شناسهٔ خبر: 69728930 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: برترین‌ها | لینک خبر

مرگ زنی که با ضربه کلنگ همسرش به کما رفته بود

مرگ زنی که با ضربه کلنگ همسرش به کما رفته بود

​​​​​​​زن جوانی که شوهرش با کلنگ به سر او ضربه زده و به کما فرو رفته بود، در مرکز درمانی جان سپرد و بدین ترتیب پرونده همسرآزاری و ضرب و جرح به قتل تبدیل شد.

صاحب‌خبر -

روزنامه همشهری: ​​​​​​​زن جوانی که شوهرش با کلنگ به سر او ضربه زده و به کما فرو رفته بود، در مرکز درمانی جان سپرد و بدین ترتیب پرونده همسرآزاری و ضرب و جرح به قتل تبدیل شد.

اوایل صبح روزگذشته زنگ تلفن قاضی ویژه قتل عمد مشهد به صدا درآمد و نیروهای انتظامی مستقر در بیمارستان رضوی از مرگ تلخ زن ۳۵ ساله‌ای خبر دادند که چند روز قبل با ضربه کلنگ شوهرش به کما رفته بود. در پی دریافت این خبر بلافاصله تحقیقات میدانی گسترده‌ای از سوی قاضی دکتر صادق صفری آغاز و قرار وثیقه مرد میان‎سال به بازداشت موقت تبدیل شد.

مرگ زنی که با ضربه کلنگ همسرش به کما رفته بود

از سوی دیگر، قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد اتهام ارتکاب قتل عمدی زن مسلمان را به تنها متهم این پرونده جنایی تفهیم کرد و او را برای بررسی ریشه‌های این جنایت هولناک در اختیار کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی مشهد قرار داد.

با این دستور قضایی،گروهی از افسران زبده دایره قتل عمد آگاهی به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد) کنکاش‌های تخصصی را درباره ادعاهای متهم به قتل آغاز کردند.

این مرد میان‎سال که از شانزدهم آبان (زمان وقوع حادثه) با تدبیر مقام قضایی در بازداشت به سر می‌برد، در بازجویی‌های مقدماتی گفت: «منزلی را در انتهای خیابان نجف ۲۹ (بولوار توس۶۳) ساختم. ابتدا همسایگان به من گفتند اگر این زمین را بسازید ما به شما آب، برق و گاز می‌دهیم، اما وقتی این کار را انجام دادم آنها زیر حرف‌هایشان زدند و به من کمکی نکردند.

اما من مشکلات دیگری با همسرم داشتم و مدام با یکدیگر درگیر بودیم. این اختلافات خانوادگی به جایی رسید که از ۱۰ روز قبل روابط عاطفی نداشتیم و او مرا نامحرم می‌دانست. من هم که از این رفتارهای همسرم به تنگ آمده بودم، خیلی با خودم کلنجار رفتم که رهایش کنم، اما نشد. وقتی او در کنار پسرم خوابیده بود، ناگهان کلنگ را از کنار اجاق گاز منزل برداشتم و در همان حالت خواب به سرش کوبیدم، ولی نمی‌دانم چند ضربه به او زدم.

سپس کلنگ را سر جایش گذاشتم و خودم در تاریکی شب بالای سرش نشستم. پسرم که از صدای نفس‌های او بیدار شده بود، مدام فریاد می‌زد که با صدای خُرخُر مادرم نمی‌توانم به خواب بروم. در این شرایط، وقتی اجازه دادم پسرم کلید برق را بزند، ناگهان او با دیدن پیکر خون‌آلود مادرش به سوی من حمله‌ور شد و قصد داشت مرا با چاقو بزند.

او می گفت تو را تکه‌تکه می‌کنم. من هم به بیرون از منزل گریختم تا این که امدادگران اورژانس از راه رسیدند و پیکر همسرم را به بیمارستان رضوی انتقال دادند.

اکنون، با مرگ این زن جوان، بررسی‌های ویژه‌ای با دستورهای محرمانه قاضی دکتر صفری آغاز شده است تا این ماجرای وحشتناک زیر ذره‌بین تحقیقات قضایی قرار گیرد.

پ

برچسب‌ها: