چهرههایی که «دونالد ترامپ» رئیسجمهور منتخب آمریکا در مناصب عالی دیپلماتیک و امنیت ملی منصوب کرده، از جمله سناتور فلوریدا «مارکو روبیو»، مجری تلویزیون «پیت هگست»، نماینده کنگره فلوریدا «مایک والتز» و رئیس سابق اطلاعات ملی «جان راتکلیف»، نشان از تغییر سیاست خارجی آمریکا به سمت رویکردی تهاجمیتر دارد که با سبک دیپلماسی قاطعانه ترامپ همسو است.
یه گزارش ایسنا به نقل از اسپوتنیک، «کیث پرستون» تحلیلگر سیاسی میگوید: «انتصاب پیت هگست بهعنوان وزیر دفاع، مایک والتز بهعنوان مشاور امنیت ملی و جان راتکلیف بهعنوان رئیس سازمان سیا، نشانگر تغییر چشمگیری در استراتژی امنیت ملی است که احتمالاً به طور قابلتوجهی از رویکرد بایدن فاصله خواهد گرفت. این شخصیتها به مواضع تهاجمی خود در دفاع و اطلاعات شناخته شده و با سبک سیاست خارجی قاطعانه ترامپ همسو هستند.»
بر اساس این گزارش، این انتصابها نشانگر رویکردی در امنیت ملی است که بر قدرت سخت بهجای دیپلماسی چندجانبه تأکید داشته و با سیاستهای رئیسجمهور کنونی «جو بایدن» تفاوت چشمگیری دارد.
به گفته پرستون، دولت بایدن به ائتلافها و تمرکز بر دیپلماسی اولویت میداد، بهویژه در همکاری با ناتو، سازمان ملل و تلاشهای مشترک در امنیت سایبری. اما به نظر میرسد رویکرد ترامپ بیشتر یکجانبه باشد و احتمالاً نقش ائتلافهای بینالمللی را کاهش میدهد.
ترامپ همچنین «تولسی گبرد» را برای ریاست بعدی اداره اطلاعات ملی آمریکا انتخاب کرده است، فردی که در گذشته در حزب دموکرات فعالیت میکرد، اما در ۲۰۲۴ به حزب جمهوریخواه پیوسته است.
چهرههایی با مواضع متضاد
پرستون میگوید: «تفاوت دیدگاههای تولسی گبرد و مارکو روبیو ممکن است اجرای یک سیاست خارجی و استراتژی امنیتی منسجم را برای دولت ترامپ دشوار کند. گبرد با موضع غیرمداخلهگرایانه خود، به دیپلماسی، خویشتنداری و تمرکز بر مسائل داخلی به جای مداخله نظامی در خارج گرایش دارد. از سوی دیگر، روبیو به خاطر سیاست خارجی تهاجمی خود شناخته میشود، بهویژه که از موضعی تهاجمیتر نسبت به کشورهایی، چون روسیه، چین و ونزوئلا حمایت میکند و بر آمادگی نظامی ایالات متحده تأکید دارد.»
در عین حال، این کارشناس باور دارد که تفاوت رویکردهای این افراد میتواند مزیتی باشد که به دولت ترامپ گزینههای بیشتری برای برخورد با متحدان و رقبای خود ارائه میدهد. رویکرد دیپلماتیک گبرد میتواند در مناطقی که واشنگتن به خاطر مداخله نظامی مورد انتقاد قرار گرفته است، مانند غرب آسیا یا آمریکای لاتین، استفاده شود. در مقابل، روبیو میتواند از رویکردی تهاجمیتر برای مقابله با کشورهایی مانند روسیه، چین یا ایران استفاده کند.
این کارشناس میگوید: «با این حال، فکر میکنم ارتباط بین گبرد و روبیو این است که هر دو به شدت حامی اسرائیل هستند و این معیار اصلی در انتخاب آنها برای تیم سیاست خارجی ترامپ بوده است. مارکو روبیو از پسزمینهای نومحافظهکار میآید، در حالی که گبرد یک نومحافظهکار نیست و در سیاست خارجی به مراتب کمتر از روبیو مداخلهگرا یا تهاجمی است. او همچنین یک ملیگرای هندو است و اسرائیل را بهعنوان متحدی علیه اسلام میبیند.»
هدف اصلی: حمایت از رژیم صهیونیستی
او میگوید: «تا اینجای کار به نظر میرسد حمایت از اسرائیل محور اصلی سیاست خارجی دولت آینده ترامپ باشد و به همین دلیل است که روبیو و گبرد با وجود اختلافهایی که دارند، انتخاب شدهاند.»
از سوی دیگر، پروفسور «نیکولای پترو» از دانشگاه «رودآیلند» که استاد علوم سیاسی است، از انتصاب گبرد ابراز رضایت کرده، اما نسبت به روبیو و والتز تردید دارد. او میگوید: «من انتصاب تولسی گبرد را بسیار دلگرمکننده میدانم؛ اما انتصاب مارکو روبیو و مایک والتز به مراتب کمتر چنین حسی را ایجاد میکند. اینکه آیا هیچکدام از آنها به سیاست خارجی ترامپ انسجام میبخشند یا خیر، به این بستگی دارد که به آنها چه نقشهایی محول میشود و ترامپ در تقسیم مسئولیتهایشان به گونهای که خیلی با هم تداخل نداشته باشند، تا چه حد تواناست.»
هنگامی که از او درباره پیامدهای احتمالی انتصابهای ترامپ در ارتباط با بحران اوکراین سؤال شد، این کارشناس اشاره کرد که منصب فرستاده ویژه دولت ترامپ برای یافتن راهحلی برای این بحران، هنوز خالی است. وی افزود: «این فرد میتواند یک شخصیت ارشد با استقلال کافی باشد که قادر به تعیین دستور کار دولت در این زمینه است، یا میتواند یک شخصیت ردهپایین باشد که در این صورت، مانند نماینده قبلی بین جناحهای مختلف در کاخ سفید گیر میافتد.»