یک سال اخیر، مقطعی خاص در روابط ایران و عربستان به شمار میآید، جنگ غزه توانست به فرصتی برای نزدیکی روابط تهران و ریاض تبدیل شده و اختلافات پیشین را از اولویت خارج کند، این سوژهای بود که نیویورک تایمز در شماره روز ۱۲ نوامبر خود به آن اشاره کرد.
نزدیکی روابط ایران و عربستان سعودی در سالهای اخیر و به خصوص در دوران پس از شروع جنگ غزه، یکی از سوژههای جذاب تحلیلگران مسائل منطقه غرب آسیا و همچنین یکی از مهمترین و اثرگذارترین تحولات در عرصه منطقهای و بین المللی به شمار می آید.
این نزدیکی از این جهت دارای اهمیت است که تغییر صحنه قدرت و روابط در منطقه غرب آسیا، دارای تاثیراتی فرامنطقهای بوده و به نوبه خود میتواند به روندسازیهای بینالمللی کمک کند. دیپلماتهای ایرانی نیز با فهم همین مساله تلاش کردند تا تحولات منطقه را برای تقویت روابط همسایگی استفاده کنند.
در همین راستا روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در گزارش خود در شماره روز ۱۲ نوامبر ۲۰۲۴ به نزدیکی روابط ایران و عربستان و موضع محمد بن سلمان در قبال تجاوزات اسرائیل به لبنان و نقض حاکمیت سرزمینی ایران در حمله هوایی رژیم اسرائیل به کشورمان پرداخت.
این روزنامه آمریکایی در این گزارش با اشاره به دومین نشست اضطراری سازمان همکاریهای اسلامی و اتحادیه عرب نوشت: در شرایط حساس جنگ غزه، ریاض نشانه هایی از نزدیکی به ایران از خود به نمایش می گذارد.
نیویورک تایمز، دیدار عباس عراقچی از کشورهای حاشیه خلیج فارس و همچنین دیدار مقامات ارشد نظامی ایران و عربستان را حاکی از کاهش تنش ها بین تهران و ریاض پس از چند دهه رقابت ژئوپلیتیک ارزیابی کرد.
این رسانه مشهور آمریکایی همچنین عنوان داشت: یخ سردی روابط تهران و ریاض در حال آب شدن است و نه تنها عربستان بلکه متحدان آن در خلیج فارس نیز در حال نزدیک شدن به ایران هستند.
تثبیت و ارتقای روابط تهران و ریاض در دولت چهاردهم
روندی که از ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ و امضای بیانیه سه جانبه ایران، عربستان و چین برای عادی سازی روابط میان دو کشور آغاز شد اکنون پس از ۱ سال و هشت ماه با هوشمندی دیپلماتهای کشورمان ثمرات خود را به وضوح نشان میدهد.
ثمراتی که در ماهها و هفتههای گذشته منجر به رایزنیهای سطح بالای نظامی، دیپلماتیک و امنیتی و نزدیکی مواضع دو کشور در قبال رفتار رژیم صهیونیستی شده است.
دیدار سرلشکر محمد باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران با همتای عربستانی خود، ارتشبد «فیاض بن حامد الرویلی»، در روز یک شنبه ۲۰ آبانماه یکی از نقاط عطف در روابط میان دو کشور به شمار میآید.
رییس ستاد کل نیروهای مسلح ایران در این دیدار با ابراز تمایل به برگزاری رزمایش مشترک میان دو کشور عنوان داشت: علاقهمند هستیم نیروی دریایی ارتش عربستان در سال آینده در رزمایش دریایی ایران با حضور یگانهای شناور و یا بصورت ناظر شرکت کند.
دیدار بیسابقه مقامات ارشد نظامی دو کشور در این سطح، نشانهای آشکار از نزدیکی بیش از پیش دو کشور و تبدیل شدن اختلافات به همکاری های مشترک است.
محمدرضا عارف معاون اول رئیس جمهور که به عنوان رئیس هیات ایرانی در اجلاس فوق العاده سازمان همکاری اسلامی شرکت کرده بود در دیدار با محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی از تعبیر جالبی درباره روابط دو کشور استفاده کرد. وی در این دیدار عنوان داشت: «روابط خوب ایران و عربستان برگشت ناپذیر است و جمهوری اسلامی ایران موافق جنگ در منطقه نیست و هیچگاه آغازگر جنگ نبوده است البته از تمامیت ارضی ایران همواره دفاع میکنیم.»
ایران و عربستان در سال ۱۴۰۳، متفاوت از ده سال قبل، مسیری را آغاز کردند که تقابل را به همکاری و رقابت را به دوستی نزدیک کرده بود، مسیری که منافع مشترک دو طرف برگشت ناپذیری منطقی آن برای دو کشور را توجیه می کند.
دومین نشست فوق العاده سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه عرب در شرایطی به پیشنهاد ایران و موافقت عربستان سعودی برگزار شد که افکارعمومی در جهان و به خصوص مسلمانان در منطقه و دیگر نقاط جهان، بیعملی دولتهای اسلامی را از مهمترین دلایل جری شدن رژیم صهیونیستی در بیش از یک سال و یک ماهی که از جنگ غزه گذشته است، می دانند.
گرچه تکرار محکومیت صهیونیستها توسط کشورهای اسلامی در بازداشتن رژیم اسرائیل در تداوم جنایات خود تاثیری نداشت، در این میان سخنرانی محمدبنسلمان ولیعهد پادشاهی عربستان سعودی، در محکومیت تجاوز رژیم اسرائیل به لبنان و نقض حاکمیت سرزمینی ایران در نتیجه حمله هوایی رژیم صهیونیستی، در شرایطی که سردمداران رژیم و حامیان آن حساب ویژهای را بر نقش عربستان در تقابل با ایران باز کرده بودند، نمود تغییرات ملموس در شطرنج سیاست در منطقه غرب آسیا است.
بن سلمان در این نشست همچنین «با محکومیت نسل کشی اسرائیل که منجر به شهادت بیش از ۱۵۰ هزار شهید شده است»، خط بطلان دیگری بر امید واهی این رژیم به همراهی عربستان با جنایات خود کشید.
نظریات اصلی روابط بین الملل، با پیش فرض دانستن بیسری(آنارشی) و عدم وجود مرجع اقتدار در سطح نظام بین الملل(مانند نقش دولت در داخل یک کشور که نظم دهنده و مرجع قانون گذاری و اجرای قانون و تنظیم روابط است)، بینظمی را نتیجه این موضوع دانسته، اصلی ترین دغدغه هر بازیگر(کشوری) را بقا و اصلی ترین راهبرد را حفظ منافع ملی به وسیله بیشینه سازی قدرت و تامین بقا و امنیت به واسطه خود می دانند. این موضوع که در روابط بین الملل به اصل خودیاری معروف است اساس بسیاری از سیاستگذاریها در عرصه سیاست بین الملل و سیاست خارجی کشورها را تشکیل میدهد
در مقابل این دیدگاه نظریه پردازانی همچون الکساندر ونت در جریان سازه انگاری « Constructivism» معتقد به این هستند که دولتها خود سرشت آنارشی بینالمللی را تعیین میکنند.
ونت معتقد به این است که خودیاری فقط یکی از نهادهایی است که میتواند در شرایط آنارشی وجود داشته باشد و این تنها شکل ممکن نیست. بسته به میزان یگانگی خود و دیگری، برداشت از امنیت میتواند خصمانه (مدل هابزی)، رقابتی (مدل لاکی)، یا دوستانه (مدل کانتی) باشد.
بر این اساس چندجانبه گرایی در روابط بین المللی و پرهیز از یک جانبه گرایی، میتواند به نوبه خود روابط را از حالت خصمانه به حالت رقابتی و از حالت رقابتی در صورت برداشتهای مشترک به مدل دوستانه تبدیل کند.
روابط ایران و عربستان نیز به همین منوال تاکنون توانسته است تا حد زیادی با تاکید بر یگانگیهای مشترک میان دو کشور و تاکید بر اشتراکات و همچنین ضرر مشترکی که در حالت دشمنی بر هر دو کشور مترتب است، مسیری را از مدل هابزی یا خصمانه به سطح کمتری از تنش طی کند. مسیری که با تداوم رویکرد مثبت دو کشور و مواضعی همچون موضع اخیر محمد بن سلمان میتواند دوستی دو کشور را نیز نوید دهد./ایرنا