروهای الکتریکی چینی و سایر حمایت های تجاری، به ویژه در بخش های با ارزش بالا، نشان دهنده تمایل روزافزون اروپا برای محافظت از صنایع خود است.برای پکن، ابعاد ایدئولوژیک دوره دوم ترامپ پیچیدگی های جدیدی را به همراه دارد. در حالی که عقب نشینی ایالات متحده از نقش سنتی جهانی خود میتواند فرصت هایی را ایجاد کند، بعید است که اروپا با چین هماهنگ شود. استراتژی چین این است که خود را به عنوان یک جایگزین مستقیم برای آمریکای ترامپ قرار ندهد. در عوض، پکن خود را به عنوان یک شریک عملگرا و باثبات در میان عدم قطعیت های ناشی از اختلالات ترامپ جلوه میدهد.دولت شی مواضع عملی اش در قبال اقتصادهای نوظهور در سراسر آفریقا، آمریکای لاتین، آسیای جنوب شرقی و بخشهایی از اروپا را ارائه کرده و همزمان مقوله هایی چون ارائه مشوقهای سرمایهگذاری، ورود بدون روادید، و طرح احیای کمربند و جاده با تمرکز بر زیرساختهای صنعت سبز و آینده، را مورد تاکید قرار داده است. هدف پکن این است که شهرت خود را به عنوان یک شریک اقتصادی قابل اعتماد برای کشورهایی که به دنبال رشد و ثبات هستند، تقویت کند، بدون اینکه ظاهراً از شکاف های ایدئولوژیکی که انزواطلبی ترامپ در سراسر غرب آشکار کرده ، استفاده کند.
پلن پکن برای دور زدن ترامپ
شی به دنبال ان است که چین در زمینه های مختلف بالاخص فن آوری متکی به خود باشد - استراتژی که در میان مشاوران چینی رایج است ، شاهد این ادعا است(پاسخ به شرایط همیشه در حال تغییر با یک هسته ثابت). حرکت به سوی خودکفایی موضوع جدیدی نیست. «ساخت چین 2025» میدان را آماده کرد. اما دستورالعملهای اخیر پلنوم سوم و فراخوان شی برای تقویت «نیروهای کیفی مولد جدید» - شیئیسمی که مکرراً تکرار میشود - این جاهطلبی را با تمرکز بر پیشرفتها در فناوریهای نسل بعدی - هوش مصنوعی، رباتیک و نیمهرساناها، بیشتر کرده است. هدف از ترسیم این چشم انداز نه تنها کاهش وابستگی به فناوری غربی، بلکه تثبیت سلطه چین بر صنایع مرزی، در کنار به راه انداختن انقلاب صنعتی چهارم است. برای شی، این گزاره فراتر از استراتژی اقتصادی است و پاسخ اساسی به فشارهای داخلی چین و برگ برنده نهایی در رقابت این کشور با ایالات متحده قلمداد می شود. تلاش برای خودکفایی به ایجاد روابط اقتصادی قوی تر با جنوب جهانی منجر می شود.این گزاره از این منظر با اهمیت است که هدف شی فراتر از ایجاد شبکه های تجاری جایگزین برای نفوذ غرب است. او یک زنجیره تامین و شبکه مالی ضد تحریم را متصور است - یک بازار جهانی جدید که از فشارهای غرب مصون است و می تواند به طور مستقل به جاه طلبی های چین دامن بزند.
در این میان درک استراتژی «ناشناختههای شناختهشده» برجسته است – در این زمینه اصل غیرقابل پیشبینی، مولفه ای که در خط مقدم ترامپ قرار دارد، برجسته می شود. یکی از ویژگی های تعیین کننده سبک سیاسی ترامپ رویکرد معامله گرانه او است که لایه ای از غیرقابل پیش بینی بودن را به سیاست هاییش ، اضافه می کند. پکن این عمل گرایی را از نزدیک مشاهده کرده و تشخیص می دهد که غرایز تجاری ترامپ اغلب بر تعهدات ایدئولوژیک برتری دارد و گهگاه درها را برای مذاکره باز می کند.به عنوان مثال، زمانی که ایالات متحده تحریم هایی را علیه غول مخابراتی چین ZTE اعمال کرد، شی شخصا با ترامپ صحبت کرد که منجر به لغو تحریم ها شد. برای پکن، این گزاره نشان میدهد که انعطافپذیری ترامپ میتواند تحت تأثیر فعل و انفعال های برجستهای قرار گیرد که او بهعنوان قدردانی شخصی تلقی میکند.پکن همچنین پیشینه نمایشی ترامپ و تاکید او بر تصویر و اراده را درک می کند. در سال 2017، شی به شکلی بی سابقه از ترامپ و خانوادهاش در شهر ممنوعه، مکانی که به طور سنتی برای امپراتوران چین محفوظ است، میزبانی کرد. این نمایش که به دقت تنظیم شده بود باعث قدردانی ترامپ شد و برداشت مثبت او از شی را عمیق تر کرد. این «دیپلماسی شخصیشده» درک پکن از حساسیتهای ترامپ را به نمایش گذاشت و شالودهای برای یک رابطه مشترک بین دو رهبر ایجاد کرد. با در نظر گرفتن این موضوع، مشاوران چینی آماده هستند تا در دوره دوم ترامپ، معاملات مشابهی را دنبال کنند. در پشت صحنه، پکن در حال تقویت روابط با شخصیتهای با نفوذ تجاری آمریکایی است که میتوانند به عنوان واسطههای غیررسمی برای حلقه داخلی ترامپ عمل کنند. به عنوان مثال، ایلان ماسک - که عملیات تسلا عمیقاً با بازار چین مرتبط است - ممکن است به عنوان یک پل بالقوه بین منافع تجاری ایالات متحده و سیاست گذاران چینی ظاهر شود. در این میان برخی از مشاوران از شخصیت هایی مانند کوی تیانکای سفیر سابق دفاع می کنند که قبلاً با خانواده ترامپ، به ویژه داماد او جرد کوشنر و دختر ایوانکا ترامپ رابطه برقرار کرده است. ارتباطات Cui میتواند به پکن یک کانال ارزشمند «شیار 1.5» برای دیپلماسی پشت درهای بسته ارائه دهد.با این حال، پکن در مورد اتکای بیش از حد به تمایلات معاملاتی ترامپ محتاط است. اظهارات اخیر مبنی بر اینکه تایوان باید برای حفاظت از ایالات متحده هزینه بیشتری بپردازد، واکنش های متفاوتی را در چین برانگیخته است. برخی آن را گشایشی برای کاهش حمایت ایالات متحده از تایوان میدانند، در حالی که برخی دیگر آن را یک ابزار چانهزنی صرف میدانند که ترامپ در هر زمانی میتواند آن را کنار بگذارد. برای پکن، این سیگنالهای مختلط یک معادله متعادل کننده ظریف تعریف میکند: در حالی که ممکن است هدف اعمال اهرم عملگرایی ترامپ باشد، چین می داند که هر امتیازی که تصور میشود میتواند در یک لحظه لغو شود. چین در معامله ترامپ، با خوش بینی محتاطانه پیش می رود و کاملاً از غیرقابل پیش بینی بودن او آگاه است.
نسخه پکن برای عصر عدم قطعیت ها
فراتر از سبک رویکردهای آشنای ترامپ، پکن در آماده باش برای بازی با کارتهای وحشی است که میتواند برنامههایش را تخریب کند. ماهیت مجهولات ناشناخته عدم امکان دانستن چیزهایی است که از دست داده اید، اما برخی تغییرات شدید، اما غیرقابل پیش بینی وجود دارد که می تواند روابط ایالات متحده و چین را متزلزل کند. برای مثال، تغییر ناگهانی در روابط ایالات متحده و روسیه قادر است پیامدهای مهمی برای پکن داشته باشد. اتحاد نزدیکتر بین ترامپ و ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه ممکن است روابط چین با مسکو را تیرهتر کند و به طور بالقوه پکن را در ساختار قدرت جهانی منزوی نماید. به همین ترتیب، مانورهای غیرمنتظره ترامپ در اقیانوس هند و اقیانوس آرام میتواند روابط با دقت مدیریت شده چین با قدرتهای منطقهای مانند ژاپن، کره جنوبی و هند را مختل کند.محدودیت حیاتی بر جاهطلبیهای چین در تسلط شدید واشنگتن بر صادرات فناوری نهفته است، تاکتیکی که ناشناختههای بیشتری را در محاسبات استراتژیک پکن وارد کرده است. در حالی که هدف کلی ایالات متحده روشن است - محدود کردن دسترسی چین به فناوریهای پیشرفته - میزان پیشرفت واشنگتن همچنان نامشخص است. کنترلهای صادراتی اخیر، موضوعات مهمی مانند نیمهرساناها و هوش مصنوعی را هدف قرار میدهند، که تهدیدی برای مهار پیشرفت فناوری چین در یک زمان مهم است.
تحلیلگران چینی این فعل و انفعالها را نه تنها به عنوان موانع رقابتی، بلکه به عنوان یک استراتژی حساب شده برای متوقف کردن صعود چین در مناطق استراتژیک، به ویژه هوش مصنوعی و محاسبات کوانتومی، که برای رشد اقتصادی و قدرت نظامی حیاتی هستند، تفسیر می کنند. در حالی که پکن به دنبال لایههای جدیدی از محدودیت است، مقیاس و تأثیر اقدامات ایالات متحده همچنان سیال است و عدم اطمینان بیثباتکنندهای را به مسیر فناوری چین تزریق میکند. برای آماده شدن جهت رویارویی با این ناشناختهها، چشمانداز ترسیم شده توسط شی اقتصادی را شکل دهد که به اندازه کافی انعطافپذیر باشد تا بتواند در برابر تغییرات غیرقابل پیشبینی جهانی - چه توسط ترامپ 2.0 یا نیروهای دیگر هدایت شود - بدون خطر تحولات اقتصادی یا بدتر از آن، بیثبات کردن کنترل حزب کمونیست چین. بازگشت ترامپ ممکن است فوریت بیشتری داشته باشد، اما پکن او را بیشتر نشانه نظم جهانی پر هرج و مرج می داند تا دلیل آن، که تنها اعتقاد دیرینه شی به تقویت اتکا به خود چین را تقویت می کند. برای شی، تقویت انعطافپذیری در سراسر فناوری، زنجیرههای تامین و آموزش به منظور محافظت از چین در برابر شوکهای خارجی و تقویت ثبات ضروری برای حاکمیت حکچ است.در حقیقت، سناریوهای شی برای مدیریت اختلالات «سبک ترامپ» مدتها قبل از اولین دوره ریاستجمهوری ترامپ آغاز شد. رویکرد چین همیشه به حداقل رساندن آسیب پذیری در برابر فشارهای خارجی وابسته بوده است، رویکردی که عمیقاً در جهان بینی شی جا افتاده است. با این حال، این انعطافپذیری در مسیر درستی قرار دارد. تقویت نیروهای دفاعی میتواند انزوای چین را عمیقتر کند - سپری که ممکن است به طور متناقضی ضعفهای جدیدی ایجاد کند. دستاوردهای زنجیره تامین داخلی و استقلال فناوری نشان دهنده پیشرفت واقعی است، اما بسیاری از چشم انداز شی همچنان در قالب آرزو می ماند. پکن در حال رقابت برای تامین نیازهای دفاعی است و درک می کند که در جهانی که به طور فزاینده ای با تحولات تعریف می شود، قدرت چین کمتر با رشد سریع آن و بیشتر با ظرفیت آن برای تحمل تلاطم سنجیده می شود.
∎