شناسهٔ خبر: 69688526 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جهان نیوز | لینک خبر

درباره روزهای بعد از وعده صادق ۳/ آینده حملات ایران و اسرائیل چگونه خواهد بود؟

حالت اول آن است ایران و رژیم صهیونی از قاعده اهداف نظامی خارج نشده و دامنه ضربات طرفین به مراکز و تجهیزات نظامی محدود شود. در این حالت، احتمالا تنها راه پیش روی نتانیاهو برای جلوگیری از فرسایش و پایان وحشت در سرزمین‌های اشغالی، پذیرش آتش بس در غزه و لبنان خواهد بود.

صاحب‌خبر -
درباره روزهای بعد از وعده صادق ۳/  آینده حملات ایران و اسرائیل چگونه خواهد بود؟
 گروه سیاسی جهان نیوز: بیانات رهبر معظم انقلاب، رئیس جمهور و فرماندهان نظامی ایران، حاکی از آن است که پاسخ ایران به حملات رژیم صهیونیستی قطعی است. بنابراین سوال این است که آیا اسرائیل به وعده‌ صادق 3 پاسخ خواهد داد؟ واکنش صهیونیست‌ها چگونه خواهد بود؟ آیا ضربات بین ایران و اسرائیل پینگ پنگی خواهد شد؟ پس از اجرای وعده صادق 3، ماجرا تا کجا گسترش پیدا می‌کند؟ تبعات آن برای ایران و رژیم چه خواهد بود؟

بهترین موضوع و پیشنهاد برای صهیونیست‌ها آن است که حماقت مجددی مرتکب نشوند اما حالت اول آن است ایران و رژیم صهیونی از قاعده اهداف نظامی خارج نشده و دامنه ضربات طرفین به مراکز و تجهیزات نظامی محدود شود. در این حالت، احتمالا تنها راه پیش روی نتانیاهو برای جلوگیری از فرسایش و پایان وحشت در سرزمین‌های اشغالی، پذیرش آتش بس در غزه و لبنان خواهد بود.

به عبارت دیگر، در صورت ادامه دار شدن حملات متقابل بین ایران و اسرائیل، پس از وعده صادق 3، ولو در حد حمله به مراکز نظامی هم باشد، هیچ چیزی نمی‌تواند ایران را از ادامه دادن به پاسخ‌های موشکی بازدارد و یا حداقل شدت ضربات آن را به جای افزایش تصاعدی، کاهش دهد؛ مگر توقف جنایات در غزه و لبنان. در واقع بسیاری از کارشناسان معتقدند اگر نتانیاهو جنایاتش را در غزه و لبنان متوقف کند، احتمالا شدت و درد پاسخ‌های بعدی ایران کمتر خواهد شد.

این را هم باید در نظر داشت که بیش از یک‌سال است نتانیاهو از آتش‌بس فرار می‌کند و با وجود تلفات و هزینه‌های سرسام آور، حاضر به تن دادن به آن نیست. چراکه پذیرفتن آتش بس از سوی اسرائیل به معنای شکست راهبردی رژیم است. با این پیش فرض حالت‌ احتمالی دیگری را در نظر می‌گیریم.

حالت دوم آن است که دامنه حملات از اهداف نظامی فراتر رفته و زیرساخت‌ها و مراکز صنعتی و اقتصادی هدف قرار گیرند. در این صورت بعید به نظر می‌رسد که آتش بس در غزه و لبنان بتواند سلسله پاسخ‌های ایران را متوقف کند و احتمالاً برای پایان درگیری‌ها در منطقه خود ایران نیز به عنوان یک جبهه جدید وارد مذاکرات آتش‌بس می‌شود. در این صورت رژیم صهیونی که تا پیش از این می‌توانست در دو جبهه به آتش‌بس تن دهد، حالا باید در مقابل سه تا پنج جبهه معاهده آتش بس را بپذیرد.

از طرفی باز شدن پای ایران به مذاکرات آتش بس موجب افزایش قدرت چانه‌زنی گروه‌های مقاومت نیز خواهد شد. هم افزایی تمام محور مقاومت از یک طرف و ورود مهمترین عضو این محور به عنوان تنها کشور مستقل، احتمالاً وزنه سیاسی را به نفع مقاومت سنگین‌تر خواهد کرد. با این اتفاق تبعات آتش‌بس نیز برای رژیم صهیونی بیشتر خواهد شد.

حالت سوم هم آن است که ارتش رژیم، حماس و حزب‌الله را در غزه و لبنان از بین ببرد. اما با گذشت بیش از یک سال از جنگ غزه، درحالی که اکثر فرماندهان و رهبران حماس ترور شده‌اند، هنوز شاهد ادامه‌دار بودن حملات از غزه به سمت اراضی اشغالی هستیم. در این میان برخی منابع هم از افزایش نیروهای قسام در پی پیوستن جوانان داغ دیده به حماس خبر می‌دهند. این درحالی است که رژیم صهیونیستی از تمام توان خود برای نابودی غزه بهره برده و بیش از پنج برابر بمب اتمی هیروشیما، در غزه بمب و موشک ریخته است. با این‌حال هنوز هیچ چشم انداز دقیقی از آینده این جنگ وجود ندارد و سران رژیم هنوز هیچ برآوردی از زمان پایان جنگ ارائه نداده‌اند.

با این اوصاف، حتی با در نظر نگرفتن توانایی‌های حزب‌الله، حالت سوم حتی در بلند مدت نیز غیرقابل دسترس خواهد بود.

سران رژیم صهیونیی تا الان ریسک‌های زیادی را به سبب محاسبات اشتباه خود متحمل شده‌اند. ریسک‌هایی که هیچ کدام به دستاورد راهبردی برای برای رژیم مبدل نشد. لذا تاکید بر اقدامات ریسکی بیشتر، صرفاً هزینه‌های بیشتری را بر او تحمیل می‌کند. هزینه‌هایی که ممکن است غیرقابل بازگشت نیز باشند. از همین‌رو احتمالاً تنها مسیر کم ریسکی که پیش پای صهیونیست‌ها قرار دارد، پذیرش آتش‌بس در همان دو جبهه است.