نگاه
تاریخ انقضای زلنسکی
صاحبخبر - حنیف غفاری: «ولودیمیر زلنسکی» رئیسجمهور اوکراین تا قبل از شکست سنگین دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری ۵ نوامبر، ایدهای متوهمانه تحت عنوان «طرح پیروزی» را به کاخ سفید و اعضای پیمان آتلانتیک شمالی ارائه کرد که یکی از ارکان اصلی آن، عضویت فوری اوکراین در پیمان ناتو و دیگری، عقبنشینی روسیه از مناطق شرق، خصوصا دونتسک و لوهانسک بود. حتی قبل از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا این طرح مورد اقبال اعضای ناتو قرار نگرفت. اساسا با توجه به مختصات میدان جنگ و وقایع متنی و فرامتنی آن، امکان تحقق طرح زلنسکی وجود نداشت. فراتر از آن، اعضای اروپایی ناتو در انتظار مشخص شدن نتایج انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و بازتعریف معادلات درونی و پیرامونی جنگ اوکراین بر اساس آن بودند. بازگشت ترامپ به کاخ سفید، بدترین خبر ممکن برای رئیسجمهور ناتوان اوکراین محسوب میشود. ترامپ در حاشیه برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل متحد (سپتامبر امسال) ملاقاتی با زلنسکی داشت و در آن، تفاوت رویکرد خود با دموکراتها در قبال جنگ اوکراین را تشریح کرد. جوزپ بورل، وزیر خارجه اتحادیه اروپایی نیز قبل از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا تاکید کرده بود پیروزی ترامپ جایی برای بازیگردانی و سیاستگذاری اروپاییان در جنگ اوکراین باقی نخواهد گذاشت. اخیرا ترامپ در تماس تلفنی کاملا غیردوستانه خود با زلنسکی، ملاحظاتی را درباره جنگ اوکراین و آینده آن به وی اعلام کرد. برخی نزدیکان رئیسجمهور برگزیده آمریکا قویا تاکید کردهاند ترامپ قصد دارد قبل از حضور رسمی در کاخ سفید، نقشه راه عملیاتی پایان دادن به جنگ اوکراین را در رایزنی با کییف و مسکو به سرانجام برساند. در این میان، کمترین اهمیتی برای ترامپ ندارد کمدین نسبت به این نقشه راه چه تصوری داشته یا خواهد داشت! زلنسکی در این معادله، صرفا یک مخاطب است و دیگر هیچ! اصولا از همان زمانی که زلنسکی به مهره بازی آتلانتیکیها در پیشبرد بازی خطرناک «گسترش ناتو به شرق» تبدیل شد، قرار نبود کمترین اختیاری درباره آغاز و پایان جنگ داشته باشد! زلنسکی به اندازهای مقهور وعدههایی مانند عضویت در پیمان آتلانتیک شمالی، عضویت در اتحادیه اروپایی و سرمایهگذاری متمرکز شرکتهای غربی در کییف، خارکیف، خرسون و ژاپورژیا شده بود که متوجه بدیهیترین واقعیات جاری پیرامون خود و کشورش نشد! اکنون، زلنسکی صرفا محکوم است نحوه مرگ سیاسی خود را تعیین کند نه کلیت آن را! به عبارت گویاتر، رئیسجمهور اوکراین نه به عنوان یک طرف مشورت، بلکه به عنوان یک گیرنده و تابع پیام آمریکاییها از سوی ترامپ به رسمیت شناخته میشود. همین نگاه تحقیرآمیز را بایدن و هریس نیز نسبت به زلنسکی داشتند. در اینجا قاعدهای وجود دارد که زلنسکی نماد تام و مصداق مطلق آن است: «مهرههای بازی غرب در حوزه روابط بینالملل، اساسا در جایگاه تعیین استراتژی، تاکتیک، رفتار، گفتار و از همه مهمتر، سرنوشت سیاسی و حتی فردی خود نیستند». طی ۳۳ ماه اخیر، زلنسکی بارها پشت درهای بسته ناتو و کاخ سفید، در انتظار تحقق وعدههای تکراری آتلانتیکیها درباره حمایت تسلیحاتی مطلق و تمامعیار آنها از کییف و لزوم عضویت اوکراین در ناتو ماند اما نتیجهای جز ناامیدی و شکست کسب نکرد. از همه مهمتر اینکه رئیسجمهور اوکراین حتی جرات انتقاد صریح از عهدشکنیهای آمریکا و اروپاییان را ندارد! اکنون ترامپ در آوردگاه انتخاباتی ۵ نوامبر پیروز شده و قصد تحمیل بازی مخصوص خود بر کییف و کمدین را دارد. زلنسکی و متعاقبا وزرای دفاع و خارجه اوکراین قرار نیست حتی کمترین نقش و جایگاهی در ترسیم آینده کشورشان ایفا کنند. آنها در انتظار صدور نهایی بخشنامهای از سوی ترامپ هستند که محکوم به اجرای آن هستند و حتی قدرت تغییر تبصرهها و ملاحظات آن را نیز نخواهند داشت. قطعا زلنسکی نباید کسی جز خود را در این باره مقصر قلمداد کند. ماهیت بازیگران ۲ سوی آتلانتیک از ابتدا بر اساس بدیهیترین وقایع رخ داده در دوران پساجنگ دوم جهانی، مشخص و قابل پیشبینی بوده است. این سیاستمداران و دولتها هستند که با گره زدن بازی خود به آمریکا و اروپا، خود را در عوض بازیگران مستقل، به ابزارهای بازی دیگران تبدیل میکنند. تاریخ مصرف یک ابزار، به طور طبیعی محدود و معین است. از این رو بهتر است زلنسکی در دوران پساجنگ اوکراین، بازی مقصرسازی را علیه کسی جز خود آغاز نکند. این همان بنبستی است که زلنسکی از ابتدا به زندگی در آن تن داده بود!∎