شناسهٔ خبر: 69682615 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: نورنیوز | لینک خبر

تکرار دروغ خنثی‌سازی ترور ترامپ برای چیست؟

ساختار حاکم بر آمریکا با داستان‌سرایی درباره ترور ترامپ از سوی ایران، به دنبال اعمال فشارهای جهانی علیه ایران با حربه مظلوم نمایی هستند.

صاحب‌خبر -

نور نیوز-گروه بین‌الملل: هنوز چند روز از اعلام نتایج انتخابات آمریکا و شکست هریس و دموکرات‌ها نگذشته بود که وزارت دادگستری آمریکا جمعه از تلاش جمهوری اسلامی ایران برای ترور دونالد ترامپ، قبل از روز برگزاری انتخابات خبر داد. طبق کیفرخواست دادستانی در دادگاه، یک مقام سپاه به فردی دستور داده بود طرحی برای قتل ترامپ آماده کند. طبق این بیانیه، در کیفرخواست مربوط به این پرونده که توسط دادستانی به دادگاه فدرال منهتن ارائه شده، آمده است که یک مقام ناشناس در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ماه سپتامبر سال جاری میلادی به فردی‌ به نام فرهاد شاکری دستور داده است تا "طرحی را برای نظارت و در نهایت کشتن ترامپ، آماده کند. بیانیه وزارت دادگستری ایالات متحده همچنین حاکی از آن است که در پرونده مذکور روز جمعه ۸ نوامبر در کنار فرهاد شاکری (۵۱ ساله از ایران) همچنین کارلایل ریورا (معروف به "پاپ"، ۴۹ ساله از بروکلین نیویورک) و جاناتان لودهولت (۳۶ ساله از استاتن آیلند نیویورک) "به دخالت‌ در طرح ترور یک شهروند آمریکایی با اصالت ایرانی" در نیویورک نیز متهم شده‌اند.

این ادعای نخ نما شده در حالی مطرح می‌شود که بقایی سخنگوی وزارت امور خارجه به تکرار ادعای مداخله ایران در تلاش برای سوء‌قصد به برخی مقامات آمریکایی اشاره کرد و گفت: تکرار این ادعا در برهه زمانی کنونی توطئه‌ای مشمئزکننده از جانب محافل صهیونیستی و ضدایرانی برای پیچیده‌تر کردن مسائل فیمابین واشنگتن و تهران است. اسماعیل بقایی سخنگوی وزارت امور خارجه ادعای مطرح شده مبنی بر مداخله ایران در تلاش برای سوء قصد به مقام‌های سابق یا کنونی آمریکا را کاملا بی‌اساس و مردود دانست.

با توجه به اینکه پیش از انتخابات آمریکا نیز بارها ادعاهای واهی دخالت ایران در انتخابات و نیز طرح به اصطلاح ترور ترامپ مطرح شده است این سوال مطرح است که چرا در فاصله کوتاهی پس از اعلام پیروزی ترامپ این ادعا تکرار شده است؟ در پاسخ به این پرسش چند سناریو قابل توجه است.

سناریوی نخست آنکه نگاهی به واکنش‌های صورت گرفته به پیروزی ترامپ در کنار پیام‌های تبریک دو رویکرد قابل تامل نیز مطرح است. از یک سو سران صهیونیست‌ها خواستار مشارکت بیشتر دولت ترامپ در اقدامات سخت‌گیرانه علیه جبهه مقاومت و ایران شده‌اند و از سوی دیگر نیز مدعیان اپوزیسیون ضد انقلاب که بعضا با نام جرج تاونی‌ها شناخته می شوند و در هر آب گل‌آلودی برای سودجویی مالی فردی و زنده نشان دادن تار و پود پوسیده خویش نزد اربابان غربیشان دست و پا می‌زنند این روزها خواستار شدت عمل تحریمی و تقابلی دولت آتی آمریکا با ایران شده‌اند که البته نسخه تجویزی آنها را نیز مانند همیشه تحریم گسترده‌تر مردم ایران و رویکرد به گزینه نظامی تشکیل می‌دهد.

این ورشکستگان سیاسی در قابل پیوند صهیونیست-اپوزیسیون ایرانی نما فارسی زبان، از هم اکنون دست به کار شده‌اند تا با طراحی و بیان ادعاهایی همچون طرح ترور ترامپ و... دولت آتی آمریکا در مسیر تحمیلی قرار دهند تا شاید چند دلاری نیز از این روند به جیب آنها واریز شود چنانکه در لوای هواپیمای اوکراینی و ادعای زن زندگی آزادی، پول‌های بسیاری را به جیب زدند. به عبارتی دقیق‌تر این کاسبان جیره‌خوار برآنند تا همان بازی‌ را که پیش از این سرروسای جمهور آمریکا همچون بایدن آورده‌اند در قبال ترامپ تکرار نمایند تا منفعت شخصی خود را تامین نمایند در حالی که منفعت خویش را در تشدید تحریم و حتی اقدام نظامی و کشتار گسترده ایرانیان جستجو می‌کنند.

سناریوی دوم آنکه ترامپ در حالی به کاخ سفید بازگشت که همچنان پرونده قضایی و حقوقی علیه وی و قمطارانش به چرم ترور سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی باز است و ایرانیان نیز نشان داده‌اند که هرگز از حقوق حقه خود کوتاه نخواهند آمد. چنانکه بقایی سخنگوی وزارت امور خارجه تاکید کرده است که، جمهوری اسلامی ایران برای احقاق حقوق ملت ایران از همه ابزارهای مشروع و حقوقی در سطح داخلی و بین‌المللی استفاده خواهد کرد. وعده صادق 1 و 2 نشان داد که ایران حاضر به کوتاه امدن از هیچ حقی نیست و مجازات ترامپ و سایر عاملان و آمران ترور سردار سلیمانی به پای میز محاکمه در دادگاه‌های ایران و بین‌المللی کشانده خواهد شد.

بر این اساس می‌توان گفت که ساختار حاکم بر آمریکا با داستان سرایی درباره ترور ترامپ از سوی ایران، به دنبال اعمال فشارهای جهانی، مظلوم نمایی، ما به ازاسازی با هدف خودداری ایران از مجازات عوامل حاضر در ترور سردار سلیمانی می‌باشد. رویکردی که البته راه‌به جایی نخواهد برد چرا که ایرانیان ثابت کرده‌اند که صبر استراتژیک بسیاری دارند و روزی مجازات این قاتلان را رقم خواهند زد چنانکه در ماه‌های اخیر مجازات سران و تروریست‌های منافقین در دادگاه‌های ایرانی در جریان است.

سناریوی سوم تقلای دموکرات‌ها و شخص هریس و بایدن برای کم رنگ سازی و به حاشیه راندن شکست سنگین در انتخابات است. این انتخابات در حالی یک رسوایی بزرگ برای دموکرات‌ها بوده که همزمان نیز اعضای این حزب، بایدن و هریس را به عنوان عاملان شکست مورد بازخواست شدید قرار داده‌اند. اکنون این سناریو مطرح است که دولتمردان کاخ سفید با جوسازی‌ها دروغین درباب ترامپ به دنبال به حاشیه راندن افکار عمومی از ابعاد شکست انتخاباتی هستند تا شاید هفته‌ها باقی ماندنشان در کاخ سفید از زیر فشار منتقدان راهایی یابند. البته این نکته را نیز باید در نظر داشت که دموکرات‌ها بخش قابل توجهی از تبلیغات انتخاباتی خود را با هزینه کرد سیاست خارجی طراحی کرده بودند که بخش قابل توجهی از آن مربوط به غرب آسیا بود. مقاومت منطقه در برابر طرح‌های زیاده خواهانه غرب و اشغالگری و جنایت صهیونیست‌ها، عملا شکست این طراحی را رقم زد بر این اساس می‌توان گفت که کشتارهای غزه و لبنان پس از اعلام نتایج انتخابات آمریکا و طرح ادعاهای حقوق بشری علیه ایران را می‌توان نوعی انتقام گیری کاخ سفیدی‌ها از غرب آسیا به خاطر بر هم زدن معادلات انتخاباتی آنها دانست. البته ناگفته نماند که عملکرد مقاومت رویکردی علیه ساختار حاکم بر آمریکاست که در دوران ترامپ نیز ادامه خواهد یافت و تاثیر آن بر نتایج انتخابات آمریکا به منزله حمایت از ترامپ نمی‌باشد بلکه قدرت مقاومت است که بر روند انتخابات این کشور و بسیاری از کشورها تاثیرگذار خواهد بود.

سناریوی چهارم آن است که محور تعهدی دولتمردان آمریکا از دموکرات و جمهوریخواه بر حمایت از رژیم صهیونیستی است. در مقطع کنونی بایدن در کنار استمرار کمک‌های نظامی بر آن است تا در دو ماه و نیم باقی مانده از ریاست جمهوری‌اش از یک سو زمینه را برای تحمیل آتش بس‌های تحمیلی به حزب‌الله و غزه فراهم سازد و از سوی دیگر ایران را از وعده صادق 3 منصرف سازد. آمریکایی‌ها با دادن مجوز به تشدید کشتارها، تحرکات دیپلماتیک با محوریت بزرگنمایی خطر آمدن ترامپ و لزوم سازش در زمان بایدن،  اعمال فشارهای حقوق بشری و تحریمی علیه ایران و... این حمایت از صهیونیست‌ها را اجرایی سازند. این گزینه زمانی آشکارتر می‌شود که در اقدامی تامل برانگیز یک روز پس از انتخابات آمریکا مای ساتو، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران، روز پنجشنبه ۱۷ آبان (۷ نوامبر) در یک مصاحبه تصویری با وب‌سایت سازمان ملل نگرانی‌های جدی خود را درباره وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی بیان کرد و به‌طور خاص به نقض آزادی بیان و حق تجمع در ایران پرداخت. وی از اعدام‌ها در ایران که بیشتر قاچاق‌چیان و تروریست‌ها می باشند ابراز نگرانی کرده‌ است. حلقه تکمیلی این طراحی را در بازی رسانه‌های غربی با ادعای حمایت و الگو شدن زن علوم تحقیقات، اشک ریختن برای سرکرده گروه تروریستی تندر، اقدام دولت اوکراین که در اقدامی عجیب از قطع تمامی ارتباطات هوایی خود با ایران خبر داد و... می‌توان مشاهده کرد که تماما در راستای فشار حقوق بشری در کنارتحریم‌ها و ایجاد شک‌های اقتصادی در درون ایران  با هدف منصرف سازی ایران از وعده صادق3 اجرا می‌شود.

به هر تقدیر می‌توان گفت که این بازی نخ نما شده و تکراری با هر سناریویی که صورت گرفته است تفاوتی در اصل موضوع ندارد و آن اینکه از یک سو مجازات ترامپ و سایر عاملان و آمران ترور سردار سلیمانی در دادگاه‌های ذی صلاح امری حتمی است و از سوی دیگر ایران نه امروز و نه هیچ زمانی تسلیم باج‌خواهی‌ها نخواهد شد و مقاومت، راهبردی تغییر ناپذیر برای ایرانیان است چنانکه بوش‌ها، اوباما، بایدن‌ها و.. همه رفتند و ایران همچنان پا برجاست و ترامپ و نتانیاهو و سایر دشمنان ایران نیز خواهند رفت و ایران همچنان با اقتدار و نقش آفرینی جهانی پا برجا خواهد ماند.