برخی متخصصان کاپهای تغییر اقلیم را مهمترین اجلاسهای محیطزیستی جهان میدانند. کنفرانس طرفهای متعاهد یاCOP، رویدادی سالانه است که طی آن دولتهای عضو پیمانهای محیط زیستی سازمان ملل گرد هم میآیند تا برای اقدامات اقلیمی به صورت مشترک تصمیمگیری کنند. این دولتها تنها در صورتی به کاپ دعوت میشوند که بخشی از کنوانسیونهای سازمان ملل متحد در زمینه تغییرات اقلیمی مانند کنوانسیون چارچوب تغییرات اقلیمی (UNFCCC) پروتکل کیوتو و یا موافقتنامه پاریس را پذیرفته باشند.
آنطور هم که در خبرها گفته شده بود ریاست هیات اعزامی ایران در این دور از اجلاس را قرار بود که مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران برعهده بگیرد، اما درنهایت روز اول این اجلاس بدون حضور نمایندهای از ایران برگزار شده و البته از همان ابتدا نیز به نظر میرسید که احتمال حضور مسعود پزشکیان به مذاق عدهای در داخل کشور خوش نیاید؛ چنانکه روزنامه اصولگرای کیهان حتی در یادداشتی با تیتر«آقای پزشکیان تله گذاشتهاند، به باکو نروید» به ملامت رئیسجمهور در صورت حضور پرداخت.
فشار تندروها برای لغو یک سفر
در بخشی از یادداشت روزنامه کیهان نوشته شده بود: «اگر این خبر که غربگرایان داخلی به شدت روی آن اصرار میورزند، صحت داشته باشد، جناب پزشکیان به دام و تله خطرناکی پای نهاده و خسارتهای سنگینی را به جمهوری اسلامی ایران و شخصیت خود تحمیل خواهند کرد.»
البته فشارها برای عدم حضور ایران و رئیس دولتش در باکو تنها به روزنامه کیهان ختم نشد و برخی نماینگان مجلس و فعالان سیاسی از جناح تندرو نیز به این موج پیوستند. ابوالفضل ظهرهوند، عضو کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی نیز یکی از همین مخالفان بود که درباره اجلاس کاپ ۲۹ گفت: «رئیس رژیم صهیونیستی قرار شده است که در این اجلاس شرکت کند و ما باید این اجلاس را تحریم کنیم. هر اجلاسی که رژیم صهیونیستی در آن شرکت میکند را باید تحریم کنیم.»
از سوی دیگر در حالی که جریان تندرو تاکید داشت ایران نباید در این اجلاس حاضر شود؛ شینا انصاری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست چند روز پیش درباره حضور ایران در این اجلاس گفت: «در موضوع تغییر اقلیم به عنوان یک موضوع مهم جهانی این کاپ اهمیت دارد و حضور جمهوری اسلامی هم میتواند بسیار تاثیرگذار باشد. ما در کشورمان یکسری مسائل محیطزیستی داریم و به واسطه تحریم هم از امکانات و تسهیلات محروم ماندهایم؛ هرچند کارهایی هم انجام دادهایم. تعامل جهانی و حضور پررنگ ما در این رویداد مهم بینالمللی میتواند هم به تغییر نگاه جهان به کشورمان کمک کند و هم اینکه بتوانیم موضوعات محیطزیستی را در تعامل با سایر کشورها و بهرهگیری از امکانات و فناوریهای جهان حل کنیم. تسهیلات بینالمللی وجود دارد که میتوانیم از آنها بهرهمند شویم و در موضوع کاهش انتشار گازهای گلخانهای، تابآوری و سازگاری با تغییر اقلیم از آنها استفاده کنیم. ما همچنین در این اجلاس میتوانیم از تجربیات جهانی در موضوع معیشت پایدار و سازگاری جامعه محلی بهره بگیریم.»
پشت پردههای دعوت از اسرائیل
اما اینکه چرا سفر برنامهریزی شده مسعود پزشکیان به باکو ناگهان لغو شد، را باید مربوط به حضور اعضای کابینه و دولت اسرائیل دانست و در حالی که مدیر روابط عمومی نهاد ریاست جمهوری هفته گذشته به ایرنا گفته بود مسعود پزشکیان در هفته جاری به منظور شرکت در اجلاس تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد موسوم به کاپ ۲۹ به باکو پایتخت جمهوری آذربایجان خواهد رفت؛ روز دوشنبه همزمان با آغاز به کار این اجلاس در باکو، روزنامه فرهیختگان از قول یکی از اعضای شورای اطلاعرسانی دولت گزارش کرد که «مسعود پزشکیان قرار نیست برای شرکت در اجلاس کاپ ۲۹ به باکو برود.»
این در حالی بود که آرش نجفی، رئیس کمیسیون انرژی اتاق ایران نیز گفته بود که با همت اتاق ایران، نمایندگان بخش خصوصی ایران در اجلاس جهانی کاپ 29 حضور خواهند داشت و به تبادل تجارب و دستاوردهای جهانی در کاهش تولید کربن خواهند پرداخت. یعنی حتی این مساله نیز اعلام شده بود که نمایندگانی از بخش خصوصی و اتاق بازرگانی ایران در این اجلاس شرکت خواهند کرد، اما حالا دیگر مشخص نیست بعد از لغو سفر رئیسجمهور، آیا هیاتی از طرف دولت ایران برای شرکت در این اجلاس به باکو سفر میکند یا خیر؟
دلیل لغو سفر و فشار تندروها به مسعود پزشکیان اما حضور اسحاق هرتزوگ، رئیسجمهور اسرائیل بود که قرار شد به همراه سه وزیر و به نمایندگی از اسرائیل در اجلاس کاپ ۲۹ در باکو شرکت کند و به این ترتیب در حالی که دولت ایران برنامهریزی کاملی برای حضور رئیسجمهور در این اجلاس داشت، با بهانه حضور هیات اسرائیلی کشور از حضور در اجلاس کاپ 29 محروم شد تا اسرائیلیها بیرقیب در میدان حاضر باشند.
عجیبتر این که سال گذشته یعنی در سال 2023 نیز ایران در کاپ تغییر اقلیم که در امارات برگزار شد، حاضر نبود که فارغ از نگاه غیرتخصصی باید پرسید چرا ایران در اجلاس سال گذشته نیز شرکت نکرد؟ ایران اکنون نیز در شرایطی از حضور در اجلاس انصراف داد که برخی تحلیلگران سیاسی معتقدند که اسرائیل در تلاش است تا از فرصت چنین رویدادهایی برای سرپوش گذاشتن بر جنایت خود بهرهبرداری لازم را ببرد و در واقع این رژیم تلاش دارد که از اجلاسهای بینالمللی برای عادیسازی حضور خود استفاده کند و در این بین عجیب نیست که دولت باکو که روابط خوبی در ابعاد سیاسی و اقتصادی با تلآویو دارد فرصت دعوت از این کشور را از دست ندهد، اما باید پرسید چرا ایران تن به این خودتحریمی تازه داده است؟
دستکم ایران اکنون در سطح وزیر خارجه و یا معاون رئیسجمهور باید در اجلاس کاپ 29 حاضر شود و این روند که هر بار اقتدارگرایان تندرو بر سر هر موضوعی فریاد وامصیبتا سر بدهند و دولت پزشکیان که قول تغییر داده بود عقب بکشد تناسبی با آرای شهروندان و منافع ملی کشور ندارد
ایران بدون نماینده در کاپ 29
در همین حال کانال تلگرامی «میدلایست اسپکتیتور» نیز مدعی شد که مسعود پزشکیان به دلیل حضور هیأت بلندپایه اسرائیلی در کنفرانس تغییرات اقلیمی سازمان ملل در باکو شرکت نخواهد کرد. این منبع خبری که پیش از این، اسنادی پیرامون ارزیابی آمریکا درباره نقشه رژیم صهیونیستی برای حمله به ایران را افشا کرده بود، این بار خبر داد که بهجای رئیسجمهور، شینا انصاری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران، بهعنوان مقامی پایینتر، در نشست «کاپ ۲۹» شرکت خواهد کرد؛ و البته تصریح کرد که شینا انصاری و تیمش به هیچ وجه با هیات اسرائیلی تعامل نخواهند کرد و در زمان سخنرانی نماینده این رژیم سالن کنفرانس را ترک خواهند کرد؛ مسالهای که تاکنون نه تایید شده است و نه تکذیب؛ حتی روز نخست اجلاس بدون حضور هیات ایرانی حتی در حد معاون رئیسجمهور سپری شد و فعلا نیز نه خبری از حضور وزیر امور خارجه در این اجلاس است و نه
معاون رئیسجمهور.
ایران هنوز برای حضور فرصت دارد
اما در مقابل اصرار تندروها و رسانههایشان برای خودتحریمی ایران و عدم حضور در این اجلاس، حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در توئیتی به این موضوع پرداخت و به مسعود پزشکیان توصیه کرد که فرصت حضور در جمع سران جهان در باکو را از دست ندهد. او دراین باره نوشت: «نرفتن پزشکیان به آذربایجان خودتحریمی است. خواست مردم ایران تنشزدایی است. بهجای تنظیم لحن دولت با ادبیات کاسبان تنش و تحریم، از فرصت اجتماع سران دنیا در باکو استفاده کنید.«جهان زیست» حجتیه با دنیای ایرانیان متفاوت است.»
اما این تنها فلاحتپیشه نبود که حضور ایران را برای گسترش دیپلماسی کشور در باکو لازم میدانست و بسیاری دیگر از حامیان سفر پزشکیان به باکو نیز، حضور همزمان دستکم سران 100 کشور مهم جهان را فرصتی برای دیپلماسی ایران میدانستند؛ فرصتی که ایران با دستان خود و عدم حضورش و خودتحریمی که اکنون اصرار دارد به آن تن بدهد به طرفهای اسرائیلی تقدیم کرد.
عجیب اینکه نهادی چون شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی با انتقاد از نفوذ رژیم صهیونیستی در مجامع بینالمللی، به تأثیرگذاری این رژیم بر روند نشستهای کاپ اشاره کرده و در عین حال این اهمیت را برای حضور جمهوری اسلامی نیز قائل نشده که شاید شرکت فعال ایران در این اجلاس همان چیزی باشد که مانع گسترش نفوذ اسرائیل شود و در عوض خواسته که با عدم حضور نمایندگان ایران، عرصه تمام و کمال در اختیار نمایندگان اسرائیل قرار گیرد!
عدم حضور یا حضور غیرفعال ایران در کاپ ۲۹ میتواند به کاهش اعتبار بینالمللی ایران در زمینه تعهدات زیستمحیطی منجر شود و این موضوع انزوای دیپلماتیک ایران در عرصه محیط زیست و تغییر اقلیم را نیز در پی خواهد داشت
منافعی که ایران میتواند در کاپ 29 داشته باشد
این اصرار تندروها برای عدم حضور جمهوری اسلامی در این اجلاس مهم بینالمللی در حالی است که این حضور نداشتن در کاپ ۲۹ تبعات منفی قابلتوجهی به دنبال خواهد داشت که از جمله آنها از دست دادن فرصتهای مالی و فنی است.
کشورهای شرکتکننده در کاپ میتوانند از حمایتهای مالی و فنی بینالمللی برای مقابله با تغییرات اقلیمی استفاده کنند. شرکت نکردن ایران به معنی از دست دادن این فرصتهاست که میتواند آثار منفی بر برنامههای زیستمحیطی کشور داشته باشد.
یکی دیگر از آسیبهای عدم حضور ایران را نیز باید کاهش اعتبار بینالمللی دانست. عدم شرکت ایران یا حضور غیرفعال در کاپ ۲۹ میتواند به کاهش اعتبار بینالمللی کشور در زمینه تعهدات زیستمحیطی منجر شود و این موضوع انزوای دیپلماتیک ایران در عرصه محیط زیست و تغییر اقلیم را نیز در پی خواهد داشت.
حال تصور کنید که در برابر این روند، حضور ایران میتوانست و هنوز میتواند چه مزایایی برای کشور در پی داشته باشد. مزایایی همچون تقویت روابط دیپلماتیک و افزایش همکاریها برای ایران که هنوز هم میتواند با حضور در این اجلاس، فرصتی برای تعامل و تبادل تجربیات با سایر کشورها به دست آورد و همکاریهای بینالمللی را در حوزه محیط زیست و انرژی توسعه دهد.
همچنین دستیابی به منابع مالی و فنی برای ایران میتواند با ارائه برنامههای عملی و تعهد به کاهش آثار تغییرات اقلیمی رخ بدهد و ایران از منابع مالی و فناوریهای جهانی برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و کاهش آلایندگی سود ببرد و البته باید به مساله افزایش آگاهی و فرهنگسازی زیستمحیطی اشاره کرد که با ارائه گزارشهایی از وضعیت زیستمحیطی ایران میتواند به افزایش آگاهی داخلی و فرهنگسازی در جامعه کمک کند و شهروندان را به اهمیت مسائل محیط زیستی آگاه سازد.
در همین حال به نظر میرسد که دستکم ایران اکنون در سطح وزیر خارجه و یا معاون رئیسجمهور باید در این اجلاس حاضر شود. این روند که هر بار اقتدارگرایان تندرو بر سر هر موضوعی فریاد وامصیبتا سر بدهند و دولت پزشکیان که قول تغییر داده بود عقب بکشد نه تناسبی با آرای شهروندان و نه منافع ملی کشور دارد. ایران اکنون در یکی از ناپایدارترین شرایط محیط زیستی خود است و به همه ظرفیتهای دیپلماسی و فناوری و منابع مالی در این زمینه نیاز دارد و دولت چهاردهم با توجه به ابعاد بحرانی مساله محیط زیست ایران، باید اکنون تنها به منافع ملی کشور متعهد باشد نه سروصدا و حاشیهسازی تندروهای جناح رقیبش که سعی در «وفاق» با آنها دارد!