روزنامه هم میهن نوشت: مرگ دو دختر دانشآموز در یک هفته گذشته، آنقدر دستبهدست شده که حالا در بیشتر رسانههای ایران، خبری مرتبط با آن به چشم میخورد. خبر خودکشی دانشآموزان در هشتماه گذشته، هر چندوقت یکبار منتشر شده و حالا بررسی منابع رسمی و چند منبع غیررسمی نشان میدهد، هیچ ماهی از اول امسال نبوده که در آن دانشآموزی، چه موفق و چه ناموفق، اقدام به خودکشی نکرده نباشد.
بررسیها نشان میدهد از اول فروردینماه ۱۴۰۳ تا ۲۲ آبانماه این سال، دستکم ۱۶ دانشآموز اقدام به خودکشی کردند که سه نفر از آنها با مداخله ماموران مراکز یا سازمانهای مداخلهگر، نجات پیدا کردند و ۱۳ نفر فوت کردند. این اطلاعات براساس خبرهای منتشرشده در سایت رکنا، اعتماد آنلاین، رویداد ۲۴ و در موارد اندکی از حسابهای شبکههای اجتماعی متعلق به نزدیکان تعدادی از دانشآموزان جمعآوری شده است:
۲۰ فروردینماه امسال خبری درباره اقدام به خودکشی یک نوجوان ۱۴ ساله در شهر تالش منتشر شد که قصد پریدن از بالکن یک منزل مسکونی را داشته و انگیزه خود را مشکلات شخصی و اختلافات خانوادگی اعلام کرده بود. ماموران نیروی انتظامی مانع از اقدام او برای خودکشی شدند و درنهایت نجات پیدا کرد.
۹ اردیبهشتماه امسال اعلام شد که یک دختر ۱۶ ساله در تبریز با پرت کردن خود از طبقه ششم محل زندگیاش، اقدام به خودکشی کرد. خواهر او یکسال پیش با همین شیوه اقدام به خودکشی کرده بود.
۲۰ خرداد امسال یک دختر ۱۲ ساله خرمشهری در خانه خودش را حلقآویز کرد که علت آن اعلام نشد.
۲۷ خردادماه یک دختر ۱۷ ساله در شیراز اقدام به خودکشی میکند که از سوی پلیس نجات داده میشود. پلیس اعلام کرده بود که این دختر قصد داشت از پل زیرگذر زند، خود را به پایین پرتاب کند که بلافاصله یکی از نیروهای پلیس وارد عمل شد و او نجات یافت. علت اقدام او، مشکلات خانوادگی اعلام شده بود.
۲۹ خردادماه هم خبر خودکشی یک دختر ۱۲ ساله در تبریز اعلام شد. این دختر در یکی از مناطق تبریز درحالیکه تلفن همراهش در دستش بود، از طبقه پنجم ساختمان به پایین میافتد. علت این اقدام او، خیانت دوست پسرش اعلام شده است.
۲۳ تیرماه خبر خودکشی سایان توانگری، دانشآموز ۱۸ ساله در کامیاران منتشر شد و دلیل آن ناتوانی او در تامین مخارج دانشگاه اعلام شد. براساس گزارشها، او پس از قبولی در آزمون پذیرش دانشجو معلم در دانشگاه فرهنگیان بهدلیل «نداشتن توان مالی جهت تامین مخارج دانشگاه» خودکشی کرد. سایان اهل روستای وشترمل از توابع بخش موچش شهرستان کامیاران درنهایت روز ۲۳ تیرماه در بیمارستان توحید سنندج جان خود را از دست داد.
۳۰ تیرماه امسال، دو خواهر ۱۳ و ۱۴ ساله به نامهای النا و الیسا در حکیمیه تهران، از طبقه نوزدهم برجی در شرق تهران خودشان را به پایین انداختند و فوت کردند.
اواخر مردادماه امسال فرید صادقی، نوجوان ۱۴ ساله اهل شهرستان قروه اقدام به خودکشی کرد که گفته میشود اقدام او بهدلیل آزارهای جنسی بوده است. محمد رسول شیخیزاده، نماینده مردم قروه و دهگلان، همان زمان گفته بود که پرونده «فرید صادقی» را باید از طریق قانون حمایت از کودکان و نوجوانان پیگیری کرد.
۲۶ شهریورماه امسال از باغملک خوزستان خبر رسید که یلدا رحیمی، دانشآموز ۱۷ساله بهدلیل فقر شدید به زندگی خود پایان داده است. آخرین لحظات زندگی او در توالت دفتر کمیته امداد خمینی در این شهرستان گذشت. او در روز مرگش، برای درخواست کمک به کمیته امداد خمینی، درست پیش از آغاز سال تحصیلی، مراجعه کرده بود. پس از اینکه درخواست یلدا رد شد، او تصمیم گرفت همانجا در توالت کمیته امداد به زندگی خود پایان بدهد. پدرش چند سال پیش خود را حلقآویز کرده بود و یلدا با پدربزرگش در روستای دمآب زندگی میکرد.
۲۸ شهریورماه امسال یک پسر ۱۸ ساله در پی سقوط از طبقه پنجم یک ساختمان در باغفیض، جان خود را از دست داد که بررسیهای اولیه نشان داد این اقدام به قصد خودکشی انجام شده است.
در تاریخ ۱۶ مهرماه امسال، خبر خودکشی دختر ۱۷ ساله در نازیآباد تهران منتشر شد که طبق آن، این دختر نوجوان خودش را از سقف پشتبام حلقآویز کرد و علت آن هنوز مشخص نیست.
۲۳ مهرماه اقدام به خودکشی دختر ۱۸ ساله در ساری منتشر شد. او با بالارفتن از پل کابلی در ساری، قصد خودکشی داشت و درنهایت توسط ماموران نیروی انتظامی نجات پیدا کرد.
در ۲۸ مهرماه، بعضی منابع غیررسمی خبردادند که دنیا فرهادی، دانشآموز ۱۷ ساله اهل نوسود، بهدلیل بعضی فشارهای داخل مدرسه و پس از فرار از محل تحصیل خود در پاوه، اقدام به خودکشی کرده و جانش را از دست داده است.
سهشنبه ۱۵ آبانماه خبر خودکشی آرزو خاوری، دانشآموز ۱۶ ساله افغانستانی منتشر شد. او دانشآموز یکی از مدارس شهرری بود و علت اقدامش برخورد مدیر مدرسه با او بر سر نوع پوشش و تهدید به اخراج از مدرسه اعلام شده بود. آموزشوپرورش شهرستانهای تهران در واکنش به این خبر اعلام کرد که «عصر روز یکشنبه ۱۳ آبانماه ۱۴۰۳ یکی از دانشآموزان دختر تبعه افغانستان ساکن شهرری، پس از ترک مدرسه، بر اثر سقوط از ارتفاع یک ساختمان مسکونی مصدوم شد و پس از انتقال فوری به بیمارستان و با وجود تلاشهای تیم پزشکی، جان خود را از دست داد.»
پنجشنبه ۱۷ آبانماه امسال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان از خودکشی یک نوجوان بهنام «آیناز کریمی» بهدلیل فشارهای ناشی از برخورد سختگیرانه مدرسهاش در شهرستان کازرون واقع در استان فارس خبر داد. آیناز در مدرسه قبازرد روستای دریس، درس میخواند و به گفته برادرش، مدیر مدرسه او را اخراج کرده بود. یکی از اعضای خانواده آیناز خبر داده بود: «آن روز مدیر مدرسه، آیناز را از کلاس بیرون برده و شروع به فحاشی و تحقیر او جلوی دانشآموزان دیگر کرده است. آیناز وقتی به خانه برگشته درحالیکه یونیفرم مدرسه به تن داشته، خود را با شال حلقآویز کرده است.»
آمار تجمیعی خودکشی کودکان هرچند بهطور رسمی در ایران اعلام نمیشود اما رسانهها با بررسی اخبار منتشرشده در این باره، گاهی گزارشهایی منتشر میکنند؛ نمونهاش اردیبهشتماه امسال که سایت امتداد از خودکشی ۱۹۶ کودک در پنج سال گذشته خبر داد. در این گزارش، اختلافات خانوادگی، ازدواج اجباری، کودک همسری و کودک مادری بیشترین فراوانی دلایل این خودکشیها اعلام شد.
از سال ۱۴۰۰ جداول مربوط به فراوانی سنی و جنسیت خودکشیها در ایران از سایت سازمان پزشکی قانونی حذف شده است اما پژوهشگران فعال در حوزه سلامت و پیشگیری از خودکشی، هرازگاه از آمارهای غیررسمی در این باره میگویند؛ خرداد امسال بود که حمید یعقوبی، روانشناس بالینی و دانشیار روانشناسی بالینی دانشگاه شاهد گفت که در جلسهای غیررسمی، مسئولان مربوطه اعلام کردهاند که در سال ۱۴۰۲، حدود هفت هزار نفر خودکشی کردهاند و این یعنی در این سال ۸ نفر بهازای هر ۱۰۰هزارنفر خودکشی کردهاند. این آمار در دو سال قبل از آن، هفت نفر در ۱۰۰هزارنفر بوده است. به گفته او، اینها مواردی است که پزشکی قانونی ثبت و ضبط کرده است و براساس این آمار، بهازای هر خودکشی، ۲۰ برابر آن اقدام به خودکشی بوده است؛ یعنی ۱۳۳ نفر بهازای هر ۱۰۰ هزارنفر.
هرچند درباره تعداد خودکشی کودکان و دانشآموزان در ایران، آمار رسمی وجود ندارد اما سال ۱۳۹۹، انجمن دفاع از حقوق کودک نتایج پژوهشی را منتشر کرد که براساس بررسیهای این انجمن، بیش از ۲۵۰ کودک طی سالهای ۹۰ تا ۹۹ خودکشی کرده بودند. این انجمن آن زمان اعلام کرد که این در حالی است که این آمار تنها تعداد خودکشیهایی است که رسانهای شده و عدد واقعی بیش از اینهاست.
براساس جزئیات این پژوهش: «۴۸ درصد از خودکشیهای رسانهایشده طی این ۱۰ سال مربوط به پسران و ۵۲ درصد هم مربوط به دختران بوده است. حلقآویز شدن ۴۰ درصد، پریدن از ارتفاع ۳۸ درصد، مصرف قرص ۱۲ درصد و ۱۰ درصد دیگر هم روشهای نامشخص خودکشی در این ۱۰ سال را نشان میدهد. ۴۵ درصد از خودکشیها مربوط به بازه سنی ۹ تا ۱۴ سال و ۵۵ درصد دیگر مربوط به بازه سنی ۱۵ تا ۱۸ سال بوده است.
علل این خودکشیها هم به نوبه خود قابل توجه است. فقر هشت درصد، مشکلات آموزشی ۲۶ درصد، درگیری با خانواده ۲۸ درصد، روابط عاطفی پنج درصد، تجاوز هشت درصد، تحتتاثیر فیلم و ویدئو پنج درصد، همچنین ۲۰ درصد از خودکشیها به خاطر ازدواج اجباری بوده است. همچنین شهرهای تهران، اصفهان و همدان بیشترین آمار خودکشی را داشتهاند.»
از سوی دیگر، انتشار خبرهای پی در پی درباره خودکشیها، همواره با اختلافاتی بین کارشناسان رسانهای و سلامت روان همراه بوده است؛ در چندروز گذشته هم این اختلافات گاهی مکتوب شده یا در شبکههای اجتماعی منتشر شده است؛ حالا ساناز حمزهعلی، جامعهشناس و حبیب راثیتهرانی، پژوهشگر ارتباطات سلامت در یادداشتهایی به این موضوع پرداختهاند.
روزنامه هم میهن نوشت: مرگ دو دختر دانشآموز در یک هفته گذشته، آنقدر دستبهدست شده که حالا در بیشتر رسانههای ایران، خبری مرتبط با آن به چشم میخورد. خبر خودکشی دانشآموزان در هشتماه گذشته، هر چندوقت یکبار منتشر شده و حالا بررسی منابع رسمی و چند منبع غیررسمی نشان میدهد، هیچ ماهی از اول امسال نبوده که در آن دانشآموزی، چه موفق و چه ناموفق، اقدام به خودکشی نکرده نباشد.
بررسیها نشان میدهد از اول فروردینماه ۱۴۰۳ تا ۲۲ آبانماه این سال، دستکم ۱۶ دانشآموز اقدام به خودکشی کردند که سه نفر از آنها با مداخله ماموران مراکز یا سازمانهای مداخلهگر، نجات پیدا کردند و ۱۳ نفر فوت کردند. این اطلاعات براساس خبرهای منتشرشده در سایت رکنا، اعتماد آنلاین، رویداد ۲۴ و در موارد اندکی از حسابهای شبکههای اجتماعی متعلق به نزدیکان تعدادی از دانشآموزان جمعآوری شده است:
۲۰ فروردینماه امسال خبری درباره اقدام به خودکشی یک نوجوان ۱۴ ساله در شهر تالش منتشر شد که قصد پریدن از بالکن یک منزل مسکونی را داشته و انگیزه خود را مشکلات شخصی و اختلافات خانوادگی اعلام کرده بود. ماموران نیروی انتظامی مانع از اقدام او برای خودکشی شدند و درنهایت نجات پیدا کرد.
۹ اردیبهشتماه امسال اعلام شد که یک دختر ۱۶ ساله در تبریز با پرت کردن خود از طبقه ششم محل زندگیاش، اقدام به خودکشی کرد. خواهر او یکسال پیش با همین شیوه اقدام به خودکشی کرده بود.
۲۰ خرداد امسال یک دختر ۱۲ ساله خرمشهری در خانه خودش را حلقآویز کرد که علت آن اعلام نشد.
۲۷ خردادماه یک دختر ۱۷ ساله در شیراز اقدام به خودکشی میکند که از سوی پلیس نجات داده میشود. پلیس اعلام کرده بود که این دختر قصد داشت از پل زیرگذر زند، خود را به پایین پرتاب کند که بلافاصله یکی از نیروهای پلیس وارد عمل شد و او نجات یافت. علت اقدام او، مشکلات خانوادگی اعلام شده بود.
۲۹ خردادماه هم خبر خودکشی یک دختر ۱۲ ساله در تبریز اعلام شد. این دختر در یکی از مناطق تبریز درحالیکه تلفن همراهش در دستش بود، از طبقه پنجم ساختمان به پایین میافتد. علت این اقدام او، خیانت دوست پسرش اعلام شده است.
۲۳ تیرماه خبر خودکشی سایان توانگری، دانشآموز ۱۸ ساله در کامیاران منتشر شد و دلیل آن ناتوانی او در تامین مخارج دانشگاه اعلام شد. براساس گزارشها، او پس از قبولی در آزمون پذیرش دانشجو معلم در دانشگاه فرهنگیان بهدلیل «نداشتن توان مالی جهت تامین مخارج دانشگاه» خودکشی کرد. سایان اهل روستای وشترمل از توابع بخش موچش شهرستان کامیاران درنهایت روز ۲۳ تیرماه در بیمارستان توحید سنندج جان خود را از دست داد.
۳۰ تیرماه امسال، دو خواهر ۱۳ و ۱۴ ساله به نامهای النا و الیسا در حکیمیه تهران، از طبقه نوزدهم برجی در شرق تهران خودشان را به پایین انداختند و فوت کردند.
اواخر مردادماه امسال فرید صادقی، نوجوان ۱۴ ساله اهل شهرستان قروه اقدام به خودکشی کرد که گفته میشود اقدام او بهدلیل آزارهای جنسی بوده است. محمد رسول شیخیزاده، نماینده مردم قروه و دهگلان، همان زمان گفته بود که پرونده «فرید صادقی» را باید از طریق قانون حمایت از کودکان و نوجوانان پیگیری کرد.
۲۶ شهریورماه امسال از باغملک خوزستان خبر رسید که یلدا رحیمی، دانشآموز ۱۷ساله بهدلیل فقر شدید به زندگی خود پایان داده است. آخرین لحظات زندگی او در توالت دفتر کمیته امداد خمینی در این شهرستان گذشت. او در روز مرگش، برای درخواست کمک به کمیته امداد خمینی، درست پیش از آغاز سال تحصیلی، مراجعه کرده بود. پس از اینکه درخواست یلدا رد شد، او تصمیم گرفت همانجا در توالت کمیته امداد به زندگی خود پایان بدهد. پدرش چند سال پیش خود را حلقآویز کرده بود و یلدا با پدربزرگش در روستای دمآب زندگی میکرد.
۲۸ شهریورماه امسال یک پسر ۱۸ ساله در پی سقوط از طبقه پنجم یک ساختمان در باغفیض، جان خود را از دست داد که بررسیهای اولیه نشان داد این اقدام به قصد خودکشی انجام شده است.
در تاریخ ۱۶ مهرماه امسال، خبر خودکشی دختر ۱۷ ساله در نازیآباد تهران منتشر شد که طبق آن، این دختر نوجوان خودش را از سقف پشتبام حلقآویز کرد و علت آن هنوز مشخص نیست.
۲۳ مهرماه اقدام به خودکشی دختر ۱۸ ساله در ساری منتشر شد. او با بالارفتن از پل کابلی در ساری، قصد خودکشی داشت و درنهایت توسط ماموران نیروی انتظامی نجات پیدا کرد.
در ۲۸ مهرماه، بعضی منابع غیررسمی خبردادند که دنیا فرهادی، دانشآموز ۱۷ ساله اهل نوسود، بهدلیل بعضی فشارهای داخل مدرسه و پس از فرار از محل تحصیل خود در پاوه، اقدام به خودکشی کرده و جانش را از دست داده است.
سهشنبه ۱۵ آبانماه خبر خودکشی آرزو خاوری، دانشآموز ۱۶ ساله افغانستانی منتشر شد. او دانشآموز یکی از مدارس شهرری بود و علت اقدامش برخورد مدیر مدرسه با او بر سر نوع پوشش و تهدید به اخراج از مدرسه اعلام شده بود. آموزشوپرورش شهرستانهای تهران در واکنش به این خبر اعلام کرد که «عصر روز یکشنبه ۱۳ آبانماه ۱۴۰۳ یکی از دانشآموزان دختر تبعه افغانستان ساکن شهرری، پس از ترک مدرسه، بر اثر سقوط از ارتفاع یک ساختمان مسکونی مصدوم شد و پس از انتقال فوری به بیمارستان و با وجود تلاشهای تیم پزشکی، جان خود را از دست داد.»
پنجشنبه ۱۷ آبانماه امسال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان از خودکشی یک نوجوان بهنام «آیناز کریمی» بهدلیل فشارهای ناشی از برخورد سختگیرانه مدرسهاش در شهرستان کازرون واقع در استان فارس خبر داد. آیناز در مدرسه قبازرد روستای دریس، درس میخواند و به گفته برادرش، مدیر مدرسه او را اخراج کرده بود. یکی از اعضای خانواده آیناز خبر داده بود: «آن روز مدیر مدرسه، آیناز را از کلاس بیرون برده و شروع به فحاشی و تحقیر او جلوی دانشآموزان دیگر کرده است. آیناز وقتی به خانه برگشته درحالیکه یونیفرم مدرسه به تن داشته، خود را با شال حلقآویز کرده است.»
آمار تجمیعی خودکشی کودکان هرچند بهطور رسمی در ایران اعلام نمیشود اما رسانهها با بررسی اخبار منتشرشده در این باره، گاهی گزارشهایی منتشر میکنند؛ نمونهاش اردیبهشتماه امسال که سایت امتداد از خودکشی ۱۹۶ کودک در پنج سال گذشته خبر داد. در این گزارش، اختلافات خانوادگی، ازدواج اجباری، کودک همسری و کودک مادری بیشترین فراوانی دلایل این خودکشیها اعلام شد.
از سال ۱۴۰۰ جداول مربوط به فراوانی سنی و جنسیت خودکشیها در ایران از سایت سازمان پزشکی قانونی حذف شده است اما پژوهشگران فعال در حوزه سلامت و پیشگیری از خودکشی، هرازگاه از آمارهای غیررسمی در این باره میگویند؛ خرداد امسال بود که حمید یعقوبی، روانشناس بالینی و دانشیار روانشناسی بالینی دانشگاه شاهد گفت که در جلسهای غیررسمی، مسئولان مربوطه اعلام کردهاند که در سال ۱۴۰۲، حدود هفت هزار نفر خودکشی کردهاند و این یعنی در این سال ۸ نفر بهازای هر ۱۰۰هزارنفر خودکشی کردهاند. این آمار در دو سال قبل از آن، هفت نفر در ۱۰۰هزارنفر بوده است. به گفته او، اینها مواردی است که پزشکی قانونی ثبت و ضبط کرده است و براساس این آمار، بهازای هر خودکشی، ۲۰ برابر آن اقدام به خودکشی بوده است؛ یعنی ۱۳۳ نفر بهازای هر ۱۰۰ هزارنفر.
هرچند درباره تعداد خودکشی کودکان و دانشآموزان در ایران، آمار رسمی وجود ندارد اما سال ۱۳۹۹، انجمن دفاع از حقوق کودک نتایج پژوهشی را منتشر کرد که براساس بررسیهای این انجمن، بیش از ۲۵۰ کودک طی سالهای ۹۰ تا ۹۹ خودکشی کرده بودند. این انجمن آن زمان اعلام کرد که این در حالی است که این آمار تنها تعداد خودکشیهایی است که رسانهای شده و عدد واقعی بیش از اینهاست.
براساس جزئیات این پژوهش: «۴۸ درصد از خودکشیهای رسانهایشده طی این ۱۰ سال مربوط به پسران و ۵۲ درصد هم مربوط به دختران بوده است. حلقآویز شدن ۴۰ درصد، پریدن از ارتفاع ۳۸ درصد، مصرف قرص ۱۲ درصد و ۱۰ درصد دیگر هم روشهای نامشخص خودکشی در این ۱۰ سال را نشان میدهد. ۴۵ درصد از خودکشیها مربوط به بازه سنی ۹ تا ۱۴ سال و ۵۵ درصد دیگر مربوط به بازه سنی ۱۵ تا ۱۸ سال بوده است.
علل این خودکشیها هم به نوبه خود قابل توجه است. فقر هشت درصد، مشکلات آموزشی ۲۶ درصد، درگیری با خانواده ۲۸ درصد، روابط عاطفی پنج درصد، تجاوز هشت درصد، تحتتاثیر فیلم و ویدئو پنج درصد، همچنین ۲۰ درصد از خودکشیها به خاطر ازدواج اجباری بوده است. همچنین شهرهای تهران، اصفهان و همدان بیشترین آمار خودکشی را داشتهاند.»
از سوی دیگر، انتشار خبرهای پی در پی درباره خودکشیها، همواره با اختلافاتی بین کارشناسان رسانهای و سلامت روان همراه بوده است؛ در چندروز گذشته هم این اختلافات گاهی مکتوب شده یا در شبکههای اجتماعی منتشر شده است؛ حالا ساناز حمزهعلی، جامعهشناس و حبیب راثیتهرانی، پژوهشگر ارتباطات سلامت در یادداشتهایی به این موضوع پرداختهاند.