شناسهٔ خبر: 69690748 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: عصر ایران | لینک خبر

زندگی شراکتی در پاتوق دانگی اودلاجان(+عکس)

در تهران قدیم، محله اودلاجان جزو محله‌های اعیان‌نشین محسوب می‌شد و اهالی آنجا برای گعده‌ها و برنامه‌های مهم خود چندین پاتوق به نام‌های مقر کدخدا، سفارت دولت بهیه روس، جلوخان شمس‌العماره، اسکندرخان و سه‌راه دانگی داشتند، اما از میان این پاتوق‌ها سه‌راه دانگی در میان تهرانی‌ها شهرت پیدا کرد.

صاحب‌خبر -

در محله اودلاجان، کوچه سه‌راه دانگی، کج و معوج است؛ از روبه‌روی مسجد پامنار شروع و به خیابان پامنار ختم می‌شود. نصرالله حدادی، تهران پژوه، درباره این محله می‌گوید: «در سه‌راه دانگی افراد به صورت مشاع یا دانگی زندگی می‌کردند.

به گزارش همشهری آنلاین، در منطقه پامنار بیشترین عصاری‌های تهران قرار داشت. عصاری به معنای عصاره‌گیری که از مشاغل سخت و پرزحمت به شمار می‌آمد و افراد برای راه اندازی این شغل باید با هم شریک می‌شدند.

به نظر می‌رسد افرادی که به این شغل مشغول بودند از اقوام و وابستگان در شهرستان ها کمک می‌گرفتند. آنها به شهر می‌آمدند و به صورت دانگی در این محله روزگار می‌گذراندند. بعدها که این محله تخریب شد. نام کوچه دانگی همچنان بر تابلوی یکی از کوچه ها باقی ماند.»

زندگی شراکتی در پاتوق دانگی اودلاجان

مهاجرانی که زندگی دانگی داشتند

اما روایت دیگری هم برای این نامگذاری وجود دارد. جعفر شهری، مورخ و تهران‌شناس، در کتاب «طهران قدیم» نوشته است: «در انتهای پامنار، ۲۰۰قدم مانده به شرق سه‌راهی دانگی، کاروانسرایی بود که اهالی یکی از شهرها (تفرشی‌ها) وقت مهاجرت از شهرستان به تهران، ابتدا در آنجا سکونت می‌کردند.»

اما داستان این تغییر اسم گویا بعد از وزارت مستوفی‌الممالک که تفرشی بود اتفاق افتاد. تفرشی‌ها که اغلب باسواد بودند، بیشتر از قبل دنبال کسب دانش رفتند تا به واسطه سوادشان، شغلی دست و پا کنند. منتها چون اغلب پول کافی نداشتند هر ۱۰نفر با هم، هم‌خرج می‌شدند و از لباس گرفته تا هزینه‌هایی مثل اجاره حجره و تهیه غذا و... میان‌شان دانگی بود.

زندگی شراکتی در پاتوق دانگی اودلاجان

در واقع این مهاجران به مقدار مساوی پول وسط می‌گذاشتند و در سفر با هم همراه بودند و وقتی هم به تهران می‌رسیدند، یک‌ دست لباس مرتب از عبا و کفش تا یک کلاه مقوایی می‌خریدند و هر روز یکی با این لباسی که دانگی خریده بودند دنبال کار می‌رفت. بعد که (کار) پیدا می‌کرد، لباس‌ از نو قیمت‌گذاری و سهم طرفی که کار یافته بود پرداخت می‌شد و مجدد لباس برای بقیه استفاده می‌شد تا نفر آخر که کلاً لباس به او می‌رسید.

به همین‌ترتیب بقیه خرج‌ها مثل حجره و غذا و... هم میان‌شان دانگی بود و البته آن کاروانسرا و سه‌راه هم به همین دلیل به دانگی معروف شد و هنوز هم ما به اینجاسه‌راه دانگی می‌گوییم.