«دیوید سنگر» و «کِیتی ادمونسون» در گزارشی برای نیویورک تایمز نوشتند، نتیجه این میشود که ترامپ ممکن است به یک تیم سیاست خارجی متشکل از «وفاداران سرسخت» برسد که البته ریشه در رویکردهای آشنای جمهوریخواهان دارند. تغییری که این دو چهره کردهاند، نشاندهنده به حاشیه راندن گستردهتر نئوکانها در تمام حزب جمهوریخواه پس از فاجعه در عراق و ظهور «اول آمریکا»ست. وفاداران ترامپ، و بسیاری از اعضای حزب، اکنون بهطور کامل به این جهان بینی روی آوردهاند؛ کمی مشتاقتر از پیت هگزت، مجری شبکه فاکسنیوز که روز سهشنبه بهعنوان وزیر دفاع انتخاب شد. هگزت هم انزواطلبی اعلامشده ترامپ و هم مداخلهگری تکانشی او را کانالیزه میکند. او همچنین از استفاده گاه به گاه ترامپ از زور حمایت کرده است. هگزت، کهنه سرباز در عراق و افغانستانی، چهارسال پیش در نیویورک تایمز از تغییر و تحول خود به سوی «ابتدا آمریکا» گفت.
هگزت گفت: «فکر میکنم بسیاری از ما که بسیار جنگطلب بودیم و به قدرت و توانایی نظامی آمریکا اعتقاد داشتیم، در برابر نحوه توصیف جنگها از سوی ترامپ بسیار مقاوم بودیم. اما اگر با خودمان صادق باشیم، شکی وجود ندارد که باید بهطور اساسی نحوه انجام آن را تغییر جهت دهیم. چقدر پول سرمایهگذاری کردهایم، روی چه تعداد افرادی سرمایهگذاری کردهایم و آیا واقعا ما را ایمنتر کرده است؟ آیا هنوز ارزشش را دارد؟» برای روبیو و والتز، تغییر موضع از موقعیتهای قبلی به فعلی آهسته بوده و در سایه آنچه در کنفرانسهای محافظه کاران یا در مصاحبه با فاکسنیوز گفتند و نیز در نحوه تغییر آرایشان در لحظات کلیدی مشهود است. در چند سال گذشته اوکراین یک آزمون حیاتی بوده است.
هنگامی که روسیه برای اولینبار در فوریه۲۰۲۲ به اوکراین حمله کرد، روبیو بهعنوان مرد شماره۲ کمیته اطلاعات سنا، عجله برای ارسال اسلحه، کمک و اطلاعات برای اوکراینیها را تحسین کرد. همینطور والتز، یک کلاه سبز سابق که مشتاقانه از دادن همه چیز به رئیسجمهور ولودیمیر زلنسکی برای بیرون راندن نیروهای روسی حمایت کرد. اما تا بهار امسال، روبیو و والتز، هر کدام به دلایل خاص خود، به آخرین بسته کمکی بزرگ برای حمایت از اوکراین رای منفی دادند. روبیو برای توجیه موضع جدید خود اعلام کرد که ایالات متحده نمیتواند برای آزادی اوکراین بجنگد؛ درحالیکه مهاجران غیرقانونی از مرزهای جنوبی ایالات متحده وارد کشورمان میشوند.
والتز هم به نوبه خود، در یک یادداشت برای فاکسنیوز نوشت که رئیس جمهور بایدن «نه هدف آمریکا در اوکراین و نه استراتژی خود برای دستیابی به آن را توضیح داده است. آیا هزینههای نظامی آمریکا تا زمانی که اوکراین روسیه را به مرزهای قبل از جنگ بازگرداند، ادامه خواهد داشت؟ یعنی مرزهای قبل از ۲۰۱۴ اش؟ یا تا زمانی که رژیم پوتین سقوط کند؟» در واقع، اهداف بایدن تغییر کرده است. اظهارات مکرر او مبنی بر اینکه ایالات متحده «تا هر زمانی که به طول انجامد» در کنار اوکراین خواهد ماند، به «تا زمانی که بتوانیم» تبدیل شده است. اما دستیارانش تا حد زیادی هدف خود را یک هدف ساده توصیف میکنند: کمک به قرار دادن اوکراینیها در موقعیتی که روزی بتوانند با روسیه وارد مذاکره شوند، ترجیحا با دست بالا در میدان نبرد. بعید به نظر میرسد که آن روز در ۱۰هفته باقی مانده از ریاستجمهوری بایدن فرا برسد. بنابراین تقریبا بلافاصله، تعیین اهداف بر عهده والتز و درصورت نامزدی و تایید، روبیو خواهد بود.
این ممکن است یک چالش باشد؛ زیرا رئیسشان تاکید کرده که باید یک معامله وجود داشته باشد؛ جزئیاتی که او هرگز توضیح نداده است. احتمالا، در ازای صلح و اعلامیهای مبنی بر عدم ورود اوکراین به سازمان پیمان آتلانتیک شمالی برای سالها یا دهههای آینده، این معامله بخش بزرگی از کشور را به روسیه میدهد. «ریچارد هاس»، یک مقام قدیمی امنیت ملی، جمهوریخواه و دیپلمات میگوید: «آنها هنوز انترناسیونالیست هستند. اما آزمون اینکه چه نوع انترناسیونالیستی به این نتیجه میرسد که آنها چقدر مایل به فاصله گرفتن از اوکراین هستند، امری است که باید منتظر ماند و دید.» نزدیک به ۱۰سال پیش، زمانی که روبیو برای نامزدی جمهوریخواهان در ریاست جمهوری در برابر ترامپ نامزد میشد، این سناتور فلوریدایی در شورای روابط خارجی- قلب تشکیلات سنتی سیاست خارجی- سخنرانی کرد. او از جان.اف کندی نقل قول کرد و مسالهای را مطرح کرد که بوش پسر مطرح کرده بود: اینکه قدرت آمریکا باید «به جای گسترش قلمرو خود، با تمایل به گسترش آزادی تحریک شود.»
رقبای سابق، دوستان فعلی
پایان استثناگرایی آمریکایی