شفقنا- دکتر حسام الدین علامه، مدیرکل اسبق فرهنگی وزارت بهداشت و پژوهشگر حوزه سالمندی و رئیس اسبق دبیرخانه شورای ملی سالمندان معتقد است: قوانین فعلی به اندازه کافی از کادر درمان، به ویژه در برابر خشونتهایی که در بخشهای اورژانس رخ میدهد، حمایت نمیکند. در واقع، افراد دچار وضعیتهای اورژانسی و حاد، به طور مکرر به این بخش مراجعه میکنند و در چنین شرایطی ممکن است مشکلاتی در روند درمان به وجود آید. در این راستا، ضرورت دارد که نیروی انتظامی در این مواقع حضور پیدا کند و از کادر درمان حمایت نماید. همچنین حراست بیمارستانها باید تقویت شود تا بتواند بهخوبی در برابر افراد خشونتطلب واکنش نشان دهد. باید اطمینان حاصل شود افرادی که مرتکب رفتارهای خشونتآمیز میشوند، به سرعت و خارج از نوبت مورد رسیدگی قانونی قرار گیرند. همچنین، اطلاعرسانی رسانهای درباره برخوردهای صورتگرفته با این متخلفان و مجرمان ضروری است.
خشونت علیه پزشکان منجر به کاهش انگیزه آنها برای کار در مناطق محروم شده است
حسامالدین علامه در گفت وگو با شفقنا، با اشاره به قتل دکتر داودی متخصص قلب در یاسوج به دغدغه های جامعه پزشکی اشاره و بیان کرد: متاسفانه در سالهای اخیر، موارد متعددی از خشونت علیه کادر درمان گزارش شده است. این مشکل نه تنها امنیت و رفاه این افراد را به خطر میاندازد بلکه منجر به کاهش انگیزه این افراد برای کار در مناطق محروم کشور نیز میگردد.
آموزش و فرهنگسازی جهت ارتقای سطح سواد سلامت جامعه ضروری است
وی ادامه داد: یکی از مسائل اساسی که باید به آن پرداخته شود، ضرورت آموزش و فرهنگسازی جهت ارتقای سطح سواد سلامت جامعه است. این امر شامل تبیین موضوعاتی نظیر سلامت، بیماریها، حوادث منجر به مرگ و خود پدیده مرگ میشود. برای پیشگیری از وقوع چنین حوادثی، ارائه آموزش عمومی در مورد نقش پزشک، اهمیت و چالشهای حرفهای پزشکی و خصوصاً رابطه پزشک و بیمار ضروری است. این رابطه باید بر اساس اعتماد، همکاری و همدلی بنا شود.
نیازمند فرهنگسازی برای صبوری و مدارا با کادر درمان هستیم
علامه تصریح کرد: ما نیازمند فرهنگسازی برای صبوری و مدارا با کادر درمانی هستیم و باید جامعه را به درک موقعیتهای پیچیده درمانی و موارد اورژانس ترغیب کنیم. افزایش آگاهی عمومی نسبت به چالشها و پیچیدگیهای حرفه پزشکی میتواند به ایجاد درک و همراهی متقابل در جامعه کمک کند.
وی اضافه کرد: پزشکان با تمام تلاش خود سعی در درمان بیماران دارند، اما عوامل متعددی در حفظ سلامت و موفقیت یک فرآیند درمانی نقش دارند. به نظر من، لازم است در حوزههای رسانه، هنر، آگاهی بخشی و اطلاعرسانی، تلاشهای بیشتری صورت گیرد. در کنار وظایف درمانی که تنها ۲۵ درصد از کلیت بخش سلامت را تشکیل میدهند، ۷۵ درصد باقیمانده به مؤلفههای اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، اقتصادی و سیاسی مربوط میشود. حتی در صورت وجود یک سیستم درمانی موفق، عدم توجه به این جوانب میتواند مشکلات جدی ایجاد کند.
وی درخصوص رعایت استاندارهای سلامت، گفت: در ابتدا باید این موضوع به خوبی بررسی شود که آیا این استانداردها رعایت میشود یا خیر، به ویژه در مورد تناسب تعداد پزشکان با جمعیت تحت پوشش آنها و اینکه آیا جمعیت یک منطقه با تعداد پزشکان عمومی یا متخصصی که مسئول سلامت آن بخش از جامعه هستند، تناسب و سرانه درستی دارد؟ همچنین، لازم است توزیع پرسنل درمانی در نقاط مختلف، به ویژه در مناطق محروم، به طور عادلانه صورت گیرد.
علامه در پاسخ به این پرسش که چرا هنوز به یک نظام ارجاع مناسب در این باره دست نیافتهایم؟ بیان کرد: در یک نظام ارجاع مؤثر، باید فرآیندهای درمانی به گونهای تعریف شوند که تا حد امکان وابسته به سطوح بالای تخصصی نباشد. به این معنی که زمانی که فرآیند درمانی کاملاً آموزش داده شده و مشخص است، بسیاری از کارها باید طبق سلسله مراتب تخصصی به جلو بروند. این امر به مدیریت بهتر زمان و منابع بین متخصصان و بیماران منجر میشود و به پزشکان اجازه میدهد تا با توجه به نیازهای واقعی بیماران، زمان خود را صرف کنند.
باید مهارتهای پرستاری و پزشکان عمومی به روز رسانی و تقویت شود
رئیس اسبق دبیرخانه شورای ملی سالمندان ادامه داد: برای این منظور، لازم است مهارتهای پرستاری و پزشکان عمومی که خط اول درمان هستند، بهویژه در زمینههای اورژانس، به روز رسانی و تقویت شود. با ارتقای این مهارتها، میتوانیم یک نظام ارجاع کارآمدتر و فرآیند محور ایجاد کنیم که در آن هر فرد وظایف خود را به درستی انجام دهد. به علاوه، باید توجه داشت که بین تعداد بیمارانی که یک پزشک در روز میبیند و وظایف درمانی، آموزشی و پژوهشی که بر عهده اوست، یک استاندارد مناسب برقرار باشد. متأسفانه، این استاندارد در بسیاری از نقاط وجود ندارد و این موضوع فشار کاری قابل توجهی را بر جامعه پزشکی وارد میکند که به مرور زمان میتواند منجر به خستگی و فرسودگی حرفهای شود.
علامه اظهار کرد: مورد دیگری که باید مورد بررسی قرار گیرد، استاندارد پرداخت حقوق پزشکان است. یک پزشک حدود ۷ تا 7 و نیم سال تحصیلات پزشکی عمومی را طی میکند. پس از آن، حداقل به دو سال خدمت سربازی یا طرح نیاز دارد، و تنها پس از آن میتواند در آزمون تخصص شرکت کند. بعد از چهار سال تحصیل در رشته تخصص، حداقل دو سال دیگر نیز باید در دوره طرح تخصصی فعالیت کند. به این ترتیب، پزشکان جوان معمولاً به سنی نزدیک به ۴۰ سال میرسند در حالی که وضعیت زندگی، ازدواج و مسائل اقتصادی آنها هنوز مشخص نیست و وضعیت درآمدی این گروه از پزشکان نیاز به بررسی مجدد دارد. برای تشویق پزشکان به ارائه خدمات در مناطق محروم، باید مشوقهایی در نظر گرفته شود تا آنها احساس انگیزه کنند و به این مناطق بروند. بهعنوان مثال، تعداد شیفتهای شبانهای که کادر درمان انجام میدهند، در ایران استاندارد مشخصی ندارد و بهطور معمول، این شیفتها افزایش مییابد بدون اینکه اضافهکاری یا کارانه مناسبی برای آن در نظر گرفته شود.
فرهنگ گذشت و تحمل در جامعه به حد کافی توسعه نیافته است
علامه براین باور است که عوامل روانی، اجتماعی و اقتصادی در زندگی آحاد جامعه نقش مهمی دارد. هنگامی که جامعه تحت فشار روانی و دشواریهای مالی قرار میگیرد، آموزش مهارتهای مدارا و تابآوری اجتماعی بهویژه در میان افراد ضعیف میشود. فرهنگ گذشت و تحمل در جامعه نیز به حد کافی توسعه نیافته است. این عدم مدارا و مهارتها میتواند منجر به واکنشهای خشونتآمیز در خانوادهها و جامعه شود و این یک مسئله جدی است که نیاز به توجه دارد.
قوانین فعلی به اندازه کافی از کادر درمان حمایت نمیکند
مدیرکل اسبق فرهنگی وزارت بهداشت در خصوص تقویت قوانین و حمایت از کادر درمان، گفت: متأسفانه، قوانین فعلی به اندازه کافی از کادر درمان، به ویژه در برابر خشونتهایی که در بخشهای اورژانس رخ میدهد، حمایت نمیکند. در واقع، افراد دچار وضعیتهای اورژانسی و حاد، به طور مکرر به این بخش مراجعه میکنند و در چنین شرایطی ممکن است مشکلاتی در روند درمان به وجود آید. در این راستا، ضرورت دارد که نیروی انتظامی در این مواقع حضور پیدا کند و از کادر درمان حمایت نماید. همچنین حراست بیمارستانها باید تقویت شود تا بتواند بهخوبی در برابر افراد خشونتطلب واکنش نشان دهد. باید اطمینان حاصل شود افرادی که مرتکب رفتارهای خشونتآمیز میشوند، به سرعت و خارج از نوبت مورد رسیدگی قانونی قرار گیرند. همچنین، اطلاعرسانی رسانهای درباره برخوردهای صورتگرفته با این متخلفان و مجرمان ضروری است.
علامه در ادامه اشاره کرد: نکته دیگری که باید به آن توجه شود، بحث استاندارد در ارائه خدمات به بیماران است. توجه به عدالت، اخلاق حرفهای و شفافیت در سیستم درمانی میتواند راه را برای جلوگیری از سوءتفاهمات و تنشها هموار کند. این مهم نیازمند آن است که مکانیزمهای مربوط به ابراز شکایت و پیگیری مشکلات به خانوادهها و بیماران معرفی شود تا آنها احساس کنند که صدایشان شنیده میشود و به خواستههایشان توجه میشود. علاوه بر این، لازم است که در زمینههای قانونی و حقوقی اصلاحاتی انجام شود. برای این منظور، چیدمان موضوع باید به درستی مورد توجه قرار گیرد. بهعنوان مثال، ممکن است مشکلاتی در پیوست فرهنگی، عدالت، شفافیت و استانداردهای اجرایی وجود داشته باشد. همچنین، پیوستهای آموزشی و انتظامی نیز در این فرایند باید به دقت بررسی شوند.
وی بیان کرد: امروزه پدیدهها به شکل میانرشتهای و بینبخشی در آمدهاند و بدون شک، هیچ یک از مسائل به سادگی قابل حل نیستند. به عبارتی دیگر، این مشکلات علل چندگانه و پیچیده دارند. بنابراین لازم است بهطور فرایندی، سیستماتیک و چندجانبه به بررسی این مشکلات و معضلات پرداخته و از زوایای مختلف به آنها نگاه کنیم. هدف این است که بتوانیم به تدریج به سمت نقطه مطلوب حرکت کنیم و اصلاحات لازم را اعمال کنیم.
علامه در پاسخ به اینکه چرا رسانه ملی به طور شایستهای جامعه پزشکی را به تصویر نمیکشد؟ گفت: این ضعف، ناشی از مشکلات فرهنگی متعددی است که باید به آن پرداخته شود. یکی از این مشکلات، تاریخی و ریشهدار است که به قدمت حکیمان و طبیبان برمیگردد؛ چرا که در گذشته، این افراد به عنوان گروه مرجع جامعه شناخته میشدند. امروزه با نگاهی سیاسی، مقام و قداست حرفه پزشکی تحت تأثیر قرار میگیرد. برخی بر این باورند که با قداستزدایی از حرفه پزشکی و تحت فشار قرار دادن آن، ممکن است گروههای دیگر به عنوان گروههای مرجع معرفی شوند. باید تأکید کرد که به جای تلاش برای شکستن مرزها و قداست روپوش سفید، لازم است که یک رویکرد مثبت و حمایتگرانه نسبت به جامعه پزشکی اتخاذ شود. در غیر این صورت، نه تنها جایگاه پزشکان خدشهدار میشود، بلکه جامعه نیز از وجود نخبگان و متخصصان خود بیبهره میماند.
وی اضافه کرد: مشکل دوم مربوط به رسانهها است. متأسفانه، در رسانهها به اهمیت حرفه پزشکی و جایگاه ویژه آن توجه کافی نمیشود. در شرایطی که باید اعتماد مردم به پزشکان خود تقویت شود، شاهد این هستیم که حرفه پزشکی بهصورت مداوم هدف انواع طنزها، تمسخرها و تحقیرها قرار میگیرد. این رفتارها نه تنها بیتوجهی به تلاشهای پزشکان است بلکه به رابطه بین پزشک و بیمار آسیب میزند. اعتماد و همکاری میان پزشک و بیمار، اصل اساسی در فرآیند درمان است. بهعلاوه، اثر روانی و تلقینی که باید در درمان وجود داشته باشد به شدت تحت تأثیر این بیاحترامیها قرار میگیرد.
وی گفت: موضوع سوم که باید به آن پرداخته شود، مربوط به افراط و تفریط در تربیت کیفی و کمی کادر درمان جامعه پزشکی است. متأسفانه، گاهی اوقات شاهد این هستیم که نهادهایی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی یا نمایندگان مجلس بر این موضوع اصرار دارند که استانداردهای پزشکی که در تهران و سایر کلانشهرها وجود دارد، باید در نقاط دورافتاده و کمجمعیت کشور نیز رعایت شود. این امر منطقی به نظر نمیرسد و در هیچ جای جهان چنین انتظاری معمول نیست. حتی در کشورهایی با سیستمهای بهداشت و درمان پیشرفته، بیماران ممکن است برای ویزیت پزشک فوقتخصصی چند ماه در نوبت بمانند. در حالیکه در ایران دسترسی به پزشکان فوقتخصص و متخصص به نسبت بسیار بالا است و انتظار میرود بیمار در کوتاهترین زمان ممکن ویزیت شود. در دنیا، فرآیندهای درمانی معمولاً از سطح پایین هرم درمانی آغاز میشوند و پزشکان فوقتخصص تنها در موارد ضروری بیمار را ویزیت میکنند. این مسئله نیازمند فرهنگسازی جدی است.
علامه معتقد است: فشارهای تصمیمسازانه از طرف نمایندگان مجلس و سایر نهادها به جامعه پزشکی میتواند تبعات منفی به همراه داشته باشد و فشار غیرمنطقی را بر دوش پزشکان ایجاد کند.