دونالد ترامپِ 78 ساله در انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا پیروز شد. برخلاف دور قبل که پیروزی ترامپ خیلیها را غافلگیر کرد، پیشبینی پیروزی او این بار کار زیاد سختی نبود. او به کمک «میلیاردرها»ی آمریکایی و یهودی و برخی شعارها و وعدههای عامهپسند و بهرهبرداری از اشتباهات هریس و تیمش توانست، رقیب دموکرات خود را که حمایت نخبگان سیاسی و علمی را داشت، شکست دهد! و بدین ترتیب نقش «پول» در انتخابات آمریکا، یک بار دیگر به اثبات رسید! پیروزی ترامپ در شصتمین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، بازندگان و برندگانی در داخل و خارج این کشور از جمله در ایران خودمان داشت که بررسی آن، موضوع این یادداشت است.
بعد از دموکراتها و «کاملا هریس»، «شاید» بزرگترین بازنده انتخابات آمریکا، «ولودیمیر زلنسکی»، رئیسجمهور اوکراین باشد. زلنسکی حدود سه سال پیش و پس از اقدامات غرب برای گسترش ناتو به سمت مرزهای روسیه، وارد جنگی خانمانسوز شد. اوکراین سرزمینهای زیادی را در این مدت از دست داده و تلفات و خسارات بسیار سنگینی را هم متحمل شده است. یکی از شعارهای مهم ترامپ در دوران مبارزات انتخاباتی، قطع کمکهای مالی و تسلیحاتی به اوکراین بوده است و طی یکی دو روز گذشته نیز، زمزمههای
«رها کردن اوکراین» زیاد به گوش رسیده است. جمعبندی جملات بالا این میشود که، زلنسکی با تشویقها و تحریکهای آمریکا درگیر جنگ با روسیه شد و با وجود کمک 200 میلیارد دلاری آمریکا و اروپا به این کشور (مالی و تسلیحاتی) و حضور مستشاران ناتو در کیف، هیچیک از وعدههای غرب از جمله این وعده که «با کمک تسلیحاتی، اطلاعاتی و اقتصادی و تحریم سنگین روسیه نمیگذاریم روسیه پیروز شود» تحقق پیدا نکرد و همین روزهاست که ناتو و آمریکا، زلنسکی و کشورش را با هم، جلوی پوتین و ماشین غولپیکر جنگیِ روسیه به حال خود رها کند!
چنین شرایطی درباره کره جنوبی، ژاپن و تایوان نیز صدق میکند با این تفاوت که، ترامپ احتمالا با دریافت «باج»، حمایت از این کشورها در مقابل کره شمالی و چین را ادامه خواهد داد اما اوکراین، چیزی برای پرداختن به عنوان «باج» ندارد چرا که خود به کمکهای مالی و تسلیحاتی غرب وابسته است! پیشبینیها درباره سرنوشت اوکراین در دوره ترامپ نیز غالبا به این سوی رفته است که، با قطع یا کاهش جدی حمایتها و کمکهای غرب به اوکراین، زلنسکی مجبور خواهد شد با دستهای خالی و در ضعیفترین حالت ممکن، پشت میز مذاکره با پوتین بنشیند و برای این که الباقی سرزمینش را از دست ندهد، از خیر تمام سرزمینهایی که از دست داده، بگذرد! اوکراین - با اعتمادش به غرب- اینگونه عبرت شد.
اما بعد از «جمهوریخواهان» و «ترامپ»، «شاید» بزرگترین برنده پیروزیِ ترامپ در انتخابات آمریکا، پوتین و روسیه باشد. آغاز جنگ غزه، و معطوف شدن توجه و تمرکز غرب روی این جنگ و رژیم صهیونیستی، خواهناخواه کمک بسیار بزرگی به روسیه کرد. قطعا اگر جنگِ محور مقاومت با رژیم صهیونیستی نبود، غربیها «اوکراین» را به این شکل افتضاح رها نمیکردند. بنابر دلایل متعدد که پیش از این در همین ستون دربارهاش نوشتهایم، اوکراین برای غرب در مقابل اسرائیل، اهمیت زیادی ندارد. به هر تقدیر شروع جنگ غزه و لبنان، کمک زیادی به روسیه در جنگ اوکراین کرد. حالا تصور کنید، با آمدن ترامپ، اوکراین تمام حمایتهای مالی و تسلیحاتیاش را از دست داده و به قول پسر ارشد ترامپ «پول تو جیبی زلنسکی قطع میشود.» در این صورت اوکراین حتما لقمه راحتی برای بلعیدن خواهد شد. تردید نداشته باشید، طی همین روزها، روسیه بر حملاتش علیه اوکراین جهت تصرف سرزمینهای بیشتر اضافه خواهد کرد. دیروز خبرگزاریها به نقل از سی ان ان نوشتند، مقام آمریکایی به این شبکه تلویزیونی گفته است، 50 هزار نیروی تازه نفس روسی و کرهای، آماده حمله بزرگ به اوکراین میشوند! پیروزی روسیه بر اوکراین مقدمه تحولات بزرگتری در غرب و حتی دنیا خواهد بود که در این باره نیز پیش از این بارها نوشتهایم. مگر اینکه در این بین، پوتین و ترامپ به توافقی دست یابند که در این صورت نیز، چیزی از خسارتهای اوکراین کم نخواهد شد.
همانطور که بالا توضیح دادیم، اوکراین و زلنسکی «بازنده بد، تحقیر شده» و شاید «بزرگترین بازنده» نتایج انتخابات آمریکا هستند. اما این نتیجه، یک بازنده تحقیر شده دیگر هم دارد و آن، بخشی از آن جریانی است که در ایران خود را «اصلاحطلب» مینامند. چگونه؟! بخوانید:
بخشی از مدعیان اصلاحطلبی در ایران- نه همه آنها- پیش از این بارها علیه ترامپ و جمهوریخواهان آمریکا موضع گرفته و آنها را «تندرو» معرفی کرده بودند. هدف واقعی و اصلی حمله این طیف به ترامپ و جمهویخواهان هم، نه تندرو بودن آنها که، تایید کردن دموکراتها بود. آنها به ترامپ و جمهوری خواهان حمله میکردند تا بایدن و هریس و دموکراتها را تایید کنند. تا دلتان بخواهد نیز، درباره تفاوتهای این دو مصاحبه و گزارش تهیه کرده و کاریکاتور کشیده و تحلیل رفتهاند! هدف تمام این شامورتیبازیها هم یک چیز بود: «از فرصت در قدرت بودن بایدن و دموکراتها استفاده کرده برویم مذاکره کنیم.» وقتی هریس که با کنار گذاشته شدن بایدن وارد میدان مبارزه انتخاباتی شد، این بار تصاویر او را «تمامقد» در رسانههایشان منتشر و با تیترهای یک یا دو کلمهای، از لزوم استفاده از این فرصت، نوشتند. آقای روحانی، رئیسجمهور اسبق کشورمان وقتی آمریکا از برجام خارج شد، ترامپ را «یک مزاحم» خوانده و کسانی را که به دنبال مذاکره با او هستند را نیز «دیوانه» خطاب کرده بود. او اما معتقد بود اوبامایِ دموکرات فردی مودب است و میشود با او وارد مذاکره شد و...
با پیروزی ترامپ در انتخابات 2024 اما ناگهان، تمام آن تحلیلها و موضعگیریها، عکس شد! همین حالا به رسانههایشان رجوع کنید. میگویند، ترامپ و جمهوریخواهان یک فرصت هستند! مینویسند ترامپ یک تاجر است و تاجرها اهل معاملهاند. یکی از آنها حتی نوشته، ترامپ تغییر کرده و با ترامپِ 5 سال پیش فرق دارد! همینقدر تباه!
تصور اولیه این بود که، پیروزی ترامپ، این طیف را به هم خواهد ریخت اما واکنشهای بعد از اعلام نتایج انتخابات آمریکا، چیز دیگری را نشان داد. اگر بخواهیم این رفتار را در چند خط تحلیل کنیم میتوان گفت «آنها چون غربگرا هستند، قطبنمایشان تحت هر شرایطی، غرب را نشان میدهد و نمایان شدن این همه تناقض در رفتارشان هم، تاثیری در رویکردشان ندارد. برای آنها فقط کافی است طرف، غربی باشد. مهم هم نیست بدعهد باشد، حامی جنایتکارترین رژیم روی کره زمین یعنی اسرائیل باشد و به این رژیم در حمله به خاک ایران، کمک کرده باشد و...» نشان به آن نشان که چند روزی است، تمام زور، هنر، انرژی و آبرویشان را به میدان آوردهاند تا ضمن سفیدشویی ترامپ، او را فردی «ایده آل» معرفی کنند که میتوان به وعدههایش اعتماد کرد. این در حالی است که در دور اول ریاست جمهوری ترامپ، رسانههای آمریکایی برای شمردن دروغهای ترامپ، کنتور گذاشته بودند و همین دو روز پیش نیز نیوزویک کسانی را که حرفهای ترامپ را جدی میگیرند، «احمق» دانسته بود. نیوزویک نوشته بود: «میان حرف تا عمل دونالد ترامپ فاصله بسیار است.. خودتان را به گمانهزنی درباره رویکرد رئیسجمهور جدید خسته نکنید... یک نفر باید خیلی احمق باشد اگر وقت خود را بیش از حد صرف فکر کردن به برنامههای ترامپ کند! ترامپ رونالد ریگان نیست، جورج اچ دبلیو. بوش یا جو بایدن هم نیست، او ایدئولوژی مشخص یا دیدگاه ثابتی در مورد نحوه عملکرد جهان ندارد. باورهای او لحظهای، غیرثابت و در مواقعی متناقض هستند...او چیزهایی را در جریان مبارزات انتخاباتی میگوید، اما زمانی که در مقام است به آنها توجه نمیکند یا بسته به اینکه چه کسی با او در اتاق حضور دارد، نظرش را تغییر میدهد. او از اینکه برای همه شبیه یک معمای حل نشده باشد کیف میکند و... آنچه ترامپ میگوید لزوماً با آنچه ترامپ انجام میدهد برابری نمیکند...» مدعیان اصلاحات، چنین فردی را «مناسب مذاکره» و «حَلاّل مشکلات کشور» معرفی میکنند!
کیهان