طرفداری | اولین مصاحبه رسمی روبن آموریم، سرمربی جدید منچستریونایتد منتشر شد.
پس از حضور روبن آموریم در اولدترافورد، سرمربی پرتغالی پای صحبت با شبکه منچستریونایتد نشست. آموریم از روز دوشنبه تمرینات منچستریونایتد را پیگیری میکند و چهار آذر ماه در پورتمند رود، تیمش را به مصاف ایپسویچ تاون خواهد فرستاد. پیش از آغاز کار، آموریم 39 ساله حرفهایی برای گفتن دارد:
وقتی منچستریونایتد با من صحبت کرد، عمر برادا از برنامههای باشگاه گفت و من هیجانزده شدم. واقعا مایه افتخار است چون من اولین انتخاب برای این مسیر بودم. مسئولیت بزرگی است، اما از این که بخشی از آن هستم، احساس افتخار و هیجان دارم. ما میدانیم که اگر تیم خوب بازی کند و پیروز شود، همه چیز بسیار بهتر به نظر میرسد و هواداران واقعا به استادیوم جدید و ایدههای جدید ایمان میآورند. ما میدانیم که قلب تپندهی فوتبال هستیم. به نظر من، منچستریونایتد قلب تپندهی لیگ برتر است.
وقتی به منچستریونایتد میروید، متوجه تفاوتها میشوید. جامها، تراژدی که باشگاه آن را تجربه کرد و نحوه بازگشت از آن را میبینید. ما پس از سانحه هوایی (مونیخ 1958) قهرمان اروپا شدیم. این نوع قدرت باید در تیم ما وجود داشته باشد. باید یک چیز عادی را احساس کنید: اینجا منچستریونایتد است.
- عوامل انتقال به اولدترافورد:
من احساس ارتباط عمیقی با باشگاه داشتم. و وقتی میگویم باشگاه، همه منچستریونایتد را میشناسند. اما من احساس میکنم که با افراد داخل باشگاه نیز ارتباط خاصی برقرار کردهام و این برای من بسیار مهم است، زیرا میخواهم با افرادی کار کنم که دوستشان دارم و احساس نزدیکی به آنها دارم. البته، باید نام برخی افراد خاص را ببرم. حتی سر جیم (رتکلیف) و سر دیو (بریلزفورد، اما به خصوص عمر (برادا)، دن (اشورث) و جیسون (ویلکاکس). من احساس کردم که همفکر هستیم و میخواهیم در این باشگاه خاص، کارهای بزرگی انجام دهیم. فکر میکنم این یکی از عوامل کلیدی بود.
وقتی سالهاست که پیروزی را تجربه نکردهاید، آن حس پیروزی کمکم از بین میرود. بنابراین باید پیامی که میخواهیم به بازیکنان منتقل کنیم، بسیار واضح و روشن باشد. به نظر من، باید همه بازیکنان را در یک مسیر واحد قرار دهیم تا آن حس پیروزی را دوباره به دست آوریم.
- منچستریونایتد روبن آموریم چه تیمی خواهد بود؟
به نظرم یک ایده مشخص را مشاهده خواهید کرد. ممکن است آن را دوست داشته باشید یا نه، نمیدانم، اما یک ایده مشخص را خواهید دید. موقعیتگیری خاص بازیکنان را خواهید دید. چیزی را خواهید دید که میخواهیم به آن سطح برسیم. شما این رویکرد را احساس خواهید کرد. لیگ برتر بهترین لیگ جهان است، اما اگر بخواهم چیزی به شما بگویم، این است که یک ایده و هویت مشخص را خواهید دید. این را تضمین میکنم. خیلیها در حال حاضر در مورد سیستم ۳-۴-۳ و 3-3-4 و این قبیل چیزها صحبت میکنند. اما وقتی من به عنوان عضو منچستریونایتد به این صحبتها فکر میکنم، موضوع یک سیستم نیست، بلکه شخصیت بازیکنان و نحوهی دید آنها به باشگاه است.
- نظر روبن آموریم در مورد موفقیت یک سرمربی:
البته، وقتی در این باشگاه هستید، باید برنده شوید. میدانیم که به زمان نیاز داریم، اما باید زمان را به دست آوریم. برای به دست آوردن زمان، باید بازیها را ببریم، اما مهمترین چیز برای من هویت است. از همان روز اول، با هویت خود شروع میکنیم. ما برای بازیها آماده میشویم، اما تمرکز زیادی روی مدل بازی خود خواهیم داشت؛ چگونه بازی کنیم، چگونه پرس کنیم، این چیزهای کوچک، جزئیات کوچک. نمیتوانید روی همه جزئیات تمرکز 100% داشته باشد چون برای بازیکنان گیجکننده خواهد بود. بنابراین اگر بخواهم یک چیز بگویم، هدف اصلی من، اولین هدف من، هویت است. هویت و شخصیتی که در گذشته داشتیم.
- تعریف فلسفه:
اگر بخواهم فلسفهام را خلاصه کنم، یک کلمه است: تیم. برای من، تیم مهمترین مسئله است. اگر به عنوان یک تیم کار کنید، استعداد فردی شروع به درخشش خواهد کرد. اما اگر بخواهم اهمیت همه چیز را توضیح دهم، آن شخصیت است؛ نحوه مبارزه، نحوه بازی، و ما باید هویت داشته باشیم. اگر بازیکنان ما پیراهن باشگاه را بر تن میکنند، باید بدانند که این تیم منچستریونایتد است! میتوانم چیزهای رایج را بگویم، مثل برنده شدن. همه میخواهند برنده شوند و من هم میخواهم با بازیکنانم و با هواداران برنده شوم، اما بازی با یک هویت و یک ایده، چیزی است که من همیشه روی آن تمرکز دارم.
من برای تیم همهکار انجام خواهم داد. اگر زمانش را داشته باشم، مقابل همه از بازیکنانم دفاع خواهم کرد. این موضوع برای من یک نکته کلیدی است. برای بازگشت این باشگاه به جایی که به آن تعلق دارد، هر کاری انجام میدهم.
- آموریم از بازیکنانش چه چیزی میخواهد؟
به عنوان یک بازیکن در تمامی پستها بازی کردم؛ دفاع راست، دفاع چپ، مدافع میانی، هافبک، وینگر، شماره 10 و شماره 8. به عنوان دروازهبان یا مهاجم هدف بازی نکردم. من «بازیکن تیم» بودم، کسی که روی نیمکت هم مینشست. بنابراین، هر چیزی که بازیکنانم احساس میکنند را درک میکنم. وقتی به تیم فکر میکنم، به احساس هر بازیکن و هوادار فکر میکنم.