فرارو- با انتخاب ترامپ به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده، بخشی از توجهات جامعه بین الملل روی تصمیمهای احتمالی ترامپ در خصوص مناقشههایی از جمله جنگ اوکراین متمرکز شده است. ترامپ پیش از پیروزی در انتخابات اخیر، از حجم و میزان حمایتهای نظامی و مالی آمریکا از اوکراین انتقاد کرده و قول داده بود که جنگ را به سرعت پایان دهد، اما درباره جزئیات و چگونگی پایان دادن به این جنگ توضیحی ارائه نداد.
به گزارش فرارو، ترامپ سال گذشته گفته بود که پوتین هرگز در صورت حضور او در کاخ سفید به اوکراین حمله نمیکرد. او حتی مطرح کرده که اوکراین ممکن است مجبور به واگذاری برخی از مناطق خود شود تا به توافق صلح دست یابد، اما اوکراین و بایدن این موضع را رد کردهاند. ولادیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین اعلام کرده است که جزئیات برنامه ترامپ برای پایان سریع جنگ را نمیداند و اعتقاد دارد که این امر مستلزم دادنهای امتیازهای بزرگ از سوی اوکراین خواهد بود.
با توجه به این شرایط، پرسشهایی در خصوص مطرح است، از جمله این که برنامه ترامپ در قبال اوکراین چیست و چگونه با حساسیتهای اروپا در این زمینه رو به رو خواهد شد؟ مهدی مطهرنیا، آینده پژوه و تحلیلگر سیاسی در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
بازی چندسویه اروپا و آمریکا
مهدی مطهر نیا به فرارو گفت: «اوکراین یک مسئله اساسی در ایجاد نظم موجود در ارتباط میان اروپا و ایالات متحده آمریکا، در جهت شکل بخشیدن به استمرار قدرت آمریکا در قرن ۲۱ میلادی در امتداد ابرقدرتی آمریکا در قرن بیستم است؛ بنابراین باید توجه کنیم در نظم نوین جهانی، ۳ قطب قدرت وجود دارد؛ ۱، آمریکا، ۲، اتحادیه اروپا و ۳، چین. اتحادیه اروپا از متحدین آمریکا محسوب میشود، اما این به این معنا نیست که در قالب این اتحاد، رقابت وجود نداشته باشد. رقابت اروپا و آمریکا یک رقابت دامنه دار تاریخی است که حتی به جنگهای استقلال و مبارزات آمریکاییها با فرانسویها نیز میتواند ارجاع داده شود؛ بنابراین باید بپذیریم که ایالات متحده آمریکا نگران است با وجود آن که توانسته از شوروی به عنوان رقیب اصلی خود در نظام دوقطبی جلو زده و پیش بیفتد، اما نتواند این قدرت را حفظ کرده و توسعه دهد؛ بنابراین در تلاش است این موضوع را نیز سازماندهی کند.»
وی افزود: «گسترش قدرت آمریکا در مسیر آسیا، بعد از عملیات ۱۱ سپتامبر آغاز شد و اکنون ۲ محل تلاقی اساسی برای عبور از غرب آسیا و اوراسیا به شرق آسیا و جنوب شرق آسیا، مسئله اوکراین و خاورمیانه است. سر کار آمدن ترامپ با توجه به ادبیات خاص او در ایجاد فضایی از توقع و غفلت نسبت به مسئله اوکراین، این مسئله را از این حیث برجسته کرده که درواقع به مثابه نوعی راستی آزمایی از قدرت ترامپ را به رخ میکشد. نمیتوان در یک روز، یک جنگ طولانی مدت را حل و فصل کرد. آن چه که ترامپ در دوران تبلیغات انتخاباتی گفته است، در قالب استعارهای است که نشان میدهد که اراده او برای حل مسئله اوکراین و ایجاد صلح بین مسکو و کی یف، بالا است. اما در عمل باید پذیرفت این بازی، یک بازی دوسویه بین آمریکا، روسیه و اوکراین نیست، بلکه در آن، اتحادیه اروپا و دیگر کشورها هم هستند و هرکدام از زوایای گوناگون و دور و نزدیک با آن درگیرند.»
روش مسالمتآمیز ترامپ برای جنگ اوکراین
این آینده پژوه در ادامه گفت: «باید پذیرفت که در این بازار رقابت، ایالات متحده، منافع ملی خود را بر هر چیزی ارجحیت خواهد داد و ترامپ نیز از این قانون، گریزی ندارد. بنابراین، به نظر میرسد، بعد از ریاست جمهوری ترامپ، تلاشهایی برای حل و فصل مسئله اوکراین در دستور کار تیم سیاست خارجی آمریکا است و شاید نماینده ویژهای از سوی رئیس جمهور برای حل این مسئله انتخاب شود که در کنار وزیر امور خارجه، بتواند تمرکز بیشتری روی حل و فصل مسائل اوکراین داشته باشد. هم اوکراین و هم روسیه، اعلام آماگی برای صلح را مطرح کرده اند، اما با شرایطی گوناگون و هزینههایی متفاوت. هم روسیه فکر میکرد میتواند این جنگ را ده روزه تمام کند و هم اوکراین فکر میکرد با تکیه بر نیروهای ناتو، میتواند از پس روسیه برآید، اما محاسبات چندان دقیق نبود.»
وی افزود: «ترامپ رئیس جمهور دولت فدرال ایالات متحده آمریکاست. هم اکنون ایالات متحده آمریکا هم در اوکراین، هم در خاورمیانه و هم در منطقه عملکرد اسرائیل حضور دارد و پشتیبانی از اسرائیل را هم انجام میدهد. ترامپ، اما در این زمینهها، سیاستهای خاص خود را اجرا خواهد کرد. ترامپ در اوکراین تلاش دارد با ایجاد روشی مسالمت آمیز بین مسکو و کی یف این کار را انجام دهد و در خاورمیانه تلاش خواهد کرد با چیرگی آتش اسرائیل در منطقه به واسطه دوستی با تل اویو و شخص نتانیاهو زمینه را فراهم کند. دونالد ترامپ دارای ویژگیهای شخصیتی خاصی است و این شخصیت خاص او روی تصمیم گیریهای آینده وی و شکل دهی نظم نوین جهانی تاثیرگذار خواهد بود. گرچه آمریکاییها همیشه مدافع اسرائیل خواهند بود، اما دکترین آمریکا در ارتباط با اسرائیل در جهت ادامه دولت قدرتمند ولی کنترل شده خواهد بود.»