بیش از ۴۵روز است که اسرائیل حمله زمینی به لبنان را آغاز کرده است. باوجود این، براساس آنچه رسانههای صهیونیستی اعلام کردهاند، این رژیم هنوز هم نتوانسته از خط مرزی لبنان و اراضی اشغالی جلوتر برود. در این میان اما ماشین جنگی رژیم یک رویکرد مهم در پیش گرفته است؛ تخریب 100درصدی مناطق مسکونی در حاشیه خط مرزی. درواقع همانطور که از قبل هم مشخص بود اسرائیل بنا دارد شکستهای میدانی خود را با کشتار بیرویه و تخریب بیمنطق جبران کند. باوجود این، اسرائیل از این تخریب بیرویه اهدافی را دنبال میکند و حاضر است بهقیمت از بین رفتن آبرویش آنها را برآورده کند. برخی از این اهداف عبارتاند از:
۱- تخریب جایگاه اجتماعی حزبالله: حزبالله لبنان پس از جنگ 33روزه در سال 2006 توانسته بود بیش از پیش سرمایه اجتماعی و جایگاه خود را در جامعه لبنان افزایش داده و حتی آن را به جوامع غیرمسلمان هم گسترش دهد. پس از آن هم حزبالله توانست به خوبی وارد جریان سیاسی و تأثیرگذار لبنان شود که در این موضع نیز خیلی سریع توانست اعتماد عمومی را بدست بیاورد و در محافل داخلی و بینالمللی پرقدرت ظاهر شود. ازاینرو دشمنان خارجی (رژیم غاصب صهیونیستی، آمریکا و فرانسه) و داخلی ضدمقاومت در لبنان بهدرستی فهمیدند با یک ساختار نظاممند طرف هستند که برای تمام زوایا و موضوعات دارای برنامه و چشمانداز است و سنگر به سنگر موفق به فتح آنها شده است و برای آینده نیز برنامههای دقیق دارد. از این رو رژیم صهیونیستی با دستزدن به تخریب بیرویه تلاش دارد ساکنان اراضی حاشیه مرز را از حزبالله دلسرد کند و از این طریق به جایگاه اجتماعی حزبالله ضربه بزند. هرچند شواهد نشان میدهد در این راه هم شکست خورده است.
۲- تحمیل هزینههای مادی به حزبالله: همانطور که شیخ نعیم قاسم در سخنرانیاش به آن اشاره کرد، حزبالله بخشی از رفع بار روانی به جامعه لبنان را برعهده گرفته و قول داده همه منازلی را که در جنگ تخریب شده، بازسازی کند. اسرائیل با افزایش دامنه تخریبها در مناطق مرزی تلاش دارد هزینههای مادی حزبالله را افزایش دهد تا سرعت بازسازی این بخشها را کاهش دهد.
۳- تخلیه مناطق مرزی: اسرائیل در نظر دارد نواری حائل میان اراضی اشغالی و لبنان ایجاد کند و از آنجا که حضور شهروندان لبنانی در این بخش مزاحم این هدف است، دست به تخریب گسترده در این بخش زده تا چشم بینای حزبالله در جنوب دچار اختلال شود. هدف دیگر و البته مهمتر رژیم نیز ایجاد تغییرات دموگرافیک و کوچ دادن خانوادههای شیعه از لبنان به کشورهای همسایه و کمتر شدن جمعیت آنها در خاک لبنان است که نتیجه آن تضعیف جایگاه سیاسی حزبالله در آینده سیاسی کشور است. کاهش جمعیت شیعه در مناطق جنوبی خودبهخود به لاغر شدن صندوق رأی حزبالله خواهد انجامید و در درازمدت ممکن است از این منظر زحماتی برای حزبالله ایجاد شود.
۴- امتیازگیری در مذاکرات آینده: این یک واقعیت است که تنها مزیت رژیم کودککش نسبت به خط مقاومت، برتری هوایی آن است. اسرائیل با استفاده گسترده از ناوگان هوایی خود مناطق جنوبی لبنان را خالی از سکنه کرده است تا بتواند یک خط امنیتی برای خود ایجاد و زمینه را برای انجام بیقید و شرط عملیاتهای بعدی فراهم کند. در صورت انجام هر نوع مذاکرهای در آینده قطعاً یکی از شروط حزبالله بازگشت آوارگان خواهد بود. به این ترتیب این رژیم با حضور هوایی بدون مانع در منطقه جنوبی لبنان میتواند به نوعی شمشیر داموکلس در مذاکرات آینده مسلح شود تا در صورت قطعی شدن آتشبس، امتیازهای لازم برای فشار آوردن بر حزبالله را داشته باشد.