شناسهٔ خبر: 69720262 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: الف | لینک خبر

عیان‌شدن ماهیت انقلاب ژینا توسط نتانیاهو/ افشاگری قاضی پرونده عباس پالیزدار/ مگر میزی برای مذاکره با آمریکا وجود دارد؟

هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال کردن آن‌ها ـ حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند ـ کار دشواری است. بسته خبری ـ تحلیلی الف، با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیل‌های صورت گرفته در این زمینه، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

صاحب‌خبر -

رویکرد وفاقی دولت در بوته نقد

روزنامه جوان نوشت:

ایده وفاق ملی دولت چهاردهم اگرچه ایده‌ای مناسب و درخور است و سوابق فعالیت‌ها و همچنین گرایش سیاسی رئیس‌جمهور محترم مؤید آن است، اما برخی اقداماتی که در لوای این ایده یا به نام آن انجام می‌شود، محل نقد می‌باشد. به عنوان مثال می‌توان به انتصاب برخی محکومان امنیتی در این دولت اشاره کرد. در همین زمینه، می‌توان به گره زدن رفع مشکلات اقتصادی به رفع فیلترینگ برخی شبکه‌های اجتماعی، تلاش برای طرح مجدد پیوستن به FATF و... هم اشاره کرد که بیش از هر چیز، تلاش‌های دولت دوازدهم در این زمینه را یادآور می‌شود.

واقعیت آن است که اگر متهم به قضاوت زودهنگام نشویم، درباره مجموع اقداماتی که در دولت در لوای ایده وفاق ملی مطرح می‌شود، نوعی پراکندگی و آشفتگی وجود دارد؛ گویی این ایده هم فاقد محوریت و مرکزیت مشخص بوده یا به تعبیر دقیق‌تر، از نداشتن دال مرکزی رنج می‌برد و هم به‌خوبی حدود و ثغور مفهومی و مصداقی آن تعریف نشده است یا کیفیت غیریت‌سازی آن با دقت مشخص نیست. به همین دلیل است که در عین تکرار این ایده در مواضع برخی دولتمردان، اما نوعی سرگشتگی نظری و عملی در این زمینه وجود دارد؛ بدین ترتیب که برخی دولتمردان آن را آنچنان موسع در نظر گرفته‌اند که در مواردی با پلورالیسم همنشین می‌شود و این در حالی است که برخی دیگر از دولتمردان آن را به گونه‌ای شرح می‌دهند که بیش از هر چیزی، به انقلابی‌گری قرابت دارد. یا اینکه در حالی که این دولت در حوزه سیاست و روابط خارجی، به صورت انقلابی عمل می‌کند، اما در عرصه سیاست داخلی و از جمله در مواردی که اشاره شد، از این مشی فاصله می‌گیرد و در مواردی درصدد تکرار مسیر‌های هزینه‌زای گذشته است.

حال اگرچه اصل نگاه دولت برای همگرایی در جامعه قابل ستایش است، اما ایجاد وفاق و همگرایی در سیاست داخلی نیازمند قالب و چارچوب تعریف شده و مشخصی است. در واقع، ایده وفاق ملی را می‌توان یک ایده برای بازسازی سرمایه اجتماعی نظام و انقلاب در نظر گرفت که در درون کلان گفتمان انقلاب جای می‌گیرد. بنابراین، برجسته شدن وفاق ملی نزد دولت چهاردهم، نباید در عمل به مسیری منتهی شود که از آن، تعارض با راهبرد‌های اساسی نظام و انقلاب استنباط شود. به عنوان مثال، دیدار برخی دولتمردان با برخی قوم‌گرایان تجزیه‌طلب یا انتصاب برخی افراد که درباره آنها شائبه‌هایی پیرامون دگردیسی هویتی‌شان در حوزه سبک زندگی مطرح است، نه زیبنده دولت و ایده متعالی آن است و نه کمکی به پیشبرد امور دولت و حل مشکلات مردم می‌کند.

******

مگر میزی برای مذاکره با آمریکا وجود دارد؟

روزنامه خراسان نوشت:

مسعود پزشکیان در نشستی با جمعی از وزرای سابق امور خارجه گفت: «در آغاز فعالیت رسمی به عنوان رئیس جمهور گفتم که باور دارم باید با دوستان مروت و با دشمنان مدارا داشته باشیم و امروز بیش از گذشته به این نظر اعتقاد دارم.» یکی از ویژگی‌های خاص رئیس دولت چهاردهم، اتخاذ مواضع صریح ، بی‌پرده و خودمانی در موضوعات مختلف بود اما این بار از معدود دفعاتی است که در لفافه به نظر می‌رسد پیامی را می خواهد منتقل کند. بعد از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا افراد مختلفی همچون حسین مرعشی، صادق زیباکلام، محمدرضا تاجیک و ... از جریان‌های اصلاح‌طلب، ایران را تشویق به شروع مذاکره با آمریکا در دولت آینده ایالات متحده کردند. در صحبت‌های پزشکیان با وزرای سابق خارجه همین موضوع با ادبیات متفاوت و البته غیر مستقیمی بیان شد. آن جا که رئیس جمهور می‌گوید «امروز» بیش از گذشته به مدارا کردن با دشمن اعتقاد دارم به وضوح می‌توان چنین برداشتی داشت. اما چند سوال و نکته مهم درباره چنین رویکردی نسبت به تصمیم گیری در موضوع سیاست خارجه مطرح است.

حدود یک هفته از پیروزی ترامپ می‌گذرد و جریانی در داخل دایم خط مذاکره را مطالبه می‌کند، سوال این جاست مگر پالسی از طرف تیم دولت جدید آمریکا دریافت شده که با حجم بالا و افراد مختلف این مطالبه در دورن اصلاحات شکل گرفته است؟ آقای پزشکیان؛ با بررسی اجمالی تیم سیاست خارجه ترامپ می‌توان فهمید تمام عناصر ضد ایرانی در دولت آینده آمریکا در حال قدرت گرفتن هستند. حال با توجه به این تیمِ ضدایرانیِ رادیکالِ ترامپ واقعا رئیس جمهور و جریان اصلاح‌طلب چه روزنه‌ای برای مذاکره و تعامل دیده‌اند که ما نمی‌بینیم؟! به نظر می‌رسد رئیس جمهور و برخی از جریان اصلاحات قبل از ارائه پیشنهادها کمی دقت و بررسی کنند که آیا اصلا میزی برای مذاکره وجود دارد که بتوان پشت آن نشست و گفت وگو کرد؟ شرایط فعلی منطقه و روابط میان آمریکا و ایران در وضعیتی قرار دارد که هر رفتار ایران می‌بایست با محاسبات دقیق و منطقی صورت گیرد تا هم ایران را در موضع ضعف قرار ندهد و هم تنش‌ها را بیش از این افزایش ندهد.

باید به این موضوع هم توجه داشت که عجله در رفتار با آمریکا، می‌تواند شرایط را بدتر کند، بهتر است برای انجام هررفتاری یا ارائه تحلیل درخصوص رفتار با آمریکا، ابتدا به این موضوع توجه کرد که طرف مقابل چه مبنایی برای رفتار در مقابل ایران دارد، در شرایطی که منطقه در وضعیت بحرانی قرار دارد و رفتارهای اعلامی و اعمالی آمریکایی‌ها با یکدیگر در تناقض است، بهتر است به جای هیجان‌زده رفتار کردن، برمبنای واقعیت و مقتضیات بین‌المللی رفتار کرد. نکته مهم براساس تجربه تاریخی در دوره قبلی ریاست جمهوری ترامپ این است که حتی اگر پالسی از طرف دولت آینده آمریکا مطرح شود، به هیچ وجه نباید علنی و مشتاقانه درباره آن صحبت کرد. این نکته را محمدجواد ظریف معاون راهبردی رئیس جمهور به خوبی می‌تواند به رئیس جمهور منتقل کند و خاطره توئیت تحقیرآمیز ترامپ در واکنش صحبت‌های وزیر خارجه وقت ایران (محمدجواد ظریف) که گفته بود ایران حاضر است در صورت برداشتن تحریم‌ها با آمریکا مذاکره کند را بازگو کند. ترامپ در واکنش به این صحبت نوشت: نه، مرسی!

******

بنزین سوپر لیتری چند؟

روزنامه همشهری نوشت:

براساس مصوبه هیأت وزیران، واردات بنزین سوپر آزاد شد. برآورد می‌شود هزینه تامین سوخت یک خودرو با باک۵۰ لیتری رقمی در حدود ۳ تا ۴ میلیون تومان باشد. خودرو‌های خارجی و خودروهایی با موتور توربو عمدتا از بنزین سوپر استفاده می‌کنند.به گزارش همشهری، به‌دلیل هزینه‌های سنگین واردات بنزین سوپر،دولت تصمیم گرفت تا واردات این نوع بنزین را آزاد کند و احتمالا هر لیتر آن نزدیک به قیمت‌های جهانی در بازار عرضه خواهد شد.

آنطور که دولت اعلام کرده است واردکننده‌ها می‌توانند بنزین سوپر را با قیمت غیریارانه‌ای وارد کشور کنند؛ این به‌معنای آن است که احتمالا بنزین سوپر با قیمت‌های نزدیک به قیمت جهانی در داخل عرضه خواهد شد. در حال حاضر میانگین قیمت بنزین سوپر با اکتان ۹۵ در جهان یک دلار و ۲۶ سنت و قیمت بنزین سوپر فوب خلیج‌فارس حدود ۱/۲ دلار در هر لیتر است.این به‌معنای آن است که اگر واردکننده‌ها هر لیتر بنزین سوپر را با دلار آزاد وارد کشور کنند قیمت هر لیتر بنزین سوپر همین امروز معادل ۸۴ هزار تومان خواهد بود.

چنانچه آنها بنزین را با دلار نیمایی وارد کشور کنند قیمت هر لیتر بنزین سوپر رقمی معادل ۶۳ هزار تومان است.به این ترتیب می‌توان گفت هزینه پر کردن مخزن سوخت یک خودرو با ظرفیت باکی معادل ۵۰ لیتر چنانچه بنزین سوپر با دلار آزاد وارد کشور شود دست‌کم ۴ میلیون تومان و درصورتی که با دلار نیمایی وارد کشور شود ۳ میلیون و ۱۵۰ هزار تومان خواهد بود.

******

کدام یک از این تصمیمات برای معیشت اکثریت مردم است؟

روزنامه سیاست‌روز نوشت:

تصمیمات و اقداماتی که در کشور گرفته می‌شود در لیبرال سرمایه دارترین کشورهای دنیا هم وجود ندارد. آنچه که در کشورهای منطقه می‌بینیم نوعی اقتصاد وجود دارد که سعی دارد تا همه مردم را تحت پوشش حمایتی خود قرار دهد هر چند در میان آنها اقشار متمول نیز وجود دارند اما مردم عادی از یک حداقل‌های مناسبی برخوردارند و بابت معیشت خود نیز نگرانی ندارند. مدتی است که بحث ارزان بودن بنزین در ایران و زمزمه‌های افزایش قیمت آن در جامعه از سوی مسئولان مطرح می‌شود. رئیس جمهور، معاون اول، سخنگو و دیگران سعی دارند با طرح این مسئله ضمن افکار سنجی، افکار عمومی را هم برای این اتفاق آماده کنند و در واقع مشغول زمینه سازی هستند.

یک مرحله از افزایش قیمت بنزین کلید خورد، قیمت بنزین سوپر با اجازه واردات، افزایش خواهد یافت و قیمت بنزین سوپر آزاد می‌شود که با توجه به نرخ آن در منطقه و دیگر کشورها، از یک دلار کمتر تا بیش از یک دلار است. قیمت بنزین سوپر فوب خلیج فارس حدود ۱/۲ دلار است و با احتساب دلار ۷۰ هزار تومان، آیا قیمت بنزین سوپر نیز بر همین اساس محاسبه می‌شود؟ با این تصمیم می‌توان نتیجه گرفت که دولت چهاردهم که با شعار وفاق ملی بر سر کار آمده است، هر چند بر اساس ادعایی که دارد، می خواهد یارانه‌ها را هدفمند کند، اما در واقع به نفع سرمایه دار و پولدار عمل می‌کند. چرایی آن هم روشن است، با حذف بنزین سوپر با قیمت کنونی که ۳۵۰۰ تومان است و اجازه واردات آن برای برخی اشخاص و افراد، در استفاده از این محصول نیز تبعیض ایجاد می‌شود و فاصله طبقاتی شدیدتر می‌شود و دیگر اقشار از بنزین سوپر محروم می‌شوند.

ماجرای آزاد کردن واردات آیفون نیز همین است یعنی با وجودی که سرمایه داران برای داشتن آیفون‌های گرانقیمت آن را وارد می‌کردند و هزینه زیادی هم برای رجیستری پرداخت می‌کردند اکنون آزادانه می‌توانند آن را وارد و با پرداخت عوارض و گمرکی و رجیستری از این گوشی گرانقیت به راحتی استفاده کنند. در عین آنکه بنزین سوپر آزاد و آیفون را همان سرمایه داران وارد می‌کنند که درآمدی بی نهایت کلان برایشان رقم می‌زند و عملا دولت می‌شود نردبانی برای افزایش ثروت ثروتمندان و سقوط طبقه متوسط به پایین از آن طرف نردبان. کدام یک از این تصمیمات برای معیشت اکثریت مردم است، نمی دانیم؟! رفتارهای دولت نشان آن مثل معروف شده که راهنما به چپ می‌زنند و راست می‌پیچند چنانکه دولت مدعی مقابله با ناترازی و حل مشکلات مردم است اما سیاست‌هایش در نهایت فربه کردن لیبرال‌های سرمایه‌داری است که جز سود خود و البته فرستادن آن سرمایه به خارج از کشور تفکر دیگری ندارند.

******

از فتنه فمینیستی تا پروژه برهنگی/ تلاش‌ برای عادی‌سازی عریانی

روزنامه جام‌جم نوشت:

از دهه ۱۳۷۰ شمسی که زمینه‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی برای روی کارآمدن تفکرات روشنفکری فرهنگی فراهم شد، همزمان حرکت مرموز، مخفیانه و زیر‌پوستی توسط یک جریان فکری برانداز برای توسعه تفکرات فمینیستی راه افتاد. چاپ کتاب فمینیسم و پوپو‌لیسم انتشارات مک میلان، فمینیسم و بنیادگرایی، انتشارات ضد ۱۹۹۹ توسط هایده مغیثی، استاد مطالعات زنان و جامعه‌شناسی در دانشگاه یورک کانادا و صدها کتاب و مقاله توسط اخراج‌شدگان سیاسی و فرهنگی تلاش داشت تا با القای کنشگری زنان در عرصه‌های اجتماعی بتوانند زنان فهیم کشور را در تنازع و چالش با نظام سیاسی و ساختار فرهنگی و دینی قرار دهند. این تلاش‌ها به‌دلیل سرگرمی نهاد‌های فرهنگی کشور، در دهه ۱۳۹۰ به مرحله جدید گام نهاد. با توجه به حساسیت ملی و مذهبی ایرانیان به مقولات فرهنگی در فاز ابتدایی با القای دروغین کنشگری اجتماعی برای دختران شروع شد. اتفاقات دختر میدان انقلاب و اتفاقات از این دست در دهه ۱۳۹۰ را می‌توان در این زمینه ارزیابی کرد. هم‌زمان در خارج از کشور نیز تلاش کردند تا با الگو‌سازی کاذب، دختران ما را از مسیر صحیح خود خارج کنند.لذا از سال ۱۳۹۸ تلاش کردند «نور پهلوی» نوه محمدرضا پهلوی معدوم و فرزند ربع پهلوی را به‌عنوان شاهزاده ایرانی به عنوان الگوی دختر ایرانی معرفی کنند.

اما جریان برانداز با همکاری سرویس‌های امنیتی سیا و موساد می‌بایستی جریان عریان‌سازی اجتماعی را پیگیری کنند. مصاحبه‌های جنجالی نور پهلوی عمدتا با ایندیپندنت فارسی با رویای بازگشت پادشاهی! در زمینه تحریک دختران جامعه ما در سال ۱۳۹۸ وارد مرحله جدیدی شد. چاپ مقالاتی مثل «جوانه زدن زنان روی زخم‌هایی که برتن داشت» توسط مهدیه مصطفایی در ۱۹‌مهر ۱۳۹۸ در ایندیپندنت فارسی، «یک سده مبارزه با زنان ایرانی علیه ارتجاع» توسط م. روغنی در ایران امروز، و مقالات افرادی مثل مریم حسین‌خواه، نوشین احمدی‌خراسانی، مهرانگیز کار، مهناز افخمی، سخنرانی‌های نیره توحیدی و مقالات هایده مغیثی و ساقی لقایی و ... در سال‌های منتهی به فتنه زن - زندگی - آزادی نشان از یک پروژه منسجم و یکپارچه برای تقابل بخشی از جامعه با بخشی دیگر است. متاسفانه همزمان در شبکه‌های تلویزیون خانگی در داخل کشور، تب پخش فیلم‌ها و سریال‌های مبتنی بر کنشگری اجتماعی و فرهنگی زنان و دختران و نقش آنان در تغییر وضع موجود راه افتاد و فیلم‌ها و سریال‌هایی به نمایش درآمد که نشان‌دهنده نقش موثر زنان در کنشگری اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و توانایی آنها در تغییر وضعیت موجود بود.

باتوجه به این‌که مهم‌ترین طبقه‌ای که شبکه‌های تلویزیون خانگی را در دسترس داشتند، نوجوانان و جوانان بودند، لذا جریان عریان‌سازی درصدد برآمد تا در قالب مضامین هنری و بصری، این انگاره را در ذهن زن جوان ایرانی ایجاد کند که می‌توان تغییر ایجاد کرد. البته این کنشگری از راه ناصواب و غلط خود یعنی تقابل و تعارض با نظام اعتقادی و فکری جامعه پیگیری شد. پخش سریال‌هایی مثل خاتون، در انتهای شب، جیران، شبکه مخفی زنان، نوبت لیلی، یاغی و ... و همزمان تصویرسازی قهرمانانه از زنان برای تغییر وضعیت موجود و همزمان چاپ مقالاتی در نشریات و خبرگزاری‌های داخلی (مثل مقاله رابین‌هود ایرانی، یک زن بود در یکی از خبرگزاری‌های داخلی (امیدوارم از غفلت بوده باشد) و صدها مورد دیگر، نشان از عزم جدی دشمن در پروژه «عریان‌سازی جامعه» است. این امر نشان‌دهنده شروع فاز سوم دشمن است. یعنی پروژه «حجاب اختیاری» به پروژه «عریان‌سازی اختیاری» کوچ کرده است و این امر نظام فرهنگی- اجتماعی جامعه را با چالش جدی مواجه خواهد کرد.

در این رهگذر تلاش دارند با استفاده از برخی سلبریتی‌های ورشکسته، گروه‌های مرجع اجتماعی، افراد تاثیرگذار جریان دختر دانشگاه علوم و تحقیقات را تبدیل به جریان عادی کنند. جریان «نرمالیزاسیون» یا «عادی‌سازی» در قالب ریختن قبح اجتماعی، فرهنگی و دینی می‌تواند فاز بعدی باشد. حمایت فمینیست‌های فرانسه، انگلیس، آمریکا و آلمان از جریان عریان‌سازی فرهنگی، حمایت سلبریتی‌های داخل و خارج کشور و همچنین حمایت گروه‌های اپوزیسیون و معاندین خارج از کشور، نشان‌دهنده برنامه‌ریزی دقیق دشمن به منظور مقابله با نظام اسلامی است. باتوجه به این‌که دشمن در رویارویی با ایران قادر به مقابله با جمهوری اسلامی نیست، لذا تلاش خواهد کرد تا با ایجاد شکاف‌های اجتماعی، فرهنگی و بحران‌های اجتماعی، نظام اسلامی را با چالش مواجه کند. امید است مسئولان با درک درست و دقیق مسأله و برنامه‌ریزی صحیح، منطقی ودرست واستفاده ازمتخصصان واندیشمندان فرهنگی واجتماعی، تلاش کند در ارتباط موثر با جوانان از تاثیرگذاری این هجمه دشمن بکاهند و دغدغه‌های پدران، مادران و دلسوزان را برطرف کنند.

******

عیان‌شدن ماهیت انقلاب ژینا توسط نتانیاهو

بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی با انتشار فیلمی خطاب به مردم ایران گفت که آن‌ها مانع از پاسخ نظامی ایران به حمله اسرائیل شوند و در انتها شعار «زن، زندگی، آزادی» را به کار برد. این اظهارات نتانیاهو، با واکنش عطاء‌الله مهاجرانی، وزیر ارشاد دولت اصلاحات مواجه شد و او در توئیتی نوشت: 

«روشن‌تر از این نمی شد هویت صهیونیستی - آمریکایی انقلاب ژینا را نشان داد. بدیهی است که بسیاری از هموطنان معترض که به خیابان آمدند از این سناریو وهویت و بازی گردانی آمریکا و اسرائیل بی‌خبر بودند. یادتان هست دفتر وزیر خارجه آمریکا پمپئو اتاق فرمان شده بود!؟ می‌گفت عکس و فیلم بفرستید».

******

افشاگری قاضی پرونده عباس پالیزدار

خبرگزاری فارس نوشت:

عباس پالیزدار عضو هیأت تحقیق و تفحص مجلس هفتم از قوه قضاییه بود و در خرداد ۱۳۸۸  بر اساس اتهامات مختلف اعم از اقدام عليه امنيت کشور، خیانت‌درامانت و تهمت و افترا به حبس محکوم شد.پس از گذشت نزدیک به ۱۵  سال از آن دوران نام وی در روزهای گذشته با گفت‌وگویی اینترنتی مجدد بر سر زبان‌ها افتاد، گفت‌وگویی ۲ ساعت و نیمه که از ابتدا با طرح اتهامات مختلف به مسئولین رده‌بالای سابق و فعلی کشور آغاز و تا انتها با ژست افشاگرانه‌ای از طرف پالیزدار دنبال شد. در میان اسامی مطرح شده از سوی پالیزدار نام مرحوم آیت‌الله محمد یزدی، رئیس اسبق قوه قضاییه، عضو شورای نگهبان و رئیس مجلس خبرگان رهبری در چند موضوع مختلف و با طرح ادعاهای متفاوتی شنیده شد.پالیزدار علاوه بر مرحوم آیت‌الله یزدی درباره شخصیت‌های دیگری نیز اظهاراتی را مطرح کرده است.برای روشن‌شدن ابعاد ماجرا و به جهت تنویر افکار عمومی، مدیر خراسانی قاضی وقت پرونده عباس پالیزدار توضیحاتی را بیان کرد.

او در مورد جزئیات پرونده و ادعا‌های مطرح شده از سوی وی در روز‌های گذشته گفت: پالیزدار در دادگاه به ۱۰ سال حبس محکوم شد که در همان زمان افراد زیادی به دنبال وساطت در پرونده او بودند. حکم وی در نهایت در دادگاه تجدیدنظر به ۶ سال حبس تغییر کرد».

وی با بیان اینکه پالیزدار یک مفسد اقتصادی است، گفت: «پالیزدار علیه یکی از مقامات کشور مطالبی را جمع‌آوری کرده بود و بعد با تهدید به دنبال وقت ملاقات با آن مسئول بود و پیام داده بود که ما هم باید سر سفره بنشینیم، اما آن مقام مسئول درخواست پالیزدار را نپذیرفته بود و به وی پیام داده بود که هرچه از من و فساد من دارید منتشر کنید ما باج به کسی نمی‌دهیم».

مدیر خراسانی با اشاره به ادعاهای اخیر پالیزدار گفت: «پالیزدار در مصاحبه اخیر خود گفته است که مرحوم آیت‌الله یزدی حدود ۲ تا ۳ هزار هکتار زمین جنگلی را تصرف کرده، اما در دادگاه می‌گفت ۲۰۰ تا ۳۰۰ هکتار را تصاحب کرده است. وی حرف‌هایش را در دادگاه چند بار تغییر داده بود. ما در دادگاه پرونده کارخانه لاستیک دنا و معدن سنگ ده‌بید را رسیدگی کردیم، روال کار واگذاری این واحد‌ها قانونی بود. معدن سنگ ده‌بید دارای وقف‌نامه است که درآمد آن برای کودکان معلول هزینه شود».

وی تأکید کرد: «۱۰ جلسه برای رسیدگی به پرونده پالیزدار برگزار شد. وی در دادگاه می‌گفت که افراد دیگری من را طعمه کرده‌اند و فلان شخص من را جلو انداخته و خودش کنار کشیده است. پالیزدار به دنبال مطرح‌شدن است و قصد دارد از رانت استفاده کند و از افراد باج بگیرد».

******

انتقاد عباس عبدی از سهم‌خواهی اصلاح‌طلبان

عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد نسبت به سهم‌خواهی اصلاح‌طلبان از پزشکیان انتقاداتی را وارد کرده. بخش‌هایی از اظهارات او به شرح زیر است:

*برخی از منتقدان او از یک نظر دچار توقف زمان یا زمان‌پریشی هم شده‌اند. گمان می‌کنند که برای هر کاری باید فلان اصلاح‌طلب منصوب شود. این اشتباه مهلکی است. بسیاری از نیروها هستند که گرایش‌های اصولگرایانه یا حداقل سوابق ارتباطی اصولگرایانه دارند که بسیار هم کارآمد هستند. افراد زیادی هستند که منسوب به هیچ یک از این دو جناح نیستند و بسیار کارآمد و ارزشمند هستند. یک بار و برای همیشه باید به منتقدان به ویژه آنان که از موضع اصلاح‌طلبانه (به صفت حزبی و گروهی و تاریخی) گفت که دور این نقد خود را خط بکشید، چون هیچ چیزی را جز بی‌اطلاعی منتقد از فضای سیاسی ایران اثبات نمی‌کند.

*بدترین و بی‌اعتبارترین نقد به پزشکیان و دولت او از منظر انتصاب‌ها است که واقعا منزجرکننده است. نکته دیگر اینکه معما چون حل گشت آسان شود. بسیاری از اقدامات انجام شده که اگر قبلا گفته می‌شد که باید بشود، همه نگران بودند که مبادا نشود، ولی الان که شده برای خیلی‌ها آسان می‌نماید و رفته‌اند دنبال مطالبات مرحله بعدی. واقعا ما در آوردن پزشکیان چه کرده‌ایم؟ خیلی‌ها مدعی هستند و گمان می‌کنند که باید سهمی هم بگیرند. ۲۵ روز فعالیت سیاسی با نشاط و بدون کوچک‌ترین مشکلی انجام شده و دستاوردی بزرگ داشته است، حالا دنبال سهم‌خواهی هم هستند. واقعا سیاست‌ورزان عجیبی هستیم.

*نکته بعدی به وجود آمدن مشکلات فراتر از امور داخلی است. تحلیف با ترور هنیه آغاز شد و سپس اقدامات بعدی که همه می‌دانیم و الان هم آمدن ترامپ. هر کدام از اینها می‌توانست توجیه‌گر خیلی از ضعف‌ها و نقایص باشد، ولی باید منصف باشیم، و خودزنی نکنیم. حل مشکلات اساسی ایران را باید به صورت پویا نگاه کرد، حل آنها مثل زدن یک دکمه از سوی پزشکیان نیست که حل شود. برجام بزرگ‌ترین دستاورد دولت‌های پس از انقلاب بود، فقط ۳ سال مهمان آن بودیم و امروز به فراموشی سپرده شده است. چرا؟ به دلیل بی‌توجهی به امر وفاق و انسجام داخلی در سیاست.

******

نظمی که با رئیسی شهید شد

خبرگزاری تسنیم نوشت:

 آنچه با آمار و ارقام رسمی طی روزهای اخیر مشخص شده، دلیل اعمال خاموشی‌های برنامه‌ریزی‌شده خانگی، توقف مازوت‌سوزی در چند نیروگاه محدود نبوده است و این تصمیم، ریشه در کاهش سطح ذخایر گازوئیل نیروگاه‌ها دارد. هرساله در فصل گرم سال (سه‌ماهه تابستان) میزان تخصیص گازوئیل به نیروگاه‌ها افزایش می‌یابد تا ذخیره‌سازی در مخازن سوخت مایع واحدهای حرارتی (گازی و سیکل‌ترکیبی) انجام شود؛ این رویه ثابت سالانه، به‌منظور آمادگی برای تولید پایدار برق زمستانه است. آمار ادعایی منتشرشده از سوی وزارت نفت و شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی اما حکایت از عدم انجام وظایف وزارت نفت در تابستان سال جاری دارد.

همان‌طور که در نمودار بالا در مقایسه آمار تابستان سال 1402 که شهید رئیسی بر مسند کار بود و تابستان سال 1403 که این رئیس جمهور خدوم و مردمی بین ما حضور نداشت مشخص است، میزان تخصیص سوخت مایع و ذخایر نیروگاهی در تابستان امسال با کاهش قابل توجه همراه بوده است. عرضه عجیب گازوئیل تولیدی پالایشگاه آبادان در رینگ بین‌الملل بورس انرژی طی تیر و مرداد را هم باید به اتفاقات عجیب و بی‌نظمی وزارت نفت بعد از شهادت آیت‌الله رئیسی اضافه کرد.

همچنین برای نخستین بار است که تعمیرات اساسی پالایشگاه‌های گازی به میانه پاییز کشیده شده است و کاهش قابل‌توجهی گازرسانی در ماه‌های شهریور، مهر و آبان به نیروگاه‌ها که منجر به افزایش برداشت از ذخایر مایع نیروگاهی در ماه‌هایی شده است که می‌بایست حداکثر تخصیص گاز به نیروگاه‌ها صورت می‌گرفت، دلیل مهم دیگری برای اعمال خاموشی‌های بخش خانگی در میانه پاییز است که ناشی از عدم انجام به‌موقع تعمیرات پالایشگاه‌های گازی در تابستان بوده است.

هرساله در فصل گرم سال، تعمیرات اساسی پالایشگاه‌های گازی و در فصل سرد سال، تعمیرات اساسی نیروگاه‌های حرارتی انجام می‌شود تا پالایشگاه‌ها برای زمستان و نیروگاه‌ها برای تابستان با حداکثر ظرفیت در مدار بهره‌برداری باشند، اگر این ریتم به‌هم بخورد، نمی‌توان از ظرفیت کامل این تأسیسات استفاده کرد و آنچه رخ می‌دهد، همان است که در پاییز امسال در خصوص کاهش ظرفیت تأمین گاز نمود پیدا کرده است.

آنچه مشخص است، آثار کم‌کاری مدیران وزارت نفت دولت سیزدهم و چهاردهم، بعد از شهادت آیت‌الله رئیسی،‌ در وضعیت فعلی چالش در تأمین برق پایدار دیده می‌شود و به‌احتمال زیاد اگر رئیس جمهور مردمی، هنوز بین ما بود، امروز خاموشی‌های پاییزه را تجربه نمی‌کردیم. لازم به ذکر است که برخی کارشناسان و مدیران منسوب به دولت چهاردهم، وضعیت فعلی در حوزه قطعی برق را ناجوانمردانه به عملکرد شهید رئیسی نسبت می‌دهند که خلاف این گونه نسبت‌ها واضح و مشخص است.