شناسهٔ خبر: 69704612 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: فرارو | لینک خبر

چرخش استراتژیک عربستان و امارات به سوی تعامل با ایران

اما در سال‌های اخیر، دو قدرت بزرگ خلیج فارس یعنی عربستان سعودی و امارات متحده عربی، مسیری متفاوت در پیش گرفته‌اند و اکنون به تعامل و گفتگو با ایران تمایل نشان می‌دهند. این تغییر رویکرد به‌ویژه پس از حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و افزایش تنش‌ها میان آمریکا و ایران، بیشتر نمایان شده است. این تحولات، تلاش‌های ریاض و ابوظبی برای حفظ بی‌طرفی و دور ماندن از مناقشات داغ منطقه‌ای را بیش از پیش تقویت کرده است.

صاحب‌خبر -

فرارو- رهبران کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس، در آستانه احتمال بازگشت ترامپ به کاخ سفید، نگرانی‌ها و امید‌های خود را در رابطه با سیاست‌های آینده آمریکا در منطقه خاورمیانه ابراز کرده‌اند. آنها از سویی امیدوارند که ترامپ، با سیاست‌های قاطعانه‌اش، بتواند به کاهش درگیری‌ها و ثبات منطقه کمک کند و حتی در راستای صلح در خاورمیانه گام بردارد. از سوی دیگر، نگرانی عمیقی نسبت به پیش‌بینی‌ناپذیری او و احتمال افزایش حمایت از اسرائیل دارند که می‌تواند موجب تشدید تنش با ایران و درگیری‌های بیشتر در منطقه شود.

به گزارش فرارو و به نقل از روزنامه فایننشال تایمز، عربستان سعودی و امارات متحده عربی بار دیگر بر تعهد خود به کاهش تنش‌ها با ایران تأکید کرده‌اند و در آستانه بازگشت دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا، با احتیاطی همراه با امید به این تغییر نگریسته‌اند. این دو کشور امیدوارند که دونالد ترامپ، با دیدگاه‌ها و سیاست‌های منحصر به فردش، بتواند راهی به سوی پایان‌بخشی به سال‌ها درگیری و نزاع در خاورمیانه باز کند. با این حال، نگرانی از پیش‌بینی‌ناپذیری او و احتمال بروز تنش‌های بیشتر همچنان بر افق دید سیاست‌مداران این منطقه سایه افکنده است.

چرخش استراتژیک عربستان و امارات به سوی تعامل با ایران

در دوره نخست ریاست جمهوری دونالد ترامپ، محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، از حامیان سرسخت و مشتاق سیاست‌های او بود. سیاست‌های سختگیرانه دونالد ترامپ در قبال ایران و شیوه معاملاتی خاصش که نوید تغییری تازه پس از سال‌ها ناامیدی از سیاست‌های آمریکا در منطقه را می‌داد، مورد استقبال مقامات سعودی قرار گرفت.

اما در سال‌های اخیر، دو قدرت بزرگ خلیج فارس یعنی عربستان سعودی و امارات متحده عربی، مسیری متفاوت در پیش گرفته‌اند و اکنون به تعامل و گفتگو با ایران تمایل نشان می‌دهند. این تغییر رویکرد به‌ویژه پس از حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و افزایش تنش‌ها میان آمریکا و ایران، بیشتر نمایان شده است. این تحولات، تلاش‌های ریاض و ابوظبی برای حفظ بی‌طرفی و دور ماندن از مناقشات داغ منطقه‌ای را بیش از پیش تقویت کرده است.

بیم کشور‌های خلیج فارس از تشدید فشار‌های آمریکا بر ایران

با اینکه کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس همواره از ریاست جمهوری جمهوری‌خواهان استقبال کرده و بازگشت دونالد ترامپ را به‌عنوان فرصتی خوشایند می‌نگرند، اما امید دارند که این رئیس‌جمهور سابق، که خود را «معامله‌گر» می‌خواند، بتواند وعده‌هایش در زمینه برقراری صلح و ثبات در منطقه را به واقعیت بدل کند. با این حال، نگرانی‌هایی میان دیپلمات‌ها و منابع نزدیک به دولت‌های منطقه وجود دارد؛ بیم آن می‌رود که ترامپ آزادی عمل بیشتری به بنیامین نتانیاهو بدهد تا با دشمنان اسرائیل برخورد کند و فشار بر ایران را افزایش دهد. چنین وضعیتی می‌تواند ریسک گسترش درگیری‌ها به کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس را به دنبال داشته باشد و امنیت و ثبات آنها را به مخاطره بیندازد.

در همین راستا، یکی از دیپلمات‌های ارشد عرب به روشنی ابراز نگرانی می‌کند و می‌گوید: «اگر دونالد ترامپ شما را در موقعیتی قرار دهد که مجبور شوید میان طرفین انتخاب کنید، به‌ویژه اگر او مسیر تقابل با ایران را برگزیند، این به مشکلی بزرگ تبدیل خواهد شد؛ چرا که ترامپ فردی نیست که به سادگی پاسخ منفی را بپذیرد.»

استقبال عربستان از گفتگو با ایران در سایه محکومیت سیاست‌های اسرائیل

در نشانه‌ای آشکار از تمایل عربستان به حفظ صلح سرد با ایران، محمد بن سلمان، ولیعهد این کشور، روز دوشنبه در کنفرانس عربی-اسلامی در جده میزبان مقامات ارشد ایرانی بود. او در این نشست، به صراحت اسرائیل را به ارتکاب نسل‌کشی در غزه متهم کرد و حملات این رژیم علیه ایران را به شدت محکوم ساخت. ولیعهد بن سلمان همچنین از جامعه جهانی درخواست کرد تا به اقدامات خصمانه و تهدیدکننده علیه تمامیت ارضی ایران پایان دهند.

در همین حال، انور قرقاش، مشاور رئیس‌جمهوری امارات متحده عربی، در کنفرانسی در ابوظبی بر ضرورت اتخاذ رویکردی «جامع» از سوی دولت احتمالی جدید ترامپ تأکید کرد و خاطرنشان ساخت که سیاست‌های پراکنده و واکنشی دیگر پاسخگوی نیاز‌های پیچیده و پرتنش منطقه نیست. این اظهارات، بیانگر تغییر نگرش عربستان و امارات نسبت به گذشته است؛ کشور‌هایی که پس از سال‌ها ناامیدی از سیاست‌های ناپایدار آمریکا، در سال ۲۰۱۷ به دنبال جلب حمایت ترامپ برآمدند و از رویکرد سختگیرانه او در برابر ایران استقبال کردند. تصمیم ترامپ به خروج از توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ و اعمال تحریم‌های سنگین علیه ایران نیز با حمایت گسترده ریاض و ابوظبی همراه شد.

کاهش تنش‌ها با ایران؛ مؤثرترین مسیر برای تضمین امنیت ملی

کمپین «فشار حداکثری» دونالد ترامپ علیه ایران که تنش‌ها در منطقه را به شدت افزایش داد، کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس را بیش از پیش به آسیب‌پذیری خود در برابر واکنش‌های ایران واقف ساخت. اعتماد رهبران کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس به حمایت نظامی آمریکا، به‌ویژه پس از حمله موشکی و پهپادی به زیرساخت‌های نفتی عربستان در سال ۲۰۱۹، که به توقف موقت نیمی از تولید نفت این کشور انجامید، متزلزل شد. با اینکه آمریکا این حمله را به ایران نسبت داد، دونالد ترامپ به جای واکنش نظامی، تنها به تشدید تحریم‌ها اکتفا کرد. این واکنش محتاطانه آمریکا موجب شد که رهبران ریاض و ابوظبی به دنبال راهکار‌هایی باشند که نه تنها از تشدید تنش‌های منطقه‌ای جلوگیری کند، بلکه امنیت و منافع اقتصادی آنها را نیز حفظ نماید.

جورجیو کافیرُو، کارشناس ارشد مسائل بین‌الملل در موسسه خاورمیانه تاکید می‌کند که تا پایان دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، رهبران منطقه به این نتیجه رسیدند که سیاست‌های ترامپ نتوانسته امنیت پادشاهی‌های عربی خلیج فارس را تقویت کند. با کاهش اعتماد به تکیه بر حمایت امنیتی آمریکا، عربستان سعودی و امارات متحده عربی به این جمع‌بندی رسیدند که کاهش تنش‌ها با ایران، مؤثرترین راه برای تضمین امنیت ملی و تمرکز بر برنامه‌های توسعه اقتصادی و تنوع‌بخشی به اقتصادهایشان است.

در نهایت، این رویکرد تعامل‌جویانه به توافقی انجامید که با میانجی‌گری چین در مارس ۲۰۲۳ به امضا رسید و پس از هفت سال قطع روابط، بار دیگر دیپلماسی میان عربستان سعودی و ایران را احیا کرد. اکنون نگرانی اصلی رهبران دولت‌های عربی حاشیه خلیج فارس این است که هرگونه تشدید تنش و درگیری در خاورمیانه می‌تواند برنامه‌های توسعه داخلی و اقتصادی آنها را به مخاطره بیندازد. یک منبع مطلع از سیاست‌های عربستان سعودی اظهار داشت: «این توافق که با حمایت چین به دست آمده، به سود کل منطقه است و عربستان سعودی تا زمانی که [ایران]به تعهدات خود پایبند باشد، از این توافق حمایت خواهد کرد.»

مقامات سعودی بر این باورند که اولویت باید بر توسعه اقتصادی و دستیابی به چشم‌انداز‌های بلندپروازانه آینده متمرکز باشد؛ چشم‌اندازی که نه تنها می‌تواند راهی برای رهایی منطقه از درگیری‌ها فراهم آورد، بلکه به نفع همه طرف‌های ذی‌نفع خواهد بود. در همین راستا، فهد الرویلی، رئیس ستاد نیرو‌های مسلح عربستان سعودی، روز یکشنبه در تهران با محمد باقری همتای ایرانی خود دیدار کرد تا درباره همکاری‌های دفاعی در چارچوب توافق پکن گفتگو کند. این خبر از سوی وزارت دفاع عربستان منتشر شده و نشان‌دهنده تعهد این کشور به حفظ مسیر تعامل و همکاری با ایران است.

با این حال، در شرایطی که دونالد ترامپ وعده بازگرداندن صلح به خاورمیانه را داده است، در عین حال از عملیات نظامی اسرائیل نیز حمایت می‌کند و به نظر می‌رسد که در صدد است تا افراد با مواضع سخت‌گیرانه‌تری نسبت به ایران را در دولت آینده خود منصوب نماید. الیز استفانیک، که دونالد ترامپ او را به عنوان گزینه نمایندگی آمریکا در سازمان ملل در نظر گرفته، در توئیتی نوشت: «آمریکا آماده است تا به کارزار فشار حداکثری ترامپ علیه ایران بازگردد.»

استمرار حمایت‌های آمریکا از اسرائیل؛ بیم از افزایش ناامنی در خلیج فارس

این تحولات نگرانی رهبران کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس را برانگیخته است. آنها نگران هستند که رئیس‌جمهور منتخب آمریکا که در دوره نخست ریاست‌جمهوری خود سیاست‌های زیادی به نفع اسرائیل اتخاذ کرده بود، اکنون نیز به‌جای محدود ساختن، این حمایت‌ها را تشدید کند و نتانیاهو را جسورتر سازد. یکی از دیپلمات‌های منطقه در این باره گفت: «ما در حاشیه ایستاده‌ایم و به حمایت آمریکا متکی هستیم.»، اما او با نگرانی افزود: «هر سامانه دفاعی روزی ممکن است فرسوده شود و این مسئله‌ای است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت.»

با وجود تمامی این نگرانی‌ها، شاهزاده محمد بن سلمان و شیخ محمد بن زاید آل نهیان همچنان امید دارند که بتوانند روابط شخصی نزدیکی با دونالد ترامپ برقرار کنند؛ رابطه‌ای که در زمان ریاست‌جمهوری جو بایدن هرگز به ثمر نرسید. ارتباط ترامپ با رهبران کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس حتی پس از ترک کاخ سفید نیز ادامه یافت. جرد کوشنر، داماد ترامپ و استیون منوچین، وزیر خزانه‌داری پیشین، توانستند میلیارد‌ها دلار سرمایه از صندوق‌های ثروت ملی خلیج فارس برای شرکت‌های سرمایه‌گذاری خود جذب کنند که این نشانه‌ای از استمرار روابط و اعتماد متقابل بین طرفین می‌باشد.

در آغاز دوران ریاست‌جمهوری جو بایدن، او با موضعی انتقادی نسبت به عربستان سعودی و شخص شاهزاده محمد بن سلمان قدم به عرصه سیاست منطقه‌ای گذاشت. بایدن وعده داده بود که روابط واشنگتن با ریاض را پس از قتل جمال خاشقجی در سال ۲۰۱۸ بازنگری کند و از سیاست‌های سختگیرانه‌تری علیه این پادشاهی سخن گفت. اما این روابط به مرور زمان بهبود یافت، چرا که بایدن به دنبال دستیابی به توافقی سه‌جانبه بود؛ توافقی که بر اساس آن، عادی‌سازی روابط عربستان با اسرائیل می‌توانست به تعهد دفاعی آمریکا به این پادشاهی منجر شود.

این برنامه‌ها، اما با آغاز جنگ در غزه به تعویق افتاد. دونالد ترامپ که توافق‌نامه‌های ابراهیم در سال ۲۰۲۰، میان اسرائیل، امارات و چند کشور عربی دیگر را یکی از بزرگ‌ترین دستاورد‌های سیاست خارجی خود می‌داند، شاید به دنبال دستیابی به توافقی حتی بزرگ‌تر باشد. چنین توافقی مستلزم پایان دادن به درگیری‌های اسرائیل با حماس در غزه و حزب‌الله در لبنان است و همچنین باید اسرائیل را به ارائه امتیازاتی برای تشکیل یک کشور فلسطینی متعهد سازد.

یکی از دیپلمات‌های عربی در این زمینه گفت: «احساس ما این است که رئیس‌جمهور ترامپ به دنبال توافقی برای پایان دادن به جنگ در غزه است.» او اضافه کرد: «آیا این توافق مطابق خواسته همه خواهد بود؟ شاید نه، اما می‌تواند به جنگ پایان دهد.»