شناسهٔ خبر: 69738276 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایمنا | لینک خبر

۲۴ هزار قصه از آسمان؛

آسمان آبی بود و زمین گلگون از خون لاله‌ها

تقویم بیست‌وپنجم آبان را نشان می‌دهد؛ روزی که به‌نام اصفهان، این دیار همیشه پابه‌کار گره خورده است؛ ۲۵ آبان برای ما اصفهانی‌ها، فقط یک روز سرد پاییزی نیست، روزی‌ست که یک خورشید در آسمان و صدها ستاره روی زمین با نور خود، شهرمان را روشن کردند؛ آن روز، آسمان آبی بود اما زمین، گلگون از خون لاله‌ها.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری ایمنا، تقویم بیست‌وپنجم آبان را نشان می‌دهد؛ روزی که به‌نام اصفهان، این دیار همیشه پابه‌کار گره خورده است؛ ۲۵ آبان برای ما اصفهانی‌ها، فقط یک روز سرد پاییزی نیست؛ روزی‌ست که یک خورشید در آسمان و صدها ستاره روی زمین با نور خود، شهرمان را روشن کردند؛ آن روز، آسمان آبی بود اما زمین، گلگون از خون لاله‌ها…

باید از مادری که عکس جگرگوشه‌هایش را در دست دارد و می‌گوید خودم و تمام فرزندانم فدای اسلام گفت یا از پدر و پسری که با یکدیگر به شهادت رسیدند و حالا پیکر هر دوی آن‌ها در دستان مردم تشییع می‌شود؟ شاید هم از مادری که میان شهدا به دنبال فرزندش می‌گردد و چهل سال است که تنها خواسته‌اش این است که حداقل تابوت پسری که عمری در آغوش خود پرورش داد، بغل بگیرد؛ این حماسه آن‌قدر بزرگ بود که چشم جهانیان به این عظمت خیره ماند، تشییع این تعداد شهید تا به آن روز در هیچ کجای کشور انجام نشده بود و به قدری عظیم بود که امام امت درباره آن فرمودند: «شما در کجای دنیا می‌توانید جایی را مثل اصفهان پیدا کنید؟» و رهبر معظم انقلاب نیز دراین‌باره فرمودند «مردم اصفهان در یک روز پیکر ۳۷۰ شهید را تشییع کردند و خم به ابرو نیاوردند، همان روز اعزام به جبهه داشتند، پشتیبانی داشتند و ننشستند و حرکت کردند.»

از تشییع شهدای دفاع مقدس تا شهدای راه مقاومت / این مردم، همیشه در صحنه‌اند

محمد نادرالاصلی از رزمندگان دفاع مقدس است که هم جنگ را دیده و هم شاهد آن تشییع پرشکوه بوده‌است و امنیت امروز جامعه را نتیجه رشادت‌های رزمندگان اسلام در عملیات‌های مختلف می‌داند؛ از ۲۵ آبان از سال ۶۱ و عملیات محرم می‌گوید، از روزی که ۳۷۰ شهید در اصفهان تشییع شد و این تشییع با شکوه، این پیام را به جهانیان مخابره کرد که مردم، همچنان پای کار انقلابشان هستند؛ با اقتداری که در بیانش هویداست چنین می‌گوید: امروز که بیش از ۴۰ سال از این حادثه می‌گذرد نیز در نمونه‌هایی مانند شهادت شهید نیلفروشان، شهید حجازی و شهدای دیگر دیدیم که مردم همانند ۲۵ آبان سال ۱۳۶۱ با شکوه تمام به بدرقه این شهدای گرانقدر می‌پردازند.

آسمان آبی بود و زمین گلگلون از خون لاله‌ها

در ادامه از شهدایی می‌گوید که در عملیات محرم، مفقودالاثر شدند، از شهدایی که پدر و پسر و حتی برادر بودند؛ از شهیدان عزیزالله و مهدی دهقان، دو برادری که تا آخرین لحظه مردانه جنگیدند و در کنار یکدیگر به آسمان پر کشیدند.

خانه‌هایی که تبدیل به مزار شهدا شد

رزمنده دفاع مقدس، انگار که تمام آن لحظه‌ها مانند یک فیلم جلوی چشمانش باشد، از حضور مردم در آن روز بزرگ می‌گوید و چنین اظهار می‌کند: در جای جای مسیر میدان امام خمینی (ره) تا گلستان شهدا پر از جمعیت بود و تمام مغازه‌دارها به احترام شهدا، کرکره‌ها را پایین کشیده بودند؛ حتی در آن ایام، برای به خاک سپردن شهدا، جایی وجود نداشت، برای همین، خانه خانواده‌هایی که منازلشان نزدیک به گلستان شهدا بود، خریداری شد و محلی برای دفن این شهدای گرانقدر ایجاد شد که این کار خانواده‌ها تا امروز برای آن‌ها به عنوان باقیات الصالحات باقی مانده است.

نادرالاصلی به عصر آن روز هم اشاره می‌کند، بعد ظهر آن صبح پرشکوه، کمک‌های مردمی جمع‌آوری شده از پل فلزی تا محله شهید بهشتی مهیا شده بود و این نماد یک همبستگی پایدار است که همچنان هم بین مردم جاری است.

وی تصریح می‌کند: همه این شهدا در وصیت نامه خود به دفاع از دین و حجاب، ولایت فقیه، آزادگی و دیاری که اگر بماند، بقیه حرم‌ها نیز باقی خواهند ماند تاکید داشتند که هر کدام پیام‌های زیادی دارد؛ یکی از مهم‌ترین این پیام‌ها، سن این شهداست که همگی جوان و مشتاق زندگی بودند اما با عمق وجود به این موضوع پی بردند که دفاع از کشور و دین، دفاع از امام زمان (عج) است.

آسمان آبی بود و زمین گلگلون از خون لاله‌ها

رزمنده دفاع مقدس از جبهه امروز هم می‌گوید، جبهه حق علیه باطلی که رزمندگان خستگی ناپذیرش با تمام وجود در حال جهادند: الگوی جانفشانی‌های امروز در جبهه غزه و لبنان، ایثار و فداکاری رزمندگان ایرانی در طی هشت سال دفاع مقدس است و اصفهان به عنوان شهر شهیدان در کنار دیگر شهرها، معنای ایثار را برای بشریت به ارمغان آورد و زمینه‌های ظهور در حال فراهم شدن است.

نادرالاصلی، با بغضی که در گلو دارد از رفیق رزمنده‌اش یاد می‌کند، احمدرضا مهدوی که در عملیات محرم حضور داشت و خبرنگار و مستندساز جنگ هم بود؛ جانبازی که همین چند روز پیش به یاران شهیدش پیوست؛ سپس ادامه می‌دهد: مسئولین باید بدانند که شهدا، جان خود را فدا کردند تا از ارزش‌ها، وطن و ولایت فقیه، دفاع کرده و امنیت و آسایش را از ابعاد مختلف مانند فرهنگی و اقتصادی ایجاد کنند؛ این دغدغه‌ای است که شهید رئیسی همواره با خود داشت و امروز روح ایشان برای پیشبرد اهداف انقلاب در جامعه ما جاری است.

مردمی که زندگی خود را فدا کردند

حجت‌الاسلام احمد سالک نیز که خود از پیشتازان میدان است و جوانی خود را در این مسیر گذشته، اظهار می‌کند: حماسه بیست‌وپنجم آبان اصفهان که پس از عملیات محرم انجام شد، یکی از برگ‌های زرین تاریخ انقلاب اسلامی است و برای مردم اصفهان، اهمیت ویژه‌ای دارد؛ در یک روز، در جوار عالی‌قاپو ۳۷۰ شهید تشییع شدند که نماز این شهدا را مرحوم آیت‌الله سید اسماعیل هاشمی خواندند.

آسمان آبی بود و زمین گلگلون از خون لاله‌ها

انگار که نکته‌ای به یاد آورده باشد توضیح می‌دهد: جالب اینجاست که هشت پیکر از این شهدا، پدر و پسر یا برادر بودند که تابوت‌های آن‌ها به هم دوخته شده بود و روی دوش مردم اصفهان، تشییع شد؛ همچون شهیدان حیدری که هم پدر هم پسر، هر دو شهید شده بودند؛ موضوع مهم دیگر، این است که بعدازظهر همان روز، اعزام نیرو به جبهه داشتیم.

این پیشگام انقلاب اسلامی با بیان اینکه استقامت و حضور در صحنه مردم و دفاع از انقلاب اسلامی از مسائل بسیار اساسی بود؛ در کنار این موضوع، کمک‌های مردمی به جبهه هم می‌شد و به فاصله چند روز، حدود ۲۵۰ شهید دیگر و دوباره حدود ۱۵۰ شهید عملیات محرم بر دستان این مردم تشییع شدند، عنوان می‌کند: امام خمینی (ره) فرمودند کجای دنیا شهری مثل اصفهان سراغ دارید که در یک روز ۳۷۰ شهید تشییع کنند و در همان روز به جبهه‌ها اعزام داشته باشند؛ که خود تعریف بسیار فوق‌العاده‌ای بود. رهبر معظم انقلاب نیز در ۲۵ آبان سال ۸۹ در جمع مردم اصفهان به این مسئله اشاره کردند که اصفهان، مرکز نورافشانی به جهان اسلام و جهان است و این مقام باید مجدد به‌واسطه علما، جوانان غیور و انقلابی و شخصیت‌هایی که در آن حضور داشتند، به آن برگردد.

حجت‌الاسلام سالک که این سال‌ها کم از حماسه‌های نصف‌جهان ندیده است، اینطور صحبتش را ادامه می‌دهد: خانواده‌های این شهدا، به‌رغم همه سختی‌ها، می‌گفتند که اگر چند فرزند دیگر هم داشتیم، آن‌ها را تقدیم انقلاب می‌کردیم، بنابراین روحیه بلند مردم اصفهان قابل تقدیر بود، هست و خواهد بود.

آسمان آبی بود و زمین گلگلون از خون لاله‌ها

زبان هنر، بهترین راه روایت آن حماسه پرشکوه

برای گفتن از حماسه‌ای که زبان از گفتن و قلم از نوشتن آن قاصر است، باید دست به دامن هنر شد، کاری که رضا بدرالسما هنرمند معروف نگارگری در وصف آن روز با شکوه انجام داد؛ خودش می‌گوید که هر چه دارد، توفیقی از سمت خدا و عنایت شهدا بوده و چنان از ته قلبش از این عشق سخن می‌گوید که با خودم می‌گویم دلیل روح و نشاط موجود در آثارش، همین ایمان و اعتقاد راسخ اوست.

بدرالسما با آن انرژی و گرمی همیشگی بیانش، صحبت خود را اینطور شروع می‌کند: سالی که قرار شد اصفهان را به عنوان شهر ایثار و شهادت نام گذاری کنند، چنین برنامه‌ریزی شده بود که حدود ۵ هزار نفری در ۲۵ آبان در محضر رهبر انقلاب حاضر شویم؛ در همین راستا حدود بیست روز قبل از حضور طراحی اثرم را شروع و با توجه به فرصت کم، تکنیک آبرنگ را انتخاب کردم.

انگار که تابلو جلوی رویش باشد، با جزئیات تمام از جزئیات اثرش می‌گوید، بالاخره راست می‌گویند که هر اثر هنرمند انگار بخشی از وجود خود اوست: در این تابلو، شعارهایی مانند مرگ بر آمریکا به چشم می‌خورد و در کنار این‌ها، حضور پررنگ مردم از اقشار مختلف، مخصوصاً بانوان که نیمی از جمعیت را فرا گرفته‌اند به وضوح دیده می‌شود؛ همچنین نام حضرت فاطمه زهرا (س) و اباعبدالله (ع) ازجمله شعارهایی‌ست که در تابلو دیده می‌شود.

درباره جنگ جنگ تا پیروزی از او می‌پرسم، شعاری که آن روزها بسیار استفاده می‌شد و او چنین پاسخ می‌دهد: اتفاقاً بزرگترین شعار این تابلو، پرچم «جنگ جنگ تا پیروزی» است، در کنار این‌ها نمادی از اصفهان یعنی مسجد امام که در میدان امام خمینی (ره) است دیده می‌شود، همچنین فرشته‌هایی بالای تابلو هستند که با شهدا همراه می‌شوند و آن‌ها را به سمت معراج می‌برند نیز دیده می‌شود.

آسمان آبی بود و زمین گلگلون از خون لاله‌ها

این هنرمند به فرمایش امام خمینی (ره) که فرمودند شما در کجای عالم شهری سراغ دارید که در یک روز، ۳۷۰ شهید تشییع شود و همان روز نیز اعزام به جبهه داشته باشند اشاره می‌کند تا از اهمیت آن روز پر شکوه بگوید، سپس ادامه می‌دهد: این اثر را به رهبری هدیه دادم و ایشان نیز به موزه آستان قدس رضوی اهدا کردند؛ خوشبختانه این اثر بسیار مورد استقبال قرار گرفت و بعدها آثار دیگر مرتبط با شهادت مثل مدافعان حرم و.... خلق شد.

اصفهان پایتخت هنر ایران است و خوب است که با آثار هنری، حوادثی که بر این شهر گذشته را روایت کنیم؛ شهدا زنده‌اند و ما باید با زبان هنر، سیره و راه شهدا را نشان دهیم و حتی از خانواده‌هایی بگوییم که عزیزان خود را تقدیم اسلام کردند و می‌گویند اگر فرزند دیگری هم داشتیم باز هم حاضر بودیم در راه خدا فدا کنیم.

انگار که عشق به میهن و آن روزهای پر حماسه در او خاموش نشده باشد، چنین می‌گوید: یکی از آثاری که اخیراً کار کردم نیز در راستای گرامیداشت ۲۴ هزار شهید اصفهان است و عنوان آن، «اصفهان، شهر شهیدان» است و امیدوارم که این اثر در جایگاه حقیقی خودش قرار گیرد؛ امیدوارم اهداف امام خمینی (ره) که هدف همه پیامبران بوده اجرا شود و کلمه طیبه لا الله الا الله که نفی همه طاغوت‌هاست به گوش همه جهانیان برسد.

وی در ادامه از روز حماسه و ایثار مردم اصفهان می‌گوید، از زمانی که جمعیت زیادی از میدان امام خمینی تا گلستان شهدا حضور داشتند، طوری که فاصله بین جمعیت قطع نمی‌شد: وقتی که شهدا به گلستان رسیده بودند، همچنان جمعیت زیادی در میدان امام بودند و واقعاً حماسه بزرگی بود؛ شهدایی بودند که برادر و پدر و فرزند بودند که برای من بسیار تکان دهنده بود و بعدها فهمیدیم که تعداد شهدا بیشتر از این‌ها بود، در آن زمان با خودم فکر می‌کردم که آیا می‌توان این حماسه را به تصویر کشید؟ حتی بعضی خانواده‌های شهدا به من می‌گفتند که آیا امکان به تصویر کشیدن این حماسه وجود دارد؟

آسمان آبی بود و زمین گلگلون از خون لاله‌ها

آهی می‌کشد و از حسرت دلش می‌گوید، از اینکه دوست داشت او هم به سعادت شهادت نائل شود، دلم می‌خواست به او می‌گفتم که به تصویر کشیدن آن روزها برای نسلی که چیزی از جنگ ندیده، چیز کمی نیست؛ وی در ادامه چنین می‌گوید: ما بهای زیادی در راه اسلام و انقلاب پرداختیم و حتی نام عملیات‌ها را به نام ائمه مزین می‌کردیم؛ مردم ما بسیار ولایی و علاقه‌مند ائمه هستند و حاضرند که همه چیز خود را برای اسلام و ائمه فدا کنند؛ امیدواریم که به برکت خون این شهدا، کل عالم آگاهی برسند و حتی کسانی که نامی از اسلام نشنیده‌اند به سمت آن کشیده شوند، اینکه ما شاهدیم از کشورهای دیگر فوج فوج به اسلام گراییده می‌شوند، برکت ارسال پیام بیداری و تفکر امام خمینی (ره) به سمت آن‌هاست.

به گزارش ایمنا، این روزها و در تب و تاب برخی از شایعات باید به پای قصه آن ۳۷۰ مادری نشست که در ۲۵ آبان فرزندانشان بر دستان قدرشناس مردم این خاک تشییع شدند، باید به پای حرف جوانان آن روزها و سپیدموی این روزها نشست که جوانی خود را خرج این مسیر کردند تا بدانیم در ۲۵ آبان ۱۳۶۱ بر مردم چه گذشت تا ساده از آن نگذریم ؛۲۵ آبان ۱۳۶۱ تنها روایت یک مراسم تشییع ساده نیست ؛۲۵ آبان روایت ۳۷۰ زندگی است، ۳۷۰ زندگی که پایان یافت تا میلیون‌ها زندگی جاودان بماند...