گروه اقتصادی: «شرکت توزیع برق تهران بزرگ
با سلام
پیرو اطلاعیه مدیریت انرژی شرکت توانیر، زمان قطع برق اشتراک شما دوشنبه ۲۱ آبان از ساعت ۱۵ الی ۱۷ میباشد.»
به گزارش اقتصاد 24؛ حالا متن بالا پیامک آشنایی است که به نظر میرسد به زودی شهروندان تهرانی باید به آن عادت کنند، مسالهای که البته در استانها و شهرستانهای دیگر کشور با جدولی ارائه شده همراه است و در تهران، اما قرار است با پیامک اطلاع داده شود.
دولت مسعود پزشیکان در آستانه صد روزگی خود خبر از قطع برنامهریزی شده برق در سراسر کشور داد و البته در ادامه این روند نیز تلاش مردم برای اطلاع از برنامه زمانبندی این قطعیها موجب شد تا سایت شرکت توزیع نیروی برق تهران از دسترس خارج شود.
حالا و در شرایطی که خاموشیهای برنامه ریزی شده در کشور آغاز شده و از دیروز در تهران نیز شاهد قطع برق بوده ایم، اما به نظر میرسد که دولت چهاردهم بین دوگانه خاموشی برق و توقف مازوت سوزی در نیروگاهها و نیز برق یا آلودگی هوا، سلامت مردم را به عنوان تنها گزینه انتخاب پیش روی شهروندان قرار داده است.
این البته در شرایطی رخ میدهد که در سالهای گذشته به خاطر کمبود گاز و گازوئیل بخش بزرگی از تولید برق توسط نیروگاهها از طریق مازوت سوزی تامین شده و این همان مسالهای بود که آلودگی شدید هوا در برخی شهرهای کشور را ایجاد و باعث به خطر افتادن سلامت مردم میشد.
بدین ترتیب، دولت چهاردهم امسال در یک تصمیم جسورانه از میان دوگانه برق یا آلودگی هوا، توقف مازوت سوزی دربرابر آغاز خاموشیهای برنامه ریزی شده را انتخاب کرد تا بحثها دراین خصوص بالا بگیرد.
کما اینکه سخنگوی دولت مسعود پزشکیان سه روز پیش در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «شرط عدالت نیست برای تولید برق، بخشی از جامعه با جان خود هزینه آن را پرداخت کند. از همین رو به دستور رئیس جمهور مازوت سوزی در سه نیروگاه اراک، کرج و اصفهان که شرایط ویژهای دارند، متوقف میشود. میتوان برای مدت محدودی، خاموشی منظم را جایگزین تولید سم برای عموم شهروندان کرد.»شینا انصاری، معاون مسعود پزشکیان و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست نیز با انتشار پیامی مشابه از صدور دستور توقف مازوت سوزی توسط رئیس جمهور استقبال و تاکید کرد: «هوای پاک حق همه شهروندان است.»
آلودگی هوا و هزینه هایی که هست
این تصمیم دولت چهاردهم، اما در حالی گرفته میشود که به گزارش اقتصاد ۲۴ حتی بدون هیچ آمار رسمی از مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا، اما آنچه روشن است این بوده که هر سال این آمار افزایش مییابد. مرگ دستکم ۳۰ هزار انسان و ۵۹۷ هزار میلیارد تومان خسارت طی یک سال گذشته اکنون تنها بخشی از تاثیرات آلودگی هوا در ایران است که شهروندان ایرانی با آن رو به رو هستند و شاید همین آمارهای تکان دهنده بود که از حدود ۷ سال تلاشها برای کاهش آمار این فاجعه انسانی در کشور با تصویب قانون هوای پاک آغاز شد.
اما در این بین بیشتر کارشناسان همواره در کنار مساله خودروهای بی کیفیت با مصرف سوخت بالا و فرسودگی ناوگان حمل و نقل عمومی که بخش اعظم آن به مدیریت شهری و صنعت خودروسازی ایران بازمیگردد، اما مازوت سوزی در برخی نیروگاهها برای تامین برق هم نقش کلیدی در افزایش مرگ و میر و آلودگی هوای کلان شهرها در فصل سرد سال ایفا میکند.
در حالی که روزگاری، آلودگی هوا ویژه تهران و پایتخت دانسته میشد اما در یک دهه اخیر فاجعه به شهرهای اصفهان، مشهد، تبریز، کرمانشاه، اهواز و تقریبا بیشتر مراکز استانها نیز رسید، اما شگفتی وقتی بود که این آلودگی هوا به شهرهای کوچکی، چون طالقان و ورامین و پاکدشت نیز رسید.این بدان معناست که عملا مازوت سوزی چنان رشد کرد و بالا گرفته که دیگر تقریبا تمامی شهرهای کشور درگیر مساله آلودگی هوا شده اند.
ناترازی انرژی گریبان گیر صنعت برق ایران
اما چرا و چطور این تغییر روند آلودگی از ایستایی و وارونگی هوا در پاییز و زمستان به آلودگی بر پایه بحران مازوت سوزی رسید؟ بحرانی که دیگر هیچ زمان خاصی نداشت و بهار آلوده و حتی تابستان با درجه بالای آلودگی را نیز در برابر شهروندان قرار داد؟مساله ناترازی شدید انرژی در ایران است، یعنی کسری گاز و برق، خود را در مساله آلودگی هوا به رخ شهروندان کشید.
«مصطفی رجبی مشهدی»، مدیرعامل توانیر پیش از این گفته بود که ۸۰درصد نیروگاههای کشور از سوخت گاز، ۱۴درصد از گازوییل و ۶درصد از مازوت استفاده میکنند و وقتی که هوا سرد میشود و به تبع آن افزایش مصرف گاز در بخش خانگی افزایش یابد، در این صورت به میزان مصرف مازوت اضافه خواهد شد. در زمستان ۵۰ درصد گاز و مابقی آن از سوخت مایع تامین شده که ابتدا گازوییل و سپس از مازوت استفاده میشود.نکتهای که رجبی مشهدی بیان میکند این است که پایه مصرف اصلی نیروگاههای کشور سوخت گاز است نه مازوت و این بدان معناست که این قطع برق لزوما نمیتواند وابسته به مصرف مازوت در نیروگاهها یا صنایع کشور باشد.
دیگر اینکه در جلسه شورای اقتصاد که تنها یک هفته پیش و در تاریخ ۱۴ آبان۱۴۰۳ برگزار شد هم، بحران انرژی کشور به بمب ساعتی تشبیه شد که هر لحظه امکان انفجار دارد و وقتی برای تکرار اشتباهات باقی نمانده است. از طرفی در ماههای اخیر بسیاری از کارشناسان در رسانههای مختلف، در خصوص کمبود برق هشدار داده و قطعی برق در زمستان ۱۴۰۳ را پیشبینی کرده بودند.
همچنین نادرقلی ابراهیمی، نماینده مجلس، نیز قبل از اعلام آغاز قطعیهای برق در زمستان، با اشاره به کسری ۲۰ هزار مگاواتی برق هشدار داده بود که این کمبود و ناترازی بهطور حتم تشدید خواهد شد و میزان تولید فعلی پاسخگو نیست؛ بنابراین واحدهای صنعتی باید به فکر تولید برق تجدیدپذیر باشند.
در واقع مجموع این اخطارها به خوبی نشان میدهد که بحران بزرگتر در کشور، مساله پایههای انرژی ایران یعنی گاز و برق است. در واقع باید توجه داشت که سهم گاز طبیعی از سبد انرژی در ایران بیش از ۷۰ درصد است، در حالی که حتی آمریکا به عنوان نخستین تولیدکننده گاز طبیعی در جهان که بیش از ۲۳ درصد کل تولید گاز جهان را در اختیار دارد، تنها ۲۴ درصد از سبد انرژی خود را به گاز اختصاص داده است.
از سوی دیگر چنان که پیشتر گفته شد بیش از ۸۰ درصد تولید برق کشور وابسته به گاز است. در واقع به غیر از نیروگاههای برقآبی و تجدیدپذیر، سوخت ۸۶ درصد سایر نیروگاههای تولیدکننده برق به گاز وابسته است و بیش از ۱۰۱ نیروگاه که از گاز طبیعی استفاده میکنند، برق همه صنایع را هم تأمین میکنند. این بدان معناست که گاز در تأمین سوخت صنایع نقش کلیدی دارد، بهطوری که هماکنون بیش از ۹۰ درصد صنایع و نیروگاهها وابسته به گاز هستند و بیش از ۳۰ هزار واحد صنعتی بزرگ و مهم کشور که ۹۰ درصد محصولات کشور را تولید میکنند، از گاز استفاده میکنند.
کمبود گاز طبیعی در روزهای سرد سال و افزایش مصرف شهری و خانگی و تغییر اولویت وزارت نفت در گازرسانی پایدار به بخش خانگی و تجاری، موجب میشود حجم تخصیص گاز بهعنوان سوخت پاک به نیروگاهها و صنایع در این فصول محدود یا حتی قطع شود، به همین دلیل هم آنها برای تولید خود مجبور به استفاده از سوختهای مایع (از جمله مازوت، نفت کوره و نفتگاز) هستند و این در حالی است که طبق اعلام وزارت نفت، ایران امسال روزانه حدود ۳۰۰ میلیون مترمکعب ناترازی گاز دارد و این رقم در سال ۱۴۰۰، حدود ۲۰۰ میلیون مترمکعب بود.
مرکز پژوهشهای مجلس نیز اخیرا در گزارشی علت تصمیم دولت برای قطعی برق را کاهش ذخایر گازوئیل و نفتکوره نیروگاهها در ۶ ماهه اول ۱۴۰۳ و افزایش ناترازی گاز اعلام کرد. در بخشی از این گزارش آمده که سال ۱۴۰۱ میزان ناترازی گاز طبیعی در اوج مصرف به ۳۱۵ میلیون مترمکعب در روز رسید و اگرچه بهواسطه افزایش دما در سال ۱۴۰۲ این عدد به حدود ۲۸۰ میلیون مترمکعب در روز کاهش یافت، اما همچنان چالش ناترازی گاز طبیعی در کل سال بهویژه ماههای سرد وجود دارد.
همچنین باید توجه داشت بنا به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، مصرف سوخت مایع در نیروگاههای حرارتی افزایش یافته و درحالحاضر ذخایر گازوئیل و نفتکوره نیروگاهها در ۶ ماهه اول ۱۴۰۳ نسبت بهمدت مشابه سال قبل کاهش پیدا کرده و افزایش ناترازی گاز و عدم امکان تأمین سوخت مایع جایگزین، چالشهایی را برای تأمین برق در زمستان به وجود آوردهاست.
سوخت مازوت در قربانگاه
پس بحران حقیقی اینجاست که ما درگیر ناترازی شدید در تولید گاز خود هستیم و نتیجه آن مصرف مازوت و قطع برق شده است. از سوی دیگر حتی اگر مصرف ۶ درصدی مازوت در فصل سرما تا ۲۰ درصد افزایش یابد باز به نظر میرسد حقیقت این باشد که اکنون فقط استفاده از مازوت نیست که محدود یا تعطیل شده است بلکه دولت به نوعی با قطع برق شهری، در حال صرفه جویی برای کاهش بحران ناترازی گازی کشور است.
آن هم در شرایطی که طی چند سال اخیر خبرهای متعددی از افت فشار گاز از میدان مشترک پارس جنوبی و دیگر میادین گازی ایران به گوش میرسد که نشان میدهد اگر چارهای اساسی اندیشیده نشود، این ناترازی همچنان روندی افزایشی خواهد داشت.
در حقیقت با توجه به بحران جدی ایران در میادین گازی و عدم توسعه این میادین و همچنین عدم وجود سرمایه گذار برای توسعه میادین گازی ایران، در حالی که کشور صاحب بزرگترین منابع گازی جهان است، اما تولیدکننده آن نیست چرا که توان تولید ندارد.در حقیقت اکنون دولت مسعود پزشکیان سعی دارد بحران انرژی و کمبود برق و عدم توسعه میادین گازی در کشور را با دستور قطع مصرف مازوت توجیه کند.
شاید بد نباشد که به این مهم توجه کنید که محسن طرزطلب، در سمت مدیرعامل وقت شرکت مادر تخصصی نیروگاههای تخصصی، در سال ۱۳۹۹ پیشبینی کرد که تولید برق در ایران از سال ۱۴۰۲ با مشکل مواجه خواهد شد. او نبود انگیزه برای سرمایهگذاری در صنعت برق را، عامل اصلی افول تولید برق در ایران معرفی کرد. همانطور اکنون خبرها از وضعیت نامطلوب نیروگاههای برق کشور و نیاز شدید به سرمایهگذاری در این نیروگاهها حکایت دارند.
این مساله وقتی نگران کنندهتر میشود که بدانیم ذخایر گازوئیل نیروگاهها در ماههای اخیر و پس از روی کار آمدن دولت آقای پزشکیان ۱۵ درصد کاهش یافته است. این بدان معناست که دولت چهاردهم در حالی وعده قطع مازوت سوزی در نیروگاهها را میدهد که توامان با بحران جدی گاز و کاهش ذخایر گازوییل روبه روست.
در واقع با این روند به نظر میرسد که نه تنها دولت مسعود پزشکیان نمیتواند بحران ناترازی را حل کند بلکه شاید حتی در ادامه ناچار شود، در کنار مازوت سوزی، قطع برق را نیز ادامه دهد.
در حقیقت آنچه بحران اصلی است اکنون مساله گاز و عدم سرمایه گذاری و استفاده از فرصت برجام برای قرارداد توسعه میادین گازی ایران بوده و در نتیجه همین روند، اکنون نه تنها رویای هاب برق منطقه شدن از بین رفته بلکه صادرات برق به هیچ بدل شده و حتی دولت برای اینکه سلامت نصفه و نیمه شهروندان را تامین کند به قطع برق رو آورده است.
این در شرایطی است که با ادامه روند کاهش تولید گاز، بحران میتواند چنان فراگیر شود که دولت برخلاف وعدهها دوباره با سوزاندن مازوت، هم چراغ نیروگاهها را روشن نگاه دارد و هم برای پایداری شبکه و این بار صرفه جویی حقیقی در مصرف گاز، شیر برق را نیز بر روی شهروندان ببندد. در واقع آنچه اکنون رخ میدهد بدون چاره اندیشی فوری و ضربتی تنها پیش نمایش بحران بزرگ انرژی است که شهروندان ایرانی اکنون شاهد آن هستند.
∎
با سلام
پیرو اطلاعیه مدیریت انرژی شرکت توانیر، زمان قطع برق اشتراک شما دوشنبه ۲۱ آبان از ساعت ۱۵ الی ۱۷ میباشد.»
به گزارش اقتصاد 24؛ حالا متن بالا پیامک آشنایی است که به نظر میرسد به زودی شهروندان تهرانی باید به آن عادت کنند، مسالهای که البته در استانها و شهرستانهای دیگر کشور با جدولی ارائه شده همراه است و در تهران، اما قرار است با پیامک اطلاع داده شود.
حالا و در شرایطی که خاموشیهای برنامه ریزی شده در کشور آغاز شده و از دیروز در تهران نیز شاهد قطع برق بوده ایم، اما به نظر میرسد که دولت چهاردهم بین دوگانه خاموشی برق و توقف مازوت سوزی در نیروگاهها و نیز برق یا آلودگی هوا، سلامت مردم را به عنوان تنها گزینه انتخاب پیش روی شهروندان قرار داده است.
این البته در شرایطی رخ میدهد که در سالهای گذشته به خاطر کمبود گاز و گازوئیل بخش بزرگی از تولید برق توسط نیروگاهها از طریق مازوت سوزی تامین شده و این همان مسالهای بود که آلودگی شدید هوا در برخی شهرهای کشور را ایجاد و باعث به خطر افتادن سلامت مردم میشد.
بدین ترتیب، دولت چهاردهم امسال در یک تصمیم جسورانه از میان دوگانه برق یا آلودگی هوا، توقف مازوت سوزی دربرابر آغاز خاموشیهای برنامه ریزی شده را انتخاب کرد تا بحثها دراین خصوص بالا بگیرد.
کما اینکه سخنگوی دولت مسعود پزشکیان سه روز پیش در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «شرط عدالت نیست برای تولید برق، بخشی از جامعه با جان خود هزینه آن را پرداخت کند. از همین رو به دستور رئیس جمهور مازوت سوزی در سه نیروگاه اراک، کرج و اصفهان که شرایط ویژهای دارند، متوقف میشود. میتوان برای مدت محدودی، خاموشی منظم را جایگزین تولید سم برای عموم شهروندان کرد.»شینا انصاری، معاون مسعود پزشکیان و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست نیز با انتشار پیامی مشابه از صدور دستور توقف مازوت سوزی توسط رئیس جمهور استقبال و تاکید کرد: «هوای پاک حق همه شهروندان است.»
آلودگی هوا و هزینه هایی که هست
این تصمیم دولت چهاردهم، اما در حالی گرفته میشود که به گزارش اقتصاد ۲۴ حتی بدون هیچ آمار رسمی از مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا، اما آنچه روشن است این بوده که هر سال این آمار افزایش مییابد. مرگ دستکم ۳۰ هزار انسان و ۵۹۷ هزار میلیارد تومان خسارت طی یک سال گذشته اکنون تنها بخشی از تاثیرات آلودگی هوا در ایران است که شهروندان ایرانی با آن رو به رو هستند و شاید همین آمارهای تکان دهنده بود که از حدود ۷ سال تلاشها برای کاهش آمار این فاجعه انسانی در کشور با تصویب قانون هوای پاک آغاز شد.
اما در این بین بیشتر کارشناسان همواره در کنار مساله خودروهای بی کیفیت با مصرف سوخت بالا و فرسودگی ناوگان حمل و نقل عمومی که بخش اعظم آن به مدیریت شهری و صنعت خودروسازی ایران بازمیگردد، اما مازوت سوزی در برخی نیروگاهها برای تامین برق هم نقش کلیدی در افزایش مرگ و میر و آلودگی هوای کلان شهرها در فصل سرد سال ایفا میکند.
در حالی که روزگاری، آلودگی هوا ویژه تهران و پایتخت دانسته میشد اما در یک دهه اخیر فاجعه به شهرهای اصفهان، مشهد، تبریز، کرمانشاه، اهواز و تقریبا بیشتر مراکز استانها نیز رسید، اما شگفتی وقتی بود که این آلودگی هوا به شهرهای کوچکی، چون طالقان و ورامین و پاکدشت نیز رسید.این بدان معناست که عملا مازوت سوزی چنان رشد کرد و بالا گرفته که دیگر تقریبا تمامی شهرهای کشور درگیر مساله آلودگی هوا شده اند.
ناترازی انرژی گریبان گیر صنعت برق ایران
اما چرا و چطور این تغییر روند آلودگی از ایستایی و وارونگی هوا در پاییز و زمستان به آلودگی بر پایه بحران مازوت سوزی رسید؟ بحرانی که دیگر هیچ زمان خاصی نداشت و بهار آلوده و حتی تابستان با درجه بالای آلودگی را نیز در برابر شهروندان قرار داد؟مساله ناترازی شدید انرژی در ایران است، یعنی کسری گاز و برق، خود را در مساله آلودگی هوا به رخ شهروندان کشید.
«مصطفی رجبی مشهدی»، مدیرعامل توانیر پیش از این گفته بود که ۸۰درصد نیروگاههای کشور از سوخت گاز، ۱۴درصد از گازوییل و ۶درصد از مازوت استفاده میکنند و وقتی که هوا سرد میشود و به تبع آن افزایش مصرف گاز در بخش خانگی افزایش یابد، در این صورت به میزان مصرف مازوت اضافه خواهد شد. در زمستان ۵۰ درصد گاز و مابقی آن از سوخت مایع تامین شده که ابتدا گازوییل و سپس از مازوت استفاده میشود.نکتهای که رجبی مشهدی بیان میکند این است که پایه مصرف اصلی نیروگاههای کشور سوخت گاز است نه مازوت و این بدان معناست که این قطع برق لزوما نمیتواند وابسته به مصرف مازوت در نیروگاهها یا صنایع کشور باشد.
دیگر اینکه در جلسه شورای اقتصاد که تنها یک هفته پیش و در تاریخ ۱۴ آبان۱۴۰۳ برگزار شد هم، بحران انرژی کشور به بمب ساعتی تشبیه شد که هر لحظه امکان انفجار دارد و وقتی برای تکرار اشتباهات باقی نمانده است. از طرفی در ماههای اخیر بسیاری از کارشناسان در رسانههای مختلف، در خصوص کمبود برق هشدار داده و قطعی برق در زمستان ۱۴۰۳ را پیشبینی کرده بودند.
همچنین نادرقلی ابراهیمی، نماینده مجلس، نیز قبل از اعلام آغاز قطعیهای برق در زمستان، با اشاره به کسری ۲۰ هزار مگاواتی برق هشدار داده بود که این کمبود و ناترازی بهطور حتم تشدید خواهد شد و میزان تولید فعلی پاسخگو نیست؛ بنابراین واحدهای صنعتی باید به فکر تولید برق تجدیدپذیر باشند.
در واقع مجموع این اخطارها به خوبی نشان میدهد که بحران بزرگتر در کشور، مساله پایههای انرژی ایران یعنی گاز و برق است. در واقع باید توجه داشت که سهم گاز طبیعی از سبد انرژی در ایران بیش از ۷۰ درصد است، در حالی که حتی آمریکا به عنوان نخستین تولیدکننده گاز طبیعی در جهان که بیش از ۲۳ درصد کل تولید گاز جهان را در اختیار دارد، تنها ۲۴ درصد از سبد انرژی خود را به گاز اختصاص داده است.
از سوی دیگر چنان که پیشتر گفته شد بیش از ۸۰ درصد تولید برق کشور وابسته به گاز است. در واقع به غیر از نیروگاههای برقآبی و تجدیدپذیر، سوخت ۸۶ درصد سایر نیروگاههای تولیدکننده برق به گاز وابسته است و بیش از ۱۰۱ نیروگاه که از گاز طبیعی استفاده میکنند، برق همه صنایع را هم تأمین میکنند. این بدان معناست که گاز در تأمین سوخت صنایع نقش کلیدی دارد، بهطوری که هماکنون بیش از ۹۰ درصد صنایع و نیروگاهها وابسته به گاز هستند و بیش از ۳۰ هزار واحد صنعتی بزرگ و مهم کشور که ۹۰ درصد محصولات کشور را تولید میکنند، از گاز استفاده میکنند.
کمبود گاز طبیعی در روزهای سرد سال و افزایش مصرف شهری و خانگی و تغییر اولویت وزارت نفت در گازرسانی پایدار به بخش خانگی و تجاری، موجب میشود حجم تخصیص گاز بهعنوان سوخت پاک به نیروگاهها و صنایع در این فصول محدود یا حتی قطع شود، به همین دلیل هم آنها برای تولید خود مجبور به استفاده از سوختهای مایع (از جمله مازوت، نفت کوره و نفتگاز) هستند و این در حالی است که طبق اعلام وزارت نفت، ایران امسال روزانه حدود ۳۰۰ میلیون مترمکعب ناترازی گاز دارد و این رقم در سال ۱۴۰۰، حدود ۲۰۰ میلیون مترمکعب بود.
مرکز پژوهشهای مجلس نیز اخیرا در گزارشی علت تصمیم دولت برای قطعی برق را کاهش ذخایر گازوئیل و نفتکوره نیروگاهها در ۶ ماهه اول ۱۴۰۳ و افزایش ناترازی گاز اعلام کرد. در بخشی از این گزارش آمده که سال ۱۴۰۱ میزان ناترازی گاز طبیعی در اوج مصرف به ۳۱۵ میلیون مترمکعب در روز رسید و اگرچه بهواسطه افزایش دما در سال ۱۴۰۲ این عدد به حدود ۲۸۰ میلیون مترمکعب در روز کاهش یافت، اما همچنان چالش ناترازی گاز طبیعی در کل سال بهویژه ماههای سرد وجود دارد.
همچنین باید توجه داشت بنا به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، مصرف سوخت مایع در نیروگاههای حرارتی افزایش یافته و درحالحاضر ذخایر گازوئیل و نفتکوره نیروگاهها در ۶ ماهه اول ۱۴۰۳ نسبت بهمدت مشابه سال قبل کاهش پیدا کرده و افزایش ناترازی گاز و عدم امکان تأمین سوخت مایع جایگزین، چالشهایی را برای تأمین برق در زمستان به وجود آوردهاست.
پس بحران حقیقی اینجاست که ما درگیر ناترازی شدید در تولید گاز خود هستیم و نتیجه آن مصرف مازوت و قطع برق شده است. از سوی دیگر حتی اگر مصرف ۶ درصدی مازوت در فصل سرما تا ۲۰ درصد افزایش یابد باز به نظر میرسد حقیقت این باشد که اکنون فقط استفاده از مازوت نیست که محدود یا تعطیل شده است بلکه دولت به نوعی با قطع برق شهری، در حال صرفه جویی برای کاهش بحران ناترازی گازی کشور است.
آن هم در شرایطی که طی چند سال اخیر خبرهای متعددی از افت فشار گاز از میدان مشترک پارس جنوبی و دیگر میادین گازی ایران به گوش میرسد که نشان میدهد اگر چارهای اساسی اندیشیده نشود، این ناترازی همچنان روندی افزایشی خواهد داشت.
در حقیقت با توجه به بحران جدی ایران در میادین گازی و عدم توسعه این میادین و همچنین عدم وجود سرمایه گذار برای توسعه میادین گازی ایران، در حالی که کشور صاحب بزرگترین منابع گازی جهان است، اما تولیدکننده آن نیست چرا که توان تولید ندارد.در حقیقت اکنون دولت مسعود پزشکیان سعی دارد بحران انرژی و کمبود برق و عدم توسعه میادین گازی در کشور را با دستور قطع مصرف مازوت توجیه کند.
شاید بد نباشد که به این مهم توجه کنید که محسن طرزطلب، در سمت مدیرعامل وقت شرکت مادر تخصصی نیروگاههای تخصصی، در سال ۱۳۹۹ پیشبینی کرد که تولید برق در ایران از سال ۱۴۰۲ با مشکل مواجه خواهد شد. او نبود انگیزه برای سرمایهگذاری در صنعت برق را، عامل اصلی افول تولید برق در ایران معرفی کرد. همانطور اکنون خبرها از وضعیت نامطلوب نیروگاههای برق کشور و نیاز شدید به سرمایهگذاری در این نیروگاهها حکایت دارند.
این مساله وقتی نگران کنندهتر میشود که بدانیم ذخایر گازوئیل نیروگاهها در ماههای اخیر و پس از روی کار آمدن دولت آقای پزشکیان ۱۵ درصد کاهش یافته است. این بدان معناست که دولت چهاردهم در حالی وعده قطع مازوت سوزی در نیروگاهها را میدهد که توامان با بحران جدی گاز و کاهش ذخایر گازوییل روبه روست.
در واقع با این روند به نظر میرسد که نه تنها دولت مسعود پزشکیان نمیتواند بحران ناترازی را حل کند بلکه شاید حتی در ادامه ناچار شود، در کنار مازوت سوزی، قطع برق را نیز ادامه دهد.
در حقیقت آنچه بحران اصلی است اکنون مساله گاز و عدم سرمایه گذاری و استفاده از فرصت برجام برای قرارداد توسعه میادین گازی ایران بوده و در نتیجه همین روند، اکنون نه تنها رویای هاب برق منطقه شدن از بین رفته بلکه صادرات برق به هیچ بدل شده و حتی دولت برای اینکه سلامت نصفه و نیمه شهروندان را تامین کند به قطع برق رو آورده است.
این در شرایطی است که با ادامه روند کاهش تولید گاز، بحران میتواند چنان فراگیر شود که دولت برخلاف وعدهها دوباره با سوزاندن مازوت، هم چراغ نیروگاهها را روشن نگاه دارد و هم برای پایداری شبکه و این بار صرفه جویی حقیقی در مصرف گاز، شیر برق را نیز بر روی شهروندان ببندد. در واقع آنچه اکنون رخ میدهد بدون چاره اندیشی فوری و ضربتی تنها پیش نمایش بحران بزرگ انرژی است که شهروندان ایرانی اکنون شاهد آن هستند.