کارشناسان تعلیم و تربیت: مدیران مدارس دخترانه سختگیریهای بیجا دارند
نخستین خبر تلخ که مربوط به خودکشی «آرزو خاوری» دختر افغانستانی ساکن شهرری بود، ۱۳ آبان منتشر شد و تنها پنج روز بعد یعنی ۱۸ آبان ماه مورد مشابه دیگری در کازرون اتفاق افتاد. این بار دانشآموزی که کلاس دوازدهم بود به نام «آیناز کریمی». آنچه این غم را سنگینتر میکند، علت خودکشی هر دو دانشآموز است. اینکه عنوان شده سختگیری مدیران مدارسی که آرزو و آیناز در آنها تحصیل میکردهاند، دلیل چنین اقدام دردناکی بوده است.پ
هفته پیش دو خبر تلخ و دردناک منتشر شد. خبرهایی که هر کدام به صورت جداگانه، کوهی از غم و ناراحتی با خود به همراه داشت. در شرایطی که ماه دوم از سال تحصیلی جدید را پشت سرمیگذاریم، حالا دو دختر از تعداد دانشآموزان این کشور کم شده است. آنها دیگر نه در مدرسه، بلکه در خانهشان هم نیستند؛ خودکشی دو دانشآموز آنقدر دردناک است که نمیشود به سادگی از کنار آن گذشت.
نخستین خبر تلخ که مربوط به خودکشی «آرزو خاوری» دختر افغانستانی ساکن شهرری بود، ۱۳ آبان منتشر شد و تنها پنج روز بعد یعنی ۱۸ آبان ماه مورد مشابه دیگری در کازرون اتفاق افتاد. این بار دانشآموزی که کلاس دوازدهم بود به نام «آیناز کریمی». آنچه این غم را سنگینتر میکند، علت خودکشی هر دو دانشآموز است. اینکه عنوان شده سختگیری مدیران مدارسی که آرزو و آیناز در آنها تحصیل میکردهاند، دلیل چنین اقدام دردناکی بوده است.
گرچه وزارت آموزش و پرورش هنوز این موضوع را تایید نکرده، اما تکذیب هم نشده است. وزارت آموزش و پرورش شهرستانهای تهران با انتشار اطلاعیهای اعلام کرده که موضوع اقدام به خودکشی آرزو خاوری را بررسی میکند.
البته پدر آرزو خاوری در گفتوگویی که با خبرنگار «شبکه شرق» داشت، درباره رفتار مسئولان آموزشی هم صحبت کرد. او صحبتهایش را اینگونه آغاز کرد:« از آموزش و پرورش هیچکس برای پیگیری نیامد، از مدرسه هم کسی نیامد. انگار نه انگار دخترم به خاطر اتفاقی که در مدرسه افتاد، خودش را کشت.»
داستان آرزو خاوری چه بود؟
آرزو دانش آموز کلاس نهم بود و اهل افغانستان. او در دبیرستان کوثر شهرری تهران درس میخواند و دو برادر بزرگتر از خودش داشت. پدر آرزو درباره علت مرگ دخترش میگوید:« دلم نمیخواهد موقعیت پرونده دخترم به خطر بیافتد، میخواهم پرونده به نتیجه برسد. اما همین یک هفته هر روز و هر ساعت به این موضوع فکر کردم که اگر یک گوشی ساده داشت و اجازه ورود گوشی را به مدرسه میدادند، من میتوانستم با دختر تماس بگیرم. اجازه نمیدادم چنین اتفاقی بیافتد، حتما راهنماییاش میکردم. روز قبل دخترم اردو رفته بود. او در اردو شلوار جین پوشیده بود و توی مسیر رفت هم رقص و شادی میکند. گویا مدیر عصبانی میشود. فردای آن روز با لباس فرم به مدرسه میرود و مدیر داخل کلاس راهش نداد. میخواست تنبیهاش کند. به من گفتند شلوار جین پایش بود و در اردو میرقصید.»
او ادامه میدهد: «دخترم وقتی به کلاس راهش ندادند، از مدرسه بیرون آمد و داخل یک ساختمانی شد از آنجا، خودش را پرت کرد. هیچ کس هم نیامد تحقیقی انجام دهد که چرا در این ساختمان باز بود. چرا در مدرسه باز بود؟ چرا آرزو از مدرسه بیرون آمد؟ چرا سرایدار جلوی در مدرسه نبود؟ چرا مدیر به کلاس درس راهش نداد؟ این مدیر با دخترم بدرفتاری میکرد. من از دست مدیر شکایت کردم، فقط میخواهم این مدیر به خاطر رفتاری که با دخترم کرده، مجازات شود تا دختر دیگری به خاطر این سختگیریها خودکشی نکند. اینها دختر بچه هستند، درکشان پایین است زود احساسی شده و بعدش خودش را کشت.»
پدر آرزو درباره بدرفتاری مدیر مدرسه با دخترش میگوید:« دخترم ۹ سال است که در این مدرسه درس میخواند و هیچ مشکلی نداشت، اما در این ۲ سالی که مدیر مدرسه عوض شده کلی آسیب دید. مدیر با دخترم بدرفتاری میکرد. این سختگیری برای همه بچه ها بود و فقط برای دخترم نبود.»
آموزش و پرورش پاسخگو نیست
چند روز بعد از خبر تلخ آرزو ، نام آیناز کریمی، دانشآموز اهل کازرون در شبکههای اجتماعی مطرح شد. آنطور که گفته شده، آیناز پس از اخراج از مدرسه، بر اثر سرزنش و تهدیدات مدیر مدرسه به دلیل رنگ مو و داشتن لاک خودکشی میکند.
اطلاعات دقیقی درباره آیناز کریمی وجود ندارد. خبرنگار «شبکه شرق» با فعالان صنفی منطقه هم صحبت کرد، آنها هم اطلاعات دقیقی از ماجرای آیناز کریمی نداشتند و فقط خودکشی این دانش آموز را شنیده بودند. البته خبرنگار ما برای اطلاع رسانی درباره چرایی خودکشی این دو دانش آموز تلاش کرد تا با مدیران آموزش و پرورش گفت و گو کند، اما کسی پاسخگو نبود.
پوشش دختران دانش آموز چالش برانگیز شده است
با این همه این سوال مطرح میشود که مدارس دخترانه چه خبر است و مدیران با دانش آموزان دختر چگونه رفتار میکنند که برخی از دانشآموزان اقدام به خودکشی میکنند.
محمدرضا نیک نژاد در این باره میگوید: «مدیران بسیار سلیقهای با دانش آموزان برخورد میکنند، آنها به پوشش دانش آموزان، مدل مو، جورابی که پوشیده، نوع حجاب، لاک زدن حساس هستند، گاهی در کنار مدیران، معلمان هم سختگیری میکنند، دختران در سنی هستند که دوست دارند، تغییرات ظاهری داشته باشند، مدیران به ظاهر دختران بسیار توجه میکنند و خب این موضوع همیشه بین دانش آموزان دختر و مدیران مدارس به یک چالش تبدیل شده است.»
او تاکید میکند: «مدیران مدارس آموزشهای لازم را درباره چگونگی رفتار با دانش آموز ندیدهاند. معلمان هم آموزش نداشتند. نوع برخورد با دانش آموز کاملا رها شده و از نوع سلیقه است. متاسفانه برخی از مدیران آدمهای خشک، هستند. هر موردی که از مدیران بالایی به آنها دیکته شود، این افراد اجرا میکنند و در نهایت این سختگیریها موجب مرگ دانش آموز میشود.»
حذف ۲۰ هزار مدیر از مدرسه در دولت سیزدهم
یکی از مهمترین اتفاقهایی که در دولت سیزدهم افتاد، تغییر و جابهجایی مدیران مدارس بود. رضا مراد صحرایی، وزیر سابق آموزش و پرورش گفته بود که 20 هزار مدیر مدرسه را برکنار کرده است. اقدامی که موجب شد تا این وزارتخانه از مدیران ناتوان برای اداره مدارس استفاده کند. موضوعی که یکی از معلمان آموزش و پرورش به آن اشاره میکند و میگوید: «حذف مدیران در دولت قبل آسیب نابخشودنی به نظام آموزشی مدارس وارد کرد. در دولت سیزدهم به یکباره کانونهای ارزیابی برای انتصاب مدیران تشکیل شد که خروجی آن مدیرانی بودند که نتوانستند رضایت را به مخاطبان نظام آموزشی انتقال دهند. این کانونها با تاکید بر مسائل حراستی، مدیران مطابق با علایق خود را انتخاب می کرد و تلاش میکرد متقاضیانی که تا حدودی به نگاه نسل جدید و خواستههایشان نزدیک بودند از چرخه انتخاب حذف کنند.»
او تاکید میکند: «ملاک انتخاب مدیر برای مدرسه هم موضع گیری در اعتراضات 1401، نحوه پوشش مدیران زن در خارج از محیط کاری و میزان علاقمندی به خطوط قرمز دولت سیزدهم بود. حالا شاهد هستیم که این مدیران نمیتوانند با نسل جدید ارتباط برقرار کنند.مدیر مدرسه ای که نتواند با شلوار جین دانش آموز، شیطنت های نوجوانی اش، هیاهوها و خنده هایش تعامل برقرار کند به درد سیستم آموزشی نمیخورد.»