شناسهٔ خبر: 69725529 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: شهدای ایران | لینک خبر

حاج قاسم، اروند را به پهلوی شکسته زهرا(س) قسم داد

نبردی سنگین میان مردانی که ذکر یا زهرا بر لب دارند و رودخانه‌ای که راه نمی‌دهد در گرفته است. گروه موقعیت خودشان را گم می‌کنند، همه جا آب است و سرگردانی و البته امید.

صاحب‌خبر -

به گزارش شهدای ایران روزنامه کیهان به جای ستون گفت و شنود خود نوشت:
در آستانه شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها، دختر گرانقدر رسول خدا‌(ص) و سیده و سرور همه زنان دنیا، از ازل تا به ابد، ما نیز شانه به شانه 
امت اسلام به سوگ می‌نشینیم و این ستون را به نقل خاطره‌ای از شهید سلیمانی عزیز اختصاص می‌دهیم. این خاطره را آقای احمد یوسف‌زاده نویسنده کتاب‌های دفاع مقدس نقل کرده است. بخوانید!
 
«ژنرال‌های کارکشته دنیا به صدام، گفته‌اند ایران از هر نقطه ممکن است به خاک شما یورش بیاورد، غیر از منطقه فاو. ... ژنرال‌ها گفته‌اند هیچ‌کس نمی‌تواند از دریای موج‌خیز اروند بگذرد. گفته‌اند پای گذاشتن غواص در اروند همان و پیدا شدن جنازه‌اش در شکم کوسه‌های خلیج‌فارس همان‌.... آن شب، طبق پیش‌بینی‌ها، بنا بود باد نباشد، باران نباشد، اما چند ساعت مانده به شروع عملیات، ابری ناخوانده از افق قد می‌کشد و پخش می‌شود توی آسمان و حالا هم باد هست هم باران و‌... گفته‌اند اروند ریاکار است، سطح آبش آرام، امّا لایه‌های زیرینش پرشتاب می‌گذرد. گفته‌اند اروند مواج که بشود هیچ‌کس جلودارش نیست و گفته‌اند گرداب‌هایی دارد که با سرعت سیصد‌کیلومتر طعمه‌اش را به غرقاب نابودی می‌کشاند و می‌بلعد....
غواص‌های لشکر ثارالله تصمیم گرفته‌اند در همین هوای منقلب خط فاو پشت صدام را بشکنند. حاج قاسم باید غواص‌هایش را با تاریک شدن هوا آرام و بی‌صدا از رود عبور دهد تا خط دشمن را تصرف کنند و محسن رضایی رمز «یا فاطمه الزهرا» را به همه نیروهای عملیات اعلام می‌کند‌.... حالا برای عبور از موج‌های سرکش اروند فقط یک راه مانده است، آب را به پهلوی شکسته زهرا‌(س) قسم بدهند و حاج قاسم 
قسم می‌دهد‌...
نبردی سنگین میان مردانی که ذکر یا زهرا بر لب دارند و رودخانه‌ای که راه نمی‌دهد در گرفته است. گروه موقعیت خودشان را گم می‌کنند، همه جا آب است و سرگردانی و البته امید. ناگهان پای نفر اول به زمین سفت می‌رسد... یا زهرا! رسیدیم به ساحل! همه از آب بیرون می‌آیند. بی‌صدا در ساحل آرایش می‌گیرند. تازه اول کار است. باید با هجومی تند‌، خط دشمن را فتح کنند. می‌کنند. دشمن راهی جز فرار ندارد. حاج احمد امینی می‌ایستد روی یال خاکریز اول عراق و با بی‌سیم می‌گوید: یا فاطمه الزهرا. یا فاطمه الزهرا. حاجی حاجی، مأموریت انجام شد.... آن‌طرف، کنار نهر علی‌شیر. مروارید اشک، زنجیر پلاک حاج قاسم را می‌گیرد و پایین می‌آید. حاجی بی‌تاب و اشکبار فریاد می‌زند: 
زهرا جان ممنون. بی‌بی جان متشکریم».