شناسهٔ خبر: 69725771 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنو | لینک خبر

پزشکیان، خوش شناس یا بدشانس؟ | روزنو

اگر بخواهیم از نظر علمی و پژوهشی پیروزی مسعود پزشکیان را در انتخابات ریاست جمهوری بررسی کنیم باید این مورد را نیز لحاظ کنیم که پیروزی رئیس جمهور قائل به شانس و خوش شانسی نبود بلکه او نماد یک تغییر بود و مردم به نماد تغییر در جامعه و سیاست رای دادند.

صاحب‌خبر -
روزنو :

پس از ترور اسماعیل هنیه در تهران تنها یک روز پس از تحلیف و در ادامه آن پیش آمدن نزاع سیاسی جدی بین‌المللی با اسرائیل، برخی از صاحب نظران صحبت از یک موضوع غیر آماری می‌کنند و آن این است که مسعود پزشکیان از ابتدای شروع کارش تاکنون دچار بدشانسی و بد بیاری شده است.


به صورت کلی در علم سیاست و متون تاریخی چیزی به نام شانس و اقبال کارکرد علمی ندارد و بیشتر موضوع شانس و خوش شانسی حالتی احساساتی است.
در عالم سیاست و سیاست مداری، هنر حکومت کردن، سیاست ورزی و برنامه‌ریزی مهم است.


در دنیای سیاست چیزی که اهمیت دارد این است که یک سیاستمدار برای همه اتفاقات و پدیده‌های ناگهانی برنامه‌های منحصر به فرد خود را از قبل برنامه‌ریزی کرده باشد و بتواند حوادث سیاسی را به بهترین شکل مدیریت کند.


رسانه‌هایی که درباره بدشانسی رئیس جمهور صحبت می‌کنند، باید به این موضوع توجه کنند که هنر یک سیاستمدار این است که تهدیدها را تبدیل به فرصت کند. به عنوان مثال زمانی یک رئیس جمهور واقعاً می‌تواند ریاست جمهوری کند که خود را برای بدترین اتفاقات ممکن آماده کند؛ اگر قرار است کاملا هریس در آمریکا رئیس جمهور شود رئیس جمهور ایران با احتمال دادن اندکی به پیروزی ترامپ نیز یک سری برنامه‌ریزی‌هایی هم انجام می‌دهد.


اگر بخواهیم از نظر علمی و پژوهشی پیروزی مسعود پزشکیان را در انتخابات ریاست جمهوری بررسی کنیم باید این مورد را نیز لحاظ کنیم که پیروزی رئیس جمهور قائل به شانس و خوش شانسی نبود بلکه او نماد یک تغییر بود و مردم به نماد تغییر در جامعه و سیاست رای دادند.


در تاریخ و علم سیاست مفهوم علمی و کارکردی به نام شانس و اقبال وجود ندارد که یکی از مهم‌ترین دلایل آن نبود یک سنجش برای بررسی چنین مفهوم احساسی و غیر واقعی است.
چیزی که برای سنجش عملکرد دولت چهاردهم با رهبری مسعود پزشکیان مهم است سنجش توانایی‌ها و برنامه‌ریزی‌ها و اهداف این دولت است؛ نه شانس و اقبال آن.
احمد موثقی، استاد دانشگاه و پژوهشگر مسائل سیاسی به روزنامه آرمان امروز گفت: چیزی به نام شانس در علم سیاست وجود ندارد در واقع، برخی رخدادها به شکلی غیرارادی و تصادفی پیش می‌آیند، به گونه‌ای که گاهی افراد وارد برهه‌ای از تاریخ می‌شوند که از نظر ساختاری و مرحله تاریخی، انتخاب یا اراده‌ای در آن دخیل نبوده، چه خوب و چه بد. برای نمونه، می‌توان به آقای پزشکیان اشاره کرد؛ ایشان فردی نیک‌نفس و کاردان است و زمانی وارد عرصه‌های بین‌المللی می‌شود که شرایط خاصی در جریان است؛ مثلاً در برهه‌ای که اسرائیل جنگ علیه فلسطینی‌ها و لبنانی‌ها را شدت می‌بخشد و در همان روزهای نخست فعالیت او، اتفاقات ناگواری مثل کشته شدن افرادی در تهران رخ می‌دهد.
وی ادامه داد: ، شرایط بین‌المللی به نحوی پیش می‌رود که در آمریکا رئیس‌جمهوری روی کار می‌آید که به دلیل سابقه خود در قبال ایران و سردار سلیمانی، تعامل با او آسان نیست. کنگره و دو مجلس آمریکا و دولت نیز در دست جمهوری‌خواهان و گروه‌های راست‌گرای افراطی قرار می‌گیرد، که از جمله ترامپ، با راست‌گرایان اسرائیل پیوندی نزدیک دارد و علیه ایران موضع‌گیری می‌کنند. بنابراین، پزشکیان دولت را در شرایطی بسیار دشوار تحویل می‌گیرد و این وضعیت، نمونه‌ای از تئوری «آشوب» یا «هرج و مرج» است که در آن، یک رخداد کوچک در گوشه‌ای از دنیا می‌تواند تأثیری بزرگ و غیرمنتظره بر سایر نقاط جهان بگذارد.


این پژوهشگر گفت: از این منظر، آنچه به‌طور منطقی و علمی قابل پیش‌بینی بوده، رخ نمی‌دهد و عواملی بی‌شمار کنار یکدیگر قرار می‌گیرند و شرایط را دگرگون می‌سازند. در حقیقت، مسائل زیادی بر یکدیگر اثر می‌گذارند که در محاسبات علمی و تجربی دیده نمی‌شوند و به نوعی شرایطی خلاف قاعده و جریان عادی شکل می‌گیرد؛ گویا هیچ دلیل یا علتی علمی برای توضیح آن‌ها وجود ندارد، ولی عوامل نامشهودی در کارند.


وی افزود: معیارهای مختلفی وجود دارد که برخی از آن‌ها در کنترل دولت‌اند و دولت باید براساس استانداردها و منطق، به وظایف خود عمل کند. اما نکته‌ای که وجود دارد این است که برخی عوامل نیز از کنترل دولت خارج‌اند و ممکن است تحت تأثیر اتفاقات نامطلوبی که هم‌زمان رخ داده‌اند، قرار بگیرد.


موثقی خاطر نشان کرد: در شرایطی که دولت به‌درستی و بر مبنای استانداردها عمل کند، همچنان عواملی وجود دارد که ممکن است به دلیل محاسبات و احتمالات، شرایط را دگرگون کنند. اگر دولت بتواند با منطق، علم، و کارشناسی و هم‌چنین با همراه کردن سایر بخش‌های سیستم، به اجماعی کلی دست یابد، شاید بتواند فراتر از استانداردها عمل کند و دولتی مناسب برای شرایط بحرانی باشد. البته نباید نادیده گرفت که اراده‌هایی خارج از اراده ملی و داخلی در سیاست ایران دخیل‌اند و علیه ایران فعالیت می‌کنند، و در طول این چهل و چند سال، این عوامل نفوذی و آگاهانه نیز به نحوی تأثیرگذار بوده‌اند.