«توقف مازوتسوزی در نیروگاهها و خاموشی روزانه» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم زهرا نژادبهرام است که در آن آمده؛ با دستور رییس جمهور پزشکیان اتفاق مبارکی در کشور به وقوع پیوست و آن ارجحیت سلامت بر برق، امری که طی حداقل یک دهه گذشته به صورت نفسگیر جان مردمان را در خطر قرار داده بود. مازوتسوزی به بهانه کمبود گاز و نبود امکانات منابع تولید برق تجدیدپذیر به قدر کافی به معضلی جدی در کشور مبدل شده و با خود مرگ خاموش شهروندان را آورده است. تلاشهای نهادهای گوناگون در جلوگیری از این امر از دولت روحانی آغاز شد، اما به نتیجه نرسید در دولت سیزدهم نیز این تلاشها ادامه یافت، اما به نتیجه نرسید تا آنکه دولت چهاردهم آن را به پاسخ رساند. ناکارآمدی سیستم زیرساختی کشور در تامین برق از روشهای پاک که منجر به بروز خسارات جدی شده دیگر قابل پذیرش نیست و این اقدام دولت ضرورتی انکارناپذیر برای دوره موقت است .
منتقدین بیبرقی بدون توجه به عوارض تنفس مازوتسوزی فراموش میکنند که بیش از 10 سال است که شهروندان این کشور هزینه بیتوجهی مقامات بهداشتی و انرژی و زیرساختی به سلامت آنان را میپردازند. در دوره پنجم شورای شهر تهران بارها اعضا به ویژه اینجانب نسبت به این مهم تذکر و نامه رسمی تهیه کردند تا به مقامات دولت وقت یادآوری کنند که دست از مازوتسوزی بردارند، اما به صورت موقت مورد توجه قرار گرفت و مجددا کار از سر گرفته شد. در دولت سیزدهم نیز بیتوجه به سلامت شهروندان مازوتسوزی رویهای بود برای کاهش انبارهای انباشته شده از مازوت که خریداری نداشت و باید در نیروگاهها بهزعم آنها مورد استفاده قرار میگرفت و ریههای شهروندان را آلوده میکرد. بر اساس گزارشها غلظت ذرات معلق در کشور ما در سال ۱۴۰۰ بهطور میانگین ۳۰ میکروگرم بر مترمکعب بوده که در سال ۱۴۰۱ به بیش از ۳۵ میکروگرم بر مترمکعب رسید که تقریبا ۷ برابر رهنمود سازمان جهانی بهداشت و ۳ برابر استاندارد ملی کشور است (1) . در همین ارتباط بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس بخشی از ناباروری زوجین ناشی از این امر است .
مطالعات نشان میدهند آلایندههای هوا مانند ذرات معلق یا PM، مونواکسیدکربن، دیاکسیدگوگرد، اکسیدهای نیتروژن و ازن، در کنار ترکیبات آلی فرار و فلزات سنگین موجود در ذرات معلق از طریق مکانیسمهای مختلف باعث ناباروری میشوند.
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی گفته میشود که تقریبا ۱۵ تا ۳۰ درصد زوجها با مشکل ناباروری غیرقابل توضیح مواجه هستند. سبک زندگی و کیفیت محیط و آلایندههای محیط میتواند نقش مهمی در این زمینه داشته باشد. برخی از موارد ناباروری ماهیت ناشناخته دارند که ممکن است ناشی از قرار گرفتن در معرض آلایندههای شیمیایی در محیطهای آزاد، خانگی و شغلی باشند .
بر اساس تحقیقی طی سال ۱۴۰۱ در ۳۳ شهر مورد مطالعه کشور، تقریبا ۱۳.۵ درصد از روزهای سال شاخص کیفیت هوا ذرات معلق PM ۲.۵ در محدوده هوای خوب، ۵۶.۶ درصد در محدوده هوای قابل قبول، ۲۲ درصد در محدوده هوای ناسالم برای گروههای حساس، ۶.۳ درصد در محدوده هوای ناسالم، ۰.۸۸ درصد در محدوده هوای خیلی ناسالم و ۰.۷۷ درصد در محدوده هوای خطرناک بوده و نسبت به سال ۱۴۰۰ تعداد روزهای دارای هوای خوب کاهش یافته است.
این گزارش ادامه میدهد سال ۱۴۰۱ بهطور میانگین ۱۳.۵ درصد از روزهای سال در ۳۳ شهر مورد مطالعه هوای خوب داشتند که این رقم نسبت به سال ۱۴۰۰ تفریبا ۴ درصد کاهش یافته است. بهطور کلی تعداد روزهای با هوای قابل قبول در سال ۱۴۰۱ نیز نسبت به سال ۱۴۰۰ تقریبا ۸درصد کاهش یافته است. همچنین بهطور میانگین در سال ۱۴۰۱ در شهرهای مورد مطالعه فقط ۲۱.۷ درصد از روزهای سال میانگین غلظت روزانه ذرات معلق PM ۲.۵ کمتر از ۱۵ میکروگرم در مترمکعب (رهنمود سازمان بهداشت جهانی) بوده است .
از اینرو باید توقف در مازوتسوزی را امری موثر برای سلامت شهروندان تعریف کرد که نه تنها خسارات رشد کودکان و نوزادان را کاهش میدهد، بلکه به تداوم سلامت آنها و دیگر شهروندان خصوصا نسل جوان و افراد دیگر نیز منجر میشود . مشکلات ناشی از بیبرقی بر کسی پوشیده نیست. بسیاری از کارها احتمالا با توقف کوتاهمدت روبهرو خواهد شد، اما فراموش نکنیم اولویت سلامت است.
این مهم تاییدگر ضرورت جستوجوی راهکار سلامتمحور برای جبران قطعی برق نیست، اما برای کوتاهمدت قابل پذیرش است، اما برای میانمدت لازم و ضروری است که با سرمایهگذاری و تدبیر دولت با بهرهگیری از ظرفیتهای بومی و محلی انرژیهای تجدیدپذیر اولویت اول برای جبران برق مورد نیاز کشور باشد .
کشوری که دوسوم مساحتش نور و انرژی خورشید بینظیری دارد چطور قادر نیست برق مورد نیاز خود و حتی همسایگان را تامین کند؟. کشوری که بادهای 120 روزه آن در زابل منجر به مشکلات زیادی برای زیست شهروندان شده چگونه نمیتواند این مهم را به یک مزیت برای تولید نیروی برق تجدیدپذیر مبدل کند و از سوخت مازوت در نیروگاهها جدا شود. به نظر میرسد بیتوجهی مدیران پیشین در بهرهگیری از این ظرفیتها با اتکا به توان بخش خصوصی موضوع تامین انرژی را به چالشی اجتماعی –اقتصادی و امنیتی مبدل کرده که تنها راهکار آن بازنگری بر شیوههای گذشته و اتخاذ رویکرد سلامتمحور است. این مهم در خصوص عدم رعایت قانون هوای پاک و عدم اتخاذ تصمیمات موثر و کارآمد در اجرایی کردن آن به روشنی قابل مشاهده است؛ قانونی که با تعامل مشترک و شرح وظایف مشخص برای شهروندان تهرانی و شهرهای بزرگ به روشنی میدانند که سلامت خود و خانوادههایشان اولویت اول و استراتژیک آنهاست، چراکه تا سلامتی نباشد امکان هر نوع زندگی مفید و موثر وجود ندارد؛ لذا آنان با پذیرش شرایط کنونی به صورت موقت و مشاهده تلاش بخشهای برنامهریز و سرمایهگذار دولتی و همراهی بخش خصوصی در امر تولید برق سالم بدون وارد ساختن خسارت به سلامت شهروندان یقینا صبوری خواهند کرد .
این مهم به این معناست که دولت در اسرع وقت نسبت به برنامهریزی و اقدام گامهای خود را برای موقت بودن قطعی برق اعلام کند تا شهروندان امیدوار باشند که در میانمدت این مساله مرتفع خواهد شد.